هدایت شده از صدای ایران | VOI
💢 فرض کنید:
🔻دولت روحانی
🔹 تصمیم داشت در مورد ساعت شروع ادارات بخشنامه بدهد، مجلس نمی گذاشت.
🔸تصمیم داشت عید فطر را دو روز تعطیل کند، مجلس نمی گذاشت.
🔹تصمیم داشت یارانه را افزایش دهد، مجلس نمی گذاشت.
🔸معاون اولش را کان لم یکن تلقی می کردند.
🔹تصمیم داشت در مورد سازمان گردشگری تغییراتی اعمال کند، اجازه نمی یافت.
🔸وزیر اطلاعاتش را حق نداشت عزل کند.
🔹در مورد مذاکرات هسته ای، اجازه کار نداشت و امور را به جای وزارت خارجه به شورای امنیت ملی می سپردند.
🔸تصمیم گیری در مورد بانک مرکزی را از او سلب می کردند.
💠 آن وقت در مورد حد اختیاراتش چه افاضاتی داشت؟
💠 دولت روحانی که دو قوه و کلی اختیارات را همراه خود داشت، مملکت را به اینجا کشانده و به جای پاسخگویی نق می زند!!
🆔 @voinews
هدایت شده از صدای ایران | VOI
💢 اظهارات جالب #ظريف درباره سردار سليمانی
🔻روزنامه "جوان" در سرمقاله امروز خود بخشی از اظهارات منتشرنشده وزيرخارجه در ضيافت #افطار با مديران و سردبيران روزنامهها را منتشر كرد.
🔹 در بخشی از يادداشت به نقل از ظريف آمده است: در نظرسنجی جديد دانشگاه مريلند، #محبوبيت من به زير ۵۰ درصد سقوط كرده و محبوبيت #قاسم_سليمانی از ۷۰ درصد به ۹۰ درصد ارتقا يافته است و اين يعنی مردم ايران گزينه مقاومت را برگزيدهاند و از شرايط پيش آمده ناراضی نيستند و من ظريف نيز اگر در اين #نظرسنجی شركت می كردم، بين خودم و سليمانی به سليمانی رأی می دادم.
🔸معتقدم صلاح ما در اين است كه الان يك صدای واحد از كشور شنيده شود و اين صدا همان نظر #رهبری است كه نه جنگ می شود و نه مذاكره می كنيم.
🆔 @voinews
May 11
تحلیل جالب تحلیلگر مشهور جهان عرب درباره جنگ احتمالی ایران و آمریکا
تاریخ انتشار: 98/03/04 - 16:14
akharinkhabar.ir/politics/5297143
هدایت شده از @AntiBBC
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا به درسش برسه!
داستان جالب اقازاده ی حقه باز و توبه او و عنایت امام عصر (عج) از زبان استاد عالی
ایا ما جراتش را داریم مانند این جوان ابروی خود را بریزیم؟!
@AntiBBC
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🕯 #اطلاع_نگاشت | امیر عدالت
🔺خصوصیات حکومتی امیرالمؤمنین علیهالسلام به روایت رهبرانقلاب
📥 سایر کیفیتها👇
http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=36864
🔴 #کاسبان_سیل
🔹ماجرای سه کالای ضروری سفره مردم که به نام سیل چند برابر شد؛ اما...
🔺سیل آمد...
1️⃣قیمت برنج ایرانی دو برابر شد.
صنف برنج فروش ها گفتند بخاطر سیل خسارت دیده ايم و قیمت را افزایش دادند. دولت مجبور به لغو ممنوعیت فصلی واردات برنج شد. قیمت برنج پایین نیامد. رئیس صنف برنج فروش ها گفت برنج شمال خسارت ناچیزی از سیل دید و برنج جنوب هم هنوز به فصل کشت نرسیده است که بخواهد خسارت ببیند و افزایش قیمت بی دلیل است!
وزارت جهاد کشاورزی: هیچ
نظارت صمت: نگاه
قیمت برنج: همان
2️⃣شکر کمیاب شد. مردم در آستانه ماه رمضان دربه در دنبال شکر بودند.
اعلام شد بخاطر سیل خوزستان کشت و صنعت ها خسارت دیده آند و شکر به موقع بارگیری نشده.
دولت مقادیر زیادی شکر وارد کرد و مردم برای خرید شکر وارداتی نزدیک ۵ هزار تومان (قیمت قبلی ۳۴۰۰) باید با کارت ملی در برخی مراکز خاص با زبان روزه در صف های طولانی می ایستادند تا ۲و نیم کیلو شکر گیر بیاورند.
دو روز پیش خبر آمد که کشت و صنعت های بزرگ دهخدا، امیرکبیر، فارابی و کارون شکر را احتکار کرده بودند!
وزارت جهاد کشاورزی: نگاه
نظارت صمت: اعلام خبر ۱۱۰میلیارد تعزیر کشت و صنعت ها که با افزایش قیمت شکر قطعا جبران می شود!
