eitaa logo
دوستان در ایتا
135 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
47 فایل
روشنگری و تبیین ارتباط بامدیر کانال @Mhd_Ranjbar https://eitaa.com/joinchat/3396599822C6dbba0a198
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت ۵
بسم‌الله الرحمن الرحیم چه باید کرد؟ (قسمت 6):  : نتایج درباره موانع براندازی نظام سخن گفتم. جا دارد که اکنون یک سوال مبنایی جدی مطرح کنم. فرض کنیم که این نظام در وضعیت براندازی قرار بگیرد. به نظر شما در وضعیت حال حاضر منطقه راهبردی ما امکان شکل‌گیری یک حکومت واحد، مقتدر و یکپارچه فراهم می‌شود؟! آمریکایی‌ها سال‌هاست که برای شکل‌دهی جدید در تلاش هستند. در خاور میانه جدید مدنظر آمریکا نه فقط برای ایران بلکه برای هیچ یک از کشورهای منطقه جایی برای یک حکومت مرکزی یکپارچه و قدرتمند دیده نشده است. بماند که در طرح‌ریزی افشاء شده توسط خودشان قرار بوده که ایران به 5 یا 6 کشور یا اقلیم قومیتی (کرد-ترک-عرب-بلوچ-فارس) تجزیه شود. کافی است در وضعیت حال حاضر کشورهایی چون افغانستان، عراق، سوریه، لیبی و حتی مصر تامل کنیم تا بتوانیم وضعیت آینده کشور را درصورت براندازی نظام کنونی، تصور کنیم. نحوه تعامل آمریکا و عربستان با گروه‌های معاند نظام به روشنی حاکی از این واقعیت است که درصورت بروز ناآرامی جدی در ایران، الگوی مدنظر آن‌ها الگوی سوریه خواهد بود. یعنی مسلح‌سازی سریع گروه‌های معاند و طبیعتا بروز جنگ داخلی مسلحانه و ویرانگری که سال‌ها گریبان کشور را بگیرد و کلیه زیرساخت‌ها را به نابودی بکشاند. بنده هم اگر با اندیشه‌های حاکم بر استراتژیست‌های آن‌ها، به عنوان یک نظریه‌پرداز در خدمت آرمان‌های آن نظام اومانیستی بودم به چیزی کمتر از این برای ایران راضی نمی‌شدم!! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ... (ادامه دارد ...)
بسم‌الله الرحمن الرحیم چه باید کرد؟ (قسمت 7): : تحریم اقتصادی از بیرون با نگاهی کلی برای ایجاد تغییر در شرایط حال حاضر کشور گزینه‌هایی طرح گردید: الف- ب- ج-. در 6 قسمت قبل درباره موانع براندازی و نتایج آن (درصورت وقوع) سخن گفتیم. گزینه دیگر قابل طرح برای ایجاد تغییر، بایکوت است. بایکوت یعنی به انزواء کشاندن برای تحمیل تغییر. شاید بتوان آن را معادل نیز دانست. می‌توان برای تحریم اقسام مختلفی چون سیاسی، اقتصادی، نظامی نام برد. در بعد نظامی و اقتصادی، از ابتدای امر یعنی در طول چهل سال گذشته تحریم بوده است و در بعد اقتصادی طی بیش از ده سال گذشته شدیدترین تحریم‌های ممکن اقتصادی به کشور تحمیل شده است. در این خصوص می‌توان گفت که تحریم‌های آمریکا و متحدانش حقیقتا تاثیر داشته است. چرا که دولت آقای روحانی با شعار محوری رفع تحریم از طریق توافق با کدخدا! موفق به جلب اعتماد اکثریت شد. بنابراین آمریکا به کمک تحریم اقتصادی موفق به تغییر رفتار سیاسی مردم و در نتیجه، روی کار آمدن دولتی منعطف دربرابر سیاست‌هایش، شد. اما این موفقیت نافرجام ماند چرا که مجال تحقق برجام2 که محوریت آن خلع قدرت موشکی و قدرت منطقه‌ای ایران بود، فراهم نشد. تشریح دلیل عدم توفیق آمریکایی‌ها از چارچوب بحث ما خارج است اما پیداشدن سرو کله یک مهمان ناخوانده بنام ترامپ و عدم هماهنگی او با توافقات بین دولت اوباما و روحانی در ناکامی این فرآیند بسیار موثر بود! (در این خصوص حرف و شاهد زیاد دارم ولی فعلا خارج از این بحث است) اکنون سوال مبنایی این است که اگر این فرایند تا انتها با موفقیت پیش می‌رفت و منجر به تحمیل برجام2 می‌شد نتیجه چه بود؟؟ (ادامه دارد ...)
