•[ آتشی از عشق خود در ما زدی
تا بسوزی هم دل و هم جان ما
خوشبسوزانمادرینآتشخوشیم
تیـــــــــــزتر کن آتش سوزان ما]•
*" فیض کاشانی "*
💚 @downloadamiran_r 💚
💚 @downloadamiran 💚
هدایت شده از 🇮🇷دانلودکده🛰امیران🎭
عطرولایت:
🌿🌹
🌹
✅ زیارت #امام_زمان (عج) در روز #جمعه
{♡ بسْمـِ اللَّہِ الرَّحْــمَنـِ الرَّحِیــــمـ ♡}
🌷اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ في خَلْقِهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهْتَدي
🌷بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْكَ
وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما
وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامَوْلايَ، اَنـَا مَوْلاكَ
عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ،
🌷اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ،
وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي
يَدَيْكَ، وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي
مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،
🌷وَاَنْ يَجْعَلَني مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ
وَالتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعْدآئِكَ،
وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في جُمْلَةِ
اَوْلِيآئِكَ،
🌷يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ
صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ،
هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ، ا
لْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ،
🌷َالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي يَدَيْكَ،
وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ، وَاَنَا يا مَوْلاي
فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَاَنْتَ يا مَوْلاي
كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ،
🌷وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ،
فَاَضِفْني وَ اَجِرْني، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ
وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ.
📚مفاتیح الجنان
#امام_زمان
#دانلودکده_امیران
#ماه_شعبان
#شعبان
#به_عشق_مهدی
°{{ أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🤲 }}°
🌿🌿🌿🌹🌿🌿🌿
@downloadamiran
🌿🌿🌿🌹🌿🌿🌿
📖#داستان_کوتاه
👨👩👦👦خانواده ای چادر نشین در بیابان زندگی میکردند. روزی روباهی، خروسشان را خورد و آنها محزون شدند. پس از چند روز، سگ آنها مُرد، باز آنها ناراحت شدند. طولی نکشید که گرگی الاغ آنها را هم درید.
روزی صبح از خواب بیدار شدند، دیدند همه چادر نشین های اطراف، اموالشان به غارت رفته و خودشان اسیر شده اند و در آن بیابان، تنها آنها سالم مانده اند. مرد دنیا دیده ای گفت: راز این اتفاق، این است که چادرنشینانِ دیگر، بخاطر سر و صدای سگ و خروس و الاغهایشان در سیاهیِ شب شناخته شده اند و به اسارت در آمده اند. پس خیر ما در هلاک شدن سگ و خروس و الاغ بود.
در تمام رویدادها و حوادث زندگی صبر پيشه كن و به خدا اعتماد کن!
📕 @downloadamiran_r 📘
هدایت شده از 🇮🇷دانلودکده🛰امیران🎭
منتظرالمهدی(عج):
إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
قال علی علیه السلام:
إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
هرگاه عالمی بمیرد رخنه ای جبران ناپذیر در اسلام ایجاد می شود كه تا روز قيامت هيچ چيز آن را فرو نمى پوشد
روح بلند آیتالله العظمی عبدالله فاطمی نیا عالم فرزانه اخلاق و عرفان به ملکوت اعلی پیوست
آیتالله سید عبدالله فاطمینیا در سال ۱۳۲۵ در تبریز چشم به جهان گشود. وی از کودکی تحت تربیت دینی و علمی پدر خود (میراسماعیل) که از جمله علمای اهل عرفان بود، قرار گرفت.
سپس نزدیک به ۳۰ سال نزد آیت الله حسن مصطفوی (از شاگردان مرحوم آیتالله سید علی قاضی) تحصیل کرد و تحت تعلیم و تربیت وی قرار داشت و همزمان تحصیلات حوزوی خویش را هم دنبال مینمود.
ایشان از شاگردی علمایی چون علامه طباطبایی، سید محمدحسن الهی طباطبایی (برادر کوچکتر علامه طباطبایی)، علامه محمدتقی آملی،آیت الله سید رضا بهاءالدینی، ایت الله محمد تقی بهجت، علامه جعفری و… که بیشترشان شاگردان آیتالله قاضی بزرگ بودند در علوم اسلامی و عرفان استفاده کرد. از این رو، وی با یک واسطه، از شاگردان سید علی قاضی است.
عرض تسلیت و تعزیت به محضر حضرت بقیه الله الاعظم (ارواحنا له الفداء) و همه شاگردان و دوستداران این عالم وارسته.
