eitaa logo
کانال دوست
1.1هزار دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
25.1هزار ویدیو
80 فایل
🇮🇷از هر چه می‌رود سخن دوست خوشتر است🇮🇷 موضوعات جالب رو براتون به اشتراک میذاریم... کپی مطالب با رضایت کامل میباشد😊 http://eitaa.com/joinchat/2150105099C9478d3116b گروه دورهمی دوست👆 @dost_an 📮ارتباط با ادمین : @Mim_Sad139
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️معرّفی 🔹کتاب شرح حال ، از عارفان بزرگ معاصر است. 🔸بیان کرامت‌های این عارف نامی معاصر در دوره‌های مختلف زندگی، تشریح ویژگی‌های اخلاقی و سیر و سلوک ایشان و ذکر روایت هایی از تلاش وی برای زیارت امام زمان(عج)، از جمله نکاتی است که آیت الله ری‌شهری؛ نویسنده کتاب مذکور به آن اشاره کرده است.
‼️وقتی شیخ رجبعلی خدا را امتحان کرد داستان معامله با خدا می گوید:  «در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت،  با خود گفتم: «رجبعلی! می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن. ❌⭕️❌  سپس به خداوند عرضه داشتم: خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، 💠تو هم مرا برای خودت تربیت کن💠 آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن دیده برزخی او می شود؛ به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی برای او کشف می شود. 📚کیمیای محبت، محمدی ری شهری، دار الحدیث، چاپ سوم،
❇️ مهم ترین خواسته ی شیخ رجبعلی خیاط ✅ یکی از دوستان شیخ -رجبعلی خیاط- نقل ‌می‌کند: ▫️ در سال ‌هایی که خدمت ایشان بودم، احساس نکردم که خواسته مهمی جز فرج حضرت ولی عصر -عجل الله تعالی فرجه- داشته باشد. به دوستان هم تذکر ‌می‌داد که حتی الامکان، چیزی جز فرج آقا از خداوند تقاضا نکنید. حالت انتظار تا حدی در جناب شیخ قوت داشت که اگر کسی از فرج ولی عصر -عجل الله تعالی فرجه- صحبت می‌کرد، منقلب ‌می‌شد و ‌می‌گریست. (1) ✅ یکی از شاگردانش می‌گوید: ▫️ او خود همیشه متوجه آن بزرگوار بود، ذکر صلوات را بدون « وعجل فرجهم » نمی‌گفت، جلسات ایشان بدون تجلیل از امام عصر- عجل الله تعالی فرجه- و دعا برای فرج برگزار نمی‌شد، در اواخر عمر که احساس می‌کرد قبل از فرج از دنیا می‌رود به دوستان میگفت: 🔸 «اگر موفق به درک حضور حضرتش شدید، سلام مرا به او برسانید.» (2) ✅ فرزند شیخ رجبعلی نکوگویان در مورد آخرین لحظات عمر پربرکت پدرش می‌گوید:‌ ▫️ «… وضو گرفت و وارد اتاق شد و رو به قبله نشست. ✨ به ناگاه از جا برخاست و با لبی خندان گفت: 🔸آقاجان! خوش آمدید! ▫️ دست داد و دراز کشید و در حالی که خنده بر لب داشت، جان به جان آفرین تسلیم کرد.» ⬅️ آداب انتظار عارفان. حمزه کریم خانی (1). کیمیای محبت، صفحه 57 (2). کیمیای محبت، صفحه 58 🏷 علیه السلام 💠@Dost_an