eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
939 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ 💌 هر جای این کره خاکی که هستید دعوتید به پویش: 🔸 #استغاثه_به_امام_زمان_ارواحنا_فداه 🌷هر شب به
⚘﷽⚘ 💌 هر جای این کره خاکی که هستید دعوتید به پویش: 🔸 🌷هر شب به نیابت از یک شهید. 🔸شب سی وچهارم 🌹 🌹 📖 قرائت دعای الهی عظم البلاء •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
🍃🌸🍃🌺 💫هنـــوز سرد مـا با نگـاه چشمانـ😍 شما گرم می شود . . . 💫وقتی عقل، ❤️ شود عشق، میشود👌 آنگاه⇜ میشوی...... 🌙 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ 📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: سه شنبه - ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ میلادی: Tuesday - 12 May 2020 قمری: الثلاثاء، 18 رمضان 1441 🌹 امروز متعلق است به: 🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام 🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (100 مرتبه) - یا الله یا رحمان (1000 مرتبه) - یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹اولین شب قدر •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ است و هـواے دلِ مـ‌ن مثـ‌لِ است🌸 پلکی بـ‌زن و صبـ‌ح بـ‌خیرِ باش... ❤️ •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_11002599.mp3
4.17M
💿 ⇧⇧ ◀️ جزء هجدهم قرآن کریم ✨التماس‌ دعا✨ •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ 📝 قالَ أبو عَبْدِاللّهِ عليه السلام : " السُّرّاقُ ثَلاثَةٌ مانِعُ الزَّكاةِ وَمُسْتَحِلُّ مُهُورِ النِّساء وَكذلِكَ مَنِ اسْتَدانَ وَلَمْ يَنْوِ قَضائَهُ ". 📖 امام صادق عليه السلام فرمود : " دزدان سه نفرند : 1⃣ منع كننده زكات 2⃣ و آن كس كه عدم پرداخت مهر زنان را حلال شمارد 3⃣ و هر كس كه پولى قرض كند و نخواهد آن پول را به صاحبش برگرداند ". 🔹أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🔹 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ دعای روز هجدهم ماه رمضان •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ ❗️ روزۍ به آیت الله بهجت(ره) گفتند: ڪتابۍ در زمینه ۍ اخلاق معرفۍ ڪنید! ایشان فرمودند: لازم نیست یڪ ڪتاب باشد، یڪ ڪلمه کافیست ڪه بدانے: مۍبیند...!! •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘ 📹 عاشقی در جبهه 🎙 به روایت حاج حسین یکتا •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
نوشت باسلام خدمت همراهان ودوستان شهیدمون ازامروز به مناسبت در آستانه آغاز شبهای قدر مروری مجددمیکنیم بروصیت نامه اقا محمود رضا تابلکه تلنگری باشه برامون تا کلام وتوصیه شهدا یادمون نره به امید ظهور اقاصاحب الزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸 ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 📖🕋📖🕋📖 🕋📖🕋📖 💠همراهان گرامی کانال ،ختم دسته جمعی زیارت امین الله و صلوات