💠 رماننویسها در خدمت سازمان سیا
💥 بخش سوم/
✡ فرانکلین، انجمن ایران و آمریکا و دیگران (قسمت دوم)
1⃣ #کارول_برایتمن (Carol Brightman) نویسندهی مشهور در مصاحبهی خود با نیویورک تایمز در ژوئن 1997 دربارهی سرمایهگذاری #سازمان_CIA بر گروهی از نویسندگان میگوید:
✍ …این قضیه ارزش مورد توجه قرار دادن را دارد که این اشخاص دارای چه صفت مشترکی بودند. همگی آنها بهطور فرافرقهای و مسیحی، دنبالهرو «تی. اس. الیوت» بودند. آنها به یک قدرت فراتر و بالاتر معتقد بودند که مبارزهی ضدکمونیستی و ضدالحاد آنان را تصدیق میکرد. تی. اس. الیوت، پاوند و دیگر مدرنیستها، احساسات نخبهگرای آنان را ارضا میکردند. سازمان CIA حتی ترجمهای از رباعیهای الیوت را سفارش داد و نسخههای آن را از طریق هوایی در روسیه پخش نمود. اینها کسانی بودند که به اندازه «شاو» و «ولز»، سوسیالیست برایشان بهعنوان سرنوشت انسان عامی، ناخوشایند بود. آنها خواهان انسان غیرعامی و فرهنگ برتر بودند…
2⃣ #هاوارد_هانت (Howard Hunt) نویسندهی معروف رمانهایی همچون «شرق وداع»، «محدوده تاریکی» و «غریبه در شهر»، وقتی در سال 1961 (1340 هجری شمسی) به بخش تازه تاسیس شدهی عملیات داخلی سازمان CIA ملحق شد با جدیّت تمام برای تقویت طرح انتشاراتی CIA فعالیت مینمود. «هانت» بعدها نوشت:
✍ …این بخش جدید، پرسنل و پروژههایی که در بخشهای دیگر CIA باب میل نبود را میپذیرفت و آن دسته از پروژههای سرّی که به دست من میرسید، تقریباً همگی به کار نشر و انتشارات مربوط میشد. ما کتابهای مهمی را تحت حمایت مالی قرار دادیم. به عنوان مثال «طبقه جدید» اثر «میلوان جیلاس» یکی از کتابهایی بود که تحت عناوین ثبت شده بنگاه «پراگر» حمایت میشد…
💥بخش چهارم/
✡ فرانکلین، انجمن ایران و آمریکا و دیگران (قسمت دوم)
1⃣ تجلی #نویسنده در نقش #جاسوس و جاسوس در نقش نویسنده، به هیچ وجه موضوع تازهای نبود.
2⃣ #سامرست_موآم (Somerset Maugham) از موقعیت ادبی خود بهعنوان پوششی در جهت ماموریتهایش برای #سرویس_مخفی_بریتانیا در طول جنگ جهانی اول استفاده نمود.
3⃣ #گراهام_گرین (Graham Greene) مطالب داستانی فراوانی را از تجارب خود بهعنوان #مأمور_مخفی اداره امنیت داخلی بریتانیا، الهام گرفت. وی زمانی از این اداره بهعنوان «بهترین آژانس مسافرتی جهان» یاد میکرد!
4⃣ #جان_اشتاینبک (John Steinbeck) نویسندهی رمانهای معروفی مانند «خوشههای خشم» و «موشها و آدمها»، که از پیشروان مکتب ادبی سوسیالیسم رئالیسم آمریکایی و #نویسنده_محرومین لقب گرفته بود، به همراه #جان_فورد (John Ford) از هنگام تأسیس «سرویس خدمات استراتژیک آمریکا» #OSS به استخدام آن درآمد.
