eitaa logo
دوستداران ولایت
717 دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
6.2هزار ویدیو
28 فایل
صرفا جهت روشنگری،جهاد تبیین،بصیرت وآگاهی از برنامه های دشمن جهت آمادگی وتوانایی کافی درمقابله بانقشه های دشمنان دوستان عزیز،تبلیغات ارسال لینک ضدنظام وغیراخلاقی ممنوع می‌باشد کپی آزاد به شرط صلوات برمحمدو آل محمد(ص) لینک کانال @doostdaranvelayat
مشاهده در ایتا
دانلود
نادر با توجه باینکه سربازانش درون سنگرها ، از تیر رس ترکشها و انفجار توپها تقریبا در امان بودند بطور محدود و در حد کم ، به توپخانه خود دستور داد که پاسخ دهند ولی تاکید کرد که از پاسخگوئی بیشتر خودداری نمایند ، از آن طرف اشرف در پی آن بود که با شلیک هر چه بیشتر توپخانه ، نیروهای نادر را وادار به حمله کند ، ولی از نادر هیچ عکس العملی مشاهده نمی کرد ، به همین انگیزه آتش باری توپها طی چند روز که دو طرف هیچ تحرکی از خود بروز ندادند ، کمتر و کمتر شده ، و در نهایت بدستور سیدال خان ، فرمانده ارشد اشرف ، غرش توپها به خاموشی گرائید  اشرف و سردارانش در دو جنگ قبلی پی برده بودند که عادت همیشگی نادر این است که در سپیده دم ، هنگامی که هوا رو به روشنی می رود حمله های خود را آغاز می کند لذا در سپیده دم روز ششم که دیدند حمله ای از سوی نادر رخ نداد ، احساس کردند در آن روز ، جنگی در نخواهد گرفت و چشم براه سپیده دم فردا شدند و آنگونه که شایسته بود آمادگی صد در صدی را مراعات نکردند و به دیگر امور سپاه خود مشغول شدند دقیقا زمانی که خورشید در بالاترین نقطه آسمان در حال درخشندگی بود و آشپزخانه سپاه اشرف در حال پخش غذا بین سربازان واحدهای مختلف بود ، ناگهان اشرف مشاهده کرد که زمین و زمان با غرش توپهای نادر و شیپورهای جنگی و صدای سم اسبان و نعره های رعدآسای سواران نادر به لرزه درآمد ، اشرف که از نادر کینه ای بس عمیق داشت با دیدن پرچم و بیرق سواران پیشتار ، وقتی برق تبرزین نادر که با انعکاس درخشش خورشید بر آن ، چشمان وی را خیره کرده بود ، علیرغم دلگرمی که به حمایت سپاه عثمانی داشت ، قلبش به تپش درآمده و بند بند وجودش به لرزه افتاد تفنگداران کارکشته سپاه عثمانی ، بافاصله خط آتشی گسترده تشکیل داده و بی محابا ، و پی در پی به سوی سواران لشگر نادر ، که مانند نگینی فرمانده دلاور و بی باک خود را در میان داشتند ، آتش شدیدی گشودند ، نادر که قبلا محل خط آتش سپاه عثمانی را پیش بینی کرده و حدس زده بود قبل از حمله ، به توپخانه دستور داده بود که همان محل را زیر آتش شدید قرار دهند تفنگداران سپاه ترک عثمانی ، علیرغم اصابت توپ ها و ترکش های ناشی از آن به سنگرهایشان که واقعا کار آنان را دشوار کرده بود و تمرکز انان را بهم زده بود ، باز هم آرایش خود را حفظ کرده و پی در پی بسوی سواران نادر شلیک می کردند ، جنگ به معنای واقعی خونین بود ، سر و دست و پیکرهای دلاوران ، یکی پس از دیگری بر زمین فرو می افتاد و سواران چالاک به خاک می غلطیدند و اسب های بی سوار در میانه میدان ، سرگردان به این سو و آن سو می دویدند سواران سپاه نادر با اینکه تلفات زیادی داده بودند ولی هنگامی که می دیدند فرمانده دلیرشان ،  که پیشاپیش آنان در حال تاخت بسوی دشمن است ، از اینکه حتی فکر عقب نشینی به خود راه دهند ، احساس شرم