eitaa logo
کانال دوست
1.1هزار دنبال‌کننده
29.2هزار عکس
24.8هزار ویدیو
79 فایل
🇮🇷از هر چه می‌رود سخن دوست خوشتر است🇮🇷 موضوعات جالب رو براتون به اشتراک میذاریم... کپی مطالب با رضایت کامل میباشد😊 http://eitaa.com/joinchat/2150105099C9478d3116b گروه دورهمی دوست👆 @dost_an 📮ارتباط با ادمین : @Mim_Sad139
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 روایتی از خصوصیات بسیجی شهید ‌«هادی چاکسری» 🔹 جوان دهه هفتادی که یک نماز صبح قضا نداشت و عاشق امام حسین(ع) بود‌.
🔰 زندگی به سبک شهید مهدی زین الدین 🔸ظرف های شام معمولا دو تا بشقاب و یک لیوان بود و یک قابلمه. وقتی...
شب عروسی 🌷شب عروسی‌مان در آن گیرودار پذیرایی از مهمان‌ها، به من گفت: « *بیا نماز جماعت* ..» گفتم: «نه، الان درست نیست، آخه مردم چی می‌گن!» 😒 گفت: «چی می‌خوان بگن؟» گفتم: «می‌خندن به ما!» گفت: «به این چیزا اصلاً اهمیت نده.» اذان که گفته شد، بلند شد نماز بخواند. دید همه نشسته‌اند و کسی از جا بلند نمی‌شود. از همه مهمان‌ها خواست که آماده شوند برای نماز جماعت.😍❤️ 🌷....همه هاج و واج به هم نگاه می‌کردند. نماز جماعت در مجلس عروسی؟😳 عجیب بود. سابقه نداشت. کم‌کم همه آماده نماز شدند. گفتند: «به شرط این‌که خود داماد امام جماعت بشه.» با اصرار همه، نماز جماعت را به امامت سید مسعود خواندیم؛ 😢🖤 نمازی که هیچ وقت از حافظه‌مان پاک نمی‌شود   🌹خاطره ای به یاد شهید معزز سید مسعود طاهری ❤️
🔰 زندگی به سبک ﺷﻬﯿﺪ عباس ﺻﺎﺣﺐ‌ﺍﻟﺰﻣﺎﻧﯽ 🔹گفت: میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ ساعت ۴ صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون. بیست الی بیست‌و‌پنج دقیقه گذشت، اما نیومد! نگرانش شدم، رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و نمازشب می‌خونه و زار زار گریه می‌کنه! بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصف‌جون کردی، می‌خواستی نمازشب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و می‌خوام داروهام رو بخورم؟! برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من ۱۶ سالمه، چشام مریضه، چون توی این ۱۶ سال امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) رو ندیده؛ دلم مریضه بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم؛ گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم! وما که هنوز اندر خم کوچه دنیا.... 💔😢
با ناراحتی بهش گفتم ، چرا هر دفعه می خواهی بری دستشویی ، لباست را در می آری و با زیر پیراهن میری دستشویی!؟ روح الله خندید و سرش را پایین انداخت و به آرم سپاه روی لباس اشاره کرد و گفت ، آیه قرآن روش نوشته ( واعدوالهم مااستطعتم من قوة ) گفتم ، من پرسیدم گفتند اشکال نداره!! گفت ، میدونم اما من نمی توانم باهاش برم دستشویی ، خجالت می کشم ، اینو گفت و رفت..... مدافع حرم 📕 دلتنگ نباش
| واقعا خودش بود! 🔸روایتی از مواجهه راننده تاکسی فرودگاه با سپهبد قاسم سلیمانی
♦️زندگی به سبک شهید علی صیاد شیرازی «اللهم احفظ قاعدنا الامام الخامنه ای» 🔸 دوستش می گفت: « ما وقتی در نماز قنوت میگیریم از خدا می خواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما عطا کند و یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد از خداوند طلب میکنیم ، اما صیاد در قنوت نمازش هیچ چیزی برای خودش نمی خواست. 👈 بارها می شنیدم که می گفت:«اللهم احفظ قاعدنا الامام الخامنه ای» بلند هم می گفت از ته دل ...». 🇮🇷@Dost_an
یه روز اومد و گفت ، باید خونه مون رو عوض کنیم. میخوام خونه مون رو بدیم به یکی از پرسنل های نیروی هوایی ، با هشت تا بچه توی یه خونه دو اتاقه زندگی میکنن ، این خونه برای ما بزرگه ، میدیم به اونا خودمون میریم اونجا !! بنده خدا وقتی فهمید فرمانده اش میخواد اینکار رو کنه قبول نکرد ، اما با اصرار عباس بالاخره پذیرفت و خونه مون رو باهاشون عوض کردیم... « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
🔸زندگی به سبک شهید حاج حسین پورجعفری ▫️حاج‌آقا از من می‌خواست با بچه‌ها قرآن کار کنم. سوره‌های کوتاه جزء سی را به‌شان یاد می‌دادم و وقتی پدرشان می‌آمد برایش می‌خواندند. در کرمان هم با همسایه‌ها جلسه‌ی قرآن داشتیم که بچه‌ها هم می‌آمدند و سوره‌های کوتاه را می‌خواندند. ▫️همیشه بچه‌ها را به کسب حلال توصیه می‌کرد و معتقد بود همین باعث عاقبت به‌خیری می‌شود. ✍راوی : همسر گرامی شهید 💠@Dost_an
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 به حرمت شما یکبار این مسیر رو با ماشین نرفتم و برگردم‼️ 💠@Dost_an
🔰زندگی به سبک شهید ناصر مسلمی سوراری 🔹در اولین جلسه ای که با هم صحبت کردیم؛ بی مقدمه دو شرط برای ازدواجمان مطرح کرد... 💠@Dost_an
✍ زندگی به سبک شهید محمدهادی ذوالفقاری 🔹️ همیشه دائم الوضو بود. مداحی می کرد. اکثر اوقات ذکر سینه زنی هیئت را می گفت. اخلاص او زبانزد رفقا بود. اگر کسی از او تعریف می کرد، خیلی بدش می آمد. وقتی که شخصی از زحمات او تشکر می کرد، می گفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد، یعنی ما کاری نکرده ایم. همه کاره خداست و همه کارها برای خداست. هادی علاقه ی زیادی به شهید ابراهیم هادی داشت و همیشه جلوی موتورش یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی نصب داشت. و در خصلت ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود. 💠@Dost_an
💢 زندگی به سبک شهید کربلایی یاسین تشت‌زر (شهید حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان) ▫️خیلی دلش می‌خواست برود کربلا ولی پول رفتن نداشت. نزدیک اربعین که می‌رسید، زنجیر هیئتش را بر می‌داشت و از کرمان پیاده می‌رفت جوپار. هرسال با همسایه‌‌مان راهی میشد؛ خاله صدا میزدش. امسال که خاله‌اش نبود، خیلی نگران پیاده‌روی روز اربعین شد. بهش دلداری دادم و گفتم :«نگران نباش پسرم، از هرجا شده پول اسنپ رو جور می‌کنم که خودمون رو به جاده جوپار برسونیم.» یاسین هم در جواب گفته بود: « هر طور شده باید به پیاده‌روی جوپار برسیم.زیارت امام نمی‌تونیم بریم، زیارت امامزاده که می‌تونیم...» ✍راوی: سمیه سلطانی نژاد مادر شهید 💠@Dost_an