⚘﷽⚘
میگفت
اگر دو چیز را رعایت بڪنی ، خدا
#شهـادت
را نصیبت می ڪند...
یڪے پر تلاش باش
و
دوم اخلاص...
این دو را درست انجام بدهے خدا
شهـادت را هم نصیبت می ڪند...:)💔
"شهـید حسـن باقرے"
🌹| @dosteshahideman
ما را مگو حكايت شادی كه تا به حشر
مائيم و سينه ای،كه در آن ماجرای توست!
-یادت را زنده نگه می داریم-
#فردا_همه_می_آییم🇮🇷
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ قسمت صد و چهاردهم داستان دنباله دار نسل سوخته: کنکور حدود ساعت 8 شب بود که صدای زنگ، بلند شد .
⚘﷽⚘
#قسمت صد و پانزدهم داستان دنباله دار نسل سوخته: انسان های عجیب
پدر، الهام رو از ما گرفت ... و گرفتن الهام، به شدت مادرم و سعید رو بهم ریخت ...
مادر که حس مادرانه اش و ورود الهام به خونه زنی که بویی از انسانیت نبرده بود ... و می خواستن همه جوره ... تمام حقوقش ضایع کنن ...
و سعید از اینکه پدر دست رد به سینه اش زده بود ... کسی که تمام این سال ها تشویقش می کرد و بهش پر و بال می داد ... خیلی راحت توی صورتش نگاه کرد و گفت ...
با این اخلاقی که تو داری ... تف سر بالا ببرم توی خونه زنم؟ ... مریم هم نمی خواد که ...
سعید خورد شد ... عصبی، پرخاشگر و زودرنج شده بود ... با کوچک ترین اشاره و حرفی بهم می ریخت ...
جواب کنکور اومد ... بی سر و صدا دفترچه انتخاب رشته و برگه کدها رو برداشتم ... رفتم نشستم یه گوشه ...
با دایی قرار گذاشته بودیم، بریم مشهد ... خونه مادربزرگ ... دست نخورده مونده بود ... برای فامیل که از شهرهای مختلف میومدن مشهد ... هر چند صدای اعتراض دو تن از عروس ها بلند شد ... که این خونه ارثیه است ... و متعلق به همه ... اما با موافقت همون همه و حمایت دایی محمد... در نهایت، قرار شد بریم مشهد ...
چه مدت گذشت؟ نمی دونم ... اصلا حواسم به ساعت نبود... داشتم به تنهایی برای آینده ای تصمیم می گرفتم ... که تا چند ماه قبل، حتی فکر زیر و رو شدنش رو هم نمی کردم...
مدادم رو برداشتم ... و شروع کردم به پر کردن برگه انتخاب رشته ... گزینه های من به صد نمی رسید ... 6 انتخاب ... همه شون هم مشهد ... نمی تونستم ازشون دور بشم ... یک نفر باید مسئولیت خانواده رو قبول می کرد ...
وسایل رو جمع کردیم ... روح از چهره مادرم رفته بود ... و چقدر جای خالی الهام حس می شد ...
با پخش شدن خبر زندگی ما ... تازه از نیش و کنایه ها و زخم زبان ها ... فهمیدم چقدر انسان های عجیبی دور ما رو پر کرده بودن ... افرادی که تا قبل برای بودن با ما سر و دست می شکستن ... حالا از دیدن این وضع، سرمست از لذت بودن ... و با همه وجود، سعی در تحقیر ما داشتن ...
هر چقدر بیشتر نیش و کنایه می زدن ... بیشتر در نظرم حقیر و بیچاره می اومدن ... انسان های بدبختی که درون شون به حدی خالی بود ... که بر ای حس لذت از زندگی شون ... از پیش کشیدن مشکلات بقیه لذت می بردن ...
🌷| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ #قسمت صد و پانزدهم داستان دنباله دار نسل سوخته: انسان های عجیب پدر، الهام رو از ما گرفت ... و
⚘﷽⚘
قسمت صد و شانزدهم داستان دنباله دار نسل سوخته: بزرگی خالق
کسی جلودار حرف ها و حدیث ها نبود ... نقل محفل ها شده بود غیبت ما ... هر چند حرف های نیش دارشون ... جگر همه مون رو آتش می زد ... اما من به دیده حسن بهش نگاه می کردم ... غیبت کننده ها ... گناه شور نامه اعمال من بودن ... و اونهایی که تهمت رو هم قاطیش می کردن ... و اونهایی که آتش بیاری این محفل ها بودن ...
ته دلم می خندیدم و می گفتم ...
بشورید ... 18 سال عمرم رو ... با تمام گناه ها ... اشتباه ها ... نقص ها ... کم و کاستی ها ... بشورید ... هر حقی رو که ناخواسته ضایع کردم ... هر اشتباهی رو که نفهمیده مرتکب شدم ... هر چیزی که ... حالا به لطف شما ... همه اش داره پاک میشه ...
اما اون شب ...زیر فشار عصبی خوابم نمی برد ... همه چیز مثل فیلم از جلوی چشم هام رد می شد که یهو به خودم اومدم ...
