🍁🌿🍁🌿🍁🌿🍁🌿🍁🌿🍁🌿🍁
#قلبى_كه_ميزبان_گلوله_شد....!
🌷سربازى داشتيم به نـام خليـلزاده. اهـل مـاكو و يكـى از سربازان شجاع قرارگاه تيپ سه بود و به صـورت داوطلـب به منطقه ى "پل چهار دهنه" آمده بود. يك روز در سِمَت فرمانده گردان براى سركشى به محـل نگهبانى و پدافندى او رفتم، او بـا ديـدن مـن بـا هيجـان خيلى زياد گفت: "جناب سروان اينجا نايستيد، تـا چنـد دقيقه ى ديگر عراقيها اينجا را گلوله باران خواهند كـرد."
🌷....من با بيتفاوتى پرسيدم: "خليلزاده، از كجا مى دونى؟" گفت: "ما مدتهاست كه در اينجا هسـتيم و مى دانيم كه رأس ساعت هشت، عراق آنجا را گلوله باران مى كند." اصرار زيادى كرد تا من از آنجا بروم. هنوز ساعت هشـت نشده بود كه، آن منطقه را ترك كـردم.
🌷از او خـداحافظي كردم و تقريباً ٥٠ متر فاصله گرفته بودم كه صداى گلولـه آمد. برگشتم و در اولـين نگـاه متوجـه شـدم كـه سـرباز خليلزاده به زمين افتاده است. بدون توجه به گلوله باران عراقيها خود را به بالاى سـر او رساندم، گلوله به قلبش خورده بود؛ امـا هنـوز زنـده بـود، خيلي سريع او را تا محل توقف خودرو رساندم و با سرعت به طرف بهداري تيپ ـ كه در شهرك خلخالى مستقر بـود ـ حركت كردم....
🌷وقتى به بهدارى تيپ رسيدم خليلزاده به جمع شهدا پيوسته بود....
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🍁 @dosteshahideman
💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