جلسه ۶۹. شروط عوضین؛ قدرت بر تسلیم؛ ص ۱۸۳، و كيف كان، فلا إشكال في صحة التمسك لاعتبار القدرة على التسليم بالنبوي. ۶ دی ۱۴۰۰.mp3
11.57M
🎙جلسه ۶۹- شروط العوضین
الثالث: القدرة علی التسلیم
ص ۱۸۳، و كيف كان، فلا إشكال في صحة التمسك لاعتبار القدرة على التسليم بالنبوي المذكور
📆 دوشنبه؛ ۶ دی ۱۴۰۰
جلسه ۷۰. شروط عوضین؛ قدرت بر تسلیم؛ ص ۱۸۵، و منها أنّ لازم العقد وجوب تسليم كل من المتبايعين العوضين إلى صاحبه. ۷ دی ۱۴۰۰ .mp3
10.55M
🎙جلسه ۷۰- شروط العوضین
الثالث: القدرة علی التسلیم
ص ۱۸۵، و منها أنّ لازم العقد وجوب تسليم كلّ من المتبايعين العوضين إلى صاحبه
📆 سه شنبه؛ ۷ دی ۱۴۰۰
جلسه ۷۱. شروط عوضین؛ قدرت بر تسلیم؛ ص ۱۸۶، و منها أنّ بذل الثمن على غير المقدور سفه، فيكون ممنوعا. ۸ دی ۱۴۰۰ .mp3
10.22M
🎙جلسه ۷۱- شروط العوضین
الثالث: القدرة علی التسلیم
ص ۱۸۶، و منها: أنّ بذل الثمن على غير المقدور سفه، فيكون ممنوعا و أكله أكلا بالباطل
📆 چهارشنبه؛ ۸ دی ۱۴۰۰
جلسه ۷۲. شروط عوضین؛ قدرت بر تسلیم؛ ص ۱۸۷، ثمّ إنّ العبرة في الشرط المذكور إنّما هو في زمان استحقاق التسليم. ۱۲ دی ۱۴۰۰ .mp3
9.09M
🎙جلسه ۷۲- شروط العوضین
الثالث: القدرة علی التسلیم
ص ۱۸۷، ثمّ إنّ العبرة في الشرط المذكور إنّما هو في زمان استحقاق التسليم
📆 یکشنبه؛ ۱۲ دی ۱۴۰۰
جلسه ۷۳. شروط عوضین؛ قدرت بر تسلیم؛ ص ۱۸۹، اللّهم إلّا أن يقال. ۱۳ دی ۱۴۰۰ .mp3
11.99M
🎙جلسه ۷۳- شروط العوضین
الثالث: القدرة علی التسلیم
ص ۱۸۹، اللّهم إلّا أن يقال: إنّ المنفي في النبوي هو كل معاملة تكون بحسب العرف غرراً
📆 دوشنبه؛ ۱۳ دی ۱۴۰۰
جلسه ۷۴. شروط عوضین؛ قدرت بر تسلیم؛ ص ۱۹۰، ثمّ إنّ الظاهر أنّ القدرة على التسليم ليست مقصودة إلا بالتّبع. ۱۴ دی ۱۴۰۰ .mp3
10.15M
🎙جلسه ۷۴- شروط العوضین
الثالث: القدرة علی التسلیم
ص ۱۹۰، ثمّ إنّ الظاهر -كما اعترف به بعض الأساطين- أنّ القدرة على التسليم ليست مقصودة بالاشتراط إلا بالتّبع
📆 سه شنبه؛ ۱۴ دی ۱۴۰۰
جلسه ۷۵. شروط عوضین؛ قدرت بر تسلیم؛ ص ۱۹۳، ثمّ لا إشكال في اعتبار قدرة العاقد إذا كان مالكاً. ۱۸ دی ۱۴۰۰ .mp3
6.97M
🎙جلسه ۷۵- شروط العوضین
الثالث: القدرة علی التسلیم
ص ۱۹۳، ثمّ لا إشكال في اعتبار قدرة العاقد إذا كان مالكاً
📆 شنبه؛ ۱۸ دی ۱۴۰۰
جلسه ۷۶. شروط عوضین؛ قدرت بر تسلیم؛ ص ۱۹۴، و فيما ذكره من مبنى مسألة الفضولي، ثم في تفريع الفضولي. ۱۹ دی ۱۴۰۰ .mp3
9.47M
🎙جلسه ۷۶- شروط العوضین
الثالث: القدرة علی التسلیم
ص ۱۹۴، و فيما ذكره من مبنى مسألة الفضولي، ثم في تفريع الفضولي، ثم في الاعتراض الذي ذكره، ثم في الجواب عنه أولاً و ثانياً، تأمل، بل نظر، فتدبر
📆 یکشنبه؛ ۱۹ دی ۱۴۰۰
جلسه ۷۷. شروط عوضین؛ قدرت بر تسلیم؛ ص ۱۹۶، و قد تقدّم عن الفاضل القطيفي في إيضاح النافع. ۲۰ دی ۱۴۰۰ .mp3
12.36M
🎙جلسه ۷۷- شروط العوضین
الثالث: القدرة علی التسلیم
ص ۱۹۶، و قد تقدّم عن الفاضل القطيفي في إيضاح النافع: منع اشتراط القدرة على التسليم
