eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
941 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ 🎥 کلیپ : کشیدن نقاشی شهید حجت الله رحیمی😍 👌 🎤مداح:شهیدحجت الله رحیمی 🌹| @dosteshahideman
@Maddahionlin1_209324771.mp3
زمان: حجم: 2.16M
🌸 (ع) ♨️روایتی شنیدنی از (ع) بسیار شنیدنی👌 🎙حجت الاسلام 🌹| @dosteshahideman
@Maddahionlinمداحی آنلاین - شور بگیرید آی عاشقا علی‌اصغر اومد - نریمانی.mp3
زمان: حجم: 2.89M
🌸 (ع) 💐شور بگیرید آی عاشقا علی‌اصغر اومد 💐انگاری با اومدنش خود حیدر اومد 🎤 👏 👌بسیار زیبا 🌹| @dosteshahideman
علیرضا روزگار (پدر)4_5976595649792051124.mp3
زمان: حجم: 8.42M
❤️ تقدیم به همه اونهایی که پدرشون پیش خداست خصوصا عزیز شهدا 🌷 😔 🌷| @dosteshahideman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_468051916576786139.mp3
زمان: حجم: 16.67M
️💠 شب های جمعه دعای کمیل یادمون نره‼️ ✅ توصیه مون اینه که حتما گوش کنید مخصوصا جای خلوت و با هندزفـ🎧ــری 🌷️ التماس دعای فرج 🌷️
⚘﷽⚘ #کمیل_را_باید_فهمید 👌اویل دهه ی 70، وقتی تازه به محل آمده بودیم، پنجشنبه شب ها یک دستگاه اتوبوس می آمد جلوی مسجد، نماز گزارا ها را بعد از نماز مغرب و عشا می برد مسجد جامع برای دعای کمیل. راه دوری بود؛ از این سر شهر تا آن سر شهر . من بیشتر وقت ها بعد از نماز به دلیل اشتغالات درسی به خانه بر میگشتم و کمتر توفیق شرکت پیدا می کرد، اما محمودرضا هر هفته می رفت . یادم هست بار اولی که رفت و بعد از دعا به خانه برگشت ، حسابی اشک ریخته بود . گفتم :(خوب بود؟) گفت :(حیف است آدم این دعا را بخواند، بدون اینکه بداند دارد چه میگوید.) توقع این جواب را نداشتم. سنی نداشت آن موقع. این حرفش از همان شب توی گوشم مانده. هر وقت نوای دعای کمیل را میشنوم، همیشه به یاد محمودرضا و این جمله اش می افتم .😭 #دعای_کمیل_به_یاد_محمود_رضا راوی: احمد رضا بیضائی 🌷| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ قسمت صد و پنجاه و ششم داستان دنباله دار نسل سوخته: سنجش یا چالش ... آقای علیمرادی خودش رو جلو
⚘﷽⚘ صد و پنجاه و هفتم داستان دنباله دار نسل سوخته: چند مرده حلاجی حدود ساعت 8 شب، بررسی افراد مصاحبه شده تمام شد... دو روز دیگه هم به همین منوال بود ... اصلا فکر نمی کردم بین اون افراد، جایی برای من باشه ... علی الخصوص که آقای افخم اونطور با من برخورد کرده بود ... هر چند علی رغم رفتارش با من، دقت نظر و علمش به شدت من رو تحت تاثیر قرار داد ... شیوه سوال کردن هاش و برخورد آرام و دقیق با مصاحبه شونده ها ... از جمع خداحافظی کردم، برگردم ... که آقای افخم، من رو کشید کنار ... - امیدوارم از من ناراحت نشده باشی ... قضاوت در مورد آدم ها اصلا کار ساده ای نیست ... و با سنی که داری ... نمی دونستم به خاطر توانایی اینجا بودی یا ... بقیه حرفش رو خورد ... - به هر حال می بخشی اگر خیلی تند برخورد کردم ... باید می فهمیدم چند مرده حلاجی ... خندیدم ... - حالا قبول شدم یا رد؟ ... با خنده زد روی شونه ام ... - فردا ببینمت ان شاء الله ... از افخم دور شدم ... در حالی که خدا رو شکر می کردم ... خدا رو شکر می کردم که توی اون شرایط، در موردش قضاوت نکرده بودم ... آدم محترمی که وقتی پای حق و ناحق وسط می اومد ... دوست و رفیق و احدی رو نمی شناخت ... محکم می ایستاد ... روز آخر ... اون دو نفر دیگه رفتن ... من مونده بودم و آقای علیمرادی ... توی مجتمع خودشون بهم پیشنهاد کار داد ... پیشنهادش خیلی عالی بود ... - هر چند هنوز مدرک نگرفتی ولی باهات لیسانس رو حساب می کنیم ... حیفه نیرویی مثل تو روی زمین بی کار بمونه ... یه نگاه به چهره افخم کردم ... آرام بود اما مشخص بود چیزهایی توی سرش می گذره ... که حتما باید بفهمم ... نگاهم برگشت روی علیمرادی ... با احترام و لبخند گفتم ... - همین الان جواب بدم یا فرصت فکر کردن هم دارم؟ ... به افخم نگاهی کرد و خندید ... - اگه در جا و بدون فکر قبول می کردی که تشخیص من جای شک داشت ... از اونجا که خارج می شدیم ... آقای افخم اومد سمتم ... - برسونمت مهران ... - نه متشکرم ... مزاحم شما نمیشم ... هوا که خوبه ... پا هم تا جوانه باید ازش استفاده کرد ... خندید ... - سوار شو کارت دارم ... حدسم درست بود ... اون لحظات، به چیزی فکر می کرد که حسم می گفت ... - حتما باید ازش خبر دار بشی ... سوار شدم ... چند دقیقه بعد، موضوع پیشنهاد آقای علیمرادی رو کشید وسط ... - نظرت در مورد پیشنهاد مرتضی چیه؟ ... قبول می کنی؟... - هنوز نظری ندارم ... باید روش فکر کنم و جوانب رو بسنجم... نظر شما چیه؟ ... باید قبول کنم؟ ... یا نه؟ ... 🌷| @dosteshahideman