✡️ گروه نجات و پرونده های نافرجام (3)
🌐 بخشی از اقدامات معروف این خط نجات عبارتند از:
🔸 حفظ و ارتقاء بخشی از منابع ویژه #ساواک در اهداف حساس و برکشیدن برخی چهرههای خاص ساواک مانند لباف و امیدیان و...
🔹 حضور برخی پشتیبانان و حامیان #فرقان در تیم برخورد با آنها و عدم ریشهیابی و تخلیه اطلاعاتی لازم و رخنه برخی از عناصر این گروهک در دستگاهها.
🔸 جذب و تزریق #مسعود_کشمیری و حلقه اطلاعاتی دوستان کشمیری که بعضاً دارای سوابق مشکوک فردی و خانوادگی بوده یا دارای سابقه همکاری با ساواک بودند.
🔹 بهکارگیری عناصر مشکوک و فاقد صلاحیت در دستگاههای حساس نظام و ارتقاء آنان تا سطوح عالی.
🔸 نجات و ارتباط وسیع با #محمدباقر_عالیخانی مسئول سیاسی شاخه سیاسی و #منوچهر_قربانیفر مسئول شاخه تدارکات و پشتیبانی #کودتای_نوژه، آنهم در حالیکه دارای ارتباطات وسیع #صهیونیستی بودند!
🔹 فراری دادن مسعود کشمیری از عوامل تیم انفجار نخستوزیری در ۸ شهریور ۱۳۶۰ و نجات متهمین پرونده مذکور.
🔸 حمایت از متهمین پرونده ۸ شهریور تا آنجا که میداندار تشکیل دستگاههای حساس نظام میشوند! حلقهی یاران کشمیری بهجای مجازات، با حمایت همین حلقهی حفاظتی و #گروه_نجات، در مرکزیت این دستگاههای حساس قرار میگیرند!
🔹 رشد دوستان و عوامل رشد و تزریق #محمود_فخارزاده_کرمانی (از عوامل شهادت شهید قدوسی در ۱۴ شهریور ۱۳۶۰) به دادستانی!
🔸 نجات #سعید_شاهسوندی از مسئولین ستاد فرماندهی انفجار ۷ تیر و شهادت شهید بهشتی و جمعی از مسئولین نظام و از مسئولین اصلی #شبکه_نفوذ که تا آخرین گلوله در #مرصاد علیه نظام جنگیده بود.
🔹 تقلیل فتنهی #کوی_دانشگاه و آشوبهای ۱۸ تا ۲۳ تیر ۱۳۷۸، به «ملوس رادنیا» معروف به «مریم شانسی» و «منوچهر محمدی» معروف به «منوچ» و خارج کردن عوامل اصلی این بحران از زیر ضربهی نظام و در آخر هم خارج کردن «ملوس» و «منوچ» از ایران.
🔸 دادن اطلاعات غلط دربارهی دستگیری عوامل ترور شهید #صیاد_شیرازی و برخی #دانشمندان_هستهای.
🔹 ابهامات جدّی در بحث عوامل و آمرین ترور شهید #اسدالله_لاجوردی.
🔸 ایجاد جنجال و نهایتاً آزاد کردن قبای دزد و شبکه نفوذی دخیل در دهها عملیات بدنامساز نظام در داخل و خارج.
🔹 ناتمام ماندن پرونده #قتلهای_زنجیرهای.
🔸 جازدن یک #جاسوس بهعنوان «الماس»! و نجات او از مجازات.
🔹 عدم ریشهیابی حمله به سفارت انگلیس، عربستان و...
✍️ حسین قاسمی
✡️ زن انگلیسی مرموز در صحراهای عراق به دنبال چه بود؟ (١)
🎯 مروری بر چگونگی تشکیل «عراق جدید» و «عربستان»
1️⃣ دولت انگلستان که امروزه با ژست دیپلماتیک و دموکراتیک در کشورهای دیگر دخالت میکند و در کنار دولت آمریکا سیاستهای استعماری خود را پیش میبرد، سابقهای طولانی در مداخله و توطئه در جهان دارد.
