eitaa logo
دردانه زهرا کجایی؟
793 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.2هزار ویدیو
554 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 ثَرَبَ: به معنی ملامت کردن کسی بعد از پذیرفتن اشتباه و ندامت اش را گویند که فعلی نهی شده در کلام وحی است. قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا وَإِنْ كُنَّا لَخَاطِئِينَ (۹۱_یوسف) این آیه خطاب به برادران یوسف بعد از پذیرش خطا و ستم شان در حق برادر است. وقتی یوسف نبی این سخن از برادرانش شنید سکوت خود شکست و گفت: قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ ۖ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (۹۲ _ یوسف) مراد از لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ یعنی کل مطلب را از گذشته و اتفاقات گذشته خارج کرد و مبحث را عوض کرد. پس وقتی کسی خطای خود را اعتراف کرد، تکرار و باز کردن خطای او مصداق تثریب و امری بسیار مذموم است چون سرشگستگی او را شدیدتر می کند. به فرمایش مولای متقیان علی علیه السَّلام نصیحت قبل از وقوع اتفاقی مفید است و بعد از آن حکم سرزنش می گیرد. مثال؛ اگر کسی از اهل منزل ظرفی شکست و سریع آن را جمع کرد نشان متوجه شدن خطای خویش است، پس نباید با ملامت تثریب اش نمود. اکثر کسانی که به مشاوره خانوادگی می روند، اکثر مشاوران برای آن که آنان را نرنجانند و مشتری خود کنند سعی دارند اگر خطای او را حتی فهمیدند به او نگویند و او را محقّ نشان دهند. یا اکثر وکلاء اگر کسی نزد آنان به پرونده ای که خود او خطاکار است مراجعه کند، هرگز خطای او را نمی گویند و با آن که می دانند این برنده شدن حق او نیست و از قدرت او خارج است، سعی دارند برای آن که مشتری خود نرنجانند و بدوشند، او را تطهیر می کنند. نکته بسیار مهمی که در مراجعه به مشاور یا وکیل بسیاری از ما از آن غافلیم. @dordane_zahra_kojaee
🌸🍃🌸🍃 رَوَدَة: وارد شدن کسی در خلوت کسی دیگر را گویند. قَالَ هِيَ رَاوَدَتْنِي عَنْ نَفْسِي (۲۶_یوسف) این آیه سخن کلام وحی از زبان یوسف نبی است که می فرماید: «زلیخا بر من در خلوتم وارد شد.» (یعنی من در مکانی در تنهایی بودم که او وارد آن مکان خلوت من برای نزدیک شدن به من گردید و چنین نبود زلیخا در خلوت باشد و من بر او وارد شده باشم) به چنین امری مُراوده هم می گویند. قَالُوا سَنُرَاوِدُ عَنْهُ أَبَاهُ وَإِنَّا لَفَاعِلُونَ (۶۱ _یوسف) گفتند: او را با نيرنگ از پدرش خواهيم خواست و محققا اين كار را خواهيم كرد. یعنی وقتی پدر بنیامین در خلوت و تنهایی است بر او وارد می شویم (مراوده می کنیم) تا او را برای فرستادن بنیامین با ما به مصر راضی کنیم. فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا (۱۷_طارق) پس اندکی کافران را مهلت ده و آنها را فرو گذار (تا وقت کیفرشان فرا رسد) پس به کافران مهلت بدهید و آنان را نکشید تا در میدان جنگ بر شما وارد شوند و آن گاه آنان را در خلوت شان وارد شده و به قتل برسانید. امروزه حتی در فضای مجازی هم کسی که در خلوت کسی پیام می فرستد در اصل با او مُراوده می کند. نکته مهم دیگر آن که در مراوده کسی که وارد خلوت کسی می شود، وقوع هرگونه خطاء و غیره متوجه راوَد است، چون کسی که در خلوت است نیت خطاء ندارد و آن کسی که بر خلوت او وارد می شود مسبب این خطاء است. مثال؛ مردی در خانه خود در خلوت در حال استراحت است، اگر زنی بر خانه او حتی برای نیت خیر (مثال، تمیز کردن خانه اش) بدون درخواست آن مرد وارد شود، هر