سالاک یا میوه مار
میوهای استوایی با ظاهری عجیب و غریب است که پوست فلس مانند و قهوه ای رنگ آن شبیه پوست مار است و به همین دلیل مردم محلی آن را میوه مار یا میوه پوست مار نیز مینامند.
درخت سالاک گونه ای از درخت نخل است که بومی جاوه و سوماترا است و در مناطق دیگری همچون تیمور، مالزی، تایلند و سنگاپور نیز کشت و کار میشود. میوه مار شکل و اندازه ای شبیه به یک انجیر بزرگ و رسیده دارد و پوست سفت و خشک آن نازک و فلس مانند است.
برای سلامت چشم و تقویت بینایی نقش بسزایی دارد. سالاک دارای کلسیم, فلاونوئید و املاح معدنی مختلفی است که به تقویت دستگاه گوارش کمک میکند و در بهبود بیماریهایی چون اسهال موثر است. این میوه همچنین سرشار از آنتی اکسیدان و ویتامین C میباشد که سبب جوانی و شادابی پوست و مو میگردد.
🌕 @ajayeb_rangarang 💯
کوسه ها بی استخوانند!!
اسکلت کوسهها با ماهیهای استخوانی و مهرهداران زمینی بسیار متفاوت است. کوسهها و سایر ماهیهای غضروفی، اسکلتهایی از غضروف و بافت همبند دارند. غضروف، انعطافپذیر و بادوام است، اما تقریباً نصف تراکم طبیعی استخوان را داراست. این باعث کاهش وزن اسکلت و صرفهجویی در مصرف انرژی میشود. در نتیجه کوسه ها برای حرکت در آب نسبت به ماهی های استخوانی به نیروی کمتری نیاز دارند.
🌕 @ajayeb_rangarang 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه خواستگاریِ جذاب که دیدنش خالی از لطف نیست!
🌕 @ajayeb_rangarang 💯
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅 وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿۸۳﴾
🔸 و (یاد کن حال) ایوب را وقتی که پروردگار خود را خواند که مرا بیماری و رنج سخت رسیده و تو (بر بندگانت) از همه مهربانان عالم مهربانتری.
🔅 فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ ۖ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِكْرَىٰ لِلْعَابِدِينَ ﴿۸۴﴾
🔸 پس ما دعای او را مستجاب کردیم و درد و رنجش را برطرف ساختیم و اهل و فرزندانش را (که از او گرفته بودیم) با عده دیگر به مثل آنها باز به او عطا کردیم تا هم لطف و رحمتی در حق او کرده باشیم و هم اهل عبادت متذکر (لطف و احسان ما) شوند.
💭 سوره: انبیاء
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ﴿۱۸﴾
🔸 و هرگز به تکبّر و ناز از مردم (اهل نیاز) رخ متاب و در زمین با غرور و تبختر قدم بر مدار، که خدا هرگز مردم متکبر خودستا را دوست نمیدارد.
🔅 وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ ۚ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ ﴿۱۹﴾
🔸 و در رفتارت میانه روی اختیار کن و سخن آرام گو (نه با فریاد بلند) که زشتترین صداها صوت الاغ است.
💭 سوره: لقمان
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
دنیای عجایب
🍃🍃🍃🌸🍃 شروع داستان واقعی و جذاب #گرفتارِ_داعش🏴☠ 🍃🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#قسمت_هفدهم
💠 ما زنها همچنان گوشه آشپزخانه پنهان شده و دیگر کارمان از ترس گذشته بود که از وحشت اسارت به دست #داعشیها همه تن و بدنمان میلرزید.
اما #غیرت عمو اجازه تسلیم شدن نمیداد که به سمت کمد دیواری اتاق رفت، تمام رختخوابها را بیرون ریخت و با آخرین رمقی که به گلویش مانده بود، صدایمان کرد :«بیاید برید تو کمد!»
💠 چهارچوب فلزی پنجرههای خانه مدام از موج #انفجار میلرزید و ما مسیر آشپزخانه تا اتاق را دویدیم و پشت سر هم در کمد پنهان شدیم.
