فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به جنین کانگور دقت کنید! 🧐
خیلی کوچیکه🙂
اما زنده است!😎
در حال حیاته!😍
کوچیک بودنش، مجوزی برای کشتنش نیست!😓
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
خاطرات یک جنین...
۵ اکتبر
امروز زندگی من آغاز شد. پدر و مادرم هنوز خبر ندارند؛ ولی من به وجود آمدهام. و قرار است که دختر باشم: با موهای بور و چشمهای آبی. تقریباً همه چیز دربارۀ من مقدّر شده است؛ حتی اینکه قرار است عاشق گلها باشم.
۱۹ اکتبر
بعضیها میگویند که من هنوز انسان واقعی نیستم و فقط مادرم وجود دارد. ولی من هم آدمم، درست همان طور که یک خُردهنان هم نان است. مادرم هست؛ من هم هستم.
۲۳ اکتبر
همین الان دهانم دارد باز میشود. فکرش را بکنید: ظرف حدود یک سال میتوانم بخندم و بعدش هم حرف بزنم. میدانم اولین کلمهای که یاد بگیرم چیست: ماما.
۲۵ اکتبر
امروز قلبم خودبهخود شروع کرد به زدن. از حالا تا آخر عمرم آرام و بیوقفه میزند و بعد از چندین و چند سال، یک روز میایستد و آن موقع، من میمیرم.
۲ نوامبر
هر روز دارم کمی بزرگتر میشوم. دست و پاهایم دارند شکل میگیرند. ولی هنوز باید خیلی صبر کنم تا قدّم به دستهای مادرم برسد؛ تا این دستهای کوچک بتوانند گل بچینند و پدرم را در بغل بگیرند.
۱۲ نوامبر
دستهایم دارند انگشت درمیآورند. چه کوچولو و نازند! با این انگشتها میتوانم موهای مادرم را نوازش کنم.
۲۰ نوامبر
تازه امروز دکتر به مامانم گفت که من دارم اینجا، زیر قلبش زندگی میکنم. وای! حتماً چقدر خوشحال شده! خوشحالی مامان؟
۲۵ نوامبر
لابد بابا و مامانم دارند برایم اسم انتخاب میکنند، ولی حتی نمیدانند من دخترم یا پسر. من دوست دارم اسمم کَتی باشد. دیگر اینقدرها بزرگ شدهام.
۱۰ دسامبر
موهایم دارد رشد میکند: صاف و روشن و براق. نمیدانم مامان چهجور موهایی دارد.
۱۳ دسامبر
کمکم میتوانم ببینم. دوروبرم تاریک است. وقتی مامان به دنیایم بیاورد، همهجا آفتابی و پر از گل است. ولی من بیشتر از همه دوست دارم مامانم را ببینم. چهشکلی هستی مامان؟
۲۴ دسامبر
نمیدانم مامان صدای پچپچ قلبم را میشنود یا نه. بعضی بچهها موقع تولد کمی مریضاحوالاند. ولی قلب من قوی و محکم است و مرتب میزند: تاپ، تاپ... . دخترکوچولوی سالمی داری، مامان!
۲۸ دسامبر
امروز مادرم من را کشت.
🔹مترجم: احمد عبدالله زاده
⚠️سالانه در کشور ما بیش از ٢۵٠ هزار جنین به صورت غیرقانونی کشته می شوند. این زندگینامه، برای آنها هم هست...
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✅ حفظ یک محب...
امام سجاد علیه السلام میفرماید روز عاشورا، پدرم را دیدم که به دشمن حمله میکرد و آنها را میکشت ولی در آن درگیری، بعضی از افراد دشمن را با این که زیر شمشیر او قرار میگرفتند، رها میکرد و نمیکشت.
در دلیل آن فرمودند:
آن افراد در نسلشان شخصی که ما اهل بیت را دوست بدارد وجود داشت و پدرم برای حفظ آن محبِ ما، این شخص را نمیکشت....
@hejrat_kon
👈 در ایران، سالانه بیش از ۲۵۰ هزار جنین که شیعه و محب اهل بیت هستند، سقط می شوند. با قتل هر جنین، نسلی از شیعیان از حق حیات محروم خواهند شد.
#حتی_یک_محب
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
📌اگه به عقب برگردم...
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
تو بارداری بهم گفتن ریسک سندروم دان وجود داره برو بقیه مراحل رو انجام بده تا مطمئن بشیم. گفتم اگه قطعی بشه درمان داره؟ راه حلتون چیه؟ پزشک گفت باید سقط کنی دیگه😐 مشکلات ژنتیکی درمان نداره. گفتم در هر صورت بچمو نمیکشم😒
و دکترم تو پروندم نوشت خودم نخواستم مراحل غربالگری رو ادامه بدم و در صورت اطمینان هم بچه رو سقط نمیکنم.