خاصه امام علی علیه السلام به مناسبت شهادت امام علی( ع) و شبهای قدر در کانال برگزار میشود ❇️فرصت تا 29 / 2 / 1399 ❇️به نیابت از قطب عالم امکان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به امام علی( علیه السلام ) 📣لطفا تعداد زیارات امین الله و صلوات خاصه امام علی علیه السلام را که میخوانید به صورت جداگانه ،به آیدی زیر بفرمایید تا در حرم امام رضا علیه السلام ثبت گردد تشکر و عاقبت بخیری از حضور پر رنگتون 🌹 ⬅️آیدی جهت پیام دادن برای شرکت در ختم دسته جمعی 👇👇 🆔 @ZZ3362 ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🍃 ‍ ‍ 🔵 متن زیارت امین الله🔵 ⬇️⬇️⬇️ 🥀اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يااَمينَ اللهِ في اَرْضِهِ وَحُجَّتَهُ عَلي عِبادِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ، 🥀اَشْهَدُ اَنَّكَ جاهَدْتَ فِي اللهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَعَمِلْتَ بِكِتابِهِ، وَ اتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِيِّهِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، حَتّي دَعاكَ اللهُ اِلي جِوارِهِ، 🥀فَقَبَضَكَ اِلَيْهِ بِاخْتِيارِهِ، وَاَ لْزَمَ اَعْدائَكَ الْحُجَّةَ مَعَ مالَكَ مِنَ الْحُجَجِ الْبالِغَةِ عَلي جَميعِ خَلْقِهِ، 🥀اَللَّـهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسی مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ راضِيَةً بِقَضآئِكَ، مُولَعَةً بِذِكْرِكَ وَدُعآئِكَ، مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اَوْلِيآئِكَ، مَحْبُوبَةً في اَرْضِكَ وَسَمآئِكَ، 🥀صابِرَةً عَلي نُزُولِ بَلائِكَ، شاكِرَةً لِفَواضِلِ نَعْمآئِكَ، ذاكِرَةً لِسَوابِـغِ آلآئِكَ، مُشْتاقَةً اِلي فَرْحَةِ لِقآئِكَ، مُتَزَوِّدَةً التَّقْوي لِيَوْمِ جَزآئِكَ، 🥀مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ اَوْلِيآئِكَ، مُفارِقَةً لاَِخْلاقِ اَعْدائِكَ، مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْيا بِحَمْدِكَ وَثَنآئِكَ، 💠پس پهلوي روي مبارك خود را برقبر گذاشت وگفت: 🥀اَللَّـهُمَّ اِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتينَ اِلَيْكَ والِهَةٌ، وَسُبُلَ الرّاغِبينَ اِلَيْكَ شارِعَةٌ، وَاَعْلامَ الْقاصِدينَ اِلَيْكَ واضِحَةٌ، 🥀وَاَفْئِدَةَ الْعارِفينَ مِنْكَ فازِعَةٌ، وَاَصْواتَ الدّاعينَ اِلَيْكَ صاعِدَةٌ، وَاَبْوابَ الاِْجابَةِ لَهُمْ مُفَتَّحَةٌ، وَدَعْوَةَ مَنْ ناجاكَ مُسْتَجابَةٌ، 🥀وَتَوْبَةَ مَنْ اَنابَ اِلَيْكَ مَقْبُولَةٌ، وَعَبْرَةَ مَنْ بَكي مِنْ خَوْفِكَ مَرْحُومَةٌ، وَالاِْغاثَةَ لِمَنِ اسْتَغاثَ بِكَ مَوْجُودَةٌ، 🥀وَالاِْعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِكَ مَبْذُولَةٌ، وَعِداتِكَ لِعِبادِكَ مُنْجَزَةٌ، وَزَلَلَ مَنِ اسْتَقالَكَ مُقالَةٌ، وَاَعْمالَ الْعامِلينَ لَدَيْكَ مَحْفُوظَةٌ، 🥀وَاَرْزاقَكَ اِلَي