قسمت ۷
قسمت ۸
بسم‌الله الرحمن الرحیم چه باید کرد؟ (قسمت 8): : برجام1 در قسمت قبل، دولت آقای روحانی و پذیرش برجام1، نتیجه تحریم اقتصادی ایران از سوی آمریکا عنوان شد و از برجام2 (که مجال تحقق نیافت) به عنوان گام بعدی این فرآیند یاد شد. اگر این فرآیند تا انتها با موفقیت پیش می‌رفت و منجر به تحمیل برجام2 می‌شد نتیجه چه بود؟؟ در خوش بینانه‌ترین نگاه (اگر اصرار داشته باشیم از نفوذی‌بودن و برخی چهره‌های سیاسی طرفدار برجام2 حرفی نزنیم!) می‌توان گفت که جریان فکری برونگرا (متمایل به غرب)، گمان می‌کند درصورت موفقیت در طی این مسیر، مشکلات ما و غرب حل شده و کشور وارد فاز روابط با جهان غرب به عنوان می‌شود و خلاصه گل و بلبل و یار و دیدار و ... (پافشاری حضرات درخصوص پذیرش نیز در همین چارچوب می‌گنجد). زهی خیال باطل! چرا که درصورت تحقق برجام2، مدل عراق (صدام) و لیبی (قذافی) را برای ایران پیاده‌ می‌کردند! یعنی ورود مستقیم آمریکا به نزاع و سرنگونی حکومت و بروز فتنه و آشوب‌های دنباله‌دار با هدف عدم شکل‌گیری حکومت متمرکز و مقتدر در منطقه مثل سایر همسایگانمان. یک شاهد و دلیل در این باره، رویکرد آمریکا در برخورد با برجام1 است. تحلیل تیم ترامپ این بود که نیازی به برجام2 و مدل عراق نیست چرا که بواسطه فضای ایجاد شده در برجام1 منابعی مالی در اختیار ایران قرار می‌گرفت و ترامپ بعنوان یک حرفه‌ای حتی حاضر به پرداخت همین هزینه مالی هم نبود و اعتقاد داشت درصورت خروج از برجام1 کار نظام بواسطه ورود شوک بی‌سابقه اقتصادی پس از یک امیدواری بی‌سابقه ملی، در مسیر براندازی و با مدل سوریه تمام است! اتفاقات آبان 98 و مقدمات مرتبط با آن (و دنباله‌های احتمالی آن) هم شاهدی بر صحت این دیدگاه است. (ادامه دارد ...)