الان ۲۰ ماهشه و دیروز با شعار:
سقط جنین یک قتل است
حیات او یک اصل است
باهم به راهپیمایی رفتیم😁😍 الحمدالله صحیح و سالمه😊
#فرزندآوری
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
#غربالگری
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#در_محضر_قرآن
✨«لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ» سوره انعام، آیه ۱۵۱
✨«فرزندانتان را از بیم فقر نکشید، ما شما و آنها را روزی میدهیم.»
#رزاقیت_خداوند
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۶۵۹
#فرزندآوری
#فاصله_سنی_بین_فرزندان
#رزاقیت_خداوند
#حرف_مردم
#جنایت_سقط_جنین
من ۳۳ سالمه، سه تا بچه دارم. ۲۴سالم بود که ازدواج کردم و زود بچه دار شدم و وقتی پسرم سه سال و سه ماهش بود دخترم به دنیا اومد، خودم دوست داشتم فاصله سنی شون کم باشه برعکس بعضی ها که میگن بچه اولمون بره مدرسه بعد اقدام میکنیم.
وقتی پسرم کوچیک بود تمام وقتم رو میگرفت، همش آویزونم بود و وابسته یا باید باهاش بازی میکردم یا ببرمش بیرون، وگرنه بهونه میگرفت ولی وقتی دخترم به دنیا اومد دیگه بهونه نمی گرفت، دور و بر نی نی بود و واقعا عالی بود، اختلاف سنی بچه ها که زیاد باشه ده تا بچه هم که بیاری انگار تک فرزندی بزرگ میکنی و هم برا مادر سخته، هم بچه ها ارتباط عاطفی کم تری دارن.
واسه بچه ی سوم دو دل بودم چون وضع مالی مون خیلی جالب نبود و سخت میگذشت، شوهرم دوباره تو یک شرکت پروژه ای که سه ماهی یه بار حقوق میدادن، کار میکرد. همه میگفتن سقطش کن بچه برا چی می خوای، به خودت برس، کی دیگه بچه میخواد، بعضی ها حتی حاضر بودن هزینه سقط رو هم از جیب خودشون بدن اما من گفتم بچمو میخوام، همه میگفتن وضع مالی تون خوب نیست، بچه تون مریض بشه، ندارین ببرینش دکتر، اما می گفتم خدا بزرگه یعنی خدا میتونه هر روز هفت هشت میلیارد جمعیت کره ی زمین رو روزی بده اما اگه دختر من دنیا بیاد و جمعیت زمین بشه هشت میلیارد و یه نفر دیگه نمیتونه رزق بچم رو بده خلاصه توکل کردم بر خدا، دخترم که بدنیا اومد قدمش خیر بود و کلی رزق آورد تو زندگیمون و شوهرمم رفت سر یه کار با حقوق خوب انگار خواب میدیدم.
یکسال نشده بود که من فهمیدم دوباره باردارم اما از بس اطرافیان مسخره میکردن و با حرف هاشون تیکه میانداختن، تصمیم گرفتیم سقطش کنیم و این بزرگ ترین اشتباه زندگیم بود، رفتم قرص گرفتم و دو دل بودم اما فقط بخاطر حرف اطرافیان قرص ها رو استفاده کردم و بچه سقط شد.
بچمو دیدم، گرفتمش تو دستم یه فرشته ی ضعیف و بی پناه قلبش رو گرفته بود تو دستش، خدا میخواست این فرشته رو به من بده، چطور تونستم بکشمش؟! همون لحظه پشیمون شدم اما دیگه فایده نداشت، خیلی دیر بود. خیلی پشیمونم خیلی...
اینم بگم یکی از همونایی که میگفت بچه نیار الان در به دره دکتر هست واسه آوردن بچه...
یکی از دوستام هم دو تا دختر داشت، رفت دکتر رژیم پسر زایی گرفت، بچه سوم هم دختر شد وقتی دختر کوچیکش پنج سالش بود، فهمید بارداره، رفت سونو فهمید دختره و سریعا سقطش کرد، فقط به جرم اینکه دختره اما چیزی نگذشت که یکی از دختراش شکم درد گرفتش بردنش دکتر... حال دخترش اونقدر بد بود که مدرسه نتونست بره و باید چند عمل سخت انجام میداد و همش استرس داشت، چون ممکن بود دخترش بعد از این عمل ها هیچ وقت بچه دار نشه، نزدیک صد میلیون هم هزینه عمل داد اون موقع و میگفت آه اون بچه ست که سقط کردم.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
📌بترسین از سقط جنین...
#حق_حیات
#جنایت_سقط_جنین
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۶۶۴
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
#جنایت_سقط_جنین
من نوروز ۹۳ ازدواج کردم و همیشه توی ذهنم این بود که حداقل ۵ سال بعد از ازدواج، باردار بشم، اما ۳ماه بعد فهمیدم باردارم و چون اول زندگیمون بود و مشکلات مالی زیادی داشتیم، به شدت ناراحت بودم اما همسرم با وجود بیکار بودنش و بدهی هایی که از عروسی داشت، خیلی خوشحال بود.