📆 دوشنبه؛ ۲۰ دی ۱۴۰۰
جلسه ۷۸. شروط عوضین؛ قدرت بر تسلیم؛ ص ۱۹۹، هذا، ولكن يدفع جميع ما ذكر. ۲۱ دی ۱۴۰۰ .mp3
12.71M
🎙جلسه ۷۸- شروط العوضین
الثالث: القدرة علی التسلیم
ص ۱۹۹، هذا، ولكن يدفع جميع ما ذكر
📆 سه شنبه؛ ۲۱ دی ۱۴۰۰
جلسه ۷۹. شروط عوضین؛ قدرت بر تسلیم؛ ص ۲۰۱، مسألة، يجوز بيع الآبق مع الضميمة في الجملة. ۲۲ دی ۱۴۰۰ .mp3
12.46M
🎙جلسه ۷۹- شروط العوضین
الثالث: القدرة علی التسلیم
ص ۲۰۱، مسألة: يجوز بيع الآبق مع الضميمة في الجملة
📆 چهارشنبه؛ ۲۲ دی ۱۴۰۰
جلسه ۸۰. شروط عوضین؛ قدرت بر تسلیم (بیع الآبق)؛ ص ۲۰۳، ثمّ إنّه لا إشكال في انتقال الآبق إلى المشتري. ۲۵ دی ۱۴۰۰ .mp3
14.14M
🎙جلسه ۸۰- شروط العوضین
الثالث: القدرة علی التسلیم (بیع الآبق)
الرابع: العلم بقدر الثمن
ص ۲۰۳، ثمّ إنّه لا إشكال في انتقال الآبق إلى المشتري
📆 شنبه؛ ۲۵ دی ۱۴۰۰
🌺 ایام امتحانات و تعطیلی آن
این ایامی که صوت ارسال نمی شود، به این جهت است که ایام امتحانات حوزه مروی است، و کلاس ها تعطیل است.
إن شاءالله از شنبه ۱۶ بهمن ماه مباحث ترم دوم شروع می شود.
🌺 روایات اخلاقی
إن شاءالله مِن بعد هر هفته، متن یک حدیث اخلاقی را که حضرت آقا (حفظه الله) در ابتدای درس فرمودند را نیز در کانال قرار می دهم.
🌺 حدیث جلسه: "هفت ویژگی برگزیده"
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 في الكافي (عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ: عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْهِمَا)، قَالَ:) «كَانَ رَسُولُ اللهِ (صَلَّى اللهِ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) يَقُولُ فِي آخِرِ خُطْبَتِهِ: طُوبى لِمَنْ طَابَ خُلُقُهُ، وَ طَهُرَتْ سَجِيَّتُهُ، وَ صَلَحَتْ سَرِيرَتُهُ، وَ حَسُنَتْ عَلَانِيَتُهُ، وَ أَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مَالِهِ، وَ أَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ قَوْلِهِ، وَ أَنْصَفَ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ».
🖊 شرح حدیث:
حضرت در آخرین خطبهای که ایراد فرمودند، يا در آخر یکی از خطبشان این را فرمودند:
1⃣ خوشا به حال آن کسی که اخلاق او پاکیزه باشد، طیّب باشد.
2⃣ سجیّۀ او، سرشت او و خصوصیّات روحی او پاکیزه باشد.
3⃣ باطن او، قلب او صالح باشد.
🍀 در این دعایی که بین نافلۀ صبح و فریضۀ صبح در صحیفۀ ثانیۀ سجادیه است، این چند جمله است:
«اللهم ارزُقنی عملاً کاملاً و عزماً ثاقباً و لبّاً راجحاً».
«لبّ راجح»، یعنی باطنِ انسان رجحان داشته باشد، بر ظاهرش.
صالح بودن سریره معنایش این است که باطن و سریرۀ انسان، اهل صلاح باشد.
نه اینکه فقط ظاهرش اهل صلاح باشد، باطنش دنیایی از کذب و دروغ و بقیۀ خصوصیّات مذمومۀ بشر!
باطن انسان، باطن صالح و درستی باشد.
سریره هم کافی نیست.
4⃣ علانیۀ او، ظاهر کار او هم نیکو و زیبا باشد.
حفظ و رعایت ظاهر؛ این ظاهر، هم رفتار ظاهری را شامل میشود، و هم آراستگی ظاهر را.
