دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ قسمت چهل و پنجم داستان دنباله دار سرزمین زیبای من: عطر خمینی . پتو رو کشیدم روی سرم و چشم ها
⚘﷽⚘
قسمت چهل و ششم داستان دنباله دار سرزمین زیبای من: فرزندان اسلام
.
جملات و شعارهایی رو که می شنیدم باور نمی کردم ... اونها دروغگو نبودن ... غرق در حیرت، چشم از روی هادی چرخوندم و به رهبر ایران نگاه کردم ... چرا اونها می خوان جانشون رو به خاطر تو فدا کنن؟ ... هیچ کدوم شون که ایرانی نیستن ... تو با اونها چه کار کردی که اینطور به خاطرت اشک می ریزن؟ ... .
.
چنان غرق در شوک و حیرت بودم که همه چیز رو فراموش کردم ... حتی اینکه با هادی به شدت مشکل داشتم ... تمام مدت سخنرانی، حرف ها رو خیلی آروم کنار گوشم ترجمه می کرد و من دقیق گوش می کردم ... مجذوب تک تک اون کلمات شده بودم ... اون مرد، نه تنها رهبر اندیشه ها و تفکر بود بلکه روح تک تک اونها رو رهبری می کرد ... سفید و سیاه ... از شرقی ترین کشورحاضر تا طلبه های امریکایی و کانادایی ...
.
.
محو جملات بودم که ناگهان بغض گلوی هادی رو گرفت ... نه تنها هادی ... بغض همه شکست ... اشک و ناله فضای سالن رو پر کرد ... همه شون به شدت گریه می کردن ... چرخیدم سمت هادی ... چشم هاش رو با دستش گرفته بود و اشک می ریخت ... چند لحظه فقط نگاهش کردم ... از شدت تعجب و کنجکاوی، داشت جانم از بدنم خارج می شد... فضا، فضای دیگه ای بود ... چقدر گذشت؟ نمی دونم ... .
.
هنوز چشم هاش خیس از اشک بود ... مثل سربندش سرخ شده بود ... صورت خیس و گر گرفته اش رو جلو آورد ...
.
.
- طلاب و فضلای غیرایرانی بدانند که آنها در ایران اسلامی غریبه نیستند ... شما حتی مهمان هم نیستند ... بلکه صاحب خانه هستید ... شما فرزندان عزیز من هستید ... .
.
دوباره بغض راه گلوش رو سد کرد ... بقیه هنوز به خودشون نیومده بودن ... سرم رو چرخوندم سمت جایگاه ... فقط به رهبر ایران نگاه می کردم ... من توی کشور خودم از نظر دولت، یه آشغالم که حق زندگی ندارم ... و تو کشورت رو با ما تقسیم می کنی؟... اصلا چرا باید کشور تو برای اینها مهم باشه که اینطور به خاطرش اشک بریزن؟ ... .
.
من هرگز برای کشورم گریه نکرده بودم ... من هرگز برای هیچ سیاستمداری اشک نریخته بودم... و هرگز چنین صحنه هایی رو ندیده بودم ... من سیاستمدارهایی رو دیده بودم که قدرت تحریک و ایجاد هیجان در جمع رو داشتن ... اما من پایه تحصیلیم فلسفه و علوم سیاسی بود و به خوبی می دونستم ... این حالت، جو زدگی یا هیجان نبود ...
.
.
فقط بهش نگاه می کردم ... یا تو فراتر از چیزی هستی که فکر می کردم ... یا چیزی داری که فراتر از داشته های هر سیاستمداریه ... چیزی که من باید پیداش کنم ... اونم هر چه سریع تر ... .
🍁| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
دِلتنگِ حَرَم🌱
•|روے قبرم بنویسید
•|بہ یڪ خط درشت{💓}
•|دوری از شارع بین الحرمین
•| او را ڪشت😭
دورےازحرم ماراڪشت💔
@dosteshahideman💚
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ ⭐️ #دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید😢 🌟 #شبـان آهسته می گریم که شاید کم شود در
⚘﷽⚘
#خواهرانه
بی تو هر #شب
چہ گــران میگـــذرد ...
گــاهی بہ خیال و ...
بسیار بہ دلتنگـــی ...!!!
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#شب_بخیر_علمدار 🌙
🌙 | @dosteshahideman
📖 تقویم شیعه
⚘﷽⚘
☀️ امروز:
شمسی: یکشنبه - ۱۲ آبان ۱۳۹۸
میلادی: Sunday - 03 November 2019
قمری: الأحد، 5 ربيع أول 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
💠 اذکار روز:
- یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام (100 مرتبه)
- ایاک نعبد و ایاک نستعین (1000 مرتبه)
- یا فتاح (489 مرتبه) برای فتح و نصرت
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹🔹وفات حضرت سكینه (علیها السلام)
#روزتون_منور_به_یاد_شهید_محمود_رضا_بیضایی
☀️ | @dosteshahideman
⚘﷽⚘
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
🌱ای حضرت #حاضری که ناپیدایی
🌸 #غایب شده از زشتی و نازیبایی
🌱شرمنده😔 که جای آمدن، میگوییم
🌸 #آقا تو چه وقت پیش ما می آیی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌷
🌹| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ 🌸صبحهایی هست : سپید ؛ شیرین ... دلچسب ؛ عطرآگین ... مثل صبح امروز ، کہ با شما بخیر شد ... #صب
⚘﷽⚘
☀️باز #صبح شد
چشمانت مرا
به آشیانه بیکرانت💫 دگرگون ساخت
☀️از این پس #چشمان_تو را😍 ستایش خواهم کرد…
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
#سلام_صبحت_بخیر_علمدار
❤️ | @dosteshahideman
⚘﷽⚘
خوش به حال شهدا
بنده شیطان نشدند
در تجلی گه اخلاص
خدا را دیدند
خوش به حال شهدا
وای به حال من و تو
ما کجا و شهدا؟!
بین که کجا را دیدند
ما پی تذکره ی
کرب و بلا می گردیم
شهدا شاهِ ذبیحاً
به قفا را دیدند....
شهید #محمودرضا_بیضایی
🍁| @dosteshahideman