بسم‌الله الرحمن الرحیم چه باید کرد؟ (قسمت 9): : نارضایتی عمومی گفتیم که تحریم یا بایکوت اقتصادی، منجر به تغییر رفتار سیاسی مردم شد که توانست برجام1 را به کشور تحمیل کند و می‌توانست منجر به تحمیل برجام2 بشود و می‌بینیم که مجرایی برای اعمال فشار برای پذیرش (FATF) شده است. درحقیقت این بعد پنهان و غیرمستقیم تاثیر بایکوت اقتصادی است. حال فرض کنیم که منجر به تغییر رفتار سیاسی مردم در انتخاب آقای روحانی نمی‌شد و مثلا آقای ، فعلی کشور بود! آیا راهبرد تحریم در ایجاد نارضایتی عمومی بی‌اثر می‌شد؟ نمی‌توان بطور قاطع به این سوال پاسخ داد. چرا که با توجه به کم کاری دولت‌های مختلف طی چند دهه گذشته اقتصاد کشور یک ، منفعل و وابسته شده است و در صورت استمرار شرایط تحریمی، چنانچه اقدام عاجل و موثری برای ، رشد سریع ، جایگزینی در مراودات و خودداری از بدون پشتوانه صورت نمی‌گرفت (اقدامات درونگرا)، تحریم درنهایت اثر خود را روی و بالتبع می‌گذاشت؛ از این بابت واقعا اعتقاد دارم لطفی بود که خدا به جناب آقای رئیسی داشت و پیروز انتخابات نشد! ولی می‌توان این را بطور قاطع گفت که دولت آقای تقریبا تمام همت خود را روی متمرکز کرد و بیش از حد به آن تکیه داشت؛ گویی بجز برجام هیچ گزینه دیگری قابل تصور نیست! بدیهی است چنین نگرشی مانع از تفکر و بالتبع تحرک در مسیرهای درونگرا شد و می‌شود و خواهد شد! دست و پا زدن دولت برای احیای مجدد برجام و عدم پذیرش و باور به روشنی بیانگر این واقعیت است. بنابراین می‌توان گفت تحریم اقتصادی در شرایط فعلی کشور، حتما منجر به وارد آمدن فشار جدی به عموم مردم می‌شود و درصورت عدم اقدام صحیح و عاجل حکومت ( )، نتیجه این فشار می‌تواند منجر به بروز ناآرامی، و حتی شورش بشود. از منظر مخالفان نظام ، درنهایت این مسیر باید برای رسیدن به هدف خود منتج به اقدامات براندازانه و توسل به راهبرد شود که در قسمت‌های 4 تا 6 درخصوص موانع و چالش‌های آن صحبت شد. : برجام_هسته‌ای : برجام_موشکی
بسم‌الله الرحمن الرحیم ؟ (قسمت 10): : تحریم سیاسی از درون: عواقب در بعد سیاسی و از منظر داخلی، تحریم عملا در عدم مشارکت سیاسی و عدم مشارکت در یا مصداق می‌یابد. در این خصوص دو سوال قابل طرح است. سوال اول: اگر تحریم در انتخابات منجر به کاهش چشمگیر مشارکت بشود چه عواقبی درپی دارد؟ سوال دوم: سوابق تاریخی اتخاذ این راهبرد، چقدر موفق یا ناکام بوده است؟ در ادامه، به بررسی پاسخ سوال اول و در قسمت 11 به پاسخ سوال دوم می‌پردازیم. طی چهل سال گذشته، تحریم انتخابات به دفعات توسط جریان‌های سیاسی مختلف برای اعمال فشار روی نظام امتحان شده. به عنوان مثال راهبرد ثابت ‌ها و برای بوده است؛ اما از سوی جریان‌های داخلی، گاهی توصیه و گاهی رد شده است. در هر حال، تحریم مشارکت، دو هدف اصلی را دنبال می‌کند. نخست اینکه تحریم در یک همه‌پرسی بتواند حد نصاب لازم را مخدوش و در نتیجه، همه‌پرسی ملغی و باطل شود (). این گزینه درخصوص انتخابات سراسری موضوعیت ندارد. هدف دیگر از تحریم، کاهش مشارکت سیاسی و درنتیجه واردشدن خدشه به و یک نظام سیاسی است. سوال این است که درصورت توفیق چنین اتفاقی، نتیجه نهایی چه خواهد بود؟ طبیعتا هیچ نظام سیاسی به صرف کاهش مقبولیت عمومی تغییر نخواهد کرد مگر اینکه این مساله بعنوان کاتالیزوری برای راه‌های دیگر تغییر یک نظام سیاسی باشد. طی سال‌های گذشته دیده‌ایم که بروز نارضایتی سیاسی جدی در کشور در بعد داخلی همواره با بروز ناامنی واقدامات تروریستی گروهک‌ها همراه شده است و در بعد خارجی با اعمال تحریم و فشارهای سیاسی و اقتصادی از سوی کشورهای متخاصم. این مساله در رویدادهای بعد از انتخابات 88 به خوبی و بطور کاملا شفاف قابل استناد است. شکل‌گیری و اوج اقدامات تروریستی در حوالی سال 90 نمودی جهانی یافت. از دیگر عواقب آشوب‌های 88 تصویب (CISADA) در بود که شامل ، و فروش بنزین به ایران می‌شد. این اقدامات منجر شد که روند رشد تولید ناخالص ملی کشور که تا سال 88 با شیب مثبت به پیش ‌می‌رفت پس از آن شیب منفی به خود بگیرد. بروز حفره امنیتی، در عمل در راستای راهبرد براندازی است و اعمال فشار سیاسی و اقتصادی از بیرون، نارضایتی عمومی به دنبال دارد که هر یک از این موارد در قسمت‌های قبل تشریح گردید. (ادامه دارد ...)