🍃 اینکه انسان هر طور شد، بیخیال شد، مثلاً چهرهاش، لباسش، کت شلوارش به هم ریخته و نامنظّم باشد، این را اسلام توصیه نمیکند.
🍀 در روایتی دارد که پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در خانۀ خودشان یک خُم آبی داشتند -آن وقت، آینه نبوده، یا کم بوده- إذا أراد أن یَخرجَ إلی أصحابه نظر إلیه، یُسوّی عِمامَتَه و لِحیَته. وقتی میخواستند نزد اصحابشان بروند، در این خُم آب مثل آینه نگاه میکردند، عمامهشان را، محاسنشان را مرتّب میکردند.
🍀 امام راحل (رضواناللهعلیه) در اتاقشان در قم اتاق خاصّ ایشان که آنجا مطالعه میکردند -ما گاهی رفته بودیم- آنجایی که نشسته بودند، بالا سرشان یک آینه بود. ایشان مقیّد بودند، وقتی از جا بلند میشدند، میخواستند بیرون بیایند، در آینه نگاه میکردند، خودشان را مرتّب میکردند.
حَسُنت عَلانیتُه، ظاهر را انسان باید آراسته بکند.
5⃣ زیادی مال را انفاق کند. به قدر نیاز مصرف کند، مابقی را انفاق کند.
6⃣ زیادهگویی نکند، آن مقداری که در هر مقامی اقتضا میکند، لازم است، آن مقدار حرف بزند.
بیمورد، بیجا، زیاده از حدّ لازم، حرّافی نکند.
7⃣ با مردم در مقایسۀ با خودش با انصاف رفتار بکند.
✅ واقعاً این ها، معیارهای مهمّی است.
امروز در عرصۀ سیاسی، در عرصۀ اجتماعی، در محیط های مدنی، در خانوادهها، در مراکز کار، در معاشرت هایمان، اگر چنانچه ما همینها را معیار قرار بدهیم برای شناخت نیک از بد و درست از نادرست، چه ابوابی برای ما باز میشود.
همین آقایان سیاستمدارها، اگر در حالاتشان مطالعه کنیم، ببینیم این ها کدامیک از این شاخصها را دارند؟
اخلاقشان خوب است؟ رفتارشان خوب است؟ باطنشان خوب است؟
🍃 اگر ما همین معیارها را برای خودمان، دوستانمان، معاشرین و خانوادهمان، برای فرزندان و نزدیکانمان، قرار بدهیم، خیلی از امور برای ما روشن خواهد شد.
📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۵۶۵؛ فیض کاشانی
📆 ۲۴ خرداد ۱۳۸۸ (جلسه ۲۸۸ مکاسب محرّمه)
جلسه ۸۱. شروط عوضین؛ ص ۲۱۰، مسألة، من شروط العوضين، العلم بقدر المثمن. ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ .mp3
8.97M
🎙جلسه ۸۱- شروط العوضین
الخامس: العلم بقدر المثمن
ص ۲۱۰، مسألة: من شروط العوضين، العلم بقدر المثمن
📆 یکشنبه؛ ۱۷ بهمن ۱۴۰۰
جلسه ۸۲. شروط عوضین؛ علم به قدر مثمن؛ ص ۲۱۱، و الإيراد على دلالة الصحيحة. ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ .mp3
11.75M
🎙جلسه ۸۲- شروط العوضین
الخامس: العلم بقدر المثمن
ص ۲۱۱، و الإيراد علی دلالة الصحيحة بالاجمال
📆 سه شنبه؛ ۱۹ بهمن ۱۴۰۰
جلسه ۸۳. شروط عوضین؛ علم به قدر مثمن؛ ص ۲۱۳، و فحوى مفهوم رواية أبي العطارد. ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ .mp3
10.12M
🎙جلسه ۸۳- شروط العوضین
الخامس: العلم بقدر المثمن
ص ۲۱۳، و فحوی مفهوم رواية أبي العطارد
📆 چهارشنبه؛ ۲۰ بهمن ۱۴۰۰
🌺 حدیث جلسه: "سه عمل، سیّد الأعمال"
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 في الكافي (عَنْهُ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ، عَنْ جَارُودٍ أَبِي الْمُنْذِرِ، قَالَ:) سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) يَقُولُ:
«سَيِّدُ الْأَعْمَالِ ثَلَاثَةٌ:
إِنْصَافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِكَ حَتّى لَاتَرْضى بِشَيْءٍ إِلَّا رَضِيتَ لَهُمْ مِثْلَهُ،
وَ مُوَاسَاتُكَ الْأَخَ فِي الْمَالِ،
وَ ذِكْرُ اللهِ عَلى كُلِّ حَالٍ؛
لَيْسَ سُبْحَانَ اللهِ، وَ الْحَمْدُ للهِ، وَ لَا إِلهَ إِلَّا اللهُ، وَ اللهُ أَكْبَرُ فَقَطْ،
وَ لكِنْ إِذَا وَرَدَ عَلَيْكَ شَيْءٌ أَمَرَ اللهُ -عَزَّ وَ جَلَّ- بِهِ، أَخَذْتَ بِهِ، وَ إِذَا وَرَدَ عَلَيْكَ شَيْءٌ نَهَى اللهُ -عَزَّ وَ جَلَّ- عَنْهُ، تَرَكْتَهُ».
