eitaa logo
دوستان در ایتا
135 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
47 فایل
روشنگری و تبیین ارتباط بامدیر کانال @Mhd_Ranjbar https://eitaa.com/joinchat/3396599822C6dbba0a198
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم چه باید کرد؟ (قسمت 5): : موانع: فقدان/ضعف جایگزین در کنار ، از فقدان یا ضعف آلترناتیو (جایگزین) به عنوان یکی دیگر از موانع موجود بر سر راه براندازی نظام یاد کردیم. چه از نظر اعتقادی و ایدئولوژیک و چه از نظر مصداقی، گزینه‌های مطرح برای جایگزینی نظام حاکم کشور آنقدر ضعیف هستند که می‌توان از فقدان جایگزین یاد کرد. اگر به خوب توجه شود نمی‌توان پذیرفت که ایدئولوژی‌های به ظاهر رقیب اسلام اعم از و بتوانند در بطن جامعه و توده مردم جایگاهی جدی برای خود کسب کنند. درخصوص مصادیق جایگزین هم، واقعا کسی قبول می‌کند که مثلا فرزند محمدرضا سابق ایران یا مریم بتوانند واقعا نقش رهبری نظام جایگزین جمهوری اسلامی را ایفا کنند؟! افرادی که حتی آنقدر شعور سیاسی ندارند که بفهمند رهبر یک حکومت نباید به مقدسات میلیون‌ها مردم بی‌تفاوت باشد چه برسد به اینکه به آن توهین کند. شاید هم این مطلب به خاطر ضعف آنها برای شناخت خطوط قرمز ملتی باشد که توهم رهبری آن را بر سر می‌پرورانند. یا آنقدر شعور سیاسی ندارند که با تشویق هرج و مرج و آموزش ساخت بمب دستی نمی‌توان کرد و ... (ادامه دارد ...)
قسمت ۵
بسم‌الله الرحمن الرحیم چه باید کرد؟ (قسمت 6):  : نتایج درباره موانع براندازی نظام سخن گفتم. جا دارد که اکنون یک سوال مبنایی جدی مطرح کنم. فرض کنیم که این نظام در وضعیت براندازی قرار بگیرد. به نظر شما در وضعیت حال حاضر منطقه راهبردی ما امکان شکل‌گیری یک حکومت واحد، مقتدر و یکپارچه فراهم می‌شود؟! آمریکایی‌ها سال‌هاست که برای شکل‌دهی جدید در تلاش هستند. در خاور میانه جدید مدنظر آمریکا نه فقط برای ایران بلکه برای هیچ یک از کشورهای منطقه جایی برای یک حکومت مرکزی یکپارچه و قدرتمند دیده نشده است. بماند که در طرح‌ریزی افشاء شده توسط خودشان قرار بوده که ایران به 5 یا 6 کشور یا اقلیم قومیتی (کرد-ترک-عرب-بلوچ-فارس) تجزیه شود. کافی است در وضعیت حال حاضر کشورهایی چون افغانستان، عراق، سوریه، لیبی و حتی مصر تامل کنیم تا بتوانیم وضعیت آینده کشور را درصورت براندازی نظام کنونی، تصور کنیم. نحوه تعامل آمریکا و عربستان با گروه‌های معاند نظام به روشنی حاکی از این واقعیت است که درصورت بروز ناآرامی جدی در ایران، الگوی مدنظر آن‌ها الگوی سوریه خواهد بود. یعنی مسلح‌سازی سریع گروه‌های معاند و طبیعتا بروز جنگ داخلی مسلحانه و ویرانگری که سال‌ها گریبان کشور را بگیرد و کلیه زیرساخت‌ها را به نابودی بکشاند. بنده هم اگر با اندیشه‌های حاکم بر استراتژیست‌های آن‌ها، به عنوان یک نظریه‌پرداز در خدمت آرمان‌های آن نظام اومانیستی بودم به چیزی کمتر از این برای ایران راضی نمی‌شدم!! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ... (ادامه دارد ...)
بسم‌الله الرحمن الرحیم چه باید کرد؟ (قسمت 7): : تحریم اقتصادی از بیرون با نگاهی کلی برای ایجاد تغییر در شرایط حال حاضر کشور گزینه‌هایی طرح گردید: الف- ب- ج-. در 6 قسمت قبل درباره موانع براندازی و نتایج آن (درصورت وقوع) سخن گفتیم. گزینه دیگر قابل طرح برای ایجاد تغییر، بایکوت است. بایکوت یعنی به انزواء کشاندن برای تحمیل تغییر. شاید بتوان آن را معادل نیز دانست. می‌توان برای تحریم اقسام مختلفی چون سیاسی، اقتصادی، نظامی نام برد. در بعد نظامی و اقتصادی، از ابتدای امر یعنی در طول چهل سال گذشته تحریم بوده است و در بعد اقتصادی طی بیش از ده سال گذشته شدیدترین تحریم‌های ممکن اقتصادی به کشور تحمیل شده است. در این خصوص می‌توان گفت که تحریم‌های آمریکا و متحدانش حقیقتا تاثیر داشته است. چرا که دولت آقای روحانی با شعار محوری رفع تحریم از طریق توافق با کدخدا! موفق به جلب اعتماد اکثریت شد. بنابراین آمریکا به کمک تحریم اقتصادی موفق به تغییر رفتار سیاسی مردم و در نتیجه، روی کار آمدن دولتی منعطف دربرابر سیاست‌هایش، شد. اما این موفقیت نافرجام ماند چرا که مجال تحقق برجام2 که محوریت آن خلع قدرت موشکی و قدرت منطقه‌ای ایران بود، فراهم نشد. تشریح دلیل عدم توفیق آمریکایی‌ها از چارچوب بحث ما خارج است اما پیداشدن سرو کله یک مهمان ناخوانده بنام ترامپ و عدم هماهنگی او با توافقات بین دولت اوباما و روحانی در ناکامی این فرآیند بسیار موثر بود! (در این خصوص حرف و شاهد زیاد دارم ولی فعلا خارج از این بحث است) اکنون سوال مبنایی این است که اگر این فرایند تا انتها با موفقیت پیش می‌رفت و منجر به تحمیل برجام2 می‌شد نتیجه چه بود؟؟ (ادامه دارد ...)