اتفاقی ناپسندی در آن خلوت حتی از سوی مرد بیفتد مسئولیت با راوَد یا آن زن است. یا مردی در خلوت خود شراب نوشیده و مست است، اگر کسی بر او راوَد شود (یعنی در خلوت او وارد شود) عواقب احتمالی این کار متوجه خود راوَد است؛ چون آن مرد از ترس عواقب مستی اش در خلوت رفته است تا کسی را نبیند. به ویزا رَوادید گفته می شود. رَوادید هرگونه امضاء یا نوشته روی برگه ای را گویند که اجازه ورود به خلوت شاه یا هر انسان مهم اجتماعی را برای بیان مشکل در خلوت او را می دهد. مثال؛ کسی نزد استاندار ولایت اش مشکلی را مطرح می کند، استاندار دست نوشته ای بر او می دهد تا با آن بتواند به نزد شهردار شهرش در دفترش در خلوت شهردار برای بیان مشکل اش وارد شود. به این امضاء و دست نوشته "روادید" گویند. ویزا را از آن جهت روادید گویند که بعد از مُهر شدن توسط گمرک کشوری، به دارنده آن اجازه ورود به آن کشور داده می شود. رَوَدَة در اصل هم ریشه أرَاد و هم وَرَدَ را توأم دارد. (یعنی ورودی با اختیار) @dordane_zahra_kojaee
🌸🍃🌸🍃 🍃غُرَف: به معنای بنایی است که آن بنا بر روی آب قرار گیرد. این لغت در باب توصیف بهشت به کار رفته است و شرح و تقریب ذهن آن، امری ساده و آسان نیست؛ ولی به مدد حق تعالی سعی در انجام آن می شود. وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ (۲۴۹_ بقره) آیه فوق اشاره به قوم طالوت در نبرد جالوت دارد که از سوی حق تعالی از نوشیدن آب زیاد نهی و با آن مبتلاء شدند." اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ" اغْتَرَفَ یعنی در دست گیرد مشتی آب داخل دست اش. اگر این حالت را تصور کنیم، در مشت انسان آبی وجود دارد که در زیر آن نهری جاری است. پس غُرفه به بنایی گویند که در زیر آن، آب جاری است. (تصور کنید مشتی که روی آب از آب پر شده است) در حالی که در زیر آن بنا (مشت پر از آب) رودی در جریان است. به عبارت بهتر غرفه های بهشت به معنی اتاق نیست، چون رفتن انسان در اتاق باعث محدودیت دید او در استفاده از نعمات بهشت می شود. از سوی دیگر در بهشت مثل دنیا آزمون و زاد و ولدی نیست که انسان نیاز به داشتن حریم خصوصی مثل اتاق داشته باشد. لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعَادَ (۳۰_ زمر) آیه اشاره دارد که غرفه هایی بالای غرفه های دیگر قرار دارد و در این غرفه ها رودی در جریان است، در حالی که همین رود به تنهایی نبوده و رودهای دیگری که در غرفه های دیگر جاری است در آن دیده می شود که "تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ" اشاره به جاری شدن رود ها در این غرفه هاست که بر کسی که در طبقات بالای بهشت است دیدن این غرفه ها که در آن رود جاری است مشهود است. برای اهل بهشت غُرُفات ذکر شده است: وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ (۳۷_ سبأ) یعنی در زیر پای خود غرفه هایی می بینند که آب از آن جاری است، و بهشت مثل زمین دنیا نیست که انسان فقط بتواند یک نهری را ببیند و کنار آن بنشیند. بلکه در غرفه هایی می نشیند و در زیر پای خود غرفه هایی می بیند که در تک تک آن ها نهر جاری است. این حدیث نبوی (ص) محل شاهدی بر این تدبر است که در بهشت، قصرها و غُرفه هائى است كه اندرون آن ها از بيرون و نماى خارجى، و ظاهر آن ها از درون پيداست، و از اُمّت من كسانى در آن ها سكونت خواهند گزيد كه پاكيزه سخن بگويند، افشاى سلام كنند و شب هنگام كه مردم در خواب راحت آرميده اند به عبادت پردازند. سپس حضرت فرمودند: مقصود از افشاى سلام اين است كه از سلام كردن بر مسلمانى بخل نورزند. @dordane_zahra_kojaee