خلاصه این ۹ماه با نداری و حتی نخوردن غذا و میوه های مفید گذشت، باورتون نمیشه خیییلی چیزا دلم میخواست ولی رو نمیکردم.
خواهرم همسایم بود، مدام سرکوفت میزد که یخچالت همیشه خالیه، بچت ۱ کیلو هم نمیشه و من از درون انگار قلبمو پاره میکردن...
همسرم هر روز شوقش بیشتر میشد تا خداروشکر دخترم به دنیا اومد و نزدیک ۵ کیلو وزن داشت، اونقد ناز و تپل بود که حد نداشت😍 یک ماه به اومدنش مونده بود که خدا شاهده روزی انگار ساعتی برا ما میومد😍
گذشت و ۸ ماه بعد من دوباره باردار شدم، به همسرم گفتم و اون از خوشی زیاد نمیدونست چیکار کنه ااااااما من نمیخواستمش چون مشکل مالی زیاد داشتیم😔
یواشکی، پنهان از همسرم، چندتا مطب رفتم که بچه رو سقط کنم ولی چون ۴۴ روزش بود و طبق حرف خودشون قلبش تشکیل شده بود کسی این کار رو نمیکرد.
از یه طرف دلم برا دخترم میسوخت که از شیر خوردن میفتاد، از یطرف ذهنم قبول نمیکرد ۲تا بچه داشته باشم، که خدایا خرج ۲تا بچه رو چطوری بدم.
خانوادم با سقط مخالف بودن و مادرم مدام میگفت بزرگترین اشتباه رو انجام میدی، خدا روزی شو میرسونه و و و.... اما من فقط به خودم فکر میکردم و خلاصه داروی غیر قانونی از عطاری گرفتم و بچه بیچاره رو سقط کردم بدون هیچ عذاب وجدانی تازه خوشحالم بودم😔
الان دخترم ۹ سالشه و ۳ ساله از ته قلبم یه بچه دیگه میخوام ولی خدا بهم نمیده، هرچی استغفار میکنم اما جواب نمیگیرم.
ته حرف من اینه که من از دستگاه آیو دی استفاده کردم، قرص،آمپول ولی هیچکدوم بهم نساختن و ناخواسته باردار شدم، یعنی خدا خواست و میدونست که اونموقع بهم بچه داد ولی قدر ندونستم.
بعد از سقط بچم کلی گرفتاری برام پیش اومد، دقیقا به حرفای مادرم رسیدم. فکر میکردم چند سال بعد بچه بیارم مایه دار میشم ولی بهتر نشد که بدترم شدم و فقط سنم رفت بالا..
الانم چندبار دکتر رفتم و میگن هییییچ مشکلی نداری، سالم هستی، خودم میدونم بی حرمتی کردم به وجود خدا، به توانش، به بزرگیش😔 الانم دخترم تنهاست بخاطره اینکه خواهر یا برادر نداره بد بار اومده، خودخواه، لوس، چون یدونه بود اینجور شد. اگه حداقل دوتا بودن گذشت کردن، محبت کردن، بخشیدن، تلاش کردن، حتی دعوا کردن و حق خودشونو گرفتن رو از هم یاد میگرفتن...
درسته الان شرایط اقتصادی بد هستش ولی از من به شما گفتن، راه منو پیش نگیرید، حداقل ۲تا بچه پشت سر هم بیارید، زحمتتونو یکی کنید، دوتارو باهم بزرگ کنید. فردا روزی من نباشم دخترم هیچ کسی رو نداره نه خواهر نه برادر😔
خدا روزی مورچه رو زیر سنگ میرسونه، مطمنم روزی بچه های ما رو هم کم یا زیاد میرسونه.
تجربه ام رو با گریه براتون نوشتم ولی ولی ولی راه من پشیمونو پیش نگیرید ،چون عذابشو دارم میکشم، دوست داشتم تجربمو براتون بفرستم شاید تاثیر داشت.. خداهمراهتان🤲
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
📌دیگه چه فایده...
#ازدواج_آسان
#سبک_زندگی_اسلامی
#ساده_زیستی
#جنایت_سقط_جنین
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
🚨نابودی یک نسل...
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حجت_الاسلام_انصاریان
⚠️ بچه کش نباشید. چه بسا این بچه ای را که تکه تکه کردید، فردا یک مرجع تقلید، مخترع یا نویسنده بی نظیر می شد.
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
🚨از ترس صاحبخانه ها...
#جنایت_سقط_جنین
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
📌از یادم نخواهد رفت...
معلم حق التدریسی بودم. دو ماه بعد ازدواجم من و همسرم آزمایش دادیم برای اینکه سلامتی خودمون رو چک کنیم تا یکی دوسال بعد باردار بشم متاسفانه دکتر گفت همسرم مشکل داره و باید عمل بشه.