قیمت شکر : همان
3️⃣خرما گران شد. در برخی موارد تا ۵ برابر!
رئیس اتحادیه گفت بخاطر سیل در جنوب خرما کمیاب شد. درحالی که فصل برداشت خرما در جنوب تابستان است و هنوز نیامده!
در ماه رمضان برخی خانواده ها ناچار خرما را از سفره افطار و سحر حذف کردند. بعد معلوم شد بخاطر صادرات و احتکار در سردخانه های دولتی!!! این اتفاق برای قیمت خرما افتاده.
وزارت جهاد کشاورزی: هیچ
نظارت صمت: در حال بررسی
قیمت خرما : همان
🔺نه اجناس احتکار شده وارد بازار می شود و نه جریمه محتکران به جیب ملت برمی گردد. جریمه شدگان هم با گران فروشی خسارت خود را جبران می کنند. جیب #کاسبان_سیل پر شد! هم دولت راضی ست هم عرضه کننده. کسی به فکر نارضایتی های انباشت شده مردم از این وضعیت گرانی و نابسامانی بازار هست؟!
#رها_عبداللهی
مهدی نصیری مدیرمسؤول سابق روزنامه کیهان در تازهترین بخش از خاطرات خود درکانال شخصی خود نوشت:
پس از انقلاب حلقههای متعدد فکری و سیاسی در جمهوری اسلامی شکل گرفت که گاه بر آنها عنوان حلقه داده شد و گاه داده نشد.
دو حلقه مشهور و مؤثر از این حلقهها یکی حلقه کیان با محوریت نشریه کیان و ترویج آرای دکتر سروش و جریان روشنفکری دینی بود و دیگری حلقه نیویورک با محوریت آقایان کمال و صادق خرازی و محمد جواد ظریف بود.
فعالیت حلقه نیویورک به اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد در دولت مرحوم هاشمی و وزارت خارجه دکتر ولایتی بر میگردد.
این حلقه با استقرار در دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل نقش به سزایی در ترویج تئوری گفتگو و مذاکره با آمریکا و تنش زدایی ایدئولوژیک بین ایران و آمریکا داشت و به نظرم ثمره نهایی تلاشهای این حلقه در ماجرای برجام به بار نشست.
البته حلقه نیویورک در سالهای بعد تا ۸۲ تحولاتی را پشت سر گذاشت و آقایان ناصری و موسویان و … به آن اضافه شدند و از نقش خرازیها کاسته شد و ایده گفتگو و تعامل با آمریکا قوت گرفت.
در سال ۷۱ توفیق دیدار با آقای دکتر کمال خرازی نصیب بنده شد البته در تهران و نه نیویورک.
روزنامه کیهان که در دوران مدیریتم خط عدم سازش و گفتگو با آمریکا را دنبال میکرد، طبیعی بود که به فعالیتهای این حلقه حساس باشد و بعضاً مطالبی را در انتقاد از آن منتشر کند. و البته از جمله انتقادات مطرح شده بکار گیری غیر قانونی آقای ظریف (به دلیل عدم خدمت سربازی) در دفتر نمایندگی ایران در نیویورک بود.
انتشار این مطالب منجر به شکایت بردن جناب خرازی به دفتر رهبری شد و بعد توصیه دفتر به کیهان که نشستی با آقای خرازی گذاشته شود و از نزدیک تبادل آرا شود.
این جلسه با حضور کمال خرازی و بنده به عنوان مدیر مسئول و آقایان معلی (عضو شورای سردبیری کیهان) رحیم پور ازغدی (از مشاوران و نویسندگان کیهان) احمد پورنجاتی (از معتمدین دفتر رهبری) در مؤسسه کیهان برگزار شد و گفتگوهایی رد و بدل شد.
نکته قابل توجه در جمع بندی بحثها این بود که جناب خرازی به بنده و جمع توصیه کردند که لازم است دیداری از نیویورک و آمربکا داشته باشیم.
پرسیدیم: ربط این توصیه با مذاکرات امروز ما چیست؟ ایشان لبخندی زد و سری تکان داد و گفت: توصیه میکنم دیداری داشته باشید، بد نیست.
البته در همان جلسه حدس زدیم که مقصود جناب خرازی از این توصیه و دعوت چیست.
مقصود به طور واضح این بود که دیدار از نیویورک و آمریکا میتواند به تعدیل مواضع شما نسبت به آمریکا منجر شود و طبعاً دیگر این قدر از سیاست خارجی هاشمی و ولایتی انتقاد نخواهید کرد.
بعداً معلوم شد یکی از فعالیتهای حلقه نیویورک دعوت از برخی چهرههای سیاسی و عناصر مؤثر به خصوص برخی عناصر رادیکال به آمریکا و تور نیویورک گردی برای تعدیل مواضع ضد آمریکایی بوده و البته توفیقاتی هم در این عرصه کسب کردهاند.