بسم‌الله الرحمن الرحیم چه باید کرد؟ (قسمت 11): : تحریم سیاسی از درون: سوابق در بعد سیاسی و از منظر داخلی، تحریم عملا در عدم مشارکت سیاسی و عدم مشارکت در یا مصداق می‌یابد. در این خصوص دو سوال قابل طرح است. سوال اول: عواقب چیست؟ سوال دوم: «سوابق» تاریخی اتخاذ این ، چقدر موفق یا ناکام بوده است؟ (قسمت 10 به پاسخ سوال اول اختصاص یافت) طی چهل سال گذشته، تحریم انتخابات به دفعات توسط مختلف برای اعمال فشار روی نظام امتحان شده که ناموفق واقع شده است (تا قبل از دولت آقای ). البته عدم توفیق این راهبرد محدود به شواهد تاریخی 40 ساله ایران نیست. در سال 1396 در صفحه اینستاگرام خود (به نقل از مورخ 19 اردیبهشت 1396) شواهد جالبی از ناکارآمدی این را منتشر کرد که در زیر می‌آورم: ممکن است انتخاب کردن، ما را آن قدر که انتظار داریم به جلو نبرد، اما انتخاب نکردن، بیشتر از آنچه که تصور می‌کنیم ما را به عقب می‌راند. در نوشته قبلی مثال را آوردم که پیشرفته‌تر از ماست و امروز چند کشور دیگر را می‌آورم که مانند ما هستند یا عقب افتاده‌تر از ما: : در سال ۱۹۷۳، نیمی از مردم، رفراندوم جدایی ایرلند شمالی از بریتانیا و پیوستن به ایرلند جنوبی را تحریم کردند، نتیجه چه شد؟ همه مردم ایرلند شمالی تا به امروز در زیر پرچم استعمار بریتانیا باقی مانده اند! نتیجه ! : در سال ۱۹۹۲، عده‌ای نخستین انتخابات پارلمانی را تحریم کردند! معترضین، این انتخابات را «فریب دادن مردم» می‌دانستند. فقط با مشارکت ۲۸ درصد، حزب راست‌گرای دموکراتیک ملی با تصرف ۱۸۹ کرسی از ۲۰۰ کرسی موجود پیروز شد و باز هم نتیجه شکست تحریم کنندگان! : سال ۲۰۰۰. انتخابات پارلمانی توسط مخالفان تحریم شد و همان حزب حاکم پیروز شد! و ابقای یحیا جامع! نتیجه:. شکست تحریم کنندگان! : سال ۲۰۰۵. انتخابات پارلمانی به دلیل سلامت اتنخابات تحریم شد! نتیجه ابقای هوگو چاوز برای شش سال دیگر!... نتیجه شکست تحریم کنندگان! : سال ۲۰۱۷. اردوغان با اختلاف دو میلیون رأی برنده شد. درحالی که هفت میلیون نفر انتخابات را تحریم کرده بودند! نتیجه شکست تحریم کنندگان! - سال ۲۰۱۷؟؟؟ بیبنید نتیجه تحریم چه خواهد شد! (پایان نقل قول) خوب اکنون در سال 2020 نتیجه عدم توفیق دعوت به تحریم در انتخابات سال 2017 بر همگان نمایان است.