2️⃣ نمونهٔ دخالتها و استعمار انگلستان، طرحی است که جاسوسان این کشور پیش و پس از جنگ جهانی اول اجرا کردند. مرزهایی که امروز در منطقهٔ غرب آسیا [خاورمیانه] کشیده شدهاند و تقسیمبندی کشورها، حاصل فعالیتهای دو #جاسوس مهم انگلیسی است که صد سال پیش اجرا کردند.
3️⃣ «توماس ادوارد لورنس» مشهور به #لورنس_عربستان یک نظامی انگلیسی بود که به زبان عربی با لهجهٔ قبیلههای مختلف حجاز تسلط داشت. وی که همچون عربهای حجاز لباس میپوشید و در میان آنها #نفوذ کرده بود، این وظیفه را داشت که #حجاز را از عثمانی جدا و مرزهای آن را تعیین نماید.
4️⃣ جاسوس دوم زنی بهنام «گرترود مارگارت لوسین بل» بود که در لباس «شرقشناس»، «باستانشناس» و «ادیب» به سیاستهای استعماری انگلستان خدمت میکرد. وی که در ایران نیز زیسته بود و سفرنامهٔ مشهوری از سفر به ایران دارد، میان ایرانیها بیشتر به علاقه و آشنایی با اشعار حافظ شناخته میشود؛ اما او نیز مأموریتی شبیه لورنس عربستان برعهده داشت.
5️⃣ #گرترود_بل مأمور انگلیس برای جداکردن عراق از عثمانی بود. لذا او را باید مغز متفکر تأسیس «عراق جدید» یاد کرد. این دانشآموختهٔ رشتهٔ تاریخ دانشگاه آکسفورد در پُر کردن موزههای اروپا از آثار باستانی خاورمیانه هم نقشی اساسی ایفا کرد!
✡️ زن انگلیسی مرموز در صحراهای عراق به دنبال چه بود؟ (٢)
🎯 مروری بر چگونگی تشکیل «عراق جدید» و «عربستان»
1️⃣ نشریهٔ آمریکایی «دیلی بیست» (The Daily Beast) در مقالهای با عنوان «گرترود عربستان، زنی که عراق را تأسیس کرد»! پس از صد سال بخشی از حقایق آن زمان را بازگو کرده، نوشته است:
2️⃣ #عراق، کشوری که برخی آن را غیرقابل اداره و داغترین نقطه در تحولات جهان امروز توصیف میکنند، در حقیقت ساخته و پرداختهٔ یک مأمور اطلاعاتی و #جاسوس بریتانیایی است.
3️⃣ دیلی بیست به ماجرایی اشاره میکند که به یکصد سال پیش و چند ماه پیش از آغاز جنگ جهانی اول، بازمیگردد: بغداد در محاصرهٔ یک رژیم وفادار به ترکهای عثمانی بود، و مقامات ترک در قسطنطنیه با بیمیلی به #گرترود_بل (Gertrude Bell)، زن ۴۵سالهٔ بریتانیایی که پس از گذراندان ماهها در یکی از ممنوعهترین صحراهای جهان همراه با دستهٔ کوچکی از مردان وارد بغداد شده بود، اجازه دادند به سفر صحرایی خود ادامه دهد.
4️⃣ آنها فکر میکردند که او یک #باستانشناس و اندیشمند غربی است. اما، آنگونه که در گزارش دیلی بیست میخوانیم: گرترود در حقیقت جاسوس بود و اربابان انگلیسیاش به او گفته بودند اگر به دردسر بیافتد، آنها مسئول نخواهند بود!
5️⃣ کمتر از ۱۰ سال بعد، گرترود به بغداد بازگشت، در انتخابات دستکاری کرد، یک پادشاه وفادار به بریتانیا را برتخت نشاند، دولت را تجدید سازمان کرد، و مرزهای نقشه عراق امروز را مشخص ساخت!