🌸🍃🌸🍃 🍃صَبِيًّ: به انسان در زمانی از زندگی او گویند که هم نادان، و هم ناتوان است؛ و مراد همان کودکی اوست. فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا (۲۹_مریم) یعنی کودک در گهواره هم نادان و هم ناتوان است. نادان است چون سمت هر چیزی می رود و به آن دست می زند، حتی به آتش گرم! و ناتوان است چون نمی تواند حتی یک پشه را با دست خود براند و از خود دور کند. صَبیِّه به معنی دختر از صَبی است. چون به اعتقاد پیشینیان دختر هم نادان است و سریع گول می خورد، و هم ناتوان است و اگر در دست مردی گرفتار شود نمی تواند بر او حمله کرده و خود را نجات دهد. يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا (۱۲_مریم) به حضرت یحیی نبی در کودکی حکمت از سوی خداوند بخشیده شد. یعنی هم دانا بود و هم توانا به علم. پیروان حضرت یحیی علیه السَّلام در قرآن "صابئین" ذکر شده اند. وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ (۶۲_ بقره) زیرا پیروان پیامبری که در کودکی به او حکمت از سوی خداوند متعال عنایت شده بود. صابئین را "صُبّی" گویند که در ایران در خوزستان هم سکونت دارند. قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلَّا تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُنْ مِنَ الْجَاهِلِينَ (۳۳_ یوسف) حضرت یوسف (ع) می فرماید: اگر تصرف و برگرداندن خدا از من از کید زنان نبود أَصْبُ إِلَيْهِنَّ من مانند کودکی نادان و ناتوان به سمت زنان می رفتم و خواسته معصیت آنان به جای می آوردم وَأَكُنْ مِنَ الْجَاهِلِينَ اشاره به نادانی زمان صباوت و کودکی دارد. @dordane_zahra_kojaee
🌸🍃🌸🍃 🍃وَتر: به معنای فرد است؛ فردی که شبیه او شیء ای نیست و هر که را که به او شریک و شبیه، کسی را قرار ندهد او را فرد و تنهایش نمی گذارد‌. در زیارت عاشورا عبارت «وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ» یعنی امامی که فَرد بود و الْمَوْتُور شده بود، و در میدان جنگ از سوی مسلمانان و پیروان نبی خدا (ص) تنها گذاشته شد؛ برای همین در واقعه عاشورا اراده و امر خدا بر آن بود که حضرت أباعبداللّه الحسین علیه السَّلام آخرین نفر از افراد سپاه اسلام باشد که شهید می شود و در میدان جنگ در ظهر عاشورا وَتر و فرد باقی مانده بود و الْمَوْتُورَ شده بود چون هیچ یک از یاران اش زنده نمانده بودند و از طایفه مردان فرزندش امام سجاد علیه السَّلام و سبط اش امام باقر علیه السَّلام فقط باقی مانده بودند که یکی بیمار بود و قدرت جنگ نداشت و دیگری طفلی پنج ساله بود و شرایط رزم بر او فراهم نبود، و مابقی قافله عاشورا نیز طایفه نسوان بودند که جنگ بر آنان حرام بود. اگر در روز عاشورا امام حسین علیه السَّلام اولین نفری بودند که جنگ می کردند یاران دیگرش به یاری او می شتافتند، پس وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ نمی شدند چون نبایستی امام خود را تنها می گذاشتند، در حالی که اراده خداوند بر آن بود در ظهر عاشورا حضرت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ در زمین کربلا بمانند و شهید شوند زیرا حق تعالی وَتر است، پس دوست داشت حبیب خود را وَتر و تنها در میان رزم خویش ببیند. در روایت است کسی که به تنهایی در میدان جنگ با کافران شمشیر بزند حق تعالی بر او در عرش بر فرشتگان اش مباهات می ورزد. حق تعالی در کلام وحی می فرماید: وَ اللَّهُ مَعَكُمْ وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ (۳۵_محمد)  یعنی خداوند با مجاهدان خویش است و چنین نیست آنان را با اعمال نیک شان فرد و تنها بگذارد و تمام پاداش و اعمال نیک آنان را در آخرت اداء نماید، بلکه در زندگی دنیا نیز آن فردِ وترِ صمد در سختی ها و مصائب در کنار آنهاست؛ چنانچه در ابتدای آیه فوق می فرماید: فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَی السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ در برابر دشمنان سست نشوید و آنان را به صلح و سلام دعوت نکنید که شما برترید و من شما را با اعمال تان تنها نمی گذارم که فقط پاداش اعمال تان در آخرت دریافت کنید بلکه در کنار اعمال نیک شما که برای رضای من کردید و شریکی بر من قرار ندادید و در دنیا چیزی شبیه من در قدرت و جایگاه و ذات من ننمودید در دنیا کنار شما هستم و یاری تان خواهم کرد. یکی از اسماء الهی وَتر است و کسی که بر او شریکی و شبیه ای قرار ندهد و برای رضای خدا و طبق خواسته او در رضای او، عمل صالحِ متناسب با خواسته او انجام دهد و در این راه مجاهدت نماید در زمان سختی اگر خدای خود را با نام "یَاوَتْر" صدا و به یاری طلبد بی تردید حق تعالی آن بنده را منفرد در سختی ها رها نخواهد کرد. 🌴@dordane_zahra_kojaee
🌸🍃🌸🍃 🍃سَجَی: به معنای آرام گرفتن یک شئ ناآرام را گویند. زمانی که انسان از دنیا رفت و در کفن پیچیده شد و برای همیشه آرام شد به او مُسَجَّیٰ گفته می شود. وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها (۴_شمس) اشاره به گسترش تاریکی در شب دارد که مردم کم کم در خانه های خود در پوشش می روند. یَغشی از غَشی به معنای غشاء و پوشش است. چون با تاریکی هوا مردم به جایی مسقف و سرپناهی رفته و از فضای باز دور می شوند. مرحله دوم در هر شب سَجَی است. وَ اللَّيْلِ إِذا سَجی‌ٰ (۲_ ضحی) اشاره به زمانی دارد که همه انسان ها و احشام و حیوانات بی حرکت شده و می خوابند. امروزه بعد از ساعت ۱ بامداد، ساعت سَجیٰ لیل است که زمان عبادت شبانه هم آن زمان شروع می شود و ابتدای سَجیٰ لیل همان نیمه شب شرعی و قضاء شدن نماز عشاء است. سجایای اخلاقی یعنی آن صفات آرام گونه ای که در یک انسان بزرگوار مستور است. مثال، کسی که حلیم و بردبار است، هر کس هر کاری کند نمی تواند او را به خشم درآورده و سکوت او را متلاطم سازد. در اصل انسان حلیم و بردبار در برابر هر نوع بی احترامی چون مرده ای کفن شده بی حرکت و خاموش است و واکنشی از خود نشان نمی دهد. وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً (۶۳_فرقان) و هنگامی كه جاهلان آن‌ها را مخاطب سازند به آن‌ها سلام می‌گويند (و با بی اعتنايی و بزرگواری می‌گذرند) پس سِلم و بردباری از سجایای اخلاقی محسوب می‌شود. @dordane_zahra_kojaee •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
🌸🍃🌸🍃 🍃عَیل: به معنای فقر ناشی از وابستگی به خلق را گویند. مثال، کسی که کارمند دولت و حقوق بگیر است عیال دولت محسوب می شود، چون اگر دولت حقوق او را قطع کند فقیر می شود. خداوند در آیه ۲۸ توبه می فرماید: مشرکان مکه نجس هستند که بعد از سال نهم هجری نباید به مسجد الحرام وارد شوند، چون معیشت شما به نوعی به تجارت با آن‌ها در مکه بستگی دارد؛ از این امر نترسید خداوند شما را از آنان غنی خواهد کرد. وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ (۲۸_توبه) اگر (با این حکم،) از (کاهش درآمد زائر، و در نتیجه، از) فقر می‌ترسید، (بدانید که) اگر خداوند بخواهد، به‌ زودی شما را از فضلش