دقیقا یک ماه بعد بدون اینکه همسرم عمل کنه من ناخواسته باردار شدم. ناراحت بودم اول زندگی بود و شرایط مالی اصلا مناسب نبود. پسرم به دنیا اومد ولی من هیچ لذتی از داشتن بچه نبردم، چون همش استرس هزینه های زندگی رو داشتم تا اینکه پسرم ۸ ماهه شد و من متوجه شدم دوباره باردارم.
دنیا روی سرم خراب شد حالا به همکارام چی میگفتم یه بچه ی ۸ ماهه دارم که هنوز شیر میخوره، یکی دیگه هم داشت اضافه میشد.
متاسفانه با وجود اینکه همه ی اطرافیانم گفتن ما حمایتت میکنیم، نگران هزینه نباش من مصمم بودم برای سقط بچه.
خانواده ام متوجه شدن گفتن خیلی گناه میکنی، ما باهات قطع رابطه میکنیم اما من همچنان دید و نظر همکارانم در نظرم مهمتر میومد.
من اون بچه رو سقط کردم ولی هیچ وقت از یادم نرفت که من قاتل بچه ی خودم بودم و هستم. 😞 هیچ وقت یادم نمیره یک نفر رو کشتم.
الان خیلی پشیمون هستم. کاش بود تا برای اون هم مادری میکردم. ناگفته نماند که من از شغلم هم استعفا دادم و اومدم بیرون و الان خانه دار هستم. هم شغلم رو از دست دادم هم بچه ی نازنینم رو...
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ٧٢٩
#جنایت_سقط_جنین
#مکافات_عمل
#حق_حیات
#قسمت_اول
بعد از چهار سال زندگی مشترک، طبق وعده ای که من و همسرم داشتیم، قرار بود تا خانه دار نشیم، بچه نیاریم. وقتی که خونه دار شدم، باردار شدم و اولین بچه ام که پسر بود را به دنیا آوردم.
چهار سال بعد از پسرم، ناخواسته برای دومین بار باردار شدم. دو هفته از موقع من گذشته بود. شوهرم بچه دوست داشت و مرتب به من می گفت بچه ی دیگه ای بیار. از طرفی پسرم کوچیک بود، خودم هم شاغل و خونه را فروخته بودیم، ورشکست شده بودیم و دوباره مستاجر بودیم، واسه همین زیر بار نرفتم و سقطش کردیم.
بعد از چند سال دوباره ناخواسته برای بار سوم باردار شدم. این دفعه شوهرم روی دنده چپ افتاده بود و می گفت اصلا حرفشم نزن. منم مقاومت زیادی نکردم و سقط کردم.
چهارمین بار که باردار شدم اوایل کرونا بود که از همه چیز می ترسیدیم. ولی من مقاومت کردم که بچه را می خوام چون خانه داشتم و وضع مالیم خوب شده بود. بهش گفتم که نمی تونم سقط کنم، برام بده. خیلی التماسش کردم. گفت وسایلم را جمع می کنم و واسه ی همیشه از پیشتون میرم. منم تسلیم شدم و در خانه سقط کردم.
بعد از اون شوهرم شدید بیمار شد. همیشه ی خدا مریض بود، خلاصه بد طوری تاوان پس داد، خیلی دکتر بردمش اما دکترا نمی دونستن چشه و خوب نمی شد، دو سال تمام مریض بود. بعد از کلی دعا و ثنا خوب شد.
در کل هر باری که سقط می کردم از بار قبل خیلی بیشتر اذیت می شدم یعنی بد سقط بودم شدید.
خلاصه بعد از سه سال که به خونه جدید رفتیم و وضع مالی ما روز به روز بهتر میشد، یک ماه بعد از اسباب کشی برای پنجمین بار باردار شدم. وقتی تست زدم مثبت شد یه عالمه گریه کردم.
موضوع را به شوهرم گفتم، قیامتی شد و مثل همیشه دستور به سقط داد. از طرفی هم می گفت خودت می دونی بیارش اما همه چیزش پای خودت. موضوع را به خانواده ام گفتم و حسابی با شوهرم دعوا کردن اما زیر بار نمی رفت. میگفت من مسئولش نیستم و حوصله بچه ندارم.
رفتم پیش دوست که ماما بود و کار سقط انجام می داد. شکمم خیلی جلو اومده بود کلا بچه هام چون درشت بودن سریع شکمم بالا می اومد. گفتم کمی درد دارم. گفت یک سونو انجام بده شاید خدایی نکرده توی لوله های رحم باشه. رفتم سونو وقتی وارد شدم خانمی قبل از من بود که قلب بچه تشکلیل نشده بود و داشت گریه می کرد. پیش خودم گفتم خدایا اون اینطور، منم اینطور که می خوام با دست خودم بچه را بکشم.
خلاصه وقتی خوابیدم روی تخت دکتر صدای قلب بچه را برام گذاشت دنیا روی سرم خراب شد. گفت ۵ هفته است و بچه سالمه .با گریه تا خونه پیاده اومدم.