هدایت شده از دشمن شناسی
💠 رماننویسها در خدمت سازمان سیا
💥 بخش سوم/
✡ فرانکلین، انجمن ایران و آمریکا و دیگران (قسمت دوم)
1⃣ #کارول_برایتمن (Carol Brightman) نویسندهی مشهور در مصاحبهی خود با نیویورک تایمز در ژوئن 1997 دربارهی سرمایهگذاری #سازمان_CIA بر گروهی از نویسندگان میگوید:
✍ …این قضیه ارزش مورد توجه قرار دادن را دارد که این اشخاص دارای چه صفت مشترکی بودند. همگی آنها بهطور فرافرقهای و مسیحی، دنبالهرو «تی. اس. الیوت» بودند. آنها به یک قدرت فراتر و بالاتر معتقد بودند که مبارزهی ضدکمونیستی و ضدالحاد آنان را تصدیق میکرد. تی. اس. الیوت، پاوند و دیگر مدرنیستها، احساسات نخبهگرای آنان را ارضا میکردند. سازمان CIA حتی ترجمهای از رباعیهای الیوت را سفارش داد و نسخههای آن را از طریق هوایی در روسیه پخش نمود. اینها کسانی بودند که به اندازه «شاو» و «ولز»، سوسیالیست برایشان بهعنوان سرنوشت انسان عامی، ناخوشایند بود. آنها خواهان انسان غیرعامی و فرهنگ برتر بودند…
2⃣ #هاوارد_هانت (Howard Hunt) نویسندهی معروف رمانهایی همچون «شرق وداع»، «محدوده تاریکی» و «غریبه در شهر»، وقتی در سال 1961 (1340 هجری شمسی) به بخش تازه تاسیس شدهی عملیات داخلی سازمان CIA ملحق شد با جدیّت تمام برای تقویت طرح انتشاراتی CIA فعالیت مینمود. «هانت» بعدها نوشت:
✍ …این بخش جدید، پرسنل و پروژههایی که در بخشهای دیگر CIA باب میل نبود را میپذیرفت و آن دسته از پروژههای سرّی که به دست من میرسید، تقریباً همگی به کار نشر و انتشارات مربوط میشد. ما کتابهای مهمی را تحت حمایت مالی قرار دادیم. به عنوان مثال «طبقه جدید» اثر «میلوان جیلاس» یکی از کتابهایی بود که تحت عناوین ثبت شده بنگاه «پراگر» حمایت میشد…
💥بخش چهارم/
✡ فرانکلین، انجمن ایران و آمریکا و دیگران (قسمت دوم)
1⃣ تجلی #نویسنده در نقش #جاسوس و جاسوس در نقش نویسنده، به هیچ وجه موضوع تازهای نبود.
2⃣ #سامرست_موآم (Somerset Maugham) از موقعیت ادبی خود بهعنوان پوششی در جهت ماموریتهایش برای #سرویس_مخفی_بریتانیا در طول جنگ جهانی اول استفاده نمود.
3⃣ #گراهام_گرین (Graham Greene) مطالب داستانی فراوانی را از تجارب خود بهعنوان #مأمور_مخفی اداره امنیت داخلی بریتانیا، الهام گرفت. وی زمانی از این اداره بهعنوان «بهترین آژانس مسافرتی جهان» یاد میکرد!
4⃣ #جان_اشتاینبک (John Steinbeck) نویسندهی رمانهای معروفی مانند «خوشههای خشم» و «موشها و آدمها»، که از پیشروان مکتب ادبی سوسیالیسم رئالیسم آمریکایی و #نویسنده_محرومین لقب گرفته بود، به همراه #جان_فورد (John Ford) از هنگام تأسیس «سرویس خدمات استراتژیک آمریکا» #OSS به استخدام آن درآمد.