آخرین نفر زنعمو داخل کمد شد و عمو با آرامشی ساختگی بهانه آورد :«اینجا ترکشهای انفجار بهتون نمیخوره!»
💠 اما من میدانستم این کمد آخرین #سنگر عمو برای پنهان کردن ما دخترها از چشم داعش است که نگاه نگران حیدر مقابل چشمانم جان گرفت و تپشهای قلب #عاشقش را در قفسه سینهام احساس کردم.
من به حیدر قول داده بودم حتی اگر داعش شهر را اشغال کرد مقاوم باشم و حرف از مرگ نزنم، اما مگر میشد؟
💠 عمو همانجا مقابل در کمد نشست و دیدم چوب بلندی را کنار دستش روی زمین گذاشت تا اگر پای داعش به خانه رسید از ما #دفاع کند. دلواپسی زنعمو هم از دریای دلشوره عمو آب میخورد که دست ما دخترها را گرفت و مؤمنانه زمزمه کرد :«بیاید دعای #توسل بخونیم!»
در فشار وحشت و حملات بیامان داعشیها، کلمات دعا یادمان نمیآمد و با هرآنچه به خاطرمان میرسید از #اهل_بیت (علیهمالسلام) تمنا میکردیم به فریادمان برسند که احساس کردم همه خانه میلرزد.
💠 صدای وحشتناکی در آسمان پیچید و انفجارهایی پی در پی نفسمان را در سینه حبس کرد. نمیفهمیدیم چه خبر شده که عمو بلند شد و با عجله به سمت پنجرههای اتاق رفت.
حلیه صورت ظریف یوسف را به گونهاش چسبانده و زیر گوشش آهسته نجوا میکرد که عمو به سمت ما چرخید و ناباورانه خبر داد :«جنگندهها شمال شهر رو بمبارون میکنن!»
💠 داعش که هواپیما نداشت و نمیدانستیم چه کسی به کمک مردم در محاصره #آمرلی آمده است. هر چه بود پس از ۱۶ ساعت بساط آتشبازی داعش جمع شد و نتوانست وارد شهر شود که نفس ما بالا آمد و از کمد بیرون آمدیم.
تحمل اینهمه ترس و وحشت، جانمان را گرفته و باز از همه سختتر گریههای یوسف بود. حلیه دیگر با شیره جانش سیرش میکرد و من میدیدم برادرزادهام چطور دست و پا میزند که دوباره دلشوره عباس به جانم افتاد.
💠 با ناامیدی به موبایلم نگاه کردم و دیگر نمیدانستم از چه راهی خبری از عباس بگیرم. حلیه هم مثل من نگران عباس بود که یوسف را تکان میداد و مظلومانه گریه میکرد و خدا به اشک #عاشقانه او رحم کرد که عباس از در وارد شد.
مثل رؤیا بود؛ حلیه حیرتزده نگاهش میکرد و من با زبان #روزه جام شادی را سر کشیدم که جان گرفتم و از جا پریدم.
💠 ما مثل #پروانه دور عباس میچرخیدیم که از معرکه آتش و خون، خسته و خاکی برگشته و چشم او از داغ حال و روز ما مثل #شمع میسوخت.
یوسف را به سینهاش چسباند و میدید رنگ حلیه چطور پریده که با صدایی گرفته خبر داد :«قراره دولت با هلیکوپتر غذا بفرسته!» و عمو با تعجب پرسید :«حمله هوایی هم کار دولت بود؟»
💠 عباس همانطور که یوسف را میبویید، با لحنی مردد پاسخ داد :«نمیدونم، از دیشب که حمله رو شروع کردن ما تا صبح #مقاومت کردیم، دیگه تانکهاشون پیدا بود که نزدیک شهر میشدن.»
