#نوشـــــــ💔ـــــتهــ
🌷🌷بسم الرب شهدا وصدیقین🌷🌷
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام❤️
سلام ارباب خوبم..من رامیشناسی سالیان سال است که کبوتر هوای حرم توام...🕊🕊🍃🍃سالهاست که جیره خوار سفره پربرکت توام... 😔😔😔
میدانی از همان دوران کودکی که با گریه دست پدرم را میگرفتم واورا مجبور میساختم برایم زنجیر بخرد تا همچون مردان برای تو عزاداری کنم ووقتی پدرم برای رفتن هییت اماده شد من هم دوان دوان همراه اومی رفتم ...سالیان سال گذشت ومن بزرگترشدم ....اربابم حال شور وشوق دیگر درسرم هست .....من شوق پرواز✈️دارم شوق شهادت🌹🌹 .به من نخندید🙂 همگان خندیدند تااین حرف را زدم اما مگر آرزویش گناه است...ازدل پرحسرتم چه بگویم برایت😔
راستش رامیدانی میگویند تو با چادرت با حفظ حجابت مدافع حرم باش جمله ی برادر شهیدم محسن حججی راخوب به گوشم آویزان کرده ام خواهرم سرم رفت تا روسریت نرود😔😔
این روزها همه از کربلا میگویند راستی کربلای تو چگونه است…خودت میدونی که فقط کربلایت را دررو یا دیدم همه میگویند باید بروی قطعه ای از بهشت است😇😇❤️❤️❤️😍😍😍اماهنوز که هنوزاست دعوت نامه مرا امضا نکرده ای میگویند بین الحرمینت جایی است میان دوبهشت😢😢اصلا خودت یکبار بخوابم بیا وبرایم بگو شاید دل بی قرارم آرام گیرد😔😔
من از رسیدن روز اربعین هراس دارم میگویی چرا؟؟؟چون هرکسی را که میبینی بار سفربسته وراهی حرم یارست😢😢😢ومن همچنان پر بسته در قفس مانده ام ....اقای من دیگر بس است دعوت نامه ام راامضا کن میخواهم از نجف تا کربلا با پای برهنه دل شکسته به سمت تو بیایم من فقط شنیده ام از موکب ها از ستون ها از مهمان نوازی همسایه هایت ...یادت هست یکشب میان رویاهایم در کوچه ای گم شدم که نوشته بود به طرف مهران یادت هست بازیک شب دیگر بامادرم یک جای قشنگ نشسته بودیم از اطرافیان پرسیدم اینجا کجاست وآنها گفتند بین الحرمین ....اخرمیدانی ان شب با دل خون به خواب رفتم😢😢😢
سرورم مولایم مرا در حسرت کربلایت نگذار دعوت نامه ام را با دستان پر برکت خودت امضا کن💌من عمریست درقفس حبسم در قفس را باز کن ومرا پرواز آموز ...محب تووکوی توام اربابم رهایم نکن😔
🍃🌹| @dosteshahideman
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
🌷| #جیبش باید پر پول می بود اما نبود
نه اینکه #ولخرج باشه نه😌
ته ته تفریحش این بود که با #پسر خاله هاش جمع بشند و #برن دریا تنی به آب بزنند🏊
پاسدار بود و #حقوق کارمندی سپاه رو می گرفت #مجرد هم بود👨
#با ما زندگی می کرد و خرجی برای خورد و #خوراک روی دوشش نبود .👌
با این حال #بازم جیباش پرپول نبود😊
پس اندازی هم نداشت. در #حد خرج و مخارج عادی خودش، #همین که بتونه کرایه بده جایی بره و بیاد، از حقوقش برمی داشت #توی جیبش میذاشت .👌
#بقیه پول هاشو قرض می داد به دوستان و #اقوامی که زن و بچه داشتن و #پای مخارجشون #لنگ می زد
#حتی اگه به روش نمی آوردند خودش به بهانه ای سر #صحبت رو باز می کرد و #مبلغی رو بهشون قرض می داد💰
#می_گفت : اینها بیشتر از من به این پول نیاز دارن. زندگی من #فعلا میگذره، شکر خدا😌🌹
قرض هم #که می داد می گفت : دستتون باشه هروقت #لازم داشتم خودم میام #سراغ شما. برای پس دادنش عجله #نکنید✋
همیشه #بهش می گفتم مادر #پول هایی که قرض می دی رو بنویس گوشه ی #دفتری جایی از یادت نره✍
آروم می خندید و میگفت : نیازی نیست☺️ اگه پس آوردند که چه #بهتر. اگه هم که نه #نوش جونشون راضی ام😌👌
#یکی دو تا که نبودند بعد از #شهادتش پشت سر هم غریب و آشنا می اومدند و می گفتند #فلان قدر بهش بدهکاریم ... ‼️
#شهید_مدافع_حرم_عبدالصالح_زارع
#راوی_مادر_شهید
🌟🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁
@dosteshahideman