بی‌نیاز خواهد کرد. یعنی بدون نیاز شما به آنان، خداوند شما را روزی خواهد داد. شمول این آیه در زندگی روزمره ما زیاد است. مثال، کسی که نمی تواند کسب و کار کند و پیر و فرتوت است مبلغی در بانک به ودیعه نهاده و از سود آن امرار معاش می کند. پس برای بانک یک عیال محسوب می شود‌ که اگر بانک سود او را ندهد رو به فقر می رود. کسی که با ترک یک گناه، در جستجوی رضایت الهی باشد قطعاً خداوند نیز در جستجوی رضایت و غنای او از فقر خواهد شد. کافی است وعده های الهی را بیازماییم تا صدق آنها را در عمل ببینیم. حق تعالی بر این انسان وعده داده است که نترس تو برای خشنودی من اگر خود را از عیالی بانک و خارج کردن پول خود خارج سازی، من تو را از جای دیگر بی نیاز کرده و از عیال بودن خارج خواهم کرد. اگر دقت کنیم کسانی که از چنین راهی امرار معاش می کنند هرگز غنی نمی شوند و علت تحریم ربا آن است که انسان به جای آن که خود کار کند و از کار کردن، روزی خود را کسب و بی نیاز شود سعی دارد با کار نکردن و پول سودی که حاصل می کند خود را غنی کند که خداوند در حق آنان می فرماید: يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ (۲۷۶_ بقره) خداوند، (سود) ربا را به‌ تدریج نابود می‌کند و (پاداش) صدقات را می‌افزاید. مثال دیگری بر این امر می زنیم، زنی در کارگاه مردی که به او نظر و خواسته گناه دارد کار می کند و می ترسد که اگر خود را از عیال بودن آن مرد خارج کند بیکار شده و از گرسنگی بمیرد. حق تعالی وعده غنی کردن او در صورت کسب خشنودی خدا را در کلام وحی قرار داده است. همسر را از آن جهت "عیال" گویند که در صورت قطع نفقه او، از سوی شوهر به سمت فقر می رود. حق تعالی در آیه دیگر خطاب به نبی مکرم اسلام (ص) می فرماید: وَ وَجَدَكَ عائِلاً فَأَغْنى‏ (۸_ضحى) مگر نه این‌ که تو را فقیر یافت؟؛ آنگاه تو را ثروتمند کرد. یعنی ما تو را عائله و فقیر یافتیم که اگر عموی تو مخارج زندگی تو را نمی داد بعد از فوت پدر فقیر می شدی، ولی از رحمت مان تو را صفت امین بودن بخشیدیم و در قلوب مشرکان و کافران با این صفت تو را عزیز نمودیم که با مال التجاره آنان تجارت کرده و غنی از کفالت عموی خود شوی. @dordane_zahra_kojaee
🌸🍃🌸🍃 🍃سَجَی: به معنای آرام گرفتن یک شئ ناآرام را گویند. زمانی که انسان از دنیا رفت و در کفن پیچیده شد و برای همیشه آرام شد به او مُسَجَّیٰ گفته می شود. وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها (۴_شمس) اشاره به گسترش تاریکی در شب دارد که مردم کم کم در خانه های خود در پوشش می روند. یَغشی از غَشی به معنای غشاء و پوشش است. چون با تاریکی هوا مردم به جایی مسقف و سرپناهی رفته و از فضای باز دور می شوند. مرحله دوم در هر شب سَجَی است. وَ اللَّيْلِ إِذا سَجی‌ٰ (۲_ ضحی) اشاره به زمانی دارد که همه انسان ها و احشام و حیوانات بی حرکت شده و می خوابند. امروزه بعد از ساعت ۱ بامداد، ساعت سَجیٰ لیل است که زمان عبادت شبانه هم آن زمان شروع می شود و ابتدای سَجیٰ لیل همان نیمه شب شرعی و قضاء شدن نماز عشاء است. سجایای اخلاقی یعنی آن صفات آرام گونه ای که در یک انسان بزرگوار مستور است. مثال، کسی که حلیم و بردبار است، هر کس هر کاری کند نمی تواند او را به خشم درآورده و سکوت او را متلاطم سازد. در اصل انسان حلیم و بردبار در برابر هر نوع بی احترامی چون مرده ای کفن شده بی حرکت و خاموش است و واکنشی از خود نشان نمی دهد. وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً (۶۳_فرقان) و هنگامی كه جاهلان آن‌ها را مخاطب سازند به آن‌ها سلام می‌گويند (و با بی اعتنايی و بزرگواری می‌گذرند) پس سِلم و بردباری از سجایای اخلاقی محسوب می‌شود. @dordane_zahra_kojaee