از تصور حملهای که عباس به چشم دیده بود، دلم لرزید و او با خستگی از این نبرد طولانی ادامه داد :«نزدیک ظهر دیدیم هواپیماها اومدن و تانکها و نفربرهاشون رو بمبارون کردن! فکر کنم خیلی تلفات دادن! بعضی بچهها میگفتن #ایرانیها بودن، بعضیهام میگفتن کار دولته.» و از نگاه دلتنگم فهمیده بود چه دردی در دل دارم که با لبخندی کمرنگ رو به من کرد :«بچهها دارن موتور برق میارن، تا سوخت این موتور برقها تموم نشده میتونیم گوشیهامون رو شارژ کنیم!»
💠 اتصال برق یعنی خنکای هوا در این گرمای تابستان و شنیدن صدای حیدر که لبهای خشکم به خنده باز شد.
به #همت جوانان شهر، در همه خانهها موتور برق مستقر شد تا هم حرارت هوا را کم کند و هم خط ارتباطمان دوباره برقرار شود و همین که موبایلم را روشن کردم، ۱۷ تماس بیپاسخ حیدر و آخرین پیامش رسید :«نرجس دارم دیوونه میشم! توروخدا جواب بده!»
💠 از اینکه حیدرم اینهمه عذاب کشیده بود، کاسه چشمم لرزید و اشکم چکید. بلافاصله تماس گرفتم و صدایش را که شنیدم، دلم برای بودنش بیشتر تنگ شد.
نمیدانست از اینکه صدایم را میشنود خوشحال باشد یا بابت اینهمه ساعت بیخبری توبیخم کند که سرم فریاد کشید :«تو که منو کشتی دختر!»...
#ادامه_دارد
🌕 @donyaye_ajayeb
در کارولینای شمالی، حکم آزار دادن و کتک زدن سگ ها، از حکم آزار دادن همسر، سنگین تر و طولانی تر است، در زندانهای این ایالت با افرادی که حیوان آزاری کرده اند برخورد بسیار بدی میشود...
🌎
🌕 @ajayeb_rangarang 💯
فکر نمیکردم اشک در اثر پیاز انقدر خوشگل باشه 😉
🌍
🌕 @ajayeb_rangarang 💯
400159959.gif
16.71M
آزمایشهای محققان ژاپنی در دانشگاه توکیو نشان میدهد موشها با همنوعان خود همدردی میکنند و دچار افسردگی میشوند!
🔹 در آزمایش محققان ژاپنی موشهایی که شاهد آزار موشهای دیگر بودند علائم افسردگی از جمله گوشهگیری اجتماعی را نشان دادند.
🔹به گفته این محققان قرارگرفتن در معرض استرس جانبی، باعث زوال نورونها در هیپوکامپ میشود که عامل اصلی افسردگی است و این امر در انسانها نیز صادق است./دیلی میل
🌍
🌕 @ajayeb_rangarang 💯
برخی راهبان بودایی، خود را در زمانی که زنده هستند مومیایی می کنند! ابتدا 3 سال فقط حبوبات میخورند تا چربی بدنشان از بین برود و سپس با خوردن جوشانده گیاهان سمی در مکانی می نشینند تا بمیرند.
🌎
🌕 @ajayeb_rangarang 💯
هدایت شده از تبلیغ های خصوصی رنج کشیده ها ❤️
درمان قطعی و ریشه ناباروری_دیابت🧨
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
العافِیَةُ أَجمَلُ عَطاءٍ.
سلامتی بهترین نعمتهای خدادادی است.
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🟣لینک کانال👇
https://eitaa.com/joinchat/682820327Cb48b7a5454
✅درمان مسائل آقایان
✅درمان مسائل بانوان
✅درمان زگیل تناسلی
✅درمان ناباروری
✅درمان آرزواسپرم
✅درمان دیابت
✅واریکوسل
✅درمان کبد چرب
🟩جهت درمان قطعی و ریشه ای فرم زیر راتکمیل کنید👇
https://formafzar.com/form/obr0a
https://formafzar.com/form/obr0a
ادمین کانال👈@clinicaghayanir
☎شماره تماس: 09908918921