الْخَلائِقِ مِنْ لَدُنْكَ نازِلَةٌ، وَعَوآئِدَ الْمَزيدِ اِلَيْهِمْ واصِلَةٌ، وَذُنـُوبَ الْمُسْتَغْفِرينَ مَغْفُورَةٌ، 🥀وَحَوآئِجَ خَلْقِكَ عِنْدَكَ مَقْضِيَّةٌ، وَجَوآئِزَ السّآئِلينَ عِنْدَكَ مُوَفَّرَةٌ، وَ عَوآئِدَ الْمَزيدِ مُتَواتِرَةٌ، وَمَوآئِدَ الْمُسْتَطْعِمينَ مُعَدَّةٌ، 🥀وَمَناهِلَ الظِّمآءِ مُتْرَعَةٌ، اَللَّـهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعآئي، وَاقْبَلْ ثَنآئي، وَاجْمَعْ بَيْني وَبَيْنَ اَوْلِيآئي، 🥀بِحَقِّ مُحَمَّد وَعَلِيّ وَفاطِمَةَ، وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، اِنَّكَ وَلِيُّ نَعْمآئي، وَمُنْتَهي مُنايَ، وَغايَةُ رَجائي في مُنْقَلَبي وَمَثْوايَ. 💠و در كامل الزِّيارة بعد از اين زيارت اين فقرات نيز مسطور است 🥀اَنْتَ اِلهي وَسَيِّدي وَمَوْلايَ، اِغْفِرْ لاَِوْلِيآئِنا، وَكُفَّ عَنّا اَعْدآئَنا، وَاشْغَلْهُمْ عَنْ اَذانا، وَاَظْهِرْ كَلِمَةَ الْحَقِّ وَاجْعَلْهَا الْعُلْيا 🥀وَاَدْحِضْ كَلِمَةَ الْباطِلِ وَاجْعَلْهَا السُّفْلي، اِنَّكَ عَلي كُلِّشَيءْ قَديرٌ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🔷متن صلوات خاصه امام علی عليه السّلام🔷⬇️⬇️⬇️ 🌻اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَخِي نَبِيِّكَ وَ وَلِيِّهِ وَ صَفِيِّهِ [وَ وَصِيِّهِ‏] وَ وَزِيرِهِ وَمُسْتَوْدَعِ عِلْمِهِ وَ مَوْضِعِ سِرِّهِ وَ بَابِ حِكْمَتِهِ وَ النَّاطِقِ بِحُجَّتِهِ وَ الدَّاعِي إِلَى شَرِيعَتِهِ وَخَلِيفَتِهِ فِي أُمَّتِهِ وَ مُفَرِّجِ الْكُرَبِ [الْكَرْبِ‏] عَنْ وَجْهِهِ 🌻 قَاصِمِ الْكَفَرَةِ وَ مُرْغِمِ الْفَجَرَةِ الَّذِي جَعَلْتَهُ مِنْ نَبِيِّكَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى 🌻 اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصْرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ الْعَنْ مَنْ نَصَبَ لَهُ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ صَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْصِيَاءِ أَنْبِيَائِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ .
دوست شــ❤ـهـید من
#ادمین نوشت باسلام خدمت همراهان ودوستان شهیدمون ازامروز به مناسبت در آستانه آغاز شبهای قدر مروری مجد
💠بسم الله الرحمن الرحیم 🌷…باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان بدنیا آمده‌ایم و شیعه هم بدنیا آمده‌ایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی‌ها، غربت‌ها و دوری‌هاست و جز با فدا شدن محقق نمی‌شود حقیقتاً. 🌷نمی‌خواهم حرف‌های آرمان‌گرایانه بزنم و یا غیر واقعی صحبت بکنم؛ نه! حقیقتاً در مسیر تحقق وعده بزرگ الهی قرار گرفته‌ایم؛ هم من، هم تو. بحمدالله؛ خدا را باید بخاطر این شرایط و این توفیق بزرگ شاکر باشیم. 