🖊 شرح حدیث:
در مجموعه و منظومۀ کارهایی که از نظر اسلام ارزش محسوب میشود، این سه کار از همۀ کارها برتر است:
1⃣ اوّل اینکه: بین خود و دیگران با انصاف رفتار کنی. آنجایی که میان منافع تو و منافع دیگران تعارضی به وجود میآید، در آنجا عادلانه و منصفانه رفتار کنی.
🍃 و مرتبۀ اعلای انصاف هم این است که هیچ چیزی را برای دیگری راضی نشوی، مگر آن که آن را برای خودت راضی باشی.
اگر بدمان میآید که به ما توهین کنند، ما هم به دیگران توهین نکنیم.
اگر بدمان میآید که به ما ظلم کنند، ما هم ظلم نکنیم.
اگر دوست میداریم که ما را تکریم کنند، ما هم تکریم کنیم.
آنچه که برای خود میپسندی، برای دیگران همان را بپسند.
2⃣ دوم: با برادر مؤمن در اموال خود مواسات داشته باشی.
🍃 مواسات یعنی همراهی کردن. معنایش با مساوات متفاوت است.
در جامعۀ اسلامی اگر این حالت کمک به دیگران از لحاظ مالی همهگیر بشود، گرسنهای باقی نمیماند.
البته ممکن است فقراء در حدّ اعلای مورد نیاز نرسند، امّا به هر حال، از رنج فقر و درد گرسنگی نجات پیدا میکنند.
🍃 البته در جوامعی که اسلام بر آنها حاکم است، تا حدود زیادی این مواسات وجود دارد.
همین اطعام ها، همین محبت ها، همین افطاری ها، همین احسان ها، صدقات و نفقاتی که خیّرین به مناسبت های مختلف میکنند، بخشی و لمحهای از همین اصل کلّی مواسات است که در خیلی از جاها نیست.
3⃣ سوّم: یاد خدا بودن در همۀ احوال، در حال سخط، در حال رضا، در حال تنگدستی، در حال گشادهدستی، در حال آسایش، در حال غم و اندوه، در همه حال.
🛑 نه اینکه "فاذا رکبوا فی الفلک دعوا الله مخلصین له الدین، فلمّا نجّاهم الی البرّ اذا هم یشرکون!" اینطور نباشد که انسان فقط در بلایا به خدای متعال توسل کند.
◀️ فرمود: لیس سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر، چون این چهار ذکر افضل اذکارند، و ارکان عرش الهیاند، هیچ ذکری از این ها بالاتر نیست،
میفرماید: اینکه گفتیم "ذکر الله علی کلّ حال"، فقط این نیست که این اذکار را بر زبان جاری کنید، ذکر الله این است که وقتی امر الهی رسید، به آن اخذ کنی، عمل کنی به آن.
🍃 لازمۀ ذکر الله و معنای حقیقی ذکر الله این است.
🍃 البته آن اذکار قلبی و لسانی به انسان کمک میکنند برای اینکه بتواند به این مرتبه و مقام برسد.
📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۵۶۵؛ فیض کاشانی
📆 ۷ مهر ۱۳۸۸ (جلسه ۲۸۹ مکاسب محرّمه)
جلسه ۸۴. شروط عوضین؛ علم به قدر مثمن؛ ص ۲۱۵، و ممّا ذكرنا يتّجه عدم اعتبار العلم بوزن الفلوس المسكوكة. ۲۴ بهمن ۱۴۰۰ .mp3
10.1M
🎙جلسه ۸۴- شروط العوضین
الخامس: العلم بقدر المثمن
ص ۲۱۵، و ممّا ذكرنا يتّجه عدم اعتبار العلم بوزن الفلوس المسكوكة
📆 یکشنبه؛ ۲۴ بهمن ۱۴۰۰
جلسه ۸۵. شروط عوضین؛ علم به قدر مثمن؛ ص ۲۱۹، مسألة، لو قلنا بأنّ المناط في اعتبار تقدير المبيع. ۲۵ بهمن ۱۴۰۰ .mp3
8.41M
🎙جلسه ۸۵- شروط العوضین
الخامس: العلم بقدر المثمن
ص ۲۱۹، مسألة: لو قلنا بأنّ المناط في اعتبار تقدير المبيع
📆 دوشنبه؛ ۲۶ بهمن ۱۴۰۰
🌺 حدیث جلسه: "معرفت امیرالمؤمنين (صلواتُ اللهِ عليه)"
🌿 توصیف امیرالمؤمنين (علیه السّلام) در بیان امام صادق (علیه السّلام)؛ بخش اول
🌴 مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله)، در ۱۰ دی ۱۳۷۸ در خطبه های نماز جمعه این روایت را فرمودند؛
◀️ در اینجا بیانات ایشان را که توضیح فرمایش امام صادق است را می آوریم:
🌱 من امروز روایتی را انتخاب کردم که بخوانم؛
این روایت در «ارشاد مفید» است.
