#تجربه_من ۱۳۰
#سقط_جنین
15 سال پیش از روی جهالت سقط جنین انجام دادم، سپس به بیماری افسردگی دچار شدم. دکتر گفته بود نباید بچه دار بشم...
سه سال پیش ناخواسته باردار شدم، اکثر دکترای متخصص اعصاب نظر به سقط داشتن اما انجام ندادم. الان بچه ام سه ساله است. خودم هم یک ساله هیچ داروی اعصابی مصرف نمیکنم.
تجربه سقط جنین خیلی تلخ خودم رو حاضرم به عنوان تجربه ارائه بدم:
من و جنین از دست رفته ام قربانی شعار «فرزند_کمتر_زندگی_بهتر» شدیم. دو ماه نشده بود که رفتم به والله قسم بچه دور شکم از تیغ فرار میکرد. چیزی که در درون من کشته شد نه تنها جنین، که خود من بودم.
بعد از این مصیبت نه تنها نتونستم به اون دوتا بچه برسم، فقط به مردن فکر میکردم. افسردگی شدید تا دوقطبی و.... شش سال طول کشید تا بتونم توفیق توبه پیدا کنم. بعد از توبه تازه فهمیدم گناه کبیره انجام دادم با مراجعه به یکی از علما دیه رو پرداخت کردم، کمی آرامش پیدا کردم. ولی فکر نمیکنم حتی وقتی بخوام بمیرم هم، جون دادنم به سختی اون تجربه باشه. الان که به لطف خدا این بچه سه ساله رو دارم، طعم زندگی رو میفهمم.
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
✅ «دوتا کافی نیست» را در شبکه های اجتماعی مختلف دنبال کنید.
👈 «دوتا کافی نیست» کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب، در زمینه #فرزندآوری، #خانواده و #جمعیت
🌺 همراه ما باشید:
👇 👇 👇
🔹سروش:
Sapp.ir/dotakafinist1
🔹ایتا:
eitaa.com/dotakafinist1
🔹بله:
ble.im/dotakafinist1
🔹اینستاگرام:
http://instagram.com/dotakafinist1
🔹تلگرام:
http://t.me/dotakafinist1
✅ روایت #شهاب_اسفندیاری، رئیس دانشگاه صداوسیما درباره خانواده ای جوان از #نسل_خمینی ...
« یک دختر حزباللّهی از لبنان و یک پسر انقلابی از پاکستان آمده بودند ایران با شوق و ذوق که در دانشکده سینما، تئاتر تحصیل کنند برای ترویج اسلام و انقلاب!! آنجا برخی بچّهها دستشان انداخته بودند که: 'بیخیال بابا!' ... 'توش خودمون رو کشته بیرونش اینا رو'... 'آواز دُهل شنیدن از دور...
مریم که در دانشگاه آمریکایی بیروت ژورنالیسم تلویزیونی خوانده و مسلط به زبان انگلیسی بود بعدها برایم تعریف کرد که یک شوک فرهنگی اولیه برای او این بود که با زحمت از 'خارج' آمده بود به ایران اسلامی و انقلابی برای تحصیل و دیده بود که همکلاسیهای ایرانیاش میخواهند بروند خارج... !!
محتشم هم که مهندسی هوا فضا در دانشگاه شریف قبول شده و به عشق کار فرهنگی و رسانهای به سینما تغییر رشته داده بود، با همین بحران مواجه بود! بعد از مدتی که دپرس شده بودند، یک نگاهی به همدیگر میکنند و میبینند در وضعیت مشابهی هستند در غربت... لذا تصمیم میگیرند با هم ازدواج کنند.
بعد ازدواج هم مشکل دوری خانوادهها و تفاوت فرهنگها و مشکلات مالی یک طرف، به دنیا آمدن بچه اول آنها هم یک طرف! برای برخی استادان هم طبعا دانشجوی عرب و پاکستانی در صدر فهرست محبوبها نبود! لذا با اینکه هر دو جوانان نخبه و باهوشی بودند، دچار مشکلاتی در تحصیل شده بودند...
من تازه از فرنگ برگشته و در دانشکده مشغول شده بودم که با این دو پرنده عاشق جهانشهری آشنا شدم. محتشم در کلاس جامعهشناسی دانشجوی من بود و مریم برای پایان نامه ارشد سراغ من آمد. گفتم موضوع چیست؟ گفت سینمای هند! گفتم یک لبنانی در ایران چرا باید درباره سینمای هند تحقیق کند؟!