زمستونی بود توی خیابون فقط و فقط گریه می کردم و از خدا می خواستم نظر شوهرم برگرده. وقتی رسیدم دم در خونه شوهرم عصبانی و حق به جانب ایستاده بود. وقتی خواست با من حرف بزنه منم عصبانی شدم و بهش گفتم بعد از سقط ببین چی کارت می کنم، شروع کردم به تهدید کردنش. شب بدی بود فردا رفت و برام قرص خرید. از خونه زدم بیرون و بلاکش کردم. شب برگشتم خونه.
پسرم را گذاشتم خونه خواهرم که لحظات درد کشیدن من را نبینه. چون خیلی پسرم بچه دوست داشت. می خواستم نفهمه. قرص اولی را که زیر زبون گذاشتم دردهام شروع شد. وقتی شوهرم از خواب بلند شد گریه می کرد و میزد توی سرش و بهم گفت دیگه نخور. اما دیر شده بود. از حال رفتم و با آمبولانس من را بردن بیمارستان، خیلی درد کشیدم تمام راه در حد زایمان شاید هم بیشتر جیغ می کشیدم. هر بار از زور درد از حال می رفتم. خلاصه بچه بیچاره دوباره سقط شد.
افسردگی گرفتم. خیلی شوهرم محبتم می کرد اما تمایلی به هیچی نداشتم. پسرم هر روز من را قسم می داد که چرا بچه مرد؟ نکنه خودت سقطش کردی. پسرم کلاس چهارم بود و بزرگ شده بود.
بعد از چند ماه یک روز توی گوشی وقتی داشتم پیامک های بلاک شده را نگاه می کردم، پیامهای همسرم را دیدم. پیام ها برای همون وقتی بود که بلاکش کرده بود پیامها توی لیست بلاک شده ها مونده بود و به دستم نرسیده بود. نوشته بود اگر دوستش داری بذار بمونه، من نمی خوام مادر بودن را ازت بگیرم. تمام هزینه هاش را هم میدم اما اگر بهت توجه زیادی نکردم تحمل کن تا خوب بشم. اما دریغ که انگار خدا هم نخواسته بود پیامها را اون شب ببینم.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ٧٢٩
#جنایت_سقط_جنین
#مکافات_عمل
#حق_حیات
#قسمت_دوم
یک سال بعد دوباره برای ششمین بار باردار شدم وقتی به همسرم گفتم از خوشحالی روی زمین بند نبود، چون تمام این یک سال می دونست چه زجری کشیدم و پشیمون بود شدید.
همه خوشحال بودیم، مثل همیشه سریع شکمم جلو اومد، توی پنج هفته انگار چهار ماهه باردار بودم. تمام کارهام را شوهرم انجام می داد. من فقط می خوردم و می خوابیدم. خیلی خوب بود. هر روز زنگ میزد که چی هوس کردم که برام بخره.
توی شش هفته بودم که یک شب حس کردم سبک شدم، گفتم صبح برم و سونو بدم چون توی سونوی اولم قلب تشکیل نشده بود و دکتر گفت زوده دو هفته دیگه بیا.
ظهرش برای ناهار خونه مادرشوهرم رفتم و موضوع بارداری را بهشون گفتم. از خوشحالی نماز شکر می خوندن و یک جا بند نبودن چون مادر شوهرم خیلی بچه دوست داشت. عصری همسرم برام نوبت گرفت که برم و سونو بدم. وقتی رفتم با خوشحالی تمام گفتم فیلم بگیرم و صدای ضربان قلبش را ببرم واسه پسرم و همسرم. اما متاسفانه قلب تشکیل نشده بود😔 دکتر گفت یک هفته دیگه بیا.
انگاری عزا عمومی بود همه بهم دلداری می دادن و می گفتن که خدا بزرگه و حتما تا هفته دیگه قلبش تشکیل میشه.
خلاصه یک هفته که رفتم سونو پایان بارداری برام زد و نامه سقط به دستم داد. انگار نامه ی اعمالم بود. دنیا روی سرم خراب شده بود، فقط گریه می کردم. همسرم داغون بود، پسرم با ما حرف نمیزد.
خدا خواست ه ما بفهمونه که هر وقت من اراده کنم، بچه میدم، نه هر وقت که شما بخواین.
رفتم بیمارستان و این بار برعکس همیشه که توی خونه سقط میکردم به بیمارستان رفتم و اونجا مرگ را به چشمم دیدم. بدترین روز زندگیم بود، انقدر درد کشیدم که حس می کردن استخوانهام دارن از هم جدا میشن.
الان ۵ ماهه از اون موضوع گذشته و من چهل ساله شدم. موندم سر بدترین دو راهی زندگیم. ۸۰ درصد بهم میگن نیار دیگه. اگر بچه بیارم با این شرایط سنی و این وضعیت جسمانی ناشی از سقط و ترس و استرس ....