💠الان که این نامه را برایت می‌نویسم، شب قدر است و شب شهادت حیدر کرار (علیه السلام) و در فضای ملکوتی بین‌الحرمین صبر و مصیبت و تحمل مشکلات و سختی‌ها، بین‌الحرمین دو مظلومه، دو شهیده، یکی خانم زینب کبری (روحی فداها) و دیگری بنت‌الحسین، خانم رقیه (سلام الله علیها) هستم و به یادتم. 🌷نمی‌دانی بارگاه ملکوتی 3 ساله امام حسین الان هم چقدر غریب است؛ در محل یهودی‌ها، در مجاورت کاخ ملعون معاویه و در محاصره وهابی‌های وحشی و آدمکش. 🌷چه بگویم ...... ادامه دارد •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ کسی می‌تواند از سیم‌خاردارهایِ دشمن عبور کند ڪه در سیم خاردارهایِ نفس خود گیر نکرده باشد.. .. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با سلام لطفا پست زیر خوانده شود 👇👇👇 با تشکر 🙏🙏🙏
⚘﷽⚘ ‏: ✳ *فرق امام خمینی و* *امام خامنه ای این است که* *امام خمینی...* ✅بهشتی داشت ✅رجایی داشت ✅مطهری داشت ✅مفتح داشت ✅با هنر داشت ✅چمران داشت و .... و امّا : امام خامنه ای 👇 هاشمی،خاتمی،روحانی،موسوی و ...داشت و هنوز هم دارد! 💠یعنی خودش باید ✅به جای رجایی ازمستضعفین دفاع کند. ✅به جای مطهری مبانی را بیان کند. ✅به جای مفتح با دانشگاهیان وحوزه هم کلام شود. ✅به جای بهشتی از گفتمان انقلاب اسلامی دفاع کند. ✅ به جای باهنر و چمران در تنگناها وارد میدان مبارزه شود. *این است دلیل "این عمار؟" او در فتنه ۸۸!!* و چه زیبا گفت شهید مرتضی آوینی که "خون دادن برای امام خمینی زیباست اما خون دل خوردن برای امام خامنه ای ازآن هم زیباتر است." و چه زیبا تر گفت شهید سردار حاج قاسم سلیمانی که خامنه ای عزیز مظلوم است او را تنها نگذارید!‏: 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 💐🌸🌹🌺🌷 🔺 شاید اینکه کسی مقام معظم رهبری را قبول ندارد، بخشی از آن مربوط به ما باشد، ما در شناساندن این جایگاه و شخصی که در این جایگاه قرار دارد، کم کاری کردیم... لطفا" تا به انتها و با دقت خوانده شود☺ آقا سیدعلی حسینی خامنه ای کیست ... که تو نیویورک و کالیفرنیا چهارصدهزار نفر مقلد دارد؟ 👈کدام مرجع تقلیدی، دومین تندخوان کشورش بوده است؟ 👈کدام رهبری در دنیا هشت سال سردار جبهه‌های جنگ بوده است؟ 👈کدام فرمانده جنگی هشت سال رئیس جمهوری بوده است؟ 👈کدام رهبری دشمنش مهاجرانی می‌گوید تو زندگینا‌مه‌اش نه یک برگ سیاه بلکه یک برگ خاکستری هم وجود ندارد؟ 👈کدام سیاستمداری در دنیا کدام مرد سیاسی بچه‌هایش این قدر سالم و پاک هستند؟ چه طور تربیتشان کرده است؟ 👈همان که هفته‌ای دو بار خارج فقه و اصول می‌گوید؟ 👈همان که آیت‌الله جوادی گفته است: "وقتی میهمانش بودم، اجازه نداد پسرش با ما ناهار بخورد که از بیت المال است." 👈همان که استاد ما می‌گفت خانه‌اش موکت است فقط یک فرش دارد از جهیزیه خانمش 👈کدام مدیری با این حجم کاری، اخبار 20:30 پخش کرد مثل همیشه سر وقت به قرارش آمد رٵس ساعت 8 صبح نه دقیقه‌ای دیر و نه دقیقه‌ای زود 👈همان که به خاطر نگهداری پدر، درس و قم را رها کرد 👈همان که دستش هنوز هم به خاطر آسیب درد دارد و در چهره‌اش درد مشخص است 👈کدام مرجع شیعه می‌توانست این همه عالم سنی را مدیریت کند؟ 