#خاطره
اردوی راهیان کربلا منطقه شلمچه
آقا محسن محمدی پناه مداحی میکرد و بچه ها شور گرفته بودند.
بیرون جمع، اون عقب ها امیر تنها نشسته بود!
رفتم جلوش ازش عکس گرفتم،
امیر گفت: صبر کن، دوباره بگیر!
دستش رو کرد تو جیبش و تسبیح رو بیرون آورد .
ژست شهید علی اصغر شایق رو گرفت و گفت :
حالا بگیر!!!
.
.
.
ما سینه زدیم بی صدا باریدند
از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند..
#شهید_امیرمحسن_حسننژاد
@dosteshahideman