eitaa logo
دنیای عجایب
13.6هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
8.2هزار ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات دلدار
❤️‍🩹نامادریم سایه‌مو با تیر میزد ولی وقتی خان روستا به اومد بهم گفت: چشم و گوشتو بازکن دخترجان. جماعت خان و دست رو رعیت که گذاشتن شک نکن از رو دلدادگی و نیس، حتما ریگی به کفششونه. یه ریز تو گوش پدرم میخوند دخترتو نکن اما من از رو لجبازی باهاش قبول کردم زن خان بشم که ۳۵سال ازم بزرگتر بود. شب عروسی دستمو گرفت و برد سمت اصطبل اسباش، هولم داد داخل و گفت من تورو واسه خودم نمیخواستم، از امشب باید...👇 https://eitaa.com/joinchat/2195980703Ca6c5543eae