eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.6هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
۹۹۸ دستمال مرطوب اونجا خیییلی لازمه. برای صرفه جویی در بار از شامپو برای شست شوی لباس هم میتونین استفاده کنین برای ما که خوب بود. کیسه پلاستیکی چه فریزر چه زباله همراهتون چندتا ببرید از تدابیر یک پزشکی به ما این بود که هر روز در شرایط سلامتی هم حتی همه مون روزی یک شاسه ا آر اس رو تو آب میریختیم و میخوردیم و علتش جبران املاح بدنمون بود که در اثر عرق دفع میشد و با همین روش ما نه گرمازده شدیم و نه اسهال و استفراغ گرفتیم. به بچه ها هم میدادم خییلی خیییلی کم ریز ریز تو ابهاشون میریختم به خوردشون میدادم.😁 دارو هرآنچه مصرف دارید حتما بردارید‌. تو مسیر هم هست ولی نه همه جا پس ممکنه یهو جایی دارو بخواین و نباشه. همراه تک تک بچهاتون یک کاغذ حاوی اطلاعات لازمی مثل اسم و فامیل و شماره تماس خودتون و یک فامیل در ایران و بعضا اگر جای اسکان مشخصی دارید آدرس و کروکی اونجا رو حتما بذارید که خدایی نکرده دور از جون اگر گم شدند به درد میخوره. سعی کنین به عربی هم بنویسین. هنگام ماشین گرفتن حتما سعی کنین ماشینی بگیرید که کولرش درست و حسابی باشه وگرنه طاقت کم بچه ها اون حجم از گرما در ماشین رو تحمل نمیکنه. مرز شلمچه پارسال اتوبوس اسکانیا گذاشته بودند که صبح های زود به سمت نجف و کربلا میرفت و از گاراژشونم به سمت مرز برمیگشت اونا خییلی خوبن اگر بتونین استفاده کنین. دوستانی که مرزهای خلوت تر مثل خسروی یا باشماق رو انتخاب میکنین در نظر بگیرید برگشتتون وسیله خیلی سخت پیدا میشه.بهترین مرز از لحاظ وسیله ایاب ذهاب اول مهرانه بعد شلمچه. ما هر بار که قسمتمون شد چه با بچه چه بدون بچه حتما کاظمین و سامرا هم رفتیم و میخوام بگم که میشه رفت و لذت اون زیارت رو از خودتون دریغ نکنین. سامرا جدیدا خیلی خیلی رسیدگیشون بهتر شده و خود صحن برای استراحت عالیه. کاظمین هم قبلا شب در رو میبستند که پارسال در رو نبستند و امکان اسکان داشت. اگر باردارین چند توصیه: شیاف پروژسترون حتما ببرید. خرما ارده ای نخورید. پد بهداشتی همراه داشته باشین. تو ازدحام و گرما تا حد امکان نرید. پیاده روی مخصوصا سنگین و طولانی نداشته باشید. امسال آقا ما رو جزء زوارشون قرار ندادند😭 هر عزیزی قسمتش شد برای دل شکسته ما جامونده ها هم دعا کنه. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از محمد جوانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️😔شرایط تلخ رضا رویگری؛ بازیگر مشهور سریال مختار 📌مونس تنهایی من یک عروسک است! ✍دیدن و انتشار این شرایط واقعا ناراحت‌کننده است؛ او تنها یک فرزند پسر دارد که آن هم حتما مشغول خودش و زندگی‌اش! این تصاویر باید مایه عبرت ما باشد؛ چون شاید نه مشهورتر از او باشیم و نه ثروتمندتر! روی حرفم بیشتر با دهه‌ی شصتی‌هاست که باید بدانند ممکن است این شرایط تلخ برای ۲۰سال بعد آنها هم پیش آید؛ چراکه با این وضعیت آمار تجرد قطعی، فرزندآوری کم و پدیده شوم ، ظرف سالهای آینده، قطعا تعداد خانه‌های سالمندان بمراتب بیشتر از مهدکودک‌ها خواهد شد و حقیقتا کسی نیست که در سنین پیری، ما را تروخشک کند و از تنهایی دربیاورد... 👌در آن موقع، کسانی ثروتمند و خوشبخت‌تر هستند که فرزندان بیشتری داشته باشند؛ البته که باید تلاش هم کنیم تا فرزندانمان باوفا تربیت شوند... @Cwarfare @Cwarfare @Cwarfare