مهران ... به جای اینکه از فضل و رحمت خدا طلب بخشش کنی ... از گناه شوری اونها به وجد اومدی؟ ...
گریه ام گرفت ... هر چند این گناه شوری ... وعده خدا به غیبت کننده بود ... اما من از خدا خجالت کشیدم ...
این همه ما در حق لطف و کرمش ناسپاسی می کنیم ... این همه ما ...
اون نماز شب ... پر از شرم و خجالت بود ... از خودم خجالت کشیده بودم ...
- خدایا ... من رو ببخش که دل سوخته ام رو نتونستم کنترل کنم ... اونها عذاب من رو می شستن ... و دل سوخته ام خودش را با این التیام می داد ...
خدایا ... به حرمت و بزرگی خودت ... به رحمت و بخشندگی خودت ... امشب، همه رو حلال کردم و به خودت بخشیدم ... تمام غیبت ها ... زخم زبون ها ... و هر کسی رو که تا امروز در حقم نامردی و ظلم کرده ... همه رو به حرمت خودت بخشیدم ...
تو خدایی هستی که رحمتت بر خشم و غضبت پیشی گرفته ... من رو به حرمت رحمت و بخشش خودت ببخش ...
و دلم رو صاف کردم ...
برای شبیه خدا شدن ... برای آینه صفات خدا شدن ... چه تمرینی بهتر از این ... هر بار که زخم زبانی ... وجودم رو تا عمقش آتش می زد ... از شر اون آتش و وسوسه شیطان... به خدا پناه می بردم ... و می گفتم ...
- خدایا ... بنده و مخلوقت رو ... به بزرگی خالقش بخشیدم...
🌷| @dosteshahideman
♥️
﴿ما جوانان بنےفاطمہ اربابیمـ
بےحیا عمہ ما مالڪ اشتر دارد👊
ایل ما ایل عجم هاستـ ڪہ یڪ ڪودڪ ما
جگرے با جگر شیر برابر دارد✌️﴾
#دهه_فجر
#فجر_سلیمانی
#انتقام_سخت
#راهپیمایی
#ارسالی_کاربر
#اصفهان
🌹| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
🇮🇷چهل و یڪمین سالروز پیروزے شکوهمند انقلاباسلامے گرامےبـاد💐
♥️امروز در میاݩ جمعیٺ خیلے جای تـو خالے بود حـاج قـاسـم🥀
🌿 #پروفایل
🌟 #فجر_سلیمانے✌️🏻
🕊 #حاج_قاسم_سلیمانی
🌷| @dosteshahideman
بخش چهارم تک | حسین جان آقا شهید عطشان آقا - سید رضا نریمانی.mp3
زمان:
حجم:
26.21M
🎵 #صوت_شهدایی
✨سرباز پادگان حرم
✨سیدالشهدای مدافعان حرم
✨پیش زینبی به جان حرم
✨سیدالشهدای مدافعان حرم
👈تقدیم به
#سردار_شهید_سلیمانی🌷
🎤 #سیدرضا #نریمانی
🌹| @dosteshahideman
9.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷بِسم ِ ربــِّـ الشـُّهـداءِ والصِّدیقیــن 🌷
✍یڪ دقیقه زیارت مجازی ڪانال ڪمیل بمناسبت سالروز شهادت شهدای عملیات والفجرمقدماتی و شهید ابراهیم هادی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🥀ذره ذره کنار هم قرار گرفتند و فرشی ساختند به وسعت عرش، شاید برای چشمانمان تکراری باشند اما خاک اینجا با دیگر خاک ها متفاوت است. خاک اینجا زنده است، نفس میکشد،با ادمی صحبت میکند.
معطر به عطر غسیل الملائکه است،میزبان و شاهد قدم های پاک دلاورانی بوده که پنج روز بدون غذا و با لب تشنه درس ایثار و فداکاری را در سر فصل اصلی دفتر تاریخ ثبت کردند.. خاک اینجا کسی را در اغوش گرفته که پا روی اشفته بازار هستی گذاشت و دلبسته خدا شد؛ عاقلانه فکر کرد و عاشقانه عمل پهلوانی که در ژرفای ظلمات در بلندای تپه بدون هیچ بیم و هراسی جلوی دشمن صدای ملکوتی اذان را سرود و توسلش به حضرت زهرا(س) او را از قطع نخاعی نجات داد..
این خاک اغشته به ذره ذره سلول های بدن کسی است که تمام عزتش گمنام بودنشه، کسی نه ترسید،نه تو دام هوس افتاد،کسی که ۲۲ بهمن ۱۳۶۱ به قلب اسمان بی وقفه معبر زد.
آری؛ اینجا کانال کمیل است.
کانالی که در اتاقک خاک گرفته مغزش رشادت ها و فداکاری های ابراهیم را ثبت کرده است.. ابراهیمی که پیکرش را به ذرات این خاک سپرد تا نبض وجود این خاک تا ابد بتپد..
❤️سالگرد شهادتت مبارک قهرمان❤️