البته من متن حدیث را از کتاب «چهل حدیث» امام بزرگوارمان -که کتاب بسیار خوبی است- نقل می کنم؛ لیکن با «ارشاد» هم تطبیق کردهام.
روایت را شیخ مفید نقل می کند.
راوی می گوید که ما در خدمت امام صادق (علیهالصّلاةوالسّلام) بودیم، صحبتِ امیرالمؤمنین شد.
«فَأَطْرَاهُ وَ مَدَحَهُ بِمَا هُوَ أَهْلُهُ»
امام صادق زبان به ستایش امیرالمؤمنین گشود و آنچنان که مناسب او بود، امیرالمؤمنین را مدح کرد.
از جمله چیزهایی که گفت -که این راوی یادش مانده و مثلاً در همان مجلس یا در بیرون آن مجلس نوشته است- این هاست.
من نگاه کردم، دیدم هر کدام از این فقرههایی که در این حدیث به آن تکیه شده است، تقریباً به یک بُعد از زندگی امیرالمؤمنین اشاره می کند؛
به زهد آن بزرگوار، عبادت آن بزرگوار، و خصوصیاتی که حالا این ها را می خوانیم.
ببینید؛ طبق این روایت، امام صادق در مقام تعریف از امیرالمؤمنین حرف می زند.
🍀 ۱. اجتناب از حرام (مال و دستاورد حرام)
اولین جملهای که فرمود، این بود:
🍃 «وَ اللهِ مَا أَكَلَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (عليه السّلام) مِنَ الدُّنْيَا حَرَاماً قَطُّ حَتَّى مَضَى لِسَبِيلِهِ»
🌱 امیرالمؤمنین تا آخر عمر، یک لقمه حرام در دهان نگذاشت؛ یعنی اجتناب از حرام، اجتناب از مال حرام، اجتناب از دستاورد حرام.
البته مراد، حرام واقعی است؛ نه آن حرامی که برای آن بزرگوار حکمش هم منجَّز شده باشد؛ یعنی مشتبه را هم به خود نزدیک نکرد.
🌱 ببینید؛ این ها را به عنوان دستورالعمل و سرمشق در عمل -و بالاتر از آن در فکر- برای ما بیان کردهاند.
امام صادق و امام باقر و امام سجاد هم اعتراف می کنند که ما نمی توانیم اینطوری زندگی کنیم!
حالا نوبت به امثال بنده که می رسد، دیگر واویلاست!
بحث سرِ این نیست که من یا شما بخواهیم اینطور زندگی کنیم؛ نه، آن زندگی، زندگی این قلّه است؛ این قلّه را نشان می دهد.
معنای نشان دادن قلّه این است که همه باید به این سمت حرکت کنند.
البته چه کسی هست که به آن بالا برسد!؟
در همین حدیث هم می خوانیم که امام سجاد فرمود: من قادر نیستم اینطور زندگی کنم.
🍀 ۲. انتخاب سخت ترین امر در دین
🍃 «وَ مَا عُرِضَ لَهُ أَمْرَانِ قَطُّ هُمَا للهِ رِضًى إِلَّا أَخَذَ بِأَشَدِّهِمَا عَلَيْهِ فِي دِينِه»
🌱 هر وقت دو کار و دو انتخاب در مقابل امیرالمؤمنین قرار می گرفت که هر دو مورد رضای خدا بود -نه این که یکی حرام، یکی حلال باشد؛ نه. هر دو حلال باشد؛ مثلاً هر دو عبادت باشد- علی آن یکی را که برای بدن او سختتر بود، آن را انتخاب می کرد؛
اگر دو غذای حلال بود، آن پستتر را انتخاب می کرد؛
اگر دو لباس جایز بود، آن پستتر را انتخاب می کرد؛
اگر دو کار جایز بود، آن سختتر را بر می گزید.
ببینید؛ این صحبت یک گوینده معمولی نیست که حرف بزند. طبق این حدیث، این امام صادق است که می گوید؛ یعنی دقیق است.
ببینید این سخت گیری بر خود در زندگی دنیا و در تمتّعات دنیوی، چه قدر مهمّ است!
