#درس_شهادت
نزدیك عملیات بود.
می دانستم دختردار شده. یك روز دیدم سر پاكت نامه از جیبش زده بیرون...
-گفتم: «این چیه؟»
-گفت:«عكس دخترمه»
-گفتم: «بده ببینمش» گفت «خودم هنوز ندیدمش!!»
- گفتم: «چرا؟»
-گفت: «الآن موقع عملیاته. می ترسم مهر پدر و فرزندی كار دستم بده. باشه بعد...»
سـردار شهید #مهدی_زین_الدین
🕊| @dosteshahideman
بهخاطر نمازهای اول وقتم، اینجا هم فرماندهام!
جادههای کردستان آنقدر ناامن بود که وقتی میخواستی از شهری به شهر دیگر بروی، مخصوصاً توی تاریکی، باید گاز ماشین را میگرفتی، پشت سرت را هم نگاه نمیکردی؛ اما زین الدین که همراهت بود، موقع اذان، باید میایستادی کنار جاده تا نمازش را بخواند. اصلاً راه نداشت. بعد از شهادتش، یکی از بچهها خوابش را دیده بود؛ توی مکه داشته زیارت میکرده. یک عده هم همراهش بودهاند. گفته بود «تو اینجا چی کار میکنی؟» جواب داده بوده «بهخاطر نمازهای اول وقتم، اینجا هم فرماندهام.»
شهید#مهدی_زین_الدین
@dosteshahideman
🔸شهید #مهدی_زین_الدین:
🔹هر کس در شب جمعه #شهدا را یاد کند.
شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می کنند.
#شهدا را یاد کنید با ذکر یک صلوات.
#شب_جمعه
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•