eitaa logo
دوستان شهدای اسلام
205 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
5.7هزار ویدیو
51 فایل
آی دی مدیر: @khadem1212 هر گونه انتقادت و پیشنهادات خود را با بنده در میان بگذارید
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام دوستان✋ سیدمجتبی علمدار هستم. یازدهم دی ماه ۱۳۴۵ در یه خانواده ی مذهبی عاشق اهل بیت علیهم السلام در به دنیا اومدم😊 دوران تحصیلم را در ساری گذراندم و برای اولین بار در حالی که تنها ۱۷ سال داشتم عضو بسیج شدم و اواخر سال ۱۳۶۲ به رفتم. ۲🌷
۶۶ هم مسئوولیت فرماندهی گروهان سلمان از گردان مسلم بن عقیل رو به عهده گرفتم والفجر ۱۰فعالیت زیادی داشتم. ۴🌷
در مقابل دشمن می جنگیدم. چندین باردیگر هم مجروح شدم و از همه مهمتر اینکه در ۱۳۶۴ در والفجر۸ به شدت شدم. ۵🌷
برای بار تو عملیات کربلای۱ شرکت کردم بعد از مدتی هم وارد گردان مسلم بن عقیل شدم و بعدشم به ۲۵کربلای مازندران رفتم تا جنگ در آنجا ماندم 💐 کربلای ۴و ۵ حضور داشتم، در ۸هم مجروح شدم ، البته دوباره به جبهه برگشتم و در کربلای ۱۰ در جبهه شمالی محور - ماووت شرکت کردم. ۳🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 رهبر معظم انقلاب حجت را برای همه در جریان مطالبه گری تمام کردند ▫️ سربازان ولایت در مسیر انقلاب و نظام اسلامی باید مطالبه گر واقعی باشند، قرار نیست در برابر اشکالات قطعی در موضوعات مختلف کشور به خاطر ملاحظه کاری این و آن ماله کشی کنیم نشرحداکثری 🇮🇷👇
AUD-20220202-WA0031.mp3
5.47M
متن سرود و اجراء 👆👆 هر دو عالی لذتش رو ببرید👏👏👏👏👏
12.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیلی جالبه👆👆👆 تا آخر دقیق ببینید👆👆👆 ✅نمونه خوب برای 🎥تورم زمان شاه چند درصد بود؟ 🔹تذکر: اتفاق خطرناک، از بین رفتن حافظه تاریخی یک ملت است، درسته الان هزاران مشکل داریم اما چرا یه بهشت خیالی از دوران شاهنشاهی در ذهن مردم ما ساخته شده؟! 🇮🇷👇
51.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷نماهنگ حریم انقلاب کاری از گروه والعصر 🔸شعر و سبک: رسول رساپور 🔸آهنگساز و تنظیم :مهدی سوسنی 🔸میکس و مسترینگ : سیدصابر سیدصالحی 🔺تهیه شده در گروه فرهنگی، هنری جنت ⬅️فایل با کیفیت بالا در کانال تلگرام بارگزاری شده است. 👇👇👇👇 t.me/valasrgp ⬅️لینک پخش و دانلود در آپارات 👇👇👇👇👇 https://aparat.com/v/ZBWc6 @valasrgp
پرستاریِ رهبر انقلاب از یک کمونیست در زندان/ روزی که «آقا» اشتباهی شکنجه شد 🔹علی حسینی هم‌بند رهبر انقلاب در کمیته مشترک ساواک: یک روز نگهبان آمد و داد زد علی! و من گفتم ۲۰ (شماره سلول که در چنین مواقعی باید اعلام می‌کردیم). نگهبان پرسید: فامیلی‌ات چیست؟ حضرت آقا فرمودند: حسینی، گفت: پیراهنت را بینداز روی سرت و بیا. ایشان را بردند. یک ساعت بعد دیدیم ایشان را در حالی که حسابی کتک خورده بود آوردند. خلاصه حضرت آقا را به جای ما می‌برند و حسابی می‌زنند. 🔹یکی از هم‌سلولی‌های ما ساسان حالت بهت‌زده پیدا کرده بود. یعنی در اثر فشار محیط کنترلش را از دست داده بود و صاف می‌نشست و فقط نگاه می‌کرد. نه می‌توانست حرف بزند، نه می‌توانست غذا بخورد. حتی ادرارش را نمی‌توانست نگه دارد. 🔹با اینکه کمونیست و از نظر عقیدتی کاملاً در مقابل ما بود، ولی حضرت آقا به جزئیات زندگی او می‌رسید، غذا به دهانش می‌گذاشت، تیمارداری‌اش می‌کرد، لباسش را می‌شست. کارهایی که ما انجام نمی‌دادیم ایشان با کمال لطف و محبت و مهربانی برای کسی که حتی خدا ناباور هم بود انجام می‌داد.