🍀 ۳. پیش قدم در امر خیر؛ سابقون في الخیرات
🍃 «وَ مَا نَزَلَتْ بِرَسُولِ اللهِ (صلّى اللهُ عليه و آله) نَازِلَةٌ قَطُّ إِلَّا دَعَاهُ، فَقَدَّمَهُ ثِقَةً بِهِ»
🌱 هر وقت مسأله مهمّی برای پیامبر پیش می آمد، پیامبر او را صدا می کرد و جلو می انداخت؛
به خاطر این که به او اعتماد داشت و می دانست که اوّلاً خوب عمل می کند؛
ثانیاً از کار سخت سرپیچی ندارد؛
ثالثاً آماده مجاهدت در راه خداست.
مثلاً در «لیلة المبیت» -آن شبی که پیامبر مخفیانه از مکه به مدینه آمد- یک نفر باید آنجا در آن رختخواب می خوابید. پیامبر علی را جلو انداخت.
در جنگ ها، امیرالمؤمنین را جلو می فرستاد.
در کارهای مهم -هر مسأله اساسی و مهمّی که پیش می آمد- علی را جلو می انداخت:
«ثقةً به»؛ چون اطمینان داشت و می دانست که او برنمی گردد؛ نمی لرزد و خوب عمل خواهد کرد.
🍀 ۴. تنها جایگزین برای وظایف پیامبر
🍃 «وَ مَا أَطَاقَ عَمَلَ رَسُولِ اللهِ (صلّی اللهُ علیه و آله) مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ غَيْرُه»
🌱 هیچ کس از این امّت طاقت این را نداشت که مثل پیامبر عمل کند، مگر او.
او بود که مثل پیامبر در همه جا می رفت.
هیچکس دیگر نمی توانست به دنبال پیامبر و پا جای پای آن حضرت حرکت کند.
🍀 ۵. مؤمن کامل؛ همیشه بین خوف و رجاء
🍃 «وَ إِنْ كَانَ لَيَعْمَلُ عَمَلَ رَجُلٍ كَانَ وَجْهُهُ بَيْنَ الْجَنَّةِ وَ النَّار؛ِ يَرْجُو ثَوَابَ هَذِهِ وَ يَخَافُ عِقَابَ هَذِه»
🌱 با همه این کارهای بزرگ و خداپسند و مؤمنانه، رفتار او، رفتار یک انسان بین خوف و رجا بود؛
از خدا ترسناک بود، کأنّه او را بین بهشت و جهنّم قرار دادهاند؛
در یک طرف بهشت را می بیند، در یک طرف جهنّم را می بیند.
خلاصه این جمله این است که به این همه مجاهدت، به این همه انفاق، به این همه عبادت، مغرور نمی شد.
ما حالا دو رکعت نافله و چند جمله دعا که بخوانیم -و اگر دو قطره اشک بریزیم- فوراً مغرور می شویم که بله دیگر: «این منم طاووس علیّین شده»!
اما امیرالمؤمنین با این انبوه عمل صالح، مغرور نمی شد.
🌱 البته اینکه چرا شخصی مثل امیرالمؤمنین، شخصی مثل پیامبر، شخصی مثل امام سجّاد -که خدا اصلاً بهشت را برای خاطر اینطور انسان ها آفریده- باز از آتش جهنّم می ترسند و به خدا پناه می برند، این خودش بحث جداگانهای دارد.
ما کوچکیم؛ دید ما قاصر است؛ ما نزدیک بین هستیم؛ ما عظمت الهی را نمی فهمیم؛ ما مثل بچه کوچک و غیرممیّزی هستیم که در مقابل یک شخص عظیمِ علمی بازی می کند؛ میآید و می رود و اصلاً عین خیالش هم نیست؛ چون نمی شناسد که این شخص کیست؛
اما شما که پدر او هستید و عقلتان صد برابر اوست، در مقابل آن شخصیت خضوع می کنید.
ما در مقابل خدای متعال وضعیتمان این است. ما مثل بچهها، مثل آدم های غافل، مثل آدم های پست، عظمت الهی را نمی فهمیم؛ اما آن کسانی که از مرحله علم، به مرحله ایمان رسیدهاند؛ از مرحله ایمان، به مرحله شهود رسیدهاند؛ از مرحله شهود، به مرحله فناءِ لله رسیدهاند؛ آن ها هستند که عظمت الهی در چشم هایشان آنچنان جلوه می کند که هر عمل صالحی از آن ها سربزند، بهنظرشان نمیآید؛ اصلاً می گویند ما کاری نکردهایم.
همیشه بدهکار ذات مقدس احدیّتند.
