مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی:
قبل از بارش باران تندبادی بر میخیزد و گرد و غبار زیادی بر پا میکند و همهی خس و خاشاکها و آشغالها را از روی زمین جارو میکند. اما اگر کمی صبر کنیم، باد آرام میگیرد و باران میبارد و سپس ابرها کنار میروند و هوا لطیف و آفتابی میشود؛
آشوبها و نابسامانیهایی که در روزگار ما در سراسر جهان پدیدار شده است نزدیکتر شدن هوای لطیف و آسمان صاف و آفتابی عصر ظهور را بشارت میدهد. ان شاالله
@doolabi
🏴 اعمال روز #اربعین
❶ قرائت زیارت امام حسین علیه السلام و زیارت اربعین (که از امام عسکری علیهالسلام روایت شده که فرمود: یکی از پنج علامت مؤمن زیارت اربعین است)
❷ غسل اربعین و توبه
❸ بعد از نماز صبح ۱۰۰ مرتبه (لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم)
❹ ۷۰ مرتبه تسبیحات اربعه
❺ بعد از نماز ظهر سوره والعصر و سپس ۷۰ مرتبه استغفار
❻ غروب اربعین ۴۰ مرتبه لا اله الا الله
❼ بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
📚 منبع: وسائل الشیعه ج۱۰ ص۳۷۳
سخنان مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی(ره):
به برادران و خواهران مومنت حسن ظن داشته باش.تا جایی که بدی از آنها نبینی و اگر چیزی دیدی که در ذهنت خطور بدی کرد، حمل به صحت کن تا جایی که گویی اصلا چنان چیزی از او ندیده ای.
اگر توانستی لا اقل به خودت بگو،
این یک بدی است و در برابر؛ چقدر خوبی دارد که من از آن خبر ندارم،
اگر چنین کردی خدا هم با تو همین طور رفتار میکند.
@doolabi
مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی:
مرتب به خود بگویید کارهای دنیا درست میشود؛ آن را شوخی و بازی بگیرید؛ اما خوب بازی کنید؛ إِنَّمَا الحَيوةُ الدُّنْيا لَعِبٌ (زندگی دنیا منحصراً بازی است)
@doolabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گناه ابلیس این نبود که سجده نکرد
گناه ابلیس این بود که در برابر الله ایستاد گفت شما نظرت اینست، من نظرم این نیست
اگر کسی معاذالله به اینجا برسد که بگوید اسلام نظرش این است من نظرم این نیست
این همان شیطنت ابلیس است
ملعون ابدی ست
@doolabi
مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی:
در حج کسی را دیدم گفت التماس دعا دارم. گفتم التماس دعا یعنی چه؟ گفت یعنی حجی که آمده ام قبول کند.
گفتم خودت آن را قبول داری؟ گفت نه.
گفتم: «اگر من بگویم قبول کند مرا هم می گیرند. می گویند صاحبش آن را قبول ندارد، آیا تو بیشتر از صاحبش دلت می سوزد.اقلا خودت اول بپذیر که خدا به تو توفیق داده است و تو را به سرزمین مکه آورده است.»
نماز می خوانی و عبادت می کنی و خدا را می خوانی بگو الهی شکر. چهار پنج بار الهی شکر بگو تا لااقل شیرینی شکر به لبت برسد. کم کم از خدا ممنون می شوی.
دستگاه قلب و جان چنین است. از خدای خود که راضی شدید خدا هم از شما راضی می شود. می شوید راضیه مرضیه. شاکر و مشکور.
@doolabi
مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی (ره):
یک «عیب ندارد» که مؤمن در برابر مصائب میگوید، آتش غم را سرد و همهی غمها را باطل میکند.
در زمانهاي سابق بچهها بازیی میکردند به نام «حمومک مورچه داره، بشین و پاشو خنده داره». دنیا همان حمومک است و هیچکس ثابت و برای همیشه نمیتواند در آن بنشیند.
امروز به آنها میگویند پشت میز فلان اداره یا داخل فلان ملک و خانه و... بنشین و فردا میگویند پاشو! این نشستن و بلند شدن هر دو خنده دارند. نکند وقتی گفتند بلند شو، محزون و غصهدار شوی.
قرآن فرمود: «لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ» [حدید/ 23] تا بر آنچه از دستتان میرود، غصهدار و از آنچه به شما داده میشود، خوشحال نشوید. امیرالمؤمنین هم فرمود: زهد در بین همین دو جملهی قرآن است.
منبع: کتاب مصباحالهدی، ص۶۱
@doolabi
من در سال ۱۳۳۴ که به قم آمدم، #علامه_طباطبایی شهرتی داشت. خدمتشان رسیدیم. هوا گرم بود که رفتیم خدمت ایشان. قبلاً اینگونه بود؛ الان اینطور نیست که مثلاً ۷۰ سال پیش هر کسی در منزلش چند عدد مرغ داشت؛ یعنی رسم بود و همه مرغ و خروس داشتند.
آن زمان بازار مرغ فروشی نبود که مثلاً اگر مهمان میآمد از همین چیزهایی که در خانه است، استفاده میکردند و رسم بود. نمیخواهم بگویم که یک چیز کم نظیری است. به منزل او که رفتیم یک تراس داشت و در باز بود و این مرغها گاهی از حیاط میآمدند و گاهی که در باز بود، داخل میآمدند. آقا ورود مرغها را که دیدند گفتند اینها اینجا هستند و پیر میشوند و میمیرند. ما این را در فقه خواندیم و در درس هم گفتیم ولی نه ما عمل کردیم نه اساتید ما.
آن چیزی که ما در فقه خواندیم و در درس گفتیم و اساتید ما در درس گفتند، این است که حیوانی که خود آدم تربیت کرده است و بزرگ کرده و مواظبت کرده است را نکشید. چرا کارد میگذارید زیر گلویش؟ مرغ میخواهید از جای دیگر بخرید. این مصلحت نیست. عاطفه اجازه نمیدهد.
این نهی در دین است و وظیفه رسمی ما است و فقه رسمی ماست. ما هیچ کس را ندیدیم که به این دستور فقهی عمل کند، جز علامه طباطبایی. ایشان فرمود اینها اینجا هستند، خودشان پیر میشوند و میمیرند. آقاسید عبدالباقی پسر بزرگ ایشان بود. من این قصه را گفتم برای ایشان.
گفتند بله ما یک خروسی داشتیم که ۲۰ سالش شده بود و بعد پیر شد و مرد. از این پیدا نمیشود. دستور دین این است که شما اگر رفتی به مکه و خواستی قربانی بکنی، آن گوسفندی که در خانه خودت بود را با دست خودت نکش. یک گوسفند بخر و قربانی کن. #عاطفه؛ عاطفه خیلی مهم است. این دستور دین است.
سخنان آیت الله جوادی آملی
۱۴۰۲/۶/۱۰
@doolabi