👈این مرد 81 ساله کیست؟ که امیر کویت گفته است: "از نصایحتان، منطقه بهره می‌برند و ما …" 👈پسر امیر امارات گفته است: "بابایم می گوید عالم اسلام، یک مرد دارد آن‌هم سیدعلی." 👈کوفی عنان رئیس سابق سازمان ملل گفته است: "دیدم در اوج معنویت، در اوج سیاست بود باید رئیس سازمان ملل، او بود." 👈پوتین: "آنچه دیدم، منطبق بود بر داستانهایی که از مسیح در انجیل خوانده ام." 🤔حالا این سیّاس کیست؟ 👈کسی است که وقتی آیت الله بهجت کامل‌ترین نفس عالم در بیمارستان بستری بود و به همان درد مرحوم شد پسرش گفته است: "دیدم در ساعات آخر عمرش پدرم ختم صلوات گرفته گفتم چرا؟ گفت آقای خامنه‌ای کردستان هستند!" آخرین عمل بهجت صلوات برای سلامتی اوست 👈او کیست که پسر آقای پهلوانی گفته است: "وقتی ایشان قم آمدند، آقا سیدعبدالله جعفری به من زنگ زدند پیرمرد نود و اندی ساله‌ای که قبلهء عرفا بعد آقای بهجت بود و کسالت داشت، که مرا برای دیدار آقای خامنه‌ای ببر" و پسر آقای پهلوانی می‌گفت: "آن ابرمرد توحید خم شد دست سید علی را بوسید." 💐«یـــا صـــاحـــب الـــزمـــان»💐 👈اگر نایبت این‌چنین مدیریت می‌کند ده کشور منطقه را و دلها‌ را، تو چه می‌کنی؟😍 👈بیا باور کن دشمنانمان هم مانده‌اند و از دشمنی این مرد پشیمان شده‌اند! 👈او بی‌نظیر است 👈افتخار می‌کنیم به نفسش به قدمش به نورش 👈چشم اسلام و ایران روشن است از نور او. لبیک یا خامنه ای عشق یعنی یک خمینی سادگی عشق یعنی با علی دلداگی عشق یعنی لا فتی الا علی عشق یعنی رهبرم سید علی آن قدر فروارد کنید تا همه دشمنان قسم خورده اش هم بخوانند برای سلامتی شان اجماعا" صلوات (اللهم صل علی محمد و آل محمد اگه سید علی رو دوست داری یه بار بخون و بعد منتشر کنید . @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ #از_گناه_تا_توبه ۲۲ ✅چرا نباید از دینداری خودمون لذت ببریم؟ ما از ایمان گفتیم چرا از ایمانمون ل
⚘﷽⚘ ۲۳ ✅ چرا بی دین ها حسرت زندگی دیندارها رو نخورن؟ یک آیه زیبا براتون بیارم تا بدونین در واقع این بی دین ها هستن که باید حسرت زندگی دیندارها رو بخورن نه‌اینکه متاسفانه تو جامعه ی ما بعضی دارن با سبک زندگی غربی به خودشون‌می بالن 😒 آدم های سبک عقل بفهمین خود غربی ها دارن حسرت زندگی شماهارو میخورن 😒 حداقل من و شما که مسلمونیم قبول داریم قرآن یک دونه ‌آیه ش هم نه تحریف شده نه دروغه صداقت محضه✅ خداوند در قرآن می فرماید: سوره بقره آیه ۱۰۹ 🌸ود کثیر من اهل الکتاب لو یردونکم من بعد ایمانکم کفارا حسدا من عند انفسهم 🌱بسیاری از اهل کتاب، از روی -که در وجود آنها ریشه دوانده- آرزو می‌کردند شما را بعد از اسلام و ایمان، به حال کفر باز گردانند 💢به زرق و برق زندگیاشون نگاه نکن می میرن تا مثه مومنین آرامش روحی روانی داشته باشن چرا حسرت زندگی اونا رو‌ بخوریم 😕 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ ✍چقدر زیبا گفت شاعر: ﺧـﺪﺍ ﮔﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺯ ﺭﻭی ڪﺎﺭ آﺩﻣﻬﺎ! ﭼﻪ ﺷﺎﺩﻳﻬﺎ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮﻫﻢ ﭼﻪ ﺑﺎﺯﻳﻬﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﺳﻮﺍ یڪی ﺧﻨﺪﺩ ﺯ آﺑﺎﺩۍ یڪی ﮔﺮﻳﺪ ﺯ ﺑﺮﺑﺎﺩۍ یڪی ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ڪﻨﺪ ﺷﺎﺩۍ یڪی ﺍﺯ ﺩﻝ ڪﻨﺪ ﻏﻮﻏﺎ ﭼﻪ ﻛﺎﺫﺏ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺻﺎﺩﻕ ﭼﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ڪﺎﺫﺏ ﭼﻪ ﻋﺎﺑﺪ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺳﻖ ﭼﻪ ﻓﺎﺳﻖ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻋﺎﺑﺪ ﭼﻪ ﺯشتی ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﻧﮕﻴﻦ ﭼﻪ تلخی ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﭼﻪ ﺑﺎﻻﻫﺎ ﺭﻭﺩ پايين ﻋﺠﺐ ﺻﺒﺮۍ خدﺍ ﺩﺍﺭﺩڪﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ! •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ قسمت صد و یک حال غریبی درون وجودم رو پر کرده بود ... و میان تک تک سلول هام موج می زد ... مثل پ
⚘﷽⚘ قسمت صد و دو هنوز گرمای نگاهش رو حس می کردم ... چشم هاش رو از روی من برنداشته بود ... ـ برای پیدا کردن کسی اومدم ... ـ این همه راه رو از یه کشور دیگه؟ ... ـ خیلی برام مهمه حتما پیداش کنم ... لبخند گرم و ملیحی، چهره اش رو به حرکت آورد ... ـ مطمئنی اینجا پیداش می کنی؟ ... نگاهم توی صحن و بین آدم هایی که در رفت و آمد بودن چرخید ... تعدادشون کم نبود ... و معلوم نبود چند نفر داخل هستن ... ـ چه شکلی هست؟ ... ازش تصویری داری؟ ... دوباره چهره اش بین قاب چشم هام نقش بست ... نمی دونستم چی باید جواب این سوال رو بدم ... اگر جواب می دادم، داستانِ حرف های من با دنیل و مرتضی، دوباره از اول شروع می شد ... ـ نه ندارم ... آدم مشهوریه ... اومدم دنبال آخرین امام تون بگردم ... شنیدم توی این شهر یه مسجد داره ... درد خاصی بین اون چشم های گرم پیچید و سکوت دوباره بین ما حاکم شد ... ـ یعنی ... این همه راه رو برای پیدا کردن یک تخیل و افسانه اومدی؟ ... برق از سرم پرید ... اونقدر قوی که جرقه هاش رو بین سلول هام حس کردم ... ـ تو به اون مرد اعتقاد نداری؟ ... پس اینجا توی این حرم چه کار می کنی؟ ... دوباره لبخند زد ... اما این بار، جدی تر از همیشه ... ـ یعنی نمیشه باور نداشته باشم و بیام اینجا؟ ... نگاهم بی اختیار توی صحن چرخید ... اونجا جای تفریح و بازی نبود که کسی برای گذران وقت اومده باشه ... ـ نه ... نمیشه ... ـ پس واقعا باور داری چنین مردی وجود داره که برای دیدنش این همه راه رو اومدی؟ ... هنوز مبهوت بودم ... نگاهم، باورم رو فریاد می زد ... ـ پس چطور به خدایی که خالق اون مرد هست ایمان نداری؟ ... لبخندش گرم تر از لحظات قبل با وجود من گره خورد ... ـ اون مرد، بیش از هزار سال عمر داره ... جوان بودنش اعجاز خداست ... مخفی بودنش اعجاز خداست ... در حالی که در خفاست بر امور جهان نظارت داره ... و این هم اعجاز خداست ... اون مرد پسر فاطمه زهرا و از نسل رسول خداست ... جانشین رسول خداست ... و اصلا، علت وجودش اقامه دین خداست ... چطور می تونی به وجود این مرد ایمان داشته باشی ... و این باور به حدی قوی باشه که حاضر بشی برای پیدا کردنش دل به دریا بزنی ... و این مسیر رو بیای ... اما به وجود خدایی که منشأ وجود اون هست ایمان نداشته باشی؟ ... نور رو باور داری ... اما خورشید رو نمی بینی؟ ... نفسم بین سینه حبس شده بود ... راست می گفت ... چطور ممکن بود به وجود اون مرد ایمان داشته باشم ... اما قلبم وجود خدای اون رو انکار کنه؟ ... چطور متوجه نشده بودم؟ ... ـ اگه من در جای قضاوت باشم ... میگم ایمان تو به خدای اون مرد و وجود اونها ... قوی تر و بیشتر از اکثر افرادی هست که در این لحظه، توی این صحن و حرم ایستادن ... طوفان جدیدی درونم شروع شد ... سنگینی این جملات در وجودم غوغا می کرد ... نمی تونستم چشم های متحیرم رو ازش بردارم ... یا حتی به راحتی پلک بزنم ... توی راستای نگاهم ... بین اون جمعیت ... از دور مرتضی رو دیدم که از درب ورودی خارج شد ... کفش هاش رو گذاشت روی زمین تا بپوشه ... از روی خط نگاهم، مرتضی رو پیدا کرد ... ـ به نظر، یکی از همراهان شماست که منتظرش بودید ... من دیگه میرم تا به برنامه هاتون برسید ... از کنار من بلند شد ... ناخودآگاه از جا پریدم و نیم خیز، بین زمین و آسمون دستش رو گرفتم ... ـ نه ... رهات نمی کنم ... •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ قسمت صد و دو هنوز گرمای نگاهش رو حس می کردم ... چشم هاش رو از روی من برنداشته بود ... ـ برای
⚘﷽⚘ قسمت صد و سه نگاهش برگشت روی من ... دستش رو محکم تر با هر دو دستم گرفتم ...  ـ اگه می خوای بری داخل برای زیارت، برو ... اما قسم بخور برمی گردی ... من همین جا می مونم تا برگردی ...  دوباره دیدن لبخندش، وجود طوفان زده ام رو کمی آرام کرد ...  ـ قطعا دوستان تون برنامه دیگه ای دارن ...  محکم تر دستش رو گرفتم و ایستادم ...  ـ واسم مهم نیست ... می خوام با تو حرف بزنم ... نه با اون ... نه با هیچ کس دیگه ...  مرتضی داشت توی اون صحن و شلوغی دنبال من می گشت ... برای چند لحظه نگاهم برگشت روش ... اون همه حرف و کلام شیوای اون نتونسته بود قلب من رو به حرکت بیاره ... که جملات ساده این جوان، در وجودم طوفان به پا کرده بود ...  نمی دونستم چقدر می تونستم به جواب سوال هام برسم اما می دونستم حاضر نبودم حتی برای لحظه ای این فرصت رو از دست بدم ... فرصتی رو که شاید نه تقدیر و اتفاق ... که خدای این جوان رقم زده بود ...  آرام دست دیگه اش رو گذاشت روی شونه ام ...  ـ امشب، شب میلاده ... بعد زیارت حضرت، قصد دارم برم جکمران ...  ـ پس منم میام ... اینجا صبر می کنم، از زیارت که برگشتی باهات همراه میشم ...  چهره اش پشت اون لبخند محجوبانه پنهان شد ... و آرام دستش رو گذاشت روی دست هام ... دست هایی که دست دیگه اش رو رها نمی کردن ...  