#سوال_مخاطبین
✅ سوالات شما...
لطفا تجارب شخصی خود را در زمینه سوالات مطرح شده با ما به اشتراک بگذارید👇
🆔@dotakafinist3
🆔@dotakafinist3
#ذخیره_بندناف
#معرفی_پزشک
#بارداری_شیره_به_شیره
#کلستاز_بارداری
#بیماری_روحی
#توده_در_سینه
#مدیربت_اقتصادی
#چندقلوزایی
#تحصیل
#زایمان_فیزیولوژیک
#بارداری_بعداز_35_سالگی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_تراشیون
✅ شیوه ی مدیریت زندگی...
در زمان حال زندگی کردن، یکی از مهمترین شیوههای مدیریت زندگی است. انسان موفق باید از گذشته تجربه کسب کرده، بر زمان حال تمرکز داشته و برای آینده هدفگذاری کند.
📚محرمانههای مردانه
#سبک_زندگی_اسلامی
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۱۰۲۱
#فرزندآوری
#بارداری_خداخواسته
#بارداری_شیره_به_شیره
#سختیها
من خودم یکماه بعد از تولد یکسالگی پسرم فهمیدم که باردارم و به شدت شوکه شده بودم و اصلا نمیتونستم تصور کنم که با یه بچهی کوچیک چطوری میشه باردار بود اونم درست زمانی که اثاث کشی در پیش داشتیم.
تو یه لحظه همهی سختیا از ذهنم گذشت، اینکه پسرم هنوز داره شیر میخوره گناه داره، اینکه جواب حرف مردمو چی بدم، اینکه چطور از پس یه بچهی کوچیک بربیام و....
وقتی دکتر رفتم سونو، چیزی تو رحمم نشون نداد و دکتر گفت احتمالا خارج از رحمه، بماند که ته دلم خوشحال شدم که حداقل قرار نیست ۹ ماه بارداری رو تحمل کنم اما بعدش پشیمون شدم و سپردم به خدا...
یکی دو روز قبل از عاشورا بود که رفتیم مشهد، اونجا از امام رضا خواستم که اگه قراره این بچه بمونه خودشون کمک کنن و توانشو بهم بدن...
البته اینم بگم که خداروشکر با دور کاری همسرم موافقت شد و کارشونو آوردن خونه و حسابی کمک حالم بودن...
۹ ماه بارداری با همهی سختیهاش و با این نگرانی که پسرمو کجا بذارم برم بیمارستان گذشت(چون مادر وخواهرم شرایط نگه داشتن پسرمو نداشتن)
روز زایمان رسید و من سراسر استرس بودم، چون اینبار میدونستم که قراره چه سختی هایی بکشم. بعد از زایمان فقط یه نظر پسرمو دیدم و بعدش بردن ان ای سیو بخاطر افت اکسیژن...
دلتنگی برای پسر اولم و حال بد و درد شدید و بستری شدن نینی همه دست به دست هم دادن که من یه دل سیر گریه کنم😁😂
خلاصه سرتونو درد نیارم
الان نینی ۶ ماهشه و تو بغلمه وپسر اولم دوسال ودوماهشه و درحال بدو بدو کردن و پایین بالا پریدن😂
اگه از سختیها بخوام بگم که کم نیست، مثلا یکیش اینکه نمیشه با خیال راحت نینی رو زمین گذاشت چون امکان داره مورد ضرب و شتم قرار بگیره😁 یا اینکه داداشش میاد میشینه روش🤕
مورد بعدی اینکه وقتی مامان مریض میشه متاسفانه با تمام حال بد و مریضی باید دوتا بچه کوچیکو مدیریت کنه و هرکدوم یه سری نیازها دارن😣
مورد بعدی اینکه ممکنه بچه اول حسادت کنه به بغل کردن و محبت کردن به نینی و امکان داره رفتارهایی نشون بده که از نظر بقیه خوشایند نیاد.
مورد بعدی اینکه یه مدت باید کلا قید مسافرت رفتن و مهمونی رفتن رو بزنید چون بالاخره شرایط با یدونه بچه داشتن فرق میکنه و سختیها دوبرابر شدن ...
و مورد آخر که خودم خیلی اذیت شدم بابتش، نینی ما تا ۳ ماهگی کولیک شدید داشت و از ساعت ۸ شب به بعد دل درداش شروع میشد و فقط جیغ میزد، مسلما تو این شرایط باید مادر خونسرد باشه و با آرامش این چند ساعت رو بگذرونه ولی خب با وجود یه بچهی بازیگوش که دقیقا تو همون لحظات یسری درخواستها داره یکم اوضاع سخت میشه😫
همهی این سختیها هست ولی خب لحظات بامزه هم دارن 🥰 مثلا وقتی داداش بزرگه میاد نینی رو بغل میکنه و بوسش میکنه و با زبون خودش میگه عدییییدم🤪خیلی لحظهی شیرین و دلچسبیه برای مادر...
در آخر امیدوارم هرکس که آرزوی مادر شدن داره خدا دامنش رو سبز کنه و هر کس که این شرایط رو داره خدا انشاءالله کمکش کنه که راحتتر عبور کنه 🤲
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075