هدایت شده از دوستداران ولایت
#زندگینامهنادرشاه_افشار⚔️
#پسرشمشیرفرزنددرگز
#قسمتنهم
شاه تهماسب که از شکست ملک محمود سیستانی اطلاع یافته بود پس از ورود نادر به اردوی شاهی ، وی را تکریم و احترام کرده و به پاس خدماتش ، وی را بعنوان سپهسالار لشگر خویش (وزیر جنگ) معرفی و مفتخر کرد ، نادر نیز به نشانه قدر دانی از اعتماد شاه تهماسب ، قول داد تا جان خود را در راه خدمت به پادشاه و سرفرازی ایران فدا کند
نادر که فقط چند روزی از جنگ با ملک محمود فارغ شده بود از شاه تهماسب اجازه خواست به افغانستان که پایگاه سیاسی و اجتماعی اشرف افغان بود حمله ور شده و پس از جنگ و تسلیم افغانها ، با حمله مستقیم به اصفهان ، سر اشرف افغان را پیشکش نماید ، شاه تهماسب که از اینهمه بی قراری و نا آرامی نادر در جنگ با یاغیان حیرت زده بود ، اجازه لشگر کشی به هرات در افغانستان را صادر و نادر بلافاصله راهی هرات شد
بامداد سال 1141 هجری ، نادر با 25 هزار سرباز ، بسوی هرات در افغانستان تاخت تا هسته مرکزی افغانها را در هم بکوبد ، هنگام خروج از مشهد ، مردم که سال ها غرور ملی شان لگدکوب یاغیان و اشرار شده بود و اینک قهرمان ملی خود را یافته بودند ، در دو طرف جاده ایستاده و برای نادر هلهله میکردند و کف میزدند ، مدت کوتاهی نگذشته بود که نادر در نزدیکی هرات به دژی بنام کافر قلعه رسید ، فرمانده دژ بنام الهیار خان ، از دیدن سپاه نادر براستی حیرت زده شد ، زیرا جاسوسان وی همین چند روز پیش به او خبر داده بودند که نادر در مشهد است ، بهمین خاطر الهیار خان اصلا باور نمی کرد سپاهی به آن بزرگی ، بتواند ظرف چند روز و با آن سرعت باور نکردنی ، خود را به هرات برساند ، دو سپاه در مقابل هم صف آرایی کرده و آماده جنگ شدند
یکی از خصلت های نادر این بود که در بیشتر جنگ ها ، شخصا به همراه سواران لشگر ، به قلب سپاه دشمن می زد و با وجودی که سرادران سپاهش ، بارها و بارها او را از این کار منع می کردند نادر توجهی نمی کرد و اغلب مانند یک سرباز ساده می جنگید ، مضافا بارها و بارها ، سپاهیانش می دیدند که نادر حتی دوشادوش نیروهای پیاده سپاه خود و در نزدیک ترین خط فاصله از دشمن ، که زنده ماندن چنین سربازی در آن شرایط سخت ، تقریبا نزدیک به صفر است ، دلاورانه و بی باکانه می جنگد و با فریادهای معروف و رعد آسای خود ، دشمن را مرعوب و دوست را امیدوار می کند ، ضمن اینکه ناگفته پیداست ، سربازان نادر که بیشتر اوقات و در سخت ترین شرایط ، فرمانده را کنار خود می دیدند روحیه مضاعفی می یافتند
یکی دیگر از روش های جنگی و علت پیروزیهای بزرگ و مکرر نادر ، نظم آهنین و بی قید و شرط و سرعت حرکت و غافلگیری دشمنانش بود ، سواران سپاه نادر ، وقتی قرار بود به دشمنی حمله کنند ، ناچار و همچنین موظف بودند که خوراک و خواب و حتی قضای حاجت خود را (ادرار کردن) بر روی اسب هایشان انجام دهند ، نادر برای تعلیف (علف خوردن) اسبها نیز پیش بینی هائی کرده بود و٨ خوراک مقوی و فشرده شده ای بنام نواله (متشکل از چند ماده خوراکی تقریبا به اندازه تقریبی کوچکتر از یک پرتقال) تهیه تا سپاهش برای علف خوردن اسب ها ، معطل نشوند ، بهمین خاطر سپاه نادر در بیشتر اوقات ، حتی از پیک هائی که خبر نزدیک شدن نادر را به فرماندهان خود می دادند زودتر می رسید
در این جنگ نیز ، نادر با سرعت تمام ، قبل از این که سپاه الهیار خان بتواند آرایش جنگی بگیرد پیشاپیش سواران خود به قلب سپاه الهیار خان زده و تبر زین او طبق معمول از کشته ، پشته می ساخت ، در اثنای جنگ ، الهیار خان که متوجه شده بود جلو دار سپاه نادر ، خود نادر است ، پانصد نفر از افراد زبده خود را مامور کرد تا به هر ترتیبی ، زنده یا مرده او را برایش بیاورند ، بلافاصله نادر که مانند یک سرباز ساده ، در میان سپاهیانش می جنگید به محاصره درامد ، در حالیکه نوک پیکان تمامی حملات ، به نادر ختم می شد
هر سرباز سوار و پیاده افغان که به نادر نزدیک می شد بهره ای بجز ضربت تبرزین و شمشیر نادر ، نصیبش نمی شد ، تا اینکه افغانها توانستند اسب نادر را پِی کنند (بکشند) ، نادر پیاده شده بود ولی دشمن متوجه شد پیاده و سواره نادر ، تقریبا هیچ فرقی با هم ندارد و نادر ، در همان حال هم ، با چرخش تبر زین و شمشیر خود ، پیشانی ها را می شکافد و سینه ها را می درد ، فشار هر لحظه علیه نادر بیشتر و بیشتر می شد تا اینکه یکی از افراد الهیارخان نیزه ای به سوی نادر پرتاب کرد ، نیزه زوزه کشان بر ساق پای نادر نشست ، نادر بلافاصله نیزه را از پای خود بیرون آورده و سینه مهاجم را با آن درید ، در این موقعیت دشوار و سِتُرگ ، یکی از سرداران نادر ، که به وخامت حال نادر پی برده بود با شتاب تمام و با نیروهائی که در اختیار داشت به سوی محاصره کنندگان نادر شتافته ، ابتدا آنها را متفرق و سپس
عضویت در کانال ایتا👇👇👇
_
#دوستداران_ولایت
@doostdaranvelayat
https://eitaa.com/doostdaranvelayat