گفت اتفاقا دوست داشتم درباره سینمای ایران تحقیق کنم ولی گفتند تو خارجی هستی در مسائل داخلی ایران نباید دخالت کنی!!
پایاننامهاش را با من گرفت و اولین تحقیق دانشگاهی درباره جشنواره عمار در ایران را انجام داد. پروژه عملی او هم فیلم مستند جالبی با عنوان 'سینمای آلترناتیو' بود.
در این فیلم از هوشنگ گلمکانی و رخشان بنیاعتماد و شهرام مکری حرف زدهاند تا وحید جلیلی و دکتر مجید شاهحسینی و مجتبی امینی! احتمالا هیچکس جز یک لبنانی نمیتوانست این آدمها را در یک فیلم جمع کند! البته یک لبنانی با کمک استاد راهنمایش!
خانه مستند، فیلم را از آنها خرید و این کار شد سنگبنا برای تجربیات بعدی آنها در برنامه سازی و مستندسازی...
محتشم هم پایان نامه کارشناسیاش را با من گذراند و فارغالتحصیل شد. فرزند دوم آنها هم چندی بعد به دنیا آمد. در شهر قم خانهای اجاره کرده بودند و مشغول کار شدند.
مدتی بود که درگیر پروژه 'فرزند امام' درباره شهید عارف حسینی بودند. شخصیتی مهم اما فراموش شده در تاریخ جنبشهای معاصر شیعه. چند ماه قبل راف کات اولیه را آورد دیدم و نکاتی گفتم برای اصلاح. ضمنا فهمیدم در فرآیند تولید این فیلم، #فرزند_سوم آنها هم به دنیا آمده! ماشاءاللّه! »
🎥 فیلمشان در جشنواره عمار جایزه گرفت. و چه خوب که برای دریافت فانوس زرین هر پنج نفر آنها به روی صحنه رفتند. تصویری ماندگار از یک خانواده جهان شهری،از نسل خمینی!
#جشنواره_عمار
#مستند_فرزندامام
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۱۳۱
#فرزندآوری
من در حال حاضر به خاطر شرایط کاری و تحصیلی همسرم در یک کشور اروپایی زندگی میکنم. وقتی به اینجا اومدم، ماه هشتم بارداری بودم و یه پسر 1ساله و 1ماهه هم داشتم.
مدام نگران زایمانم بودم. که توی یه کشور غریب و تنها و دور از خانواده و اینکه حتی زبانمم انقدر خوب نیست که اصطلاحات پزشکی رو بفهمم و ... و با یه بچه کوچیک و ....
زمان زایمان حتما باید همسرم کنارم میبود تا برام ترجمه کنه (توی شرایط زایمان، آدم زبان مادریش رو هم فراموش میکنه) و حواسش باشه پرستار و ... مرد وارد اتاق نشه و...
و نگران پسر کوچیکم بود که کجا بذارمش؟ مخصوصا که با آدم های غریبه هم غریبی میکنه...
بدتر اینکه چند روز مونده به زایمان پسرم مریض شد و از صبح تا شب گریه های شدید میکرد و جز بغل پدرش آروم نمیشد. و من نگران که با این اوضاع اگر وقت زایمان برسه، چکار کنم؟
تنها کاری که از دستم برمیومد، توکل بود. و اینکه همه چیز رو به خدا سپردم. گفتم خدایی که من رو توی این شرایط قرار داده، حتما خودش هم یه راهی پیش پام میذاره...
تا اینکه یه روز صبح درحالیکه پسرم تازه کمی حالش بهتر شده بود. احساس درد کردم. ولی محل ندادم و خوابیدم. 2 ساعت بعد که دیدم هنوز درد دارم، بیدارشدم و پسرم رو سپردیم به همسایمون که ایرانی بود و رفتیم بیمارستان... (این همسایه رو یک هفته قبل از زایمان خدا برام رسوند. یک پسر 3ساله هم داشت. البته اصلا فکر نمیکردم پسرم اونجا بمونه و همش منتظر بودم زنگ بزنن که خودشو از گریه کشت ... )
10 دقیقه بعد از رسیدن به بیمارستان من زایمان کردم. در حالیکه خودمم باورم نمیشد. ۳ ساعت بعد خونه بودم. و در این مدت هم پسرم بازی کرده بود و اصلا بی قراری نکرده بود.
