پسر دوست مامانم بود #عاشقش بودم همیشه خودمو کنار اون تصور می‌کردم اما مامانم کاری کرد #خواهر کوچکترم پای #سفره عقد عشق من بشینه #شب عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن #خونه خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد #داماد از خواب پریدم خواهرم ....https://eitaa.com/joinchat/1289618443Cbaa5d9752e
پسر دوست مامانم بود #عاشقش بودم همیشه خودمو کنار اون تصور می‌کردم اما مامانم کاری کرد #خواهر کوچکترم پای #سفره عقد عشق من بشینه #شب عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن #خونه خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد #داماد از خواب پریدم خواهرم ....https://eitaa.com/joinchat/1289618443Cbaa5d9752e
پسر دوست مامانم بود #عاشقش بودم همیشه خودمو کنار اون تصور می‌کردم اما مامانم کاری کرد #خواهر کوچکترم پای #سفره عقد عشق من بشینه #شب عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن #خونه خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد #داماد از خواب پریدم خواهرم ....https://eitaa.com/joinchat/1289618443Cbaa5d9752e
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
3.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پسر دوست مامانم بود #عاشقش بودم همیشه خودمو کنار اون تصور می‌کردم اما مامانم کاری کرد #خواهر کوچکترم پای #سفره عقد عشق من بشینه #شب عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن #خونه خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد #داماد از خواب پریدم خواهرم ....https://eitaa.com/joinchat/1289618443Cbaa5d9752e
مادرشوهرم بخاطر بچه دار نشدن مجبورم کرد برای شوهرم برم #خواستگاری#خواهر #جاریم ..اونشب با دلی شکسته و حالی پریشون لباسمو پوشیدم، مادر شوهرم بهم گفت:باید بفهمن که تو قلبا راضی هستی..اگه بخوای ادا دربیاری خودم طلاقتو از پسرم میگیرم ..باید بفهمی که از الان خانم و سرور این خونه کیه... من اونشب همراهشون رفتم ولی دختره #شرطی گذاشته بود که دهن همه باز مونده بود اون گفته بود ...👇👇❓
https://eitaa.com/joinchat/3161588085Ce231875584
مادرشوهرم بخاطر بچه دار نشدن مجبورم کرد برای شوهرم برم #خواستگاری#خواهر #جاریم ..اونشب با دلی شکسته و حالی پریشون لباسمو پوشیدم، مادر شوهرم بهم گفت:باید بفهمن که تو قلبا راضی هستی..اگه بخوای ادا دربیاری خودم طلاقتو از پسرم میگیرم ..باید بفهمی که از الان خانم و سرور این خونه کیه... من اونشب همراهشون رفتم ولی دختره #شرطی گذاشته بود که دهن همه باز مونده بود اون گفته بود ...👇👇❓
https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d