💠 رماننویسها در خدمت سازمان سیا
💥 بخش سوم/
✡️ فرانکلین، انجمن ایران و آمریکا و دیگران (قسمت دوم)
1️⃣ #کارول_برایتمن (Carol Brightman) نویسندهی مشهور در مصاحبهی خود با نیویورک تایمز در ژوئن 1997 دربارهی سرمایهگذاری #سازمان_CIA بر گروهی از نویسندگان میگوید:
✍️ …این قضیه ارزش مورد توجه قرار دادن را دارد که این اشخاص دارای چه صفت مشترکی بودند. همگی آنها بهطور فرافرقهای و مسیحی، دنبالهرو «تی. اس. الیوت» بودند. آنها به یک قدرت فراتر و بالاتر معتقد بودند که مبارزهی ضدکمونیستی و ضدالحاد آنان را تصدیق میکرد. تی. اس. الیوت، پاوند و دیگر مدرنیستها، احساسات نخبهگرای آنان را ارضا میکردند. سازمان CIA حتی ترجمهای از رباعیهای الیوت را سفارش داد و نسخههای آن را از طریق هوایی در روسیه پخش نمود. اینها کسانی بودند که به اندازه «شاو» و «ولز»، سوسیالیست برایشان بهعنوان سرنوشت انسان عامی، ناخوشایند بود. آنها خواهان انسان غیرعامی و فرهنگ برتر بودند…
2️⃣ #هاوارد_هانت (Howard Hunt) نویسندهی معروف رمانهایی همچون «شرق وداع»، «محدوده تاریکی» و «غریبه در شهر»، وقتی در سال 1961 (1340 هجری شمسی) به بخش تازه تاسیس شدهی عملیات داخلی سازمان CIA ملحق شد با جدیّت تمام برای تقویت طرح انتشاراتی CIA فعالیت مینمود. «هانت» بعدها نوشت:
✍️ …این بخش جدید، پرسنل و پروژههایی که در بخشهای دیگر CIA باب میل نبود را میپذیرفت و آن دسته از پروژههای سرّی که به دست من میرسید، تقریباً همگی به کار نشر و انتشارات مربوط میشد. ما کتابهای مهمی را تحت حمایت مالی قرار دادیم. به عنوان مثال «طبقه جدید» اثر «میلوان جیلاس» یکی از کتابهایی بود که تحت عناوین ثبت شده بنگاه «پراگر» حمایت میشد…
💥بخش چهارم/
✡️ فرانکلین، انجمن ایران و آمریکا و دیگران (قسمت دوم)
1️⃣ تجلی #نویسنده در نقش #جاسوس و جاسوس در نقش نویسنده، به هیچ وجه موضوع تازهای نبود.
2️⃣ #سامرست_موآم (Somerset Maugham) از موقعیت ادبی خود بهعنوان پوششی در جهت ماموریتهایش برای #سرویس_مخفی_بریتانیا در طول جنگ جهانی اول استفاده نمود.
3️⃣ #گراهام_گرین (Graham Greene) مطالب داستانی فراوانی را از تجارب خود بهعنوان #مأمور_مخفی اداره امنیت داخلی بریتانیا، الهام گرفت. وی زمانی از این اداره بهعنوان «بهترین آژانس مسافرتی جهان» یاد میکرد!
4️⃣ #جان_اشتاینبک (John Steinbeck) نویسندهی رمانهای معروفی مانند «خوشههای خشم» و «موشها و آدمها»، که از پیشروان مکتب ادبی سوسیالیسم رئالیسم آمریکایی و #نویسنده_محرومین لقب گرفته بود، به همراه #جان_فورد (John Ford) از هنگام تأسیس «سرویس خدمات استراتژیک آمریکا» #OSS به استخدام آن درآمد. ➖➖➖➖➖➖
⏰ ➖👿⚔️👽✡️☠️ 📡➖ https://eitaa.com/dosh66