با حال عمومی خیلی خوب. حتی به نسبت زایمان اولم حالم عالی بود.
راحت راه میرفتم و... انگار نه انگار زایمان کردم.
الآن دخترم 10 روزشه و من صبح تا عصر خونه تنهام.... با اینکه فکر میکردم وحشتناک باشه ولی سخته و قابل تحمل.
جالب تر اینکه همسر من 2 ماه بود که دنبال خرید ماشین دست دوم بود ولی مورد مناسبی پیدا نمیکرد و 3 روز قبل زایمانم ماشین خرید و اگر ماشین نبود تا زنگ بزنیم آمبولانس، من تو راه زایمان کرده بودم. (اینجا تاکسی و آژانس و... زیاد پیدا نمیشه)
در کنار همه این اتفاقاتی که گفتم و لطف خدا رو به وضوح می دیدم، خیلی اتفاقات ریزتری هم بود که نگفتم و در تک تک اونها لطف خدا واضح بود.
گاهی توی شرائطی هستیم که احساس میکنیم از هیچکس، هیچ کاری برنمیاد و در حالت استیصال مطلق هستیم. و فقط یه معجزه میتونه همه چیز رو درست کنه... برای خدا اون معجزه خیلی راحته... فقط کافیه ازش بخوایم و بهش اعتماد کنیم.
من به عینه معجزه خدا رو دیدم.
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۱۳۲
#فرزندآوری
من به لطف خدا صاحب چهار فرزند هستم. دو تا بچه اولم دوقلو هستن و ۶/۵ ساله ، بعدی ۳ ساله و ته طغاریمونم ۳ ماهه...
بچه اول فوق العاده سخته، تازه اگه دوقلو هم باشه، کولیک هم داشته باشن، داستان زردی و واکسنا و سرماخوردگی ها و آبله مرغون و... رو هم دیگه نمیگم... فقط بگم که بعضی روزا کار به جایی میرسه، که دیگه نزدیکه مادرِ بچه ها، سرشو بکوبه به دیوار...🤕 ...
تقریبا تا دو سه سال یکم نمک زندگی زیاده بعد آروم آروم عادی میشه. وقتی عادی شد یکم که فکر میکنی متوجه میشی بچه یا بهتر بگم بچه ها درِ چه برکاتی رو به خونت باز کردن، از زیاد شدن روزی و خیر و برکات مادی بگیر تا درست شدن خیلی اخلاقای زشتت که صلاح نیست اینجا بیشتر توضیح بدم🙊... شما بخونین رشد معنوی😊 و همین رشد معنوی زمینه میشه برای اندیشیدن به نی نی جدید🤔....
اما این بار همه چیز فرق میکنه، برا بچه اول فکر میکردی همه کارهی این عالمی؛ بارداری، زایمان، شیردهی و... فکر میکردی همه اینا کار خودته... تازه سرِ خدا منتم میذاشتی... ولی سر بچه دوم، یه ذره ساخته شدی، یکم سر عقل اومدی، خصوصا اگه فاصلش با بچه قبلیتم کم باشه و احساس کنی هنوز آمادگی نداری، یه ذره هم بترسی، دیگه امیدت از هر مخلوقی کَنده میشه و تکیه گاهت فقط میشه خود خدا، دیگه اینجاست که خدا برات خدایی میکنه، هر چی بیشتر توکل میکنی، کارتو راحتتر و شیرینتر میکنه، همچین میشه که هنوز دومی به دنیا نیومده برا سومی نقشه میکشی... ینی همه کارَت خود خدا میشه... بنده نوازی میکنه خدا برا بندَش، اصلا نمیدونم از کجاش براتون بگم...