#دانلودکده_امیران
#تسلیت
#فاطمی_نیا
#اللهمعجلالولیکالفرج
#حاج_آقا_فاطمی_نیا
#امام_زمان
#رهبر
🖤 @downloadamiran 🖤
هدایت شده از 🇮🇷دانلودکده🛰امیران🎭
[✨🌦✨]
-دوباره#جمعهو#ندبه،
-دوبارهبایدگفت... :
-بخواندعایِ#فرجرا؛
-که#یـاربرگردد°•💚`"
#التماس_دعای_ویژه_برای_فرج🤲🏻
💚الّهُـمَّ عَجِـل لِولیِّـکَ الفرج💚
هدایت شده از 🇮🇷دانلودکده🛰امیران🎭
1_553307321.mp3
3.25M
#صبح_جمعه🌤` و #دعای_ندبه [💚°♡]
📻/⏯ #محسن_فرهمند 🎙
#سلام_مولا💚|•°🌿
#صبحتون_مهدوی ✨🌿
🌱 گفتند ڪه *جمعہ*
یارمان مــی آیــد
آن منجی روزگارمان می آید 🍃
🌱 *هــر جمعـــه*…
گلی در دل ما می شڪفـــد
یعنی که بمان بهارمان می آید 🍃
🍃"💚"🍃
🦋•°♡زیباترین بهانه دنیای من سلام♡°•🦋
#التماس_دعای_ویژه_برای_فرج✨
💚الّهُـمَّ عَجِـل لِولیِّـکَ الفَـرج💚
°•♡ @downloadamiran ♡•°
هدایت شده از 🇮🇷دانلودکده🛰امیران🎭
✨پروردگارا
🕊تنها کوچہای کہ بنبست نيست
✨کوچہ يادتوست!
🕊خالصانہ میخواهم از تو
✨کہ دوستان خوبم
🕊و هيچ انسانی
✨در کوچہ پس کوچہهای
🕊زندگی اسير و گرفتار
✨هيچ بنبستی نگردد
✨ #شب_بخیر
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
#به_وقت_عاشقی
•[کی زِ سرم برون رود
یک نفس آرزویِ تو ...!]•
#مولانا
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
♡••
#به_وقت_شعر
رسید مژده ڪہ ایامـ غمـ نخواهد ماند
چنان نماندوچنین نیز همـ نخواهد ماند..
°•♡@downloadamiran_r♡•°
💔
#به_وقت_دلتنگی
♡••
میلدیدارِڪسۍدردلمننیستکہنیست
جـزتُــواےشاهِدلـمـ،ماهِدلـمـ،خورشیـدمـ...
°•♡@downloadamiran_r♡•°
#داستان_کوتاه
🌺🌱🌻🌱🌻🌱🌺🌱🌻🌱🌻🌱
🌱
مردی از پرهیزکاران وارد مصر شد. آهنگری را دید که آهن تافته را با دست از کوره بیرون میآورد و حرارت آن به دست او هیچ تأثیری نداشت. با خود گفت این شخص یکی از بزرگان و اوتاد است. پیش رفت، سلام کرد و گفت: تو را به حق آن خدایی که در دست تو این کرامت را جاری کرده، دعایی درباره من بکن. آهنگر این حرف را که شنید، شروع به گریستن نمود. گفت: گمانی که درباره من کردی، صحیح نیست؛ من از پرهیزکاران و صالحان نیستم. ولی کرامتی که دیدی سببی دارد. آن مرد اصرار ورزید تا از علت امر مطلع شود.
آهنگر گفت: روزی بر در همین دکان مشغول کار بودم. زنی بسیار زیبا و خوشاندام که کمتر مانند او دیده بودم، جلو آمد و اظهار فقر و تنگدستی شدیدی کرد. من دل به رخسار او بستم و شیفته جمالش شدم و از او تقاضای نامشروعی کردم و گفتم هرچه احتیاج داشتی، برمیآورم. او گفت: از خدا بترس؛ من اهل چنین کاری نیستم. گفتم: در این صورت، برخیز و برو. برخاست و رفت. طولی نکشید دومرتبه بازگشت، گفت: همانقدر بدان که تنگدستی طاقتفرسا مرا وادار کرد به خواسته تو پاسخ دهم.من دکان را بسته، با او به خانه رفتم. وقتی وارد اتاق شدیم، دیدم مانند بید میلرزد. پرسیدم: از چه میترسی که اینقدر به لرزه افتادی؟ گفت: هماکنون خدا شاهد و ناظر ماست؛ چگونه نترسم. اگر رهایم سازی از خدا خواهم خواست تو را با آتش دنیا و آخرت نسوزاند. از تصمیم خود منصرف شدم، احتیاجاتش را برآوردم. با شادی و سرور زیادی به منزل خود برگشت.
