🔺کاهش میانگین سن ازدواج و پایان فمینیسم رادیکال در ایران...
#سینا_کلهر
🔹فمینیسم رادیکال که " حقوق زن" را بر هر اصل دیگری ارجح می دانست، در ایران نیز مرده است. نشانه های این مرگ اما به مرور آشکار می شود و فضا برای پیدایش اشکال متعادل تر و معقول تر جنبش های اجتماعی زنان از جمله فمنیست های طرفدار خانواده فراهم می شود.
فمینسیم رادیکال جنبشی بود که در طلب حقوق زنان بود و از اوایل دهه هفتاد شمسی با میدان داری برخی از دختران مقامات سیاسی و زنان روشنفکر عمدتا غرب نشین، در کشور گسترش یافت و بعد از دوم خرداد ۷۶ تبدیل به یک پروژه سیاسی شد و تلاش کرد با ابزارهای حقوقی نظامات اجتماعی را به نفع حقوق زنان تغییر دهد، این جنبش همچون سلف غربی خود، اکنون تنها یک رویداد تاریخی و برای جمعی از فعالان زن، یک نوستالوژی است.
🔹 نشانه های مرگ و زوال فمینیسم رادیکال ایرانی در تحولاتی است که در نگرش مردم درباره گزاره های اصلی این جنبش رخ داده است. دهه ۹۰، دهه خاکسپاری و وداع با فمینسیم رادیکال ایرانی است که شاید تنها دستاوردش ایجاد اختلال در نظام اجتماعی و حقوقی جامعه ایران بود است. بعد از دو دهه میدان داری، اکنون این جریان دچار زوال و ناکامی شده است. تقسیم کار سنتی زن و مرد، جنسیت زدایی از مشاغل، هنجارهای خانواده و ... گزاره های اصلی این جنبش هستند. نتایج تحقیقات انجام شده در دهه ۹۰ نشان دهنده تحولات مهم در این متغییرهاست. کاهش میانگین سن ازدواج دختران در کشور مهم ترین نشانه عینی این رخداد است.
🔹 در دهه های هفتاد و هشتاد شمسی میانگین سن ازدواج دختران در کشور به صورت مداوم در حال افزایش بود و در اوایل دهه نود، به نزدیک ۲۴ سال(۲۳/۷) رسید. با این وجود از سال ۱۳۹۲ میانگین سن ازدواج دختران در کشور کاهش یافت و پیش بینی می شود در سال ۱۳۹۷ به زیر ۲۳ سال برسد. از سال ۹۲ به بعد، تعداد دخترانی که زیر ۲۰ سال ازدواج می کنند سال به سال افزایش یافته و اگر همین روند فعلی حفظ شود، احتمالا در سال ۱۴۰۰ تعداد دخترانی که زیر ۲۰ سال ازدواج می کنند، بیشتر از بالای ۲۰ سال خواهد شد.
🔹مهم ترین تفسیری که می توان برای این رخداد بیان کرد، کیفیت زندگی و سرنوشتی است که تحصیلات برای دختران دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ رقم زده است.
تحصیلات مهم ترین ابزار سیاستی بود که فمینیست های رادیکال آن را بستر مناسبی برای تحقق آرمان های خود دانسته و با وعده "خود شکوفایی"، "موفقیت"، "پیشرفت و ارتقاء" هزاران دختر ایرانی را روانه دانشگاه کردند تا در مقایسه با مادران خود زندگی باکیفیت تری را برای خود بسازند.
🔹بعد از گذشت دو دهه از آن هجوم بزرگ زنان به دانشگاه که موجب شد تعادل جنسیتی نیز در دانشگاه از بین برود و دولت مجبور شود در برخی رشته ها، تبعیض مثبت به نفع مردان ایجاد کند تا تعادل جنسیتی ایجاد شود، میزان کمی از آن وعده ها محقق شد و تعداد اندکی از آن دختران به وعده های داده شده رسیدند. به خصوص آن که زندگی این دختران در مقایسه با مادرانشان اگر حقوق بیشتری داشت اما رضایت و خوش بختی خیلی بیشتری به همراه نداشت. بسیاری از دخترانی که در سودای دانشگاه شانس های ازدواج خود را از دست داده بودند اکنون باید به خانه های خود باز می گشتند در حالی که امکان ازدواجشان کم شده و خبری هم از شغل های متناسب با تحصیلاتشان نبود. پس به ناچار به مشاغل خدماتی روی آوردند که هم جنس های با سطح تحصیلات پایین تر از آنها سالها پیش در آن جا مشغول به کار بودند و آنها باید با مدرک لیسانس و بالاتر در کنار آنها کار می کردند. کم کم تعداد دختران تحصیل کرده ای که به سن تجرد قطعی می رسیدند افزایش یافت و از آن وعده های داده شده چیزی جز حسرت باقی نماند. بخش عمده ای از این دختران نیز به انتخاب خویش خانه داری را انتخاب کردند.
🔹 دختران نسل بعد همه این اتفاق ها را به چشم خویش می دیدند و به همین خاطر به جای تن دادن به وعده های خیالی مشتی فمنیست فرتوت، تصمیم خود را گرفتتند.
این نسل به این فراست رسید که تحصیلات الزاما بخت بهتری نیست که اگر بود برای نسل قبل می بود و پیشرفت ارتباطی با مجرد بودن و ماندن، ندارد. تعارضی هم میان ازدواج و ادامه تحصیل نیست. همین فراست است که موجب جریان بازگشتی در سن ازدواج دهه هفتادی ها شده است.
🔹این بازگشت بیش از هر چیزی بازگشت دختران و پسران این سرزمین به زندگی و سم زدایی آنها از مفاهیم بی بنیادی است که حتی در موطن اصلی خود نیز دیگر هوا خواهی ندارد و تتها دستاوردش آشفته کردن ذهن بشر و تولید مدوام نارضایتی و خشم است.
#به_خانواده_برمیگردیم
@sinakallhor
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1