من سر دوقلوهام برا همه چیز خیلی اذیت شدم، از دل درد تا شیردهی تا غذاخور شدنشون تا پوشک گرفت حتی ... اما بچه بعدیم همه چیزش روون بود ینی رو غلطک بود مثلا هر بار دستشوییش میریخت یا رو زمین آشپزخونه بود که فرش نداره شیلنگ هم داره، یا تو راهرو که آبکشیش راحته یا حتی رو صندلی پلاستیکیش که با همون صندلیه میذاشتمش تو حموم😁
خلاصه دستم اومد خیلی چیزا.... این بود که بچه سومم که دو ساله شد، چارمی رو باردار شدم. خیالم جمع بود که یکی دیگه همه کاره است من فقط وسیله ام، اونم چی وسیله برای یه نقاشی به این قشنگی 😍
الحمد لله چهارمی از ب بسم الله خیر و برکت بود ؛ حاملگی خوب و شیرین، زایمان راحت و بی استرس، بچه ناز و خوردنی و گوگولی، از همش مهمتر صبر و آرامشی که خدا از اولین روزای این حاملگی بهم داده رو با هیچی حاضر نیستم عوض کنم. یه جورایی سعه صدرم زیاد شده، چیزایی که قبلا برام خیلی مهم بود و براشون غصه میخوردم الان برام لوس و بچه گانه شده... و اینا برکت این فسقلی جدیدمونه الحمدلله...
به نظرم فرزند آوری با توکل خدا میشه مصداق این آیه قشنگ و دلنواز:
« من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شی قدرا »
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
⚠️آیت الله اراکی: گاهی با پخش یک فیلم جای ارزش و ضدارزش، در جامعه تغییر می کند...
❌وقتی میخواستند #کنترل_موالید را جا بیندازند، #سریال آن آدم بیچاره را پخش کردند که فرزندان زیادی داشت و همه مملکت را گرفتار کرده بود...
👈 #آقای_گرفتار نام یک مجموعهٔ تلویزیونی ایرانی است که نخستین سری آن به کارگردانی «حسن اکلیلی» در سال ۱۳۷۰ تولید و از شبکه ۱ سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش گردید.
در این سریال، مردی در انتظار تولد اولین فرزند خود است، اما همسرش ۹ فرزندِ همزمان به دنیا میآورد. گرفتاریهای ناشی از نگهداری ۹ قلوها، ماجراهای زیادی را به همراه خود دارد.
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
دوتا کافی نیست
✅ روایت #شهاب_اسفندیاری، رئیس دانشگاه صداوسیما درباره خانواده ای جوان از #نسل_خمینی ... « یک دختر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ اتفاقی جالب در اختتامیه نهمین جشنواره فیلم عمار
👌آقا گفته دیگه...
#فرزندآوری
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#سبک_زندگی_اسلامی
✅ سالی که ما ازدواج کردیم، مشکلات اقتصادی بهشدت الان نبود. اینقدر هم به خرید کالای ایرانی تأکید نمیشد، اما ایشان اصرار داشت تمام وسایل جهیزیهام را ایرانی بخریم؛ حتی به مادرم گفت «اگر جنس خارجی تهیه کنید، میبرم پس میدهم!»... وقتی برای خرید بیرون میرفتیم، به فروشنده میگفت فقط اجناس ایرانی را برایمان بیاورد.
🔷 ایشان به نقل از حضرت آقا میگفتند «ملاک حلال و حرام بودن فیلم و موسیقی، پخش شدن از رسانه نیست.» و به شدت در مورد این مسئله مراقبت میکرد.
👌زندگی سادهای داشتیم. مراسم عروسیمان را هم بسیار ساده، با لباس عروس ساده، یک مدل غذا و سالاد، و کمخرج برگزار کردیم. آقا حمید گفته بود غذاها را در دیس بکشند تا هرکس به اندازهی تمایل، برای خودش بکشد که اسراف نشود. حتی برای جلوگیری از اسراف، به مسئولان سالن سپرده بود به مهمانها ظرف یکبارمصرف بدهند تا هرکسی باقیماندهی غذایش را ببرد.
💠 ایشان برای اجارهی خانهی مشترک، مقداری پول داشت؛ خانهی بزرگ و نوسازی در منطقهی خوبی از شهر پیدا کردیم. وقتی پسندیدیم و از خانه خارج شدیم، گوشی آقا حمید زنگ خورد. وقتی تلفنشان تمام شد، گفت «یکی از دوستانم دنبال خانه است و پولش کافی نیست. قبول میکنی مقداری از پولمان را به آنها بدهیم؟» قبول کردم و نصف پول پیش خانهمان را به آنها دادیم. نهایتاً یک خانهی ۴۰ متری و قدیمی را در محلهای پایین شهر اجاره کردیم.