آقای نادر طالب زاده نیز بعداً برای من تعریف کرد که وقتی برای ساخت مستند ساعت ۲۵ (با مضمون انعکاس فقر و بی خانمانی در جامعه آمریکا) به آمریکا رفته بود، برای استمداد و طلب همکاری به دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل مراجعه میکند و وقتی درخواستش را مطرح میکند، یکی از کارمندان ارشد دفتر و عضو حلقه نیویورک، پرده پنجرهای را که در خیابان منهتن نیویورک باز میشد بالا میزند و به طالب زاده میگوید: "برجها را میبینی؟ بیا از عقل در جامعه آمریکا فیلم بساز و نه فقر"!
و او ظاهراً نمیدانست که طالب زاده بزرگ شده در آمریکاست و کمبودی در برج بینی و زرق و برق تمدن غربی و آمریکایی ندارد و این برخی ندید بدیدهای سیاسی بودند که با سفر به نیویورک و چرخ زدن در منهتن و برخی دیگر از خیابانهای پر زرق و برق (و البته نه منطقه فقیر و خشونت زده هارلم)، افسون میشدند و در برگشت از آمریکا به عقلانیت مورد نظر حلقه نیویورک میرسیدند.
در هر صورت برخی کارهای سنجیده و فکر شده در دهه شصت و هفتاد در جمهوری اسلامی خوب! به بار نشست که از جمله آنها فعالیت حلقه نیویورک بود و اعضای حلقه همچنان از معتمدین و فعالان سیاست خارجی نظام هستند.
✖️زمانی که رهبر انقلاب به پهنای صورت اشک ریخت!!
✍️ #جواد_موگویی:
▪️یکی از شاعران بنام انقلاب برایم نقل میکرد:
شاید اواسط دهه هفتاد بود. درست خاطرم نیست.
شام مهمان رهبر بودیم. برخی رجل سیاسی و مسئولان لشگری و کشوری هم بودند.
جلسه که تمام شد، آقا رو به من کرد و گفت:
«آقای فلانی! امشب شما چه کارهاید؟ منزل مهمان ندارید؟ حال دارید بریم شبگردی؟»
گفتم در خدمت شما هستم آقا.
رفتیم دیدار خانواده شهیدی؛ در محلهای در پایین شهر تهران.
سوار ماشین پیکان شدیم. آقا جلو نشسته بود و من عقب. در راه موتورسواری ناگهان با آقا چشم در چشم شد. باورش نمیشد که رهبری را آن وقت شب در پیکانی در خیابان ببینید! آنقدر محو شده بود که به بیراه رفت! نزدیک بود بخورد زمین.
رسیدیم منزل یکی از شهدا.
از قبل بهشان گفته بودند که یکی از مسیولین به دیدارشان خواهد آمد. اما نمیدانستند که رهبریست.
وارد خانه که شدیم، از شدت ذوق دستپاچه شدند. ناگهان مادر شهید گفت: حاج آقا! اجازه هست همسایه را هم خبر کنم؟
آقا قبول کرد.
مادر و دختر همسایه آمدند. دختر رنگ به چهره نداشت. چهرهاش زرد بود. مادر گفت ما مدتهاست که توان خرید گوشت نداریم. برخی از شبها حتی گرسنه میخوابیم...
✖️آقا ناگهان رنگ از چهرهاش برگشت. اما خودش را جمع و جور کرد و سعی کرد لبخند به صورتش باقی بماند. از دختر احوالپرسی کرد. محافظان هم نام و نشانی دختر و مادرش را یادداشت کردند.
جلسه که تمام شد تا آقا نشست در ماشین، به من گفت: «میبینی آقای فلانی! آن وقت میگوید در کشور کسی شب گرسنه نمیخوابد! بخدا باید آن دنیا جواب بدهیم...»
منظورشان آقای هاشمی رفسنجانی، رییسجمهور وقت بود.
دقت که کردم، دیدم آقا به پهنای صورت دارد اشک میریزد...
✍️بیداری ملت
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
🔸چهارده دلیلی که حضرت آیتالله خامنهای، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی، در خرداد ۱۳۶۰ برای عدم کفایت سیاسی بنی صدر اقامه کردند:
۱. عدم احترام به نهادهای قانونی
۲.رعایت نکردن حرمت جمهوری و رئیس جمهور
۳.استفاده از هر ابزاری در مقابله با مخالفان
۴.سیاست گرایی به جای حقیقت گرایی
۵.صادق و راستگو نبودن
۶.بی قدر و منزلت کردن امام و امت
۷.رعایت نکردن حیثیت جمهوری در خارج از کشور
۸.به کارگیری مشاوران بدنام و مشکوک
۹.افشای اسرار اقتصادی کشور۰
۱۰.ایجاد تشنج در کشور پیش از جنگ
۱۱.بی توجهی به خط رهبری انقلاب
۱۲.حرکت به سمت قدرت مطلقه و استبداد
۱۳.اخلالگری و شورش
۱۴.خصلتهای ناپسند فردی از جمله غرور
@syjebraily