eitaa logo
دنیای عجایب
13.6هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
8.2هزار ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ ✅راهکارهای تقویت حافظه از تنش دوری کنید. ورزش کنید. در فعالیت های اجتماعی شرکت کنید برای آینده تان برنامه ریزی و هدف داشته باشید. ذهن خود را با حل معما و جدول ورزش دهید سلامتی مغز خود را با رژیم غذایی مناسب تضمین کنید افکار مثبت داشته باشید یادگیری یک مهارت جدید را آغاز کنید موسیقی گوش دهید....👌👌 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
❤️🍃🍃❤️ ازجشنواره شعبانیه جانمونید ☺️ . 🧕خانمهایی که دنبال چادررنگی شیک وجدید هستین 😎 . هم داریم هم 😇😇 فقط 📏 رو بگید هم 🪡دوخت داریم هم . دیگه چی میخوایین ؟؟🤔🤔 . ‼️هر چی شما بخوایین بایک کلیک براتون ارسال میکنیم 🚚 https://eitaa.com/joinchat/2202861679C4193495bfc بیا حتما پیام سنجاق شده رو ببین
هدایت شده از تبلیغات دلدار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثروت واقعی حال آدمه ،نه مال آدم :) ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  ┅┄ ❥❥@Chakavak110🕊
مادر من یک لبخند ابدی در قلبم است صدای او آرام‌بخش روح و جانم است وآغوش او نردبانی تا ستاره‌هاست. " مادرم دوست دارم  ┅┄ ❥❥@Chakavak110🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راز ای شدن به همین سادگی یاد بگیر میخوای یه نرم لعابدار یادت بدم هیچ کس بلد نیست ترفند سه سوتش یاد بگیر😍👇 https://eitaa.com/joinchat/663290113C01a9e688a6 بزن رو لینک همه از این ترفند تعجب کردن👆🌺
هدایت شده از تبلیغات دلدار
زیر کابینتم خیلی نامنظم و بد منظره بود 🤕🤕 در کابینت باز میکردم یه خروار وسیله می‌ریخت بیرون 😔 ولی از وقتی اینجا دیدم تونستم خودم های عالی با وسایلی دور ریختنی درس کنم 😳👇👇 آموزشش اینجاست👇😍 https://eitaa.com/joinchat/663290113C01a9e688a6 میخوای عجله کنید 👆🤗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 شروع داستان زیبا و هیجان انگیزه 🥀وقتی یازده سالم بود منو به مردی هفتاد ساله که زنش مرده بود شوهر دادن به همین سادگی …. نه کسی نظر منو پرسید نه صلاحم رو در نظر گرفت آقام کارگری ساده بودو در آمد کمی داشت پس وقتی زن های محلی منو برای اون پیر مرد پولدار در نظر گرفتند نه نگفت.... 🍃🌸
دنیای عجایب
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #برشی_از_یک_زندگی #رویای_زندگی گفتم وا اومده ؟ اگه ناراحت بشم چیکار می خوام بکنم
🍃🍃🍃🌸🍃 گفتم نه می دونی که حساب کتاب من درسته نمی خوام یه عمر بیای پیش منو طلب کار باشی برو برآورد کن و بگو چقدر میگیری تا خونه رو ساخته شده تحویل بدی.مصالح با من کار از تو ببین دستمزدت چقدر میشه به من بگو.کوکب گفت عزیز جان این چه کاریه ؟ گفتم عیب نداره اینم برای اینکه حبیب قول داده دیگه لب به نجسی نزنه من بهش جایزه میدم ولی اگر دوباره کرد جایزه رو پس میگیرم گفته باشم.اینو به شوخی گفتم و همه خندیدم و اوس عباس شاد و شنگول راه افتاد که بره.دم در که رسید وایساد و دیدم داره با اکبر پچ و پچ می کنه ، فهمیدم بی پوله .. آخه اخلاقشو می دونستم.خودمو زدم به اون راه و صدا کردم اوس عباس بیا راستی پیش پرداخت ندادم صبر کن برم بالا بیارم و رفتم دو تومون برداشتم و اومدم پایین. همین طور که روی پله بودم خودمو دراز کردم و دادم بهش اونم فورا گرفت و گفت نه لازم نیست باشه بعدا می گیرم. گفتم اینم زیاد نیست برای اینکه بدونی رو حرفم هستم باشه پیشت بعداً حساب می کنیم. پس حتما فردا برو سر زمین و بر آورد کن ..دستشو گذاشت روی چشمش و گفت روی چشمم و رفت.دو روز بعد کوکب یه دختر به دنیا آورد که اسمشو زینت گذاشت . دیگه با سه تا بچه حقش بود که بره تو خونه ی خودش به حبیب هم که امیدی نبود.خلاصه اکبر و آقاش خونه رو شروع کردن من پول می دادم و اکبر مصالح می خرید . کار بسرعت پیش رفت خود حبیب هم کمک می کرداز اینکه می دیدم کوکب خوشحال و امیدوار شده.احساس خوبی داشتم وقتی ساختمون اومد بالا و سقف زده شد اوس عباس رفت و چند روز نیومد من چیزی نگفتم ولی این کار تکرار شد نزدیک پول گرفتن میومد و باز غیب می شد.دو روز کارمیکردوسه روز تعطیل و من باز خودمونفرین می کردم که چرا خودمو دست اون دادم اون می رفت و هر وقت بی پول می شد میومدوباز من حرص وجوش میخوردم نمی خواستم غرورشو بشکنم ولی انکار غروری هم براش نمونده بود.اکبر می گفت توی خونه ی اجاره ای میشینه ووضع خوبی نداره.از طرفی هم دلم براش میسوخت.واقعا نمی دونستم باید چیکار کنم؟ چند بار تصمیم گرفتم برم وحالشو جابیارم ولی بازم با صبری که خدا بهم داده بود تحمل کردم.اینکه یکباراون رفت وده روزی سرکارنیومدزمستون تو راه بود و من دلم شور می زد از دستش خیلی عصبانی بودم تا اینکه یک روز صبح زنگ در خونه به صدا در اومد ملیحه رفت درو باز کرد و صدا زدعزیزجان آقاجون اومده. من یک رادیو کنار تختم داشتم و بیشتر وقت ها روشن بودچشموکه ازخواب بازمیکردم اول اونو روشن می کردم و دلم به همون خوش بودرادیو رو خاموش کردم و رفتم پایین.خیلی از دستش عصبانی بودم چون خیلی بیشتر از اونی که کار کرده بود از من گرفته بودولی بازم داشت منو اذیت می کرد راستش دیگه دلم نمی خواست سکوت کنم چون من عادت نداشتم که بی حساب خرج کنم. 🌕 @donyaye_ajayeb
❤️🍃🍃❤️ ازجشنواره شعبانیه جانمونید ☺️ . 🧕خانمهایی که دنبال چادررنگی شیک وجدید هستین 😎 . هم داریم هم 😇😇 فقط 📏 رو بگید هم 🪡دوخت داریم هم . دیگه چی میخوایین ؟؟🤔🤔 . ‼️هر چی شما بخوایین بایک کلیک براتون ارسال میکنیم 🚚 https://eitaa.com/joinchat/2202861679C4193495bfc بیا حتما پیام سنجاق شده رو ببین
هدایت شده از تبلیغات دلدار
11.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
می رسد روزی که از قلب زمین💖 صوت یا مهدی شکوفا می شود🌷 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج❤️🙏┄• 💞🍃@lovely_lifee💞