ـ فکر می کنید همراه تون، این مسئولیت رو قبول کنن که در یه کشور غریب، شما رو به یه فرد ناشناس بسپارن؟ ...   بی اختیار بغض، مسیر گلوم رو بست ... حس کردم هر لحظه است که چشم هام گر بگیره ... نمی دونم چرا؟ اما نمی تونستم ازش جدا بشم ...  ـ نمی خوای همراهت باشم؟ ... ـ اینطور نیست ... ـ تو من رو قبول کن ... قول میدم سربارت نباشم ...  برای لحظاتی سرش رو با همون لبخند، پایین انداخت ... هنوز مرتضی ما رو بین اون جمع پیدا نکرده بود ... هر لحظه که می گذشت، ترس عجیبی وجودم رو پر می کرد ... نکنه مرتضی ما رو ببینه و جلو بیاد و مانع بشه ... نکنه این جوان، من رو قبول نکنه ... نکنه که ...  نگاه پر از ترسم بین چهره اون و مرتضی می چرخید ...  ـ ساعت 2 ... ورودی جنوبی مسجد ... اونجا بایست ... من پیدات می کنم ...  گل از گلم شکفت ... مثل اینکه روح تازه ای درونم دمیده باشن ...  بدون اینکه لحظه ای فکر کنم قبول کردم ... می ترسیدم یه ثانیه تردید کنم و همه چیز بهم بخوره ...  به گرمی دستم رو فشرد و از من جدا شد ... و من تا لحظه ای که از تصویر چشمانم محو نشده بود هنوز بهش نگاه می کردم ... همین که بین جمعیت از نظرم مخفی شد، رفتم سمت مرتضی ... اون هم تا چشمش به من افتاد، حرکت کرد ...  ـ خسته که نشدی؟ ... با انرژی بی سابقه ای بهش لبخند زدم ...  ـ نه، اصلا ... تا اینجا که شب فوق العاده ای بود ...  با تعجب بهم نگاه می کرد ... توی کشور بی هم زبان، توی صحن مسلمان ها نشسته بودم ... چطور می تونست ساعت های بیکاری برام فوق العاده باشه؟ ...  با همون لبخند و انرژی ادامه دادم ... ـ اینجا با یه نفر دوست شدم ... یه مسلمان که خیلی سلیس به زبان ما حرف می زد ... با هم ساعت 2، ورودی جنوبی مسجد جمکران قرار گذاشتیم ...  چهره مرتضی خیلی جدی شده بود ... حق داشت ... شاید بچه نبودم اما برای اون مسئولیت محسوب می شدم ... اگر اتفاقی توی کشورش برای من می افتاد، نه فقط اون، خیلی های دیگه هم باید جواب گوی دولت من می شدن ...  معلوم بود چیزهای زیادی از میان افکارش در حال عبوره ... اما اون آدمی نبود که سخنی رو نسنجیده و بی فکر به زبان بیاره ... داشت همه چیز رو بالا و پایین می کرد ...  ـ فکر نمی کنم شام رو که بخوریم ... بتونیم تا ساعت 2 خودمون رو به ورودی جنوبی برسونیم ... جمعیتی که امشب اونجا هستن و دارن به سمتش میرن خیلی زیادن ... چطور می خوای بین چند میلیون آدم پیداش کنی؟ ... گذشته از این، سمت جنوبی ... 2 تا ورودی داره ... جلوی کدوم یکی قرار گذاشتید؟ ...  ناخودآگاه یه قدم رفتم عقب ... چند میلیون آدم؟ ... 2 تا ورودی؟ ... اون نگفت کدوم یکی ... یعنی می خواست من رو از سر خودش باز کنه؟ ... پی نوشت : پیشنهاد میشه برای درک بهتر مفاهیم این چند قسمت، موعلفه ها را روی کاغذ بنویسید، چون کاراگاه استعداد ریاضی داره اون فرد به زبان ریاضی با ایشون صحبت میکنه. •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•