سال بعد که به طبقهی بالای همان خانه نقل مکان کردیم، از سقفش آب وارد خانه میشد... اگرچه رفاه و آسایش دنیاییمان در آن خانه کم بود، اما آرامش و ایمانی که از نگاه خدا و امام زمان (عج) نصیبمان میشد، بسیار دلچسب بود. حقوق اندک آقا حمید برکت زیادی داشت. من در آن خانهی ۴۰ متری، بهشدت خوشبخت بودم.
🔰میگفت «هر روز، غذایمان نذر یکی از اهلبیت (ع) باشد و غذا، هر روز با یکی از اسامی خداوند طبخ شود. وقتی اسم «نذری» روی غذا میآید، یعنی باید مراقب باشید یک دانه برنج هم اسراف نشود.» اقلام خوراکی خانه را هم تماماً ایرانی تهیه میکرد.
#همسر_شهید_حمید_سیاهکلی
#مدافعان_حرم
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فرزندآوری
#برکت_خانه
اینم پدر قمی و پنج قلوهای دلبرش😍
فکرش رو بکن🤔
خسته از کار بیرون بیایی خونه😣
اینجوری پنج تا جوجه رنگی🐣🐥 بریزن سرت😂
قشنگ معلومه آقای پدر به مقام صابرین رسیده 😁
دامن همه زوجها سبز بشه صلوات🤗
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#پیام_مخاطبین
سلام، وقتتون بخیر... ممنون از کانال مفیدتون. من یه مشکلی دارم که اگه بذارین تو کانال، که دوستان راهکار بدن ممنون میشم.
یه دخترسه ساله دارم ودوس دارم واسه فرزند دوم اقدام کنم ولی شوهرم راضی نیست، میگه چندسال دیگه الان زوده...
بنظرتون چیکار کنم، راضی شه؟
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۱۳۳
#فرزندآوری
من در سن 18 سالگی ازدواج کردم. همزمان در یکی از دانشگاه های معتبر تهران دانشجو بودم. اوایل معتقد بودم که حداقل تا یکسال بعد از ازدواج بچه دار نشم، چون میخواستم فرصت بیشتری برای همنشینی با همسرم داشته باشم.
ولی بعد از مدتی صحبتی از آقا خطاب به دختر یکی از شهدای مدافع حرم دیدم که فرموده بودند کسانی که در سالهای اول ازدواج، بچه دار نشوند خداوند به خاطر این تاخیر، آنها را عقوبت خواهد کرد...
حتی اون خانم گفته بودن که دانشجو هستم ولی آقا فرموده بودن بچه بیارید ...
بعد از این قضیه، من ترسیدم و احساس تکلیف کردم که در نهایت بعد از گذشت 5 ماه از ازدواجم درست در سن 19 سالگی باردار شدم.
سال سوم تحصیلم رو به خاطر زایمان و مراقبت از فرزندم مرخصی گرفتم.
نیت کردم به خاطر امر رهبرم، فرزندان زیادی داشته باشم و فاصله سنی بچه ها هم کم باشد. هرچند خودم به فعالیت های دیگه علاقه مندم و علاقه شخصی به این امر ندارم ولی احساس میکنم در حال حاضر این مسئله جهادی برای زنان است.
الآن فرزندم 9ماه سن دارد و من متوجه شدم که خدا فرزند دومم رو بهم هدیه کرده... هر چند نگران ادامه تحصیلم هستم ولی مطمئنم خدا بهترین راه رو جلوی پای من میذاره و برام به بهترین نحو جبران میکنه چون من فقط به خاطر خدا بچه دار شدم.
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
✅ دوره مطالعاتی آثار حجت الاسلام عباسی ولدی
#تربیت_مربی_تراز_انقلاب_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#آیت_الله_حائری_شیرازی
✅ آیا باید کودک را در حوزه فعالیت خود آزاد گذاشت؟ #حد_و_مرز_آزادی تا چه مقدار باید باشد؟ در این بین دایره مراقبتهای والدین تا چه میزان باشد؟!
🔰آزادی لازم است اما برای کودک، آزاد گذاشتن باید به صورت #ظاهری باشد و در عین حال #تحت_نظر باشد نه اینکه به حال خودش رها شود. بچه باید #فکر کند که آزاد است، یعنی برای انتخابهایش اختیار داشته باشد و احساس اجبار نکند تا منافق و دورو نشود.