🚨این عذر پذیرفته نیست... این عذر که «دیگران کردند، ما هم کردیم» مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد؛ چراکه همیشه اهل دنیا و کفار، اکثریت را تشکیل می‌دادند. 📚در محضر بهجت، ج۲، ص٢۴۵ "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواهر برادری... 😅😂 این شیرینی تمام شدنی نیست...😍😍 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۹۹۹ من متولد ۸۳ و دانشجو هستم و مادری که دوماهه خدا، گل دختر بهمون عنایت کرده الحمدلله ۱۷ سالگی یعنی سال ۱۴۰۰ معرف ازدواج ما رو به هم معرفی کرد که هم با خانواده ما آشنایی کامل داشت (آشنایی حدودا ۳۰ ساله و حتی بیشتر) و هم آقا داماد رو می شناخت. همسرم طلبه ای با پشتکار و شکرخدا هدفمند هستن. اول پدر و مادرم قبول نمیکردن چون هم سن زیادی نداشتم و درسم خوب بود ولی با اصرار معرف مون پدرم قبول کرد که بیان خواستگاری خودمم نمیخواستم قبول کنم ولی هم خانواده‌م تحقیق کرده بودن درمورد آقا پسر هم معرفمون حسابی تعریفش رو کرده بود. وقتی دیدم پدر و مادرم راضی به این ازدواج هستن، من هم بهشون اعتماد کردم و بله رو خدمت آقا داماد عرضه کردم😅 تا آخر عمرم از پدر و مادرم بابت این راهنمایی دست بوسشون هستم. سال ۱۴۰۱ اومدیم خونه خودمون و بعد از ۱۰ ماه سال ۱۴۰۲ دیدیم که امر رهبری بر فرزند آوری هستش و اینکه جمعیت شیعه داره کم میشه و امام زمان یار وفادار میخواد. خب من واقعیتش به همسرم میگفتم که نه و درس دارم و هم سنای من هنوز ازدواج نکردن و زوده برام و از این حرفا بعدش با خودم فکر کردم دیدم که من فقط کارشناسی نمیخوام بخونم که! ارشد و ان شاء الله دکتری هم هست اگه درس رو بهونه کنم، اونوقت هیچوقت نباید بچه بیارم چون درس تمومی نداره پس فرقی بین امسال و دوسال دیگه نیست. به خاطر دلایل بالا راضی شدم مادر بشم ان شاء الله نگاه امام زمان و مادرشون بیشتر از قبل به زندگیمون باشه. تا ۴ روز قبل از زایمانم هم دانشگاه میرفتم و ۲۰ روز بعد از زایمان امتحانای ترمم شروع شد. شکرخدا هیچوقت نیاز به استراحت مطلق نشد که این رو از الطاف ویژه امام زمان میدونم که بارداری مانع درسم نشد. دخترم به دنیا اومد به عشق مادر بچه شیعه ها اسمشو گذاشتیم فاطمه خانم الان هروقت که به صورت دخترم نگاه میکنم معصومیتی تو چهره‌ش میبینم که هیچ کجا همچین پاکی ندیدم ان شاء الله تا همیشه معصوم و پاک بمونه... موقع زایمان انقدر درد داشتم نیم ساعت آخر که میگفتم من دیگه بچه نمیخوام ولی دقیقا همین که به دنیا اومد، شیرینیشو دیدم که باز دلم میخواد فوری بچه بیارم ولی هنوز کوچیکه بالاخره بدن مادر باید به خودش بیاد دیگه😂 خلاصه که اعضای کانال واسه عاقبت به خیری همه دعا کنن من و همسرم و دخترم و بچه های بعدیمم در نظر داشته باشن🥲❤️ از مهر ترم جدید شروع میشه دعا کنید اساتید با غیرحضوری درس خوندنم موافقت کنن. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کنترل عصبانیت در زندگی مسئله‌ای مهم است؛ در رابطه زناشویی مانند هر ارتباط دیگر ممکن است لحظات پُر تنش وجود داشته باشد؛ مرد باید دقت کرده و بداند که همسر او نیز انسان هست و گاهی ممکن است عصبانی یا ناراحت شود، لذا بهتر است این شرایط را مدیریت و به فرصت تبدیل کند. 📚محرمانه‌های مردانه "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