قسمت ۷
قسمت ۸
بسم‌الله الرحمن الرحیم چه باید کرد؟ (قسمت 8): : برجام1 در قسمت قبل، دولت آقای روحانی و پذیرش برجام1، نتیجه تحریم اقتصادی ایران از سوی آمریکا عنوان شد و از برجام2 (که مجال تحقق نیافت) به عنوان گام بعدی این فرآیند یاد شد. اگر این فرآیند تا انتها با موفقیت پیش می‌رفت و منجر به تحمیل برجام2 می‌شد نتیجه چه بود؟؟ در خوش بینانه‌ترین نگاه (اگر اصرار داشته باشیم از نفوذی‌بودن و برخی چهره‌های سیاسی طرفدار برجام2 حرفی نزنیم!) می‌توان گفت که جریان فکری برونگرا (متمایل به غرب)، گمان می‌کند درصورت موفقیت در طی این مسیر، مشکلات ما و غرب حل شده و کشور وارد فاز روابط با جهان غرب به عنوان می‌شود و خلاصه گل و بلبل و یار و دیدار و ... (پافشاری حضرات درخصوص پذیرش نیز در همین چارچوب می‌گنجد). زهی خیال باطل! چرا که درصورت تحقق برجام2، مدل عراق (صدام) و لیبی (قذافی) را برای ایران پیاده‌ می‌کردند! یعنی ورود مستقیم آمریکا به نزاع و سرنگونی حکومت و بروز فتنه و آشوب‌های دنباله‌دار با هدف عدم شکل‌گیری حکومت متمرکز و مقتدر در منطقه مثل سایر همسایگانمان. یک شاهد و دلیل در این باره، رویکرد آمریکا در برخورد با برجام1 است. تحلیل تیم ترامپ این بود که نیازی به برجام2 و مدل عراق نیست چرا که بواسطه فضای ایجاد شده در برجام1 منابعی مالی در اختیار ایران قرار می‌گرفت و ترامپ بعنوان یک حرفه‌ای حتی حاضر به پرداخت همین هزینه مالی هم نبود و اعتقاد داشت درصورت خروج از برجام1 کار نظام بواسطه ورود شوک بی‌سابقه اقتصادی پس از یک امیدواری بی‌سابقه ملی، در مسیر براندازی و با مدل سوریه تمام است! اتفاقات آبان 98 و مقدمات مرتبط با آن (و دنباله‌های احتمالی آن) هم شاهدی بر صحت این دیدگاه است. (ادامه دارد ...)
بسم‌الله الرحمن الرحیم چه باید کرد؟ (قسمت 9): : نارضایتی عمومی گفتیم که تحریم یا بایکوت اقتصادی، منجر به تغییر رفتار سیاسی مردم شد که توانست برجام1 را به کشور تحمیل کند و می‌توانست منجر به تحمیل برجام2 بشود و می‌بینیم که مجرایی برای اعمال فشار برای پذیرش (FATF) شده است. درحقیقت این بعد پنهان و غیرمستقیم تاثیر بایکوت اقتصادی است. حال فرض کنیم که منجر به تغییر رفتار سیاسی مردم در انتخاب آقای روحانی نمی‌شد و مثلا آقای ، فعلی کشور بود! آیا راهبرد تحریم در ایجاد نارضایتی عمومی بی‌اثر می‌شد؟ نمی‌توان بطور قاطع به این سوال پاسخ داد. چرا که با توجه به کم کاری دولت‌های مختلف طی چند دهه گذشته اقتصاد کشور یک ، منفعل و وابسته شده است و در صورت استمرار شرایط تحریمی، چنانچه اقدام عاجل و موثری برای ، رشد سریع ، جایگزینی در مراودات و خودداری از بدون پشتوانه صورت نمی‌گرفت (اقدامات درونگرا)، تحریم درنهایت اثر خود را روی و بالتبع می‌گذاشت؛ از این بابت واقعا اعتقاد دارم لطفی بود که خدا به جناب آقای رئیسی داشت و پیروز انتخابات نشد! ولی می‌توان این را بطور قاطع گفت که دولت آقای تقریبا تمام همت خود را روی متمرکز کرد و بیش از حد به آن تکیه داشت؛ گویی بجز برجام هیچ گزینه دیگری قابل تصور نیست! بدیهی است چنین نگرشی مانع از تفکر و بالتبع تحرک در مسیرهای درونگرا شد و می‌شود و خواهد شد! دست و پا زدن دولت برای احیای مجدد برجام و عدم پذیرش و باور به روشنی بیانگر این واقعیت است. بنابراین می‌توان گفت تحریم اقتصادی در شرایط فعلی کشور، حتما منجر به وارد آمدن فشار جدی به عموم مردم می‌شود و درصورت عدم اقدام صحیح و عاجل حکومت ( )، نتیجه این فشار می‌تواند منجر به بروز ناآرامی، و حتی شورش بشود. از منظر مخالفان نظام ، درنهایت این مسیر باید برای رسیدن به هدف خود منتج به اقدامات براندازانه و توسل به راهبرد شود که در قسمت‌های 4 تا 6 درخصوص موانع و چالش‌های آن صحبت شد. : برجام_هسته‌ای : برجام_موشکی