شاید خدا راهی جلوی پام بذاره واقعا...
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✨ قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُواْ أَوْلَدَهُمْ سَفَهاً بِغَیْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّواْ وَ مَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ (سوره انعام، آیه ١۴۰)
به یقین آنها که فرزندان خود را از روی جهل و نادانی کشتند، گرفتار خسران شدند؛ (زیرا) آنچه را خدا به آنها روزی داده بود، بر خود حرام کردند؛ و بر خدا افترا بستند. آنها گمراه شدند؛ و (هرگز) هدایت یافته نبودند.
#جنایت_سقط_جنین
#مکافات_عمل
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
📌بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت...؟!
#جنایت_سقط_جنین
#مکافات_عمل
#حق_حیات
#تجربه_من ۷۲۹
#بازخورد_اعضا
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
📌در امتحان الهی رد شدم....
من متولد 72ام .دوران عقد خیلی سختی داشتم، چهار پنج ماه بعد از عقد، باردار شدم و وقتی متوجه شدم دنیا رو سرم خراب شد.
از اول اونقدر تو خانواده بهم میگفتن ساده ای، کم عقلی، وقتی هم عقد کردم بابام برگشت گفت تو مثل خواهرت زرنگ نیستی، راحت میشه گولت زد، حواست بخودت باشه، وقتی باردار شدم واقعا وحشت کردم.
همسرم یکسره میگفت اشکالی نداره مگه کار حرامی بوده و از این حرفها ولی حتی یه لحظه هم فکر گفتن به بقیه رو جراتش رو نداشت. گریه هاش رو میدیدم و خودمم داشتم داغون میشدم.
یک ماه به این وضع گذشت و به هر دری میزدم که سقط کنم ولی یه کلمه هم به همسرم چیزی نمیگفتم و ازش تو دلم نفرت پیدا کرده بودم و مخصوصا حرف پدرم می اومد جلو چشمم که راحت میشه تو رو گول زد.
تا اینکه بدون اینکه همسرم بفهمه قرص ها رو خوردم، به چند ساعت نکشیده بچه بیچاره سقط شد، وقتی دیدمش کل وجودم به درد اومد الان ک ۹ سال از اون قضیه میگذره و دارم مینویسم واقعا برام سخته و هر وقت که بهش فکر کنم اشکم جاری میشه مخصوصا بعد از ازدواجم که فکر میکردم مستحق بدترین عذاب ها هستم خدا بهم دوتا بچه داد.
هر وقت که اینارو نگاه میکنم و یاد اون میوفتم، انگار دارم خفه میشم با خودم میگم چطور تونستم؟! اونم یه موجودی بود مثل اینا و هنوز هم همسرم نمیدونه که خودم بچممون رو کشتم.
من بخاطر حرف بقیه بچه خودم رو کشتم درحالی که اون حرف ها برا هرکار آدم هست.
همیشه با خودم میگم به ظاهر آدم مذهبی هستم تو امتحانی که توش قرار گرفتم، بخاطر حرف مردم رد شدم الان تو بهترین حال و هوامم هم احساس میکنم بدترین فرد روی زمین ام، از یه طرف بدون اینکه به همسرم بگم این کار رو کردم از یه طرف پاره تنم رو از بین بردم، بدترین روزها رو بعدش گذروندم.
تو رو خدا هیچ وقت بخاطر حرف مردم زندگی نکنید چون بلاخره یه چیزی پیدا میکنن که بهت بگن. همیشه تو عذاب دارم زندگی میکنم با اینکه ی دختر و پسر دارم.
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
#حرف_مردم
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_قرائتی
📌اینجا، جای استخاره است؟!!
🔥 یک کسی آمده بود نزد آقایی و گفته بود: استخاره کن. استخاره کرد و بد آمد یا خوب آمد. یک خرده فکر کرد و گفت: من استخاره کردم بچهای که در شکمم است را سقط کنم.
🔥 اینجا جای استخاره است؟!! قرآن میگوید: اگر کسی، کسی را بکشد جزایش جهنم است؛ آنوقت تو برای جهنم رفتن استخاره میکنی؟
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۷۷۳
#فرزندآوری
#حرف_مردم
#جنایت_سقط_جنین
۱۴ سال پیش پسرم هنوز دو سالش نبود خیلی پسر پر جنب و جوشی بود، بازیگوش و پر انرژی منم، خیییلی خسته بودم از نگهداری بچه انگار احساس میکردم وظیفه بزرگی روی دوشمه که از عهدش بر نمیام گاهی پیش خودم میگفتم کاش بچه دار نشده بودم چقدر سخته برام، دیگه از شیطنتاش خسته بودم، ولی متاسفانه نمیفهمیدم شاید نیاز به یه همبازی داره البته میفهمیدم ولی فکر بچه دوم نمیکردم خیال میکردم باید یه بچه فامیل یا یه دوست براش پیدا کنم تا باهاش بازی کنه و من یکم راحت باشم چون تمام وقتم و انرژیم صرف مراقبت و بازی با پسرم میشد
اون زمان ۲۴ سالم بود و نمیفهمیدم این همه انرژی بچه جای شکر داره خیلیا آرزو دارن بچه سالم داشته باشن اونوقت خدا به من نعمت را تمام کرده بود و من ناسپاس بودم همون سال رفتم مسافرت مشهد و بعد برگشتن دیدم خبری از دوره ام نیست رفتم آزمایش و معلوم شد که یکماهه باردارم، باورم نمیشد انگار دنیا روسرم خراب شده بود ولی بازم با خودم کنار اومدم و شوهرم دلداریم میداد میگفت نگران نباش شاید خدا خواسته یه همبازی برای پسرمون بیاره یه خیری توش هست منم یکم دلم راضی شد.