🚨هرم جمعیتی ترسناک ایران "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرکت جالب نوزاد، قبل و بعد از تولد😅 این شیرینی تمام شدنی نیست... 😍 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
١٠٠٠ من متولد ۸۲ هستم و همسرم متولد ۷۴، من و همسرم با هم فامیل هستیم. قصه ما از اونجایی شروع شد که من در دوره نوجوانی بودم که خانواده همسرم مطرح کردند که پسرشون علاقه مند به ازدواج با من هست. وقتی پدرم از من پرسید که قصد ازدواج دارم یا نه واقعا هیچ چیزی از ازدواج را نمیفهمیدم و جواب منفی دادم. البته پدرم هم پشیمون بود که چرا اصلا ذهن منو با این موضوع درگیر کرده اما چون جثه ام درشت بود از همون نوجوانی خواستگار داشتم. یادمه اون دوران دختر دم بخت به شدت کم شده بود جاهای دیگه رو نمیدونم ولی تو شهر ما به شدت دخترها تو سن ۱۳ و ۱۴ سالگی ازدواج میکردند بالاخره بعد از جواب منفی من، همسرم هنوز گلوش پیش من گیر بود😂 و با خانوادشون دست از سر ما بر نمی داشتند. همسرم اهل خدا و نماز بود کوچمون مشترک بود و من همیشه حضور پررنگ ایشون رو تو مسجد می‌دیدم. بالاخره خواسته یا ناخواسته ذهن من درگیر ایشون شده بود ولی نه خیلی... اینو می‌فهمیدم که من هنوز به درد ازدواج نمی‌خورم و پا روی همه ی اون حس ها گذاشتم. یکسالی از اون ماجرا گذشت چون خانواده همسرم کوتاه نمیومدن و من همچنان مصمم بر جواب منفی بودم. این‌بار پدرم دست به کار شد و مدام تهدید میکرد که دست از سر ما بردارید من اصلا دخترم رو عروس نمیکنم تا ۱۸ سالگی، اگرم عروس کنم به شما نمیدم و هرکجا که مهمونی بود و اونجا همسرم و خانوادش بودن منو می‌برد خونه.... خیلی غصه میخوردم و این باعث شده خدا منو ببخشه از همسرم متنفر بشم البته اون دوران پسر آشنایی بیش نبودن😁 ولی الان قضیه فرق میکنه بالاخره اوناهم بیچاره ها ظاهراً نشون میدادن که دل کندن اما نگو پسرشون همچنان بر این ازدواج مصمم بود و مدام نذر و نیاز میکرده و به شهدای گمنام متوصل می‌شده تا من و پدرم راضی بشیم ( البته پدرم می‌دونستن اونا خانواده بدی نیستن و همه مخالفتشون به خاطر سن من بود) بالاخره همسرم تصمیمش رو میگیره و بعد از گذشت یک سال و نیم از اون خواستگاری که حالا من هم کمی بزرگتر شده بودم، توی یک عصر به یاد موندنی خودشون به خونه مون زنگ زدن و از شانس خوب شون من تلفن رو برداشتم. همسرم پشت تلفن به رسم ادب بعد از احوالپرسی به من گفت که واقعا و دلی نه از روی هوا و هوس خیلی منو دوست داره و تا آخر عمر و تا وقتی که من فکر کنم بزرگ شدم و میتونم ازدواج کنم منتظرم میمونه. بعد از اینکه تلفن رو قطع کرد، یک چیزی ته دلم می گفت میتونم بهش اعتماد کنم و جوری مهرش به دلم افتاد که حالا نه تنها او بلکه منم دیگه نمیتونستم از او دل بکنم. همسرم‌ بعد از گفت‌وگو با من شب به مسجد محله میرن و جلوی امام جماعت با پدرم صحبت میکنن و به پدرم قول میدن که به حق همون جای مقدسی که هستن و به اسم مقدس مسجد که مسجد حضرت زینب (س) بود قسم میخورن که میتونن منو خوشبخت کنن و ناخودآگاه بعد از گذشت دوسال از اون خواستگاری، پدرم راضی به این ازدواج شدند و خدا خیرشون بده بعد از اینکه فهمیدن منم راضی هستم خیلی