🌸🍃🌸🍃 🍃تبیین: وقتی امری متشابه، تفصیل شد و از متشابه خارج گشت تبیین آن صورت می گیرد. پس تبیین در تشریح غیر متشابهات و متشابهات بعد از تفصیل شان است، و قرآن بعد از تفصیل متشابهات و تبیین آن است که کتاب هدایت می شود. وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ (۸۹_نحل) و اگر متشابهات تفصیل نشوند، پس تبیین نمی تواند بشوند. (مانند آیه يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ) و اینجاست که همین قرآن به جای هدایت سبب گمراهی می شود، مانند آنچه با داعش کرد. (وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً) به مدد الهی در ذیل به برخی آیات تبیین می پردازیم: فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ الْمُبِينُ (۸۲_نحل) یعنی پیامبر تو موارد آشکار در دین را تبیین و بیان می کنی. وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ ۖ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ (۲۴۱_بقره) یعنی بر زنان مطلقه باید چیزی از مال دنیا بهره مندشان سازید. كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (۲۴۲_بقره) این را من به روشنی بیان کرده ام و امر من در این امر، امری متشابه و نیاز به تفصیل نیست. تفصیل در امور متشابه و اعتقادی است و در باب احکام قرآن حق تعالی صریح و غیر متشابه تبیین بکار برده است که عذر و بهانه ای برای ترک آن فعل نباشد. (قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ)، چنانچه حلال و حرام خدا در قرآن که رعایت اش سبب رشد و ترک مراعات اش سبب گمراهی می شود، به روشنی در قرآن تبیین شده است و انسان تا زمانی که در انجام این حلال و حرام ها که به روشنی تبیین شده است سستی می کند پس نباید انتظار هدایت از خدا برای تفصیل متشابهات در کلام خدا را داشته باشد، چون به دردش نمی خورد. در داستان إفک به همسر نبی مکرم اسلام (ص) در سوره نور خداوند مؤمنان را مؤاخذه می کند و می فرماید: چرا وقتی چنین سخن دروغی شنیدید به جای تکذیب آن و خفه کردن اش، شروع به پخش آن کردید؟ (يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ) خداوند موعظه می کند، مَثل چنین اتفاقی را دیدید دیگر مثل آن عمل نکنید و در ادامه آیه می فرماید: "وَيُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ ۚ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ" یعنی من به روشنی برای شما باز می کنم در این آیه که در مواردی که گفتم بر شما عارض شد من بعد چه کنید. لطفاً به کانال دردانه زهرا کجایی ؟ بپیوندید @dordane_zahra_kojaee🙏 🏴
🌸🍃🌸🍃 🍃غَمَام: به هر چیزی که در آسمان به ناگاه و به طور ثابت در یک مکان از قدرت الهی پیدا می شود که یا از آن نعمت می ریزد، و یا بلاء است؛ گفته می شود. مَطار به آنچه از آسمان بر زمین می ریزد گفته می شود که یا ممکن است باران باشد (قَالُوا هَٰذَا عَارِضٌ مُمْطِرُنَا)، و یا ممکن است سنگریزه های بلاء باشد. (فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ)نزول سنگریزه از آسمان از غَمَام صورت گرفته است که از قدرت الهی به ناگاه به دست توانمند فرشتگان حق تعالی صورت می گیرد. وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ (۵۷_بقره) مراد از غَمَام در این آیه یعنی، نعمت بر زمین فرو ریخت. ولی غَیث در کلام وحی در همه جا به معنای باران است. وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيد (۲۸_شوری) غَم را از آن جهت گویند که سایه ای بر دل انسان می افکند و او را از دریافت نور و روشنایی محروم می کند. 