بعد از آزمایشگاه رفتم خونه مادرم وقتی شوهرم خبر بارداری به اونا داد هر دوتاشون ساکت شدند و بی تفاوت حرفو عوض کردند، انگار هیچ خبری نشنیده بودن، وقتی دیدم اونا هم به اندازه من ناراحت شدند دیگه فقط رفته بودم تو فکر سقط بچه، چون من خیلی نظر پدر و مادرم مخصوصا پدرم برام مهم بود این شد که مصمم به سقط شدم و خودم با بالا پایین کردن و سنگین بلند کردنام تلاش میکردم بچه را سقط کنم. بعدم با مشورت با دکتر محله که من را میشناخت آدرس یه دکتر دیگه را گرفتم تا بتونم بچمو سقط کنم😭
بدتر اینکه حتی دکتر هم به من نگفت کارت اشتباهه بلکه من را تشویق هم کرد برای این کار و من فکر کردم که کارم خیلی درسته، همسرم هم راضی شد وقتی که دید دکتر هم این کار را تایید کرد. باهم رفتیم برای سقط ولی دقیقا روزی که رفتم برای سقط بچم لکه بینی پیدا کردم و دکتر گفت احتمالا بخاطر بالا پایین پریدن های خودت بچه داره سقط میشه منم که انگار خیلی پشیمون شده بودم از رفتن پیش دکتر با یه حس خوشحالی برگشتم خونه و گفتم بهتر که نشد سقطش کنم ولی دیگه پشیمونی فایده ای نداشت تا شب زیر شکمم با یه سوزش شدید اعلام کرد که دیگه کار از کار گذشت😭 هم ناراحت شدم، هم اینکه انگار زیادم بدم نیومده بود.
گذشت یکسال بعد دقیقا توی تاریخ روز سقط بچه بی گناهم، دوماه مونده به تولد سه سالگی پسرم با یه تب شدید شام عاشورای امام حسین پسر کوچولوم تشنج کرد و دیگه نمیتونست راه بره😭با توسل به امام حسین و قسم دادنشون به دختر سه سالشون😭 سلامتی پسر سه سالمو ازشون خواستم و روی من را باتمام بار گناهی که روی دوشم بود زمین ننداختند و پسرم خوب شد.
دو سال بعد با دیدن یه غده توی تیروییدم فهمیدم سرطان دارم😔 اولش خیلی ناراحت بودم ولی همین بیماری من را به خدا خیلی نزدیک کرد انگار خدا میخواست به من یاد بده خدا کیه و قدر داشته هاتو بدون و اینکه دکتر به من گفت مواظب باش بچه دار نشی 😭تازه داشتم میفهمیدم انگار همه این اتفاقات بخاطر گناهی بوده که من کردم😔
بعد از ده سال خداراشکر دکتر گفت دیگه مشکلی نداری و میتونی بچه دار بشی و فقط باید زیر نظر خودم باشی منم دوسال پیش اقدام به بارداری کردم ولی بچم ۷ هفتگی سقط شد، نفهمیدم چرا اما انگار فقط این به ذهنم میرسید که خدا میگه اون موقع که من نعمت دادم نپذیرفتی الان که تو منتظر نعمتی من صلاح نمیبینم 😭😭
الان دوساله دیگه هرچی اقدام کردیم خبری از بارداری نیست. دیگه ۳۹ سالم شده، تمام فرصتام رفته پسرم ۱۶ سالشه همش میگه شما به من ظلم کردید من هیچ کسیو ندارم😭 این حرفای پسرم دیگه از همش بیشتر منو میسوزونه
فقط میخواستم بگم عزیزان بعضی وقتا اشتباهاتی میکنیم و دخالت هایی تو کار خدا میکنیم که جبرانش ممکن نیست حرف مردم براتون مهم نباشه به هرچی که خدا میده راضی باشیم حتما خدا بهتر صلاح ما را میدونه، بهش اعتماد کنیم.