همراهی مون کردن. جا داره اینجا از پدر عزیزم به خاطر همه حمایت هاش تشکر کنم من و همسرم در یک روز تابستانی در حالی که من ۱۵ سال و همسرم ۲۲ سال داشتن به عقد هم در اومدیم❤️ ۹ ماه با هم عقد بودیم. فراز و نشیب های زیادی داشتم موقع انتخاب رشتم بود با معدل ۲۰ رشته سخت تجربی رو انتخاب کردم. خیلی سختی کشیدم تو دوران عقد هیچ شبی نبود که بتونم با لباسی غیر از لباس مدرسه با همسرم بیرون برم و این باعث شد دوران عقد برام قشنگ نباشه مادر و پدرم جهیزیه رو تهیه کردن و ما بعد از ۹ ماه، به خونه مادرشوهرم که یه خونه مستقل و جدا از خودشون بود رفتیم چند ماهی بعد از جشن عروسی حس کردم دلم بچه میخواد وقتی که به دکتر مراجعه کردم برای اقدامات قبل بارداری دکتر با آزمایشات متوجه شدند که تنبلی تخمدان دارم و باید خیلی سریع به بارداری اقدام کنم. بعد از ۸ ماه از اقدام‌ به بارداری خبری نشد و من خیلی ترسیده بودم. خدا خواسته راهی مشهد شدیم و من اونجا امام رضا رو قسم دادم تا اگه بچه دار شدم و‌ پسر بود اسمشو بذارم جواد، بعد از گذشت دوماه از مشهد تاریخ دوره ام عقب افتاد. بی بی چک منفی بود چند روزی صبر کردم آزمایش دادم آزمایش هم منفی بود و من چون خیلی جواب منفی دیده بودم برام‌ عادی بود و فکر میکردم اینبار هم به خاطر تنبلی تخمدان هست که دوره ام به تاخیر افتاده و شروع کردم به پیاده روی و خوردن زعفران و رازیانه فراووووووون🥺 ادامه 👇 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
١٠٠٠ بعد از یک ماه وقتی رفتم دکتر، گفتن باید مجدد آزمایش بدم و در کمال ناباوری آزمایش مثبت شد😍 و من دست به دامن ائمه که من اینقدر زعفران و رازیانه خوردم اینقدر ورزش سخت کردم، نکنه اتفاقی برای بچم بیوفته... راستی یه چیزی جا افتاد بعد از مشهد مشرف به کربلا شدم از امام حسین جانم هم اولاد خواستم و وقتی تو کربلا بودم‌ به خاطر وسواس خوراکی حدود ۸ کیلو لاغر شدم که اونم خیلی تو بارداری تاثیر داشت. بالاخره آقا محمد جواد من با همه سختی های بارداری مهر ماه سال ۹۹ در حالی که مامانش فقط ۱۷ سال داشت به دنیا اومد❤️ البته اینم بگم کل ۹ ماه بارداری من با شیوع کرونا همراه بود و این باعث شد تا من هم طعم شیرین بارداری رو بچشم و هم بتونم درسم رو مجازی ادامه بدم. وقتی آقا محمد جوادم ۱۰ ماهه بود دیپلم گرفتم و بعد از کنکور در رشته روانشناسی قبول شدم دو ترم اول دانشگاه رو هم مجازی گذروندم و من همه این کمک ها رو از لطف بی و حد و اندازه خدا میدونم که میتونستم همزمان همراه درس خوندن حس شیرین مادری رو هم تجربه کنم. چند سال از زندگی مشترکم با همسرم و آقا محمد جواد با همه سختی ها گذشت همسرم به خاطر کار جابه جا شد و همه این اتفاقات و سختی هایی که تو این چند سال تجربه کردیم باعث شد تا من و همسرم بزرگتر و بالغ تر بشیم. داشتم یکم نفس میکشیدم پسرم سه ساله شده بود از پروژه های سخت از شیر و از پوشک گرفتن گذشته بودم که رهبر عزیزم دستور دادند کشور به نسل شیعه خیلی خیلی احتیاج داره و منم که جونم رو برای رهبرم و امام‌ زمانم میدم، واجب دونستم تا اینجا حرف رهبرم زمین نمونه، با اینکه خیلی تو تربیت فرزند استرس دارم اما همیشه از ائمه کمک میخوام و بهشون میگم تا بهم کمک کنند که بتونم نسل خوب و امام زمانی تربیت کنم. الان که دارم براتون خاطراتم رو