🌟سَحاب: هر چیزی است که در آسمان حرکت کرده و کشیده می شود. سَحَب به معنی کشیده شدن است. (يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِم) مراد از سَحاب در تمام آیات قرآن ابرها هستند که در آسمان به حالت حرکت یا باز شدن حجم شان کشیده می شوند. اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَيَبْسُطُهُ فِي السَّمَاءِ كَيْفَ يَشَاءُ (۴۸_روم)پس ابرها در آسمان در حال عبور و گذر به خاطر حرکت شان هستند.مُسْتَحب از سَحَب است یعنی عملی که می شود از آن گذر کرد و الزام و وجوبی برای انجام آن نیست. لطفاً به کانال دردانه زهرا کجایی ؟ بپیوندید @dordane_zahra_kojaee🙏 ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
🌸🍃🌸🍃 🌟غَوَی: شیطان در اولین حرکت خود در دشمنی با انسان، او را وسوسه به گناه با خواطر خویش می سازد. فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَىٰ (۱۲۰_طه) وقتی وسوسه را زد انسان دو راه مقابل خود دارد: اگر از اولیای خدا باشد طواف شیطان در حول قلب خود را حس می کند و خواطر شیطان را تشخیص می دهد. (می دانیم خواطر اربعه، گاهی با تفکر در انسان خلط می شود و انسان وسوسه شیطان را با تفکر خود خطا می گیرد و وسوسه شیطان را تفکر خود می پندارد.) اگر از اولیای الهی باشد خطر خواطر شیطان را حس می کند و به خدا پناه می برد و خداوند او را از گناه باز می دارد. اما اگر این فرد دچار دنیا و هوس باشد، وسوسه شیطان را عملی می سازد. چنانچه در آیه فوق چون آدم دوست داشت جاودانه شود وسوسه شیطان را در مورد خود انجام داد و میوه ممنوعه را خورد. پس اغواء مرحله ای است که انسان به وسوسه شیطان عمل می کند و راه خود را از راه خدا جدا و گمراه می شود. فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ (۱۲۱_طه) انسان وقتی با اغواء در تسلط شیطان قرار گرفت، هدف اصابت اغواهای پیاپی شیطان قرار می گیرد. مثال، کسی را که شیطان وسوسه می کند کس دیگری را بکشد در زمان قتل دچار اغوای نخست می شود؛ شیطان اغوای دوم را می زند و بر او می گوید: برای گم کردن اثر قتل جنازه را تکه تکه کرده و در بیابان بگذارد. حال شیطان اغوای سوم را بعد از آن وارد می کند و زمانی که لو رفت به او می گوید: حال که گیر افتاده ای نترس انکار کن و دروغ بگو تا نجات پیدا کنی. "قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ" مراد از غَی در آیه مذکور همان گمراهی های پیاپی شیطان در اغوای انسان یا همان تولید ظلمت از ظلمت، و مراد از رشد تولید نور از نور است. کسی که نماز شب می خواند نوری کسب می کند و با آن نور به خدا توکل اش زیاد می گردد، از آن توکل نور دیگری بر او وارد می شود و صاحب روزی می شود و در نتیجه رشد پیدا می کند که در قرآن سَبِیل الرُّشد و سَبِیل الغَّی مراد این است. گاهی شیطان از طریق انسان، انسانی را اغواء و گمراه می کند. تصور کنید به کسی که نیازمند کمک نیست کمک مالی می کنید، به گمان این که انسان آبرومندی است در حالی که بعد از چند روز او را در حال گدایی از همه می بینید. مانند موسی نبی که وقتی به ندای کمک خواستن کسی لبیک گفت و سهواً کسی را به خاطر او کشت روز بعد همان مرد را در حال کمک خواهی از خود دید و گفت: فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفًا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِي اسْتَنْصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ ۚ قَالَ لَهُ مُوسَىٰ إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُبِينٌ (۱۸_قصص) به کانال دردانه زهرا کجایی ؟ بپیوندید @dordane_zahra_kojaee 🌺🌺🌺🌺🌺