🔰 #آزاد_گذاشتن_صوری است، چون اگر رها شود ممکن است به عادت زشتی مبتلا شود که گرفتنش از آن عادت سخت باشد...
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۱۳۴
#ازدواج_آسان
#فرزندآوری
۱۶ ساله بودم که، به میل خودم چادرو انتخاب کردم و خواستگاران زیادی به سمت دختر عفیف محله جلب شد.☺️ به فضل الهی و صلاحدید خانواده، همسری از آب و گل اهل بیت علیهم السلام نصیبم شد. همراه و همفکر...
اوایل ازدواج خیلی از فامیل ناراحت بودن که چرا اینقدر زود؟! اما کسی که راهش مشخص باشد و نگاهش بدنبال صعود، همه گذرگاه ها را طی خواهد کرد. آرزو می کنم در ازدواج، برای فرزندانم هم همین اتفاق بیافتد.
با عنایت امام زمان عج قرار گذاشتیم ساختار شکن باشیم و همه قید و بندهای اضافی را کنار بگذاریم...
ما به مهریه کم اعتقاد داشتیم. همسرم می گفتن اگر مهریه کم باشد، آنقدر برکت و خیرات وارد زندگی مرد می شود که می تواند چندین برابر مهریه به همسرش خدمات برساند.(همسرم سه بار از سال 84 تا بحال مهریه ام را به خودم هدیه داده اند.)
به فضل الهی توفیق داشتم در سنین قبل ازدواج و بعد ازدواج، معرف ازدواج بسیاری از دوستان خودم و همسرم باشم و به کرات دیدم، تمام دوستانم با ناپختگی😉 نوجوانی را به جوانی رساندند اما هر روز در حال رشد بودند و الحمدلله هیچ مورد جدایی در این ازدواج های زودهنگام و این سبک زندگی های ساده بی تکلف و همدوره نبود. البته ناپختگی سختی دارد اما تلاش و توسل، بالهای خوشبختی هستند، بنده همیشه بدنبال آموزش بودم و ایمان داشتم امروز باید بیشتر یاد بگیرم و زندگیم بهتر از دیروز شود.
کسانی که در سن کم ازدواج می کنند، در سن مناسبی به خواسته های مادی و معنوی خود دست می یابند و برکت اعتقاد بر زندگیشان سایه می افکند.
ما با دوستانمان در یک دوره نامزد بودیم، در یک دوره ازدواج و در یک دوره درس خواندیم و در یک دوره صاحب فرزند شدیم، گویا بدنبال سبقت گرفتن از هم در نیکی ها بودیم...
به لطف خدا با مهریه کم زندگی ما شروع شد، خیلی زود خانه خریدیم و درگیر اقساط خانه شدیم و تا 4 سال قناعت را پیشه خود ساختیم...
صحبت های رهبری برای فرزندآوری سرلوحه زندگی ما شد. فرزند اولم در ۲۰ سالگی بدنیا آمد. زیبارویی که ما را به حمد خدا متصل می کرد. با ورودم به بارداری اول، گویی اَبر سختی به باران رحمت الهی تبدیل شد، همه اقساط تمام شد. ماشین گرفتیم و بعد از تولد فرزندم، مسافرت ها و زیارتها و خوشی ها شروع شد. بعد از تولد پسر دومم به این نتیجه رسیدیم که، تربیت بچه سوم، از قبلی ها آسان تر خواهد شد. حالا در انتظار فرزندان دیگر، خود را به خدا سپرده ایم😊
واقعا راه مستقیم انسان را در سختی زندگی، نجات می دهد و ازدواج زودهنگام و فرزندان فراوان، مایه نشاط مادری آگاه و متصل به اهل بیت علیهم السلام است.
دعا کنید در مسیر عبودیت، در راه خدا در معیت و خدمت به امام عصر عج شهید و عاقبت بخیر شویم.
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#آیت_الله_بهجت
فرزند ایشان: اگر در خانه اتاق بزرگی بود، مقید نبودند حتما همهی اتاق را فرش یا موکت بیندازند.
یادم هست که در خانهای مستاجر بودیم و بخشی از اتاق خالی بود؛ آن هم در آن زمانها که موزاییک و سرامیک برای کف اتاق مرسوم نبود، بلکه کف اتاق گچ و خاک بود.
