eitaa logo
دوستان شهدای اسلام
209 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.6هزار ویدیو
51 فایل
آی دی مدیر: @khadem1212 هر گونه انتقادت و پیشنهادات خود را با بنده در میان بگذارید
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله بهجت ؛ تمام علم اخلاق در این جمله هست.mp3
223.7K
👆👆 👌تمام #علم #اخلاق در این جمله هست 👇👇 🌷 #معصیت #خدا را نکنیم. 🌷حضرت آیت الله بهجت 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ❤️رسول خدا صلي الله عليه و آله ، عتّاب بن اَسيد را ـ كه جوانى ۲۱ ساله بود، به فرماندارى مكّه منصوب كردند و به او فرمان دادند كه امامتِ جماعت [و جمعه] مردم را نيز به عهده بگيرد و اونخستين فرماندار بعد از فتح #مكه بود كه در اين شهر، #نماز جماعت [و جمعه ]برگزار كرد. ❤️رسول خدا صلي الله عليه و آله ، سپس به او رو كردند و فرمودند: اى عَتّاب! مى دانى تو را بر چه كسانى فرماندار كرده ام؟ تو را بر مردم شهر خداى عزّوجلّ فرماندار كرده ام و البته اگركسى بهتر از تو سراغ داشتم، او را فرماندار آنان قرار مى دادم. آن حضرت، سپس به اهل مكّه نوشتند: 👌مبادا كسى در نافرمانى از او، به كم سِن بودنش استدلال كند، چرا كه بزرگ تر، شايسته تر نيست ، بلكه شايسته تر ، بزرگ تر است . 🔰[السيرة الحلبية ، ج ۳، ص ۵۹ ؛ اسد الغابة ، ج ۳، ص ۵۴۹ ؛ بحار الأنوار ، ج ۲۱، ص ۱۲۳، ح ۲۰] 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم #همراه_با_علما #اعتقادی #اخلاقی #حدیث #همراه_با_اهلبیت #تلنگر 3⃣ #صوت های #مذهبی و #مفید این کانال را به دوستان خوبمون هدیه نماییم. 👇👇 🆔 @m_serat
🌻🌻🍀🍀🌻🌻 ! بيا درمانده ام من! مي‌فرمايد: مرد شريف و را مي‌شناسم به نام . او بار با پاي به مشرّف شده است و در ميان مردم مشهور است كه دارد. او يك سال به آمد؛ من حضوراً با او كردم تا حقيقت موضوع را از او جويا شوم. او گفت: يك سال با به طرف به راه افتادم. حدود يا نُه منزل بيشتر به نمانده بود كه براي انجام كاري تعلّل كرده، از عقب افتادم. وقتي به خود آمدم، ديدم حركت كرده و هيچ اثري از آن ديده نمي‌شد. راه را گم كردم؛ حيران و سرگردان وامانده بودم. از طرفي آن چنان بر من غالب شد كه از زندگي نااميد شده، آماده‌ي بودم. [ ناگهان به ياد بشريّت (عج) افتادم و ] فرياد زدم: ! ابا صالح! راه را به من نشان بده! خدا تو را كند! در همين حال، از دور به نظرم رسيد؛ به او خيره شدم و با كمال ناباوري ديدم كه آن مسير را در يك چشم به هم زدن، پيمود و در كنارم ايستاد. بود و زيبا با لباسي پاكيزه كه به نظر مي‌آمد از باشد. بر سوار بود و مشك با خود داشت. كردم. او نيز مرا به نيكي ادا نمود. : تشنه‌اي؟ گفتم: آري، اگر امكان دارد كمي آب از آن مرحمت بفرماييد! او آب را به من داد و من آب نوشيدم. آن‌گاه فرمود: مي‌خواهي به برسي؟ گفتم: آري. او نيز مرا بر ترك خويش سوار نمود و به طرف به راه افتاد. من عادت داشتم كه هر روز دعاي « حرز يماني » را قرائت كنم. مشغول قرائت شدم. در حين گاهي به طرف من برمي‌گشت و مي‌فرمود: اين طور بخوان❗️ نگذشت كه به من فرمود: اين‌جا را مي‌شناسي؟ كردم، ديدم در حومه‌ي شهر هستم. گفتم: آري مي‌شناسم. : پس پياده شو! من پياده شدم، برگشتم او را ببينم، ناگاه از ناپديد شد. متوجّه شدم كه او است. از گذشته‌ي خود شدم و از اين كه او را و از او جدا شده بودم، بسيار و ناراحت بودم. پس از هفت روز ما به رسيد، وقتي مرا ، تعجّب نمودند؛ زيرا يقين كرده بودند كه من جان به در نخواهم برد. به همين خاطر بين مشهور شد كه من دارم. منبع: كتاب داستان‌هايي از امام زمان (ع) ══✙❆🌻❆✙══ Join➟ @dashtejonoon1
🌺💐🌸🌼🌸💐🌺 #مقام_معظم_رهبری باید از برکت روز #بيست_و_پنجم ماه #ذیقعده که روز #دحوالارض است استفاده کرد . #دحوالارض روزی است که بنابر روایات، نخستین خشکی‌ها از زیر آب سر برآوردند و مطابق بعضی از روایات، نخستین جایی که از زیر آب بیرون آمد، خشک شد و سپس گسترش یافت، سرزمین #مکه و به خصوص محل #خانه_کعبه بود، لذا #مکه « ام القرا » یعنی مادر همه آبادی‌ها نام گرفت. 🌺💐🌸🌼🌸💐🌺 @dashtejonoon1 🌺💐🌸🌼🌸💐🌺