از همتون التماس دعا دارم توی این شبای عزیز از خدا برای همه کسانی که منتظر فرزند هستن دعا کنید امیدوارم خدا به همه سلامتی بده و دامن همه منتظران بچه را سبز کنه التماس دعا🌹برای منم دعا کنید که اولا خدا من را ببخشه و فرزند سالم و صالح به من عنایت کنه چرا که هنوزم پسرم منتظره که من خبر بارداریمو بهش بدم.😔
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ حرمله زمان را بشناسیم‼️
#کنترل_جمعیت
#جنایت_سقط_جنین
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✅ حفظ یک محب...
امام سجاد علیه السلام میفرماید روز عاشورا، پدرم را دیدم که به دشمن حمله میکرد و آنها را میکشت ولی در آن درگیری، بعضی از افراد دشمن را با این که زیر شمشیر او قرار میگرفتند، رها میکرد و نمیکشت.
در دلیل آن فرمودند:
آن افراد در نسلشان شخصی که ما اهل بیت را دوست بدارد وجود داشت و پدرم برای حفظ آن محبِ ما، این شخص را نمیکشت....
📚معالی السبطین، ج ٢، ص ۶۹۱
👈 در ایران، سالانه بیش از ۲۵۰ هزار جنین که شیعه و محب اهل بیت هستند، سقط می شوند. با قتل هر جنین، نسلی از شیعیان از حق حیات محروم خواهند شد.
#حتی_یک_محب
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ٨٠٨
#فرزندآوری
#حرف_مردم
#جنایت_سقط_جنین
#حق_حیات
من مدت کوتاهی هست که با کانال شما آشنا شدم و کلی تاثیر گرفتم از پیامها
من یک مادر ۲۹ ساله ام و یه پسر ۵ ساله دارم، زمانیکه پسرم ۱/۵ ساله بود، ناخواسته باردار شدم و حال روحیم خیلی داغون شد، فقط گریه میکردم که بچه ام کوچیکه و وضعیت مالی خوبی نداریم و مردم چی میگن با این اوضاع و سنم هم کم هست بشم مادر دوتا بچه😳
در حالی که ما از خودمون هم خونه داشتیم و ماشین و همسرم شغل خوبی داشت، فقط من زیادتر میخواستم، ماشین مون پراید بود، من خجالت میکشیدم و میگفتم با خودم به جای بچه ی دوم ماشین تو عوض کن خجالت نمیکشی مردم چی میگن😳😳
خلاصه با این افکار شیطانی خودمو قانع کردم و جنین رو تو ۲ماه و ۱۰روزگیش سقط کردم، اصلا هم ناراحت نشدم و انگار نه انگار، احساس موفقیت شدیدی میکردم، ولی رفته رفته فهمیدم که چه بلایی سر خودم آوردم، الان بعد از ۳/۵ سال هنوز جای زخم اون کارم خوب نشده، اعصابم داغون شد و انواع بیماری های هورمونی دارم فقط از این دکتر به اون دکتر میرم و همه شونم یک حرف میگن، عواقب سقط جنین، بیماریشو تحمل میکنم ولی حرف های پسرم دلمو خون میکنه که همش از تنهاییش نق میزنه و ناراحته، در حالیکه انواع کلاس ها و تفریحات براش فراهمه ولی بازم با این سن کمش شب و روز میگه آبجی و داداش میخوام، و متاسفانه فعلا بارها اقدام کردم و هنوز خبری نشده😭
من این حرفامو برای اولین بار اینجا گفتم هیچ کس از دلم خبر نداره جز خدا که اونم ازش شرمسارم و خجل...
دوستان عزیزم لطفا و خواهشا به لطف و نعمت هایی که خدا بهتون میده پشت نکنید، دودش فقط تو چشم خودمون میره، من از وقتیکه با این کانال آشنا شدم و میخونم که واقعا بعضی از دوستان با چه شرایطی، چندتا بچه دارن، از خودم بیشتر خجالت میکشم که بخاطر چی، چنین گناهی کردم.
از اول محرم هر روز از امام حسین میخوام که وساطت منو پیش خدا بکنه و بهم نظر کنه.
امیدوارم هیچ کس بخاطر وسوسه های شیطان، دچار چنین گناهی نشه و مقابل خداوند نایسته.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
دوتا کافی نیست
اواسط مرداد ماه، از بنده دعوت شد تا طی یک مصاحبه، در مورد نحوه ی شکل گیری کانال "دوتا کافی نیست" و ر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨خسران...
✨ قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُواْ أَوْلَدَهُمْ سَفَهاً بِغَیْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ... (سوره انعام، آیه ١۴۰)
به یقین آنها که فرزندان خود را از روی جهل و نادانی کشتند، گرفتار خسران شدند؛ (زیرا) آنچه را خدا به آنها روزی داده بود، بر خود حرام کردند...
👈 این کلیپ بخشی از مصاحبه ام هست که تصمیم گرفتم داخل کانال منتشر کنم، به این امید که شاید در نجات جان جنینی موثر باشد.
#حق_حیات
#جنایت_سقط_جنین
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075