می کردند و بدون ذره ای تردید و واهمه ، به پیش می رفتند علیرغم خط آتش گسترده و غرش توپخانه اشرف ، که هر لشگری را زمین گیر و یا به عقب نشینی وادار می کرد سواران نادر از چند جناح به نیروهای اشرف و عثمانی رسیدند و آن ها تا آمدند به خود بجنبند چند برابر نیروهای نادر ، تلفات می دادند با رسیدن سواران نادر به خط آتش عثمانیان ، شلیک تفنگ ها خاموش ، شمشیرها از نیام کشیده شد و جنگ هولناکی درگرفت که مدت دو ساعت با شدت هر چه تمام تر بطول انجامید ، ناگفته پیداست که چه سرهائی شکافته و چه سینه هائی دریده ، و چه آرزوهایی که برباد می رفت سپاهیان جنگ دیده عثمانی بدستور فرمانده خود بلافاصله آرایش جدیدی گرفته و مجددا با شلیک های پی در پی ، ضربات مهلکی به سواران نادر ، وارد می کردند ، نادر دستور عقب نشینی داد سپاه اشرف که موقتا از فشاری جانکاه خلاصی یافته بود ، هنوز طعم شیرینی همان پیروزی محدود خود را نچشیده بود که با شوربختی تمام مشاهده کرد که هزاران سوار که بدنبال آنان ، هزاران سربازان پیاده مانند سیل بسوی آنان در حرکتند با فریاد های خشم آگین با سرعت تمام به آنان در حال نزدیک شدن به آنانند ، سرعت سپاه نادر و آمیختن دو سپاه متخاصم ، بحدی سریع بود که از توپخانه و تفنگ ، کاری ساخته نبود در این یورش ، نادر بهمراه سیصد نفر سوار ورزیده ، از راست میدان ، در حالیکه سپاه اشرف را دور می زد به پهلوی سپاه اشرف کوبید و آنان را بشدت تحت فشار قرار داد ، در این هنگام سیدال خان ، فرمانده ارشد سپاه اشرف که متوجه شد ، نادر فقط با گروهی اندک و در گوشه میدان در حال نبرد و تاخت و تاز است ، به یکباره با چند برابر سرباز افغان و تفنگدار عثمانی ، بسوی وی تاخته و به امید از بین بردن وی ، دست به محاصره نادر و فدائیانش زد عضویت در کانال ایتا👇👇👇 _
هدایت شده از دوستداران ولایت
نادر با توجه باینکه سربازانش درون سنگرها ، از تیر رس ترکشها و انفجار توپها تقریبا در امان بودند بطور محدود و در حد کم ، به توپخانه خود دستور داد که پاسخ دهند ولی تاکید کرد که از پاسخگوئی بیشتر خودداری نمایند ، از آن طرف اشرف در پی آن بود که با شلیک هر چه بیشتر توپخانه ، نیروهای نادر را وادار به حمله کند ، ولی از نادر هیچ عکس العملی مشاهده نمی کرد ، به همین انگیزه آتش باری توپها طی چند روز که دو طرف هیچ تحرکی از خود بروز ندادند ، کمتر و کمتر شده ، و در نهایت بدستور سیدال خان ، فرمانده ارشد اشرف ، غرش توپها به خاموشی گرائید  اشرف و سردارانش در دو جنگ قبلی پی برده بودند که عادت همیشگی نادر این است که در سپیده دم ، هنگامی که هوا رو به روشنی می رود حمله های خود را آغاز می کند لذا در سپیده دم روز ششم که دیدند حمله ای از سوی نادر رخ نداد ، احساس کردند در آن روز ، جنگی در نخواهد گرفت و چشم براه سپیده دم فردا شدند و آنگونه که شایسته بود آمادگی صد در صدی را مراعات نکردند و به دیگر امور سپاه خود مشغول شدند دقیقا زمانی که خورشید در بالاترین نقطه آسمان در حال درخشندگی بود و آشپزخانه سپاه اشرف در حال پخش غذا بین سربازان واحدهای مختلف بود ، ناگهان اشرف مشاهده کرد که زمین و زمان با غرش توپهای نادر و شیپورهای جنگی و صدای سم اسبان و نعره های رعدآسای سواران نادر به لرزه درآمد ، اشرف که از نادر کینه ای بس