eitaa logo
🇮🇷دانلودکده🛰امیران🎭
275 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
24 فایل
◉✿اگـہ وجود خدا باورت بشه خدا یــہ نقطـہ میـذاره زیـرباورت “یـاورت“ مےشه✿◉ درایـتا☆سروش☆آپارات بالیـنک زیـرهمراه باشید😌 @downloadamiran قسمتهاے قبلے رمانهایـمان روهم مے توانیـد در #رمانکده_امیـران دنبال کنیـد♡ @downloadamiran_r ارتباط باما: @amiran313
مشاهده در ایتا
دانلود
13.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸سال جدید 🌸حال جدید 🌸حول حالنا بطلبم کربلا 💯💯 مارا می توانید با لینک های زیر دنبال کنید😊 در پیام رسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/1252458601Ce4069f4d77 در پیام رسان سروش: https://sapp.ir/joinchannel/xu8nDvMUEFJPGCNl4rjkbIAo
همه به شما می گویند: داشته باشید ولی من به شما می گویم : •••سال خوبی را برای خودتان کنید••• به آمدن خوب نباشید! آنها نخواهند آمد … به فکر باشید… روزهای خوب را ساخت می کنم  بهترین معمار سال جدید باشید ... 🌸پیشاپیش سال 1400 مبارک🌸 🎉🎊🎈🎉🎊🎈🎉🎊🎈🎉🎊🎈 مارا می توانید با لینک های زیر دنبال کنید😊 در پیام رسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/1252458601Ce4069f4d77 در پیام رسان سروش: https://sapp.ir/joinchannel/xu8nDvMUEFJPGCNl4rjkbIAo
💞 🍃 🍃 💞 💢ما نیاز به داریم، اما باید باشیم ❌ نه اسیر محبت. کسانی که در زندگی و تنبل هستند در ارتباط با محبت، نمی تونند زندگی کنند، 😞 🍃 💞 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 مارا می توانید با لینک های زیر دنبال کنید😊 در پیام رسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/1252458601Ce4069f4d77 در پیام رسان سروش: https://sapp.ir/joinchannel/xu8nDvMUEFJPGCNl4rjkbIAo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه تحویل سال۱۴۰۰ در دعاگوی همه اعضای کانال هستیم 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 🙃با هر سلیقه‌ای پست داریم🙂 🍃 💞 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 مارا می توانید با لینک های زیر دنبال کنید😊 در پیام رسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/1252458601Ce4069f4d77 در پیام رسان سروش: https://sapp.ir/joinchannel/xu8nDvMUEFJPGCNl4rjkbIAo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علی و استاد نگاهشان به هم گره خورده بود و لبخند رضایت روی لبهای استاد نشست☺️،و علی با لبخند استادش به درستی کاری که کرده بود ایمان آورد و برق خوشحالی در چشمانش درخشید 😃.در این حس و حال خوش حاکم به خانه ناگهان تلفن همراه استاد زنگ خورد. استاد در حالیکه چایی می نوشید جواب داد:" الو بفرمائید. " علی و مادر استاد را نگاه می کردند،که ناگهان او گفت:" باشه باشه الان خودم و سریع می رسونم یاعلی.😨" علی پرسید:"چیشده حاجی 🤨؟!" استاد گفت:" علی جان،شرمنده توی موسسه بهشت یک اتفاقی افتاده باید خودم و سریع برسونم اونجا، ملائکه الهی ات و بهم غرض میدی؟!" علی لبخندی زد و با شادی گفت:" بله 😃،ملائکه الهی ما هم قابل شما را نداره." استاد چشمکی به علی زد😉و پیشانی اش را بوسید، مادر سویچ موتور جانش را به استاد داد. استاد از علی و مادر و دانش آموز خداحافظی کرد و با عجله و دوان دوان از خانه بیرون رفت. علی با چشمان درشت و بادامی اش دویدن استادش را نگاه می کرد و می خندید😂. او درد داشت،انقدر درد که اگر شرم و خجالت از مادر و شاگردش نبود تخت و بالشش را چنگ می زد و فریاد آه و ناله اش را آزاد می کرد،اما خنده را دوای دردش کرده بود. استاد که انقدر هول بود و عجله داشت،موتور علی روی پایش افتاد و بالاخره راهی بیمارستان شد شدت برخورد موتور با پایش آنقدر شدید بود که پایش را شکست و چاره ای نداشت جز گچ گرفتنش. خبر این اتفاق به گوش علی و خانواده اش رسد،مادر برای جبران زحماتی که در طول این مدت استاد برای فرزندش کشیده بود تصمیم گرفت به همراه علی به عیادتش بروند. جّو بیمارستان برای مادر آزار دهنده بود ،انگار آن روزهای تلخ را برایش فضای بیمارستان یادآوری می کرد. روی هر تخت را که نگاه می کرد تصویر حال وخیم علی جلوی چشمانش می آمد. علی مادر را دلداری می داد،بالاخره پسر با کمک مادر به اتاق استادش رسید،آخر نمی توانست به تنهایی و بدون کمک کس دیگری راه برود. استاد با پایی گچ گرفته روی تخت دراز کشیده بود با دیدن علی گفت:" آه این ملائکه الهی تو چرا اینجوریه؟؟! انگار با ما حال نکرد، نگاه کن چه بلایی سرم آورده😐." علی خندید و جواب داد:"نوشته شده بود😂." استاد که با شنیدن جواب علی حسابی حسابی عصبانی شد از کوره در رفت و گفت:" عللللللللی!😤😡خجالت بکش،پای من توی گچه اونوقت تو میخندی میگی نوشته شده بود!!😠؟! علی لبخندش را پشت دستهایش پنهان کرد و باز هم گفت:" نوشته شده بود استاد 🤭." آنقدر دید علی نسبت به دنیا فرق کرده بود که هر چیزی را جزو قضا و قدر می دانست تا آنجا که حرفش در میان جمع دوستانه یشان به یک رمز تبدیل شده بود 🙂😉. جان مادر صبرش روز به روز بیشتر و روحیاتش متفاوت تر می شد. مادر با دیدن علی با خودش می گفت:" علی،با همون یک ضربه چاقو انگار شهید شده،از رفتارهایش بوی شهادت می آید،انگار روحش سرکار خانم:یحیی زاده مارا می توانید با لینک های زیر دنبال کنید😊 @downloadamiran در پیام رسان ایتا: 🌷https://eitaa.com/downloadamiran🌷 در پیام رسان سروش: 🌷sapp.ir/downloadamiran🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎁هدیه‌های اپراتورهای ایرانسل و همراه اول 🟡 1️⃣ گیگ اینترنت و 1️⃣ ساعت مکالمه رایگان ایرانسلی با کد دستوری: *️⃣5️⃣#️⃣ و بسته هدیه 2️⃣ گیگابایت اینترنت داخلی یکروزه به مناسبت نیمه شعبان فعال سازی روز نهم فروردین 🔵 کد دستوری هدیه مکالمه رایگان نوروزی: *️⃣1️⃣4️⃣0️⃣0️⃣*️⃣1️⃣#️⃣ فعال سازی ۱۸۰ پیامک به مبلغ هزار تومان با کد دستوری: *️⃣1️⃣0️⃣0️⃣0️⃣*️⃣4️⃣#️⃣ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 🙃با هر سلیقه‌ای پست داریم🙂 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 مارا می توانید با لینک های زیر دنبال کنید😊 در پیام رسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/1252458601Ce4069f4d77 در پیام رسان سروش: https://sapp.ir/joinchannel/xu8nDvMUEFJPGCNl4rjkbIAo