🍀 ۶. آزاد کردن هزار برده با دسترنج خود
🍃 «وَ لَقَدْ أَعْتَقَ مِنْ مَالِهِ أَلْفَ مَمْلُوكٍ فِي طَلَبِ وَجْهِ اللهِ وَ النَّجَاةِ مِنَ النَّارِ مِمَّا كَدَّ بِيَدَيْهِ وَ رَشَحَ مِنْهُ جَبِينُهُ»
🌱 به تدریج، هزار غلام و کنیز را که از مال شخصی خود خریده بود، آزاد کرد؛
برای این که رضای خدا را جلب نماید و از آتش جهنّم خود را دور کند.
این پول هایی که می داد، پول هایی نبود که مفت گیرش آمده باشد.
امام صادق طبق این روایت می گوید:
«ممّا کَدَّ بیدیه»؛ با کدّ یمین و عرق جبین و با کار سخت، پول به دست آورده بود.
چه در زمان پیامبر، چه در زمان فترت بیست و پنج سال، چه در زمان خلافت -که از بعضی از آثار فهمیده می شود که امیرالمؤمنین در زمان خلافت هم کار می کرد- آن حضرت کار می کرد؛ مزرعه آباد می نمود، قنات می کَند و پول در می آورد و این پول ها را در راه خدا انفاق می کرد.
از جمله مرتّب برده می خرید و آزاد می کرد؛ هزار برده را اینطور خرید و آزاد کرد.
🍀 ۷. غذای ساده خانواده
🍃 «وَ إِنْ كَانَ لَيَقُوتُ أَهْلَهُ بِالزَّيْتِ وَ الْخَلِّ وَ الْعَجْوَةِ»
🌱 غذای معمولی خانه امیرالمؤمنین این ها بود:
زیتون، سرکه، خرمای متوسّط و یا پایین؛
که حالا مثلاً در عرف جامعه ما نان و ماست، یا نان و پنیر است.
🍀 ۸. لباس ساده حضرت
🍃 «وَ مَا كَانَ لِبَاسُهُ إِلَّا الْكَرَابِيسَ، إِذَا فَضَلَ شَيْءٌ عَنْ يَدِهِ مِنْ كُمِّهِ دَعَا بِالْجَلَمِ فَقَصَّه»
🌱 لباس معمولیش کرباس بود.
اگر آستینش مقداری بلند بود، قیچی می خواست و آستین بلند را می برید؛ یعنی حتّی به زیادی آستین برای خودش راضی نمی شد.
می گفت این زیادی است؛ این پارچه را در جایی مصرف کنند و به کاری بزنند!
آن روز پارچه هم خیلی کم بود و مردم مشکلاتی در زمینه پوشش داشتند؛ این بود که یک تکّه پارچه کرباس هم می توانست به دردی بخورد.
🍀 ۹. عبادت امیرالمؤمنین
بعد راجع به عبادت حضرت صحبت می کند.
آن حضرت، قلّه اسلام است؛ اسوه مسلمین است.
در همین روایت فرمود:
🍃 «وَ مَا أَشْبَهَهُ مِنْ وُلْدِهِ وَ لَا أَهْلِ بَيْتِهِ أَحَدٌ أَقْرَبُ شَبَهاً بِهِ فِي لِبَاسِهِ وَ فِقْهِهِ مِنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْن (علیهما السّلام)»
🌱 امام صادق می گوید:
در تمام اهل بیتمان -اهل بیت و اولاد پیامبر- از لحاظ این رفتارها و این زهد و عبادت، هیچ کس به اندازه علی بن الحسین به امیرالمؤمنین شبیهتر نبود؛ امام سجّاد، از همه شبیهتر بود.
🌸 امام صادق فصلی در باب عبادت امام سجّاد ذکر می کند؛ از جمله می فرماید:
🍃 «و لقد دخل ابوجعفر ابنُه علیه»
پدرم حضرت باقر یک روز پیش پدرش رفت و وارد اتاق آن بزرگوار شد.
🍃 «فاذا هو قد بلغ من العبادة ما لم یبلغه احد»
🌱 نگاه کرد، دید پدرش از عبادت حالی پیدا کرده که هیچ کس به این حال نرسیده است.
شرح می دهد: رنگش از بیخوابی زرد شده، چشم هایش از گریه درهم شده، پاهایش ورم کرده و...
امام باقر اینها را در پدر بزرگوارش مشاهده کرد و دلش سوخت:
«فلم املک حین رأیتُه بتلک الحال البکاء»
می گوید وقتی وارد اتاق پدرم شدم و او را به این حال دیدم، نتوانستم خودداری کنم؛ بنا کردم زار زار گریه کردن: «فبکیت رحمة له».
امام سجّاد در حال فکر بود -تفکّر هم عبادتی است- به فراست دانست که پسرش امام باقر چرا گریه می کند؛ خواست یک درس عملی به او بدهد؛ سرش را بلند کرد:
🍃 «قال یا بنی اعطنی بعض تلک الصحف التی فیها عبادة علی بن ابیطالب علیهالسلام»؛
🌱 در میان کاغذهای ما بگرد و آن دفتری که عبادت علی بن ابی طالب را شرح داده، بیاور.