عمیق داشت با دیدن پرچم و بیرق سواران پیشتار ، وقتی برق تبرزین نادر که با انعکاس درخشش خورشید بر آن ، چشمان وی را خیره کرده بود ، علیرغم دلگرمی که به حمایت سپاه عثمانی داشت ، قلبش به تپش درآمده و بند بند وجودش به لرزه افتاد تفنگداران کارکشته سپاه عثمانی ، بافاصله خط آتشی گسترده تشکیل داده و بی محابا ، و پی در پی به سوی سواران لشگر نادر ، که مانند نگینی فرمانده دلاور و بی باک خود را در میان داشتند ، آتش شدیدی گشودند ، نادر که قبلا محل خط آتش سپاه عثمانی را پیش بینی کرده و حدس زده بود قبل از حمله ، به توپخانه دستور داده بود که همان محل را زیر آتش شدید قرار دهند تفنگداران سپاه ترک عثمانی ، علیرغم اصابت توپ ها و ترکش های ناشی از آن به سنگرهایشان که واقعا کار آنان را دشوار کرده بود و تمرکز انان را بهم زده بود ، باز هم آرایش خود را حفظ کرده و پی در پی بسوی سواران نادر شلیک می کردند ، جنگ به معنای واقعی خونین بود ، سر و دست و پیکرهای دلاوران ، یکی پس از دیگری بر زمین فرو می افتاد و سواران چالاک به خاک می غلطیدند و اسب های بی سوار در میانه میدان ، سرگردان به این سو و آن سو می دویدند سواران سپاه نادر با اینکه تلفات زیادی داده بودند ولی هنگامی که می دیدند فرمانده دلیرشان ،  که پیشاپیش آنان در حال تاخت بسوی دشمن است ، از اینکه حتی فکر عقب نشینی به خود راه دهند ، احساس شرم می کردند و بدون ذره ای تردید و واهمه ، به پیش می رفتند علیرغم خط آتش گسترده و غرش توپخانه اشرف ، که هر لشگری را زمین گیر و یا به عقب نشینی وادار می کرد سواران نادر از چند جناح به نیروهای اشرف و عثمانی رسیدند و آن ها تا آمدند به خود بجنبند چند برابر نیروهای نادر ، تلفات می دادند با رسیدن سواران نادر به خط آتش عثمانیان ، شلیک تفنگ ها خاموش ، شمشیرها از نیام کشیده شد و جنگ هولناکی درگرفت که مدت دو ساعت با شدت هر چه تمام تر بطول انجامید ، ناگفته پیداست که چه سرهائی شکافته و چه سینه هائی دریده ، و چه آرزوهایی که برباد می رفت سپاهیان جنگ دیده عثمانی بدستور فرمانده خود بلافاصله آرایش جدیدی گرفته و مجددا با شلیک های پی در پی ، ضربات مهلکی به سواران نادر ، وارد می کردند ، نادر دستور عقب نشینی داد سپاه اشرف که موقتا از فشاری جانکاه خلاصی یافته بود ، هنوز طعم شیرینی همان پیروزی محدود خود را نچشیده بود که با شوربختی تمام مشاهده کرد که هزاران سوار که بدنبال آنان ، هزاران سربازان پیاده مانند سیل بسوی آنان در حرکتند با فریاد های خشم آگین با سرعت تمام به آنان در حال نزدیک شدن به آنانند ، سرعت سپاه نادر و آمیختن دو سپاه متخاصم ، بحدی سریع بود که از توپخانه و تفنگ ، کاری ساخته نبود در این یورش ، نادر بهمراه سیصد نفر سوار ورزیده ، از راست میدان ، در حالیکه سپاه اشرف را دور می زد به پهلوی سپاه اشرف کوبید و آنان را بشدت تحت فشار قرار داد ، در این هنگام سیدال خان ، فرمانده ارشد سپاه اشرف که متوجه شد ، نادر فقط با گروهی اندک و در گوشه میدان در حال نبرد و تاخت و تاز است ، به یکباره با چند برابر سرباز افغان و تفنگدار عثمانی ، بسوی وی تاخته و به امید از بین بردن وی ، دست به محاصره نادر و فدائیانش زد عضویت در کانال ایتا👇👇👇 _ @doostdaranvelayat https://eitaa.com/doostdaranvelayat