... اصلا چیزهایی که برای مردم لازم یا ضروری به حساب می آید، برای ایشان نه لازم بود و نه ضروری...
📚 عبد محبوب
#ساده_زیستی
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۱۳۵
#فرزندآوری
می خواهم تجربه زندگیم رو برای جوان ها، که موقع زاد و ولد شون هست عرض کنم...
بنده قربانی «فرزند کمتر_زندگی بهتر» و «دوتا بچه کافیه» شدم.
حالا به هر خانم جوانی میرسم، التماس می کنم که شماها، راه ما رو نرین، ما این راه رو رفتیم پشیمون شدیم ...
هیچ سرمایه ای برای انسان بیشتر از فرزند ارزش ندارد. برای بچه هامون هیچ سرمایه ای بهتر از خواهر و برادر نیست. حتی برای نوه هامون خاله و عمه.. خیلی عزیزن...
خونه با دو تا بچه سوت و کوره... البته زمانی که بزرگ میشن و مشغول کار خودشون میشن... وقتی چندتا هستن خیلی لذت داره، همه در کنار هم خوشن میگن می خندن...
بر فرض نون خالی هم که بخورن با شادی و خنده و لذت می خورن...
عاجزانه از خانم های جوان می خواهم که تا موقع زاد و ولد شون هست با توکل بر خداوند، فرزند بیاورند. تا مثل ماها پشیمون نشن...
روزی بچه ها دست خداوند است، ایمان داشته باشید، ممکنه تا کوچیکن زحمت داشته باشند ولی بعداً خیلی لذت دارن ان شاالله...
خداوند رو شاکرم برای همه نعمت هاش. لطف خداوند همیشه شامل حال همه ماست.
موفق و موید باشید.
والحمد لله رب العالمین...
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این برنامه تلویزیونی رو ببینید... 😅
یه پروفسور، در منزل شون، توی برنامه زنده در حال تحلیل یه مسئله مهمه که یهو... 😂😂
👈 دستپاچگی های قبل از این خانم، همه سوءتفاهم بود... 😅😅
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تلنگر
حساب آتیه جوانان
حساب مسکن جوانان
حساب بیمه ی عمر
و شاید چندین حساب دیگر...
تا حالا فکر کردیم ده تا حساب از این دست که گفته شد، نمی تونه جای
#حساب_خواهر ، #حساب_برادر
و در آینده #حسابهای_خاله_عمه_دایی_عمو رو برای فرزندانمون بگیره؟!!
هر چی فکر می کنم مظلوم تر و تهی دست تر از این نسل نوجوان و نونهال خودمون پیدا نمی کنم. 😔
#فرزندآوری
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۱۳۶
#عاقبت_سزارین
میخواستم اینو بگم که خانومها سعی کنن تا جایی که میتونن از روش طبیعی برای زایمان استفاده کنن، چون وقتی سزارین بشن دیگه اونا نیستن که تصمیم میگیرن چندتا فرزند داشته باشن بلکه شرایط جسمی ممکنه تصمیم اونها رو محدود کنه...
من اولین فرزندم رو سزارین شدم.
برای فرزند دوم هم اون موقع دیر فهمیدم که پزشکها بعضی هاشون طبیعی بعد از سزارین رو قبول میکنن و فرصت نشد که یکی از این پزشکها رو پیدا و انتخاب کنم.
اما در بارداری سوم هم به دلیل دو سزارین قبلی شرایطی برام پیش اومد که زایمان طبیعی صلاح نبود. و بعد از عمل سزارین دکترم گفت با توجه به شرایط جسمی ت اصلا بارداری چهارم برات خطرناکه و اگر باردار بشی تو هر بیمارستانی نمیشه بچه رو به دنیا بیاری و هر پزشکی قبول نمیکنه...
اگر زایمانهام طبیعی بود حتما به فرزند چهارم هم فکر میکردم. اما الان دیگه شرایط فرزند آوری ندارم.
خواهش میکنم خانمها به خاطر ترس، یا مسائل جزئی یا سزارین قبلی فورا به سراغ زایمان سزارین نرن تا هم خودشون سالم تر بمونن و هم بتونن خانواده ای گرم با فرزندان بیشتر داشته باشن...
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1