امام باقر می فرماید: «فاعطیته»؛
رفتم آوردم و به پدرم دادم.
🍃 «فقرأ فیها شیئاً یسیرا ثم ترکها من یده تضجرا»
🌱 مقداری به این نوشته نگاه کرد -امام سجّاد، هم به امام باقر درس می دهد، هم به امام صادق درس می دهد، هم به من و شما درس می دهد- با حال ملامت آن را بر زمین گذاشت؛
🍃 «و قال من یقوی علی عبادة علیّ بن ابی طالب (علیهالسّلام)»؛
🌱 فرمود چه کسی می تواند مثل علی بنابیطالب عبادت کند؟
امام سجّادی که آن قدر عبادت می کند که امام باقر دلش به حال او می سوزد -نه مثل من و شما؛ ما که کمتر از اینها هم به چشم مان بزرگ میآید- امام باقری که خودش هم امام است و دارای آن مقامات عالی است، از عبادت علی بن الحسین دلتنگ می شود و دلش می سوزد و نمی تواند خودش را نگه دارد و بی اختیار زار زار گریه می کند، آن وقت علیبنالحسینِ با اینطور عبادات می گوید:
چه کسی می تواند مثل علی عبادت کند؟!
یعنی بین خودش و علی فاصلهای طولانی می بیند.
🍀 علی ای که من و شما عاشق او هستیم،
دنیا عاشق اوست، مسیحی عاشقانه برایش کتاب می نویسد، آدمی که به مبانی دینی هم عملاً خیلی پایبند نیست، درباره او زبان به ستایش باز می کند.
امروز بشریت به همین خصلت هایی که امیرالمؤمنین پرچمدارش بود، احتیاج دارد.
این خصلت ها، با پیشرفت علم، با پیشرفت فناوری، با پدید آمدن روش جدید زندگی در دنیا کهنه نمی شود.
عدالت کهنه نمی شود؛ انصاف و حقطلبی کهنه نمی شود؛ دشمنی با زورگو کهنه نمی شود؛ پیوند دل با خدا کهنه نمی شود.
اینها رنگ ثابت وجود انسان در همه تاریخ است.
امیرالمؤمنین این پرچم ها را در دست داشت.
امروز بشر تشنه این حرف ها و تشنه این حقایق است.
راه چیست؟
راه، نزدیک شدن است.
مبادا اگر من و شما در جایی حرفی برای حق زدیم، این به نظرمان زیاد و بزرگ بیاید؛ نه.
علی این است.
مبادا اگر ساعتی از شبی، روزی، نیمهشبی، توانستیم عبادتی کنیم، به چشممان بزرگ بیاید و ما را عُجب بگیرد؛ نه. علی این است.
مبادا اگر در صحنه خطری وارد شدیم، خودمان را خیلی بزرگ ببینیم؛ نه. علی این است.
هرچه می توانید، نزدیک شوید.
ای روزهداران، ای نمازگزاران، ای نافلهگزاران، ای مجاهدان فی سبیلالله، ای حاضر شوندگان در میدان های خطر، ای زاهدان در دنیا، ای شیران روز، ای عبادت کنندگان شب! خوشا بهحالتان؛ شما به علی نزدیکترید؛ اما شما هم می توانید باز نزدیکتر شوید.
🌱 دنیای اسلام، بلکه دنیای بشریتِ سالم، در مقابل او خاضع است.
اینهاست که در تاریخ اثرش می ماند.
آن زهدش بود؛ آن عبادتش بود؛ آن شجاعتش بود؛ آن قاطعیتش در راه خدا بود. آنجایی که لازم بود، با شمشیر به جان دشمنان حقیقت و دشمنان دین و دشمنان خدا می افتاد و از هیچ چیز باک نداشت: «لا تأخذه فی الله لومة لائم».
آنجایی که آدمِ منحرفِ مضرِّ مخلّی بر سر راه حرکت بهسوی خدا وجود داشت، شمشیر او فیصله دهنده بود.
جلسه ۸۶. شروط عوضین؛ علم به قدر مثمن؛ ص ۲۲۰، فالذي ينبغي أن يقال إن الكلام تارة في كفاية كل من التقديرين. ۳۰ بهمن ۱۴۰۰.mp3
10.88M
🎙جلسه ۸۶- شروط العوضین
الخامس: العلم بقدر المثمن
ص ۲۲۰، فالذي ينبغي أن يقال إنّ الكلام تارة في كفاية كلّ من التقديرين في المقدّر بالآخر
📆 شنبه؛ ۳۰ بهمن ۱۴۰۰