#پاسخ
سلام علیکم
منکر گسترش روزافزون علوم نیستم اما سه مطلب را باید مد نظر داشت:
۱.ماها - به مقتضای طلبه بودن- در تمام فعالیت های علمی ای که در آینده می خواهیم انجام دهیم محور کارمان کتاب و سنت است و یک سری علوم در نحوه ی شناخت این دو موثر اند پس باید در آن ها مجتهد باشیم والا دریافت محققانه دین صورت نمی گیرد و در مسائل نوپدید هم عاجز خواهیم بود.
۲.ما دوران زندگی طلبه را به دو مرحله کلی تقسیم می کنیم: ۱.دوره تحصیل تفقه عام که در حدود ۲۰ سال طول می کشد و طلبه در طی آن در منقول و معقول به توانمندی لازم برای فهم فقیهانه ی دین دست می یابد. ۲.دوره دوم که دوره انذار و اقدامات دینی است این ممکن است در قالب تولید علم در تخصص های نوپدید باشد که شخص با صلاحیت هایی که در دوره نخست کسب کرده می تواند نظریات دینی در عرصه های جدید را کشف کند و ممکن است به صورت فعالیت تبلیغی و.... باشد که شخص قادر است تبیین صحیحی از دین برای مخاطبین ارایه کرده و در راستای تحقق اسلام و تمدن اسلامی ، به روش عالمانه و صحیح قدم بردارد.
بنابراین بسیاری از علوم جدید مثل شاخه های روان شناسی، اقتصاد ، علوم سیاسی و.... که در شناخت دین تاثیر ندارند بلکه نتیجه شناخت دین قرار می گیرند(دقت کنید) در دوره نخست تحصیل نمی شوند بلکه در دوره دوم در صورت نیاز جامعه مورد بررسی قرار می گیرند آن هم با اولویت بندی
۳.اجتهاد مدنظر ، اجتهاد متجزی است مثلا در علوم ادبی از قبیل صرف نحو و بلاغت اجتهاد مطلق لازم نیست و اجتهاد متجزی کفایت می کند به این معنا که در مسائلی که در شناخت دین تاثیر دارد باید مجتهد باشد و هکذا در اصول. و در فلسفه نیز باید قدرت اثبات یا ابطال مساله عقلیه را پیدا کند( و التفصیل فی محله)