🌸🍃🌸🍃 🍃تَکْویر: إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ (۱_تکویر) تَکْویر به معنای پیچیدن از طریق چرخاندن مانند پیچیدن پارچه به حالت عمامه را گویند. پس چون خورشید هم یک کوکب است در قیامت به سرعت به حالت پیچشی چرخیده و با صعود به کهکشان ها از دیدگان ما محو خواهد شد. چنانچه در پیچاندن عمامه (عمامه در صدر اسلام مخروطی شکل بود) نقطه اول آن در وسط عمامه محو می گردد. پس تَکْویر به معنای خاموشی خورشید به این معنی که در جای خود سرد و سیاه شده و دیده شود نیست، بلکه پیچیدن در آسمان با چرخشی مارپیچ و دور شدن تا حدّ دیده نشدن است، چون در قیامت مأموریت خورشید بر زمین به علت نبود خلقت در آن پایان می یابد. برای تَکویر مثالی میزنیم، تصور کنید یک بستنی قیفی از دستگاه بستنی ساز پر می شود. ابتدا دایره قیف بزرگ است و با چرخشی که می شود دایره و پیچش کمتر می شود طوری که در آخر به حالت نقطه ای بر بالای بستنی می ماند؛ یا در تلویزیون های قدیمی لامپی زمان خاموش کردن دایره لامپ تصویر جمع شده و سرانجام با کانونی کوچک در وسط تلویزیون محو می گردید. تمام کواکب مثل ستارگان چون از نور حق تعالی هستند بر زمین نخواهند ریخت بلکه با شکافته شدن آسمان در آسمان محو خواهند شد. کشفیات نجوم به دقت نشان می دهند که ستارگان منظومه راه شیری به حالت مخروطی یا همان تَکویری در کهکشان دور هم منظم شده اند. حال به سوره تَکویر می رویم و مدد الهی در آیات نخست آن تدبر می کنیم: "إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ" پس زمانی که خورشید با حرکت پیچشی به سمت بالاتر صعود می کند تا از چشم گم می شود. "وَإِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ" با خارج شدن از مدار خورشید با تکویرش، ستارگان که از خورشید جاذبه می گرفتند و در مدار می چرخیدند، به دلیل محو انرژی خورشید، پس از بی نور شدن، إنْکدار می کنند و فرو می ریزند. دور شدن خورشید از زمین، باعث سلب جاذبه زمین می شود (امری که کنون هرچند در مورد خورشید اثبات نشده است ولی در مورد ماه اثبات شده که جزر و مدّ دریاها را پیش می آورد) و با از بین رفتن جاذبه زمین، کوه ها از زمین کنده می شوند و در آسمان به حرکت در می آیند. "وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ" با کنده شدن کوه ها از زمین و رفتن شان به آسمان، آنان در آسمان بهم می خورند و پودر شده و محو می شوند. (وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنْسِفُهَا رَبِّي نَسْفًا)، با برداشته شدن کوه ها از زمین، زمین مثل صفحه ای مسطح می شود. (فَيَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا) آیه ۸ معارج به سرخ شدن آسمان چون فلز گداخته اشاره دارد. (يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ كَالْمُهْلِ) با فروریختن ستارگان که امروزه به عنوان شهاب سنگ نمونه ای از آن را شاهدیم، آسمان چنین سرخ رنگ خواهد شد، چون وقتی ستارگان و شهاب سنگ از مدار خود خارج می شوند در برخورد با جوّ زمین، چون گوی بسیار آتشین و گدازه عمل می کنند. 🌴لطفاً به کانال دردانه زهرا کجایی ؟ بپیوندید @dordane_zahra_kojaee