مینویسم یک هفته مونده به تولد آقا محمد مهدی که نذر امام زمانم هستند، به برکت بارداری آقا محمد مهدی تو ماه پنجم بارداری بودم که به شهر خودمون برگشتیم. جا داره از همه دوستان بخوام تا برام دعا کنند که زایمان خوبی داشته باشم. سر زایمان پسر اولم به دلیل بی تجربگی کادر درمان مجبور به سزارین شدم و زایمان سختی داشتم الان از همه مخاطبین کانال دوتا کافی نیست میخوام تا با نفس های گرمتون اول برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمانمون دعا کنید و بعد اینکه منو از دعاهاتون محروم نکنید. دعا کنید تا هم زایمان خوبی داشته باشم و هم بتونم بچه هام رو زیر سایه ائمه بزرگ و تربیت کنم🙏 اینو بگم که من الان ۲۱ سالم هست و افتخار میکنم که قراره خادمی دو بچه از نسل مولامون امیرالمؤمنین رو داشته باشم و به همه دختران سرزمینم ایران اینو میگم که هیچ لذتی بالاتر از مادری نیست. انشاالله خدا به همه چشم انتظاران اولادی سالم و صالح عطا کنه 🌷 التماس دعا "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروهای ممنوعه در سفر به عراق... "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
💥قالیچه‌ی سوخته... مردی ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود، يک ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ توی خونه ﺩﺍﺷﺖ، ﮔﻮﺷﻪ‌ی ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. مجبور بود؛ همون رو برداشت برد بازار برای فروش. ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩ‌ﺍﯼ كه می‌رﻓﺖ، می‌گفتن: ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﺎ ۱۰۰ ﯾﺎ ۱۵۰ تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ نمی‌خریم. ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﻮﺩ و به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮﻥ ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ می‌رفت. داخل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ‌ﻫﺎ، حاج جواد فرش‌چی ﻣﻐﺎﺯﻩ‌ﺩﺍﺭ، از منصف‌های بازار و از ارادتمندان اهل بیت(ع) پرﺳﯿﺪ: "قالیِ خوبیه؛ چرا ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ؟" ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺰل‌مون ﺭﻭﺿﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ، ﺫﻏﺎل‌ها ﺭﯾﺨﺖ و ﻗﺎﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ. حاج‌جواد یک تکونی به خودش داد: گفتی ﺗﻮ ﺭﻭﺿﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ؟ گفت: بله. حاج‌جواد گفت: ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽ‌ﺍﺭﺯﯾﺪ ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﻦ ١ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺍﺯﺕ می‌خرﻡ. قالیچه رو خرید و روی میزش پهن کرد و تا آخر عمرش روی قسمت سوخته‌ی قالیچه که به اندازه‌ی کف دست بود گل محمدی پرپر می‌کرد و دوستان صمیمی و همکارانش همه به نیّت تبرک، یک پَر از گلها را برداشته، توی چایی‌شون می‌ریختند. اوﻥ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ تو روضه سوخته ﺑﻮﺩ قیمت گرفت؛ کاش دل‌مون تو روضه‌ها بسوزه؛ اونوقت بگیم: یا امام حسین(ع) این دل سوخته رو چند می‌خری؟ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075