همان شب در خواب دیدم بانویی بزرگوار به من فرمود: «خدا پاداش نیکویی به تو عنایت کند». پرسیدم: شما کیستید؟ گفت: «من مادر همان دخترکم که نیازمندی، او را به سوی تو کشانید، ولی از ترس خدا رهایش کردی. اینک از خداوند میخواهم که در آتش دنیا و آخرت تو را نسوزاند». گویا آن زن از بستگان رسول خدا بوده و دعای مادرش در حقم مستجاب شد و حرارت آتش در من تأثیر ندارد.
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨بِسْمِاللّٰهِالرَّحْمٰنِالرَّحیٖم✨
سلام صبح آدینه تون بخیر و نیکی ☕🌹
☘در این آدینه تابستانی براتون :
🌿یک دل آروم
☘یک سفره پُر برکت 🍞
🌿یک خانواده صمیمی و
☘یک دنیا سلامتی و تندرستی
🌿 آرزومندم
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
♡••
#به_وقت_عاشقی
عاشق آن نیست ڪہ هردمـ طلبِ یارڪند
عاشـق آن است ڪہ دل را حــرمـِ یارڪند..
#هوشنگ_ابتهاج
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
📖
#داستان_کوتاه
💎درویشی بود که در کوچه و محله راه میرفت و میخواند:
"هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی"
اتفاقاً زنی این درویش را دید و خوب گوش داد که ببیند چه میگوید وقتی شعرش را شنید گفت: من پدر این درویش را در میآورم که هر روز مزاحم آسایش ما میشود.
زن به خانه رفت و خمیر درست کرد و یک فتیر شیرین پخت و کمی زهر هم لای فتیر ریخت و آورد و به درویش داد و رفت به خانهاش و به همسایهها گفت: من به این درویش ثابت میکنم که هرچه کنی به خود نمیکنی.
کمی دورتر پسری که در کوچه بازی میکرد نزد درویش آمد و گفت: من بازی کرده و خسته و گرسنهام کمی نان به من بده.
درویش هم همان فتیر شیرین را به او داد و گفت: "زنی برای ثواب این فتیر را برای من پخته، بگیر و بخور فرزندم ! پسر فتیر را خورد و حالش به هم خورد و به درویش گفت: درویش! این چه بود که سوختم؟ درویش فوری رفت و زن را خبر کرد.
زن دواندوان آمد و دید پسر خودش است! همانطور که توی سرش میزد و شیون میکرد، گفت: پسرم را با فتیر زهر آلودم مسموم کردم .
آنچه را که امروز به اختیار میکاریم فردا به اجبار درو میکنیم.
پس در حد اختیار، در نحوهی افکار و کردار و گفتارمون بیشتر تامل کنیم!🌹
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
#تلنگر
تمام کتابهای روانشناسی موفقیت و مدیریت در انتها به این نکته خلاصه میشوند:
اگه روزی راهی پیدا نکردی،
بدان که میتوانی راهی بسازی...!
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
♡••
#به_وقت_شعر
تمــامِ شب
به خیال تو رفت و میدیدم
که پشت پــردهی اشکــم
سپیده سر میزد
#هوشنگ_ابتهاج
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
#داستان_کوتاه
#ضرب_المثل
《زدکهزدخوبکردکهزد》
هر وقت روستایی ساده دلی بنشیند و «خیال پلو» بپزد و آرزوهای دور و دراز ببافد حاضران این مثل را می زنند.
می گویند یك روز زنی كه شغلش ماست فروشی بود،
ظرف ماستش را رو سرش گذاشته بود و برای فروختن به شهر می برد.
در راه با خودش فر كرد كه «ماست را می فروشم و از قیمت آن چند تا تخم مرغ میخرم.
تخم مرغ ها را زیر مرغ همسایه میذارم تا جوجه بشه. جوجه ها كه مرغ شدند می فروشم
و از قیمت آن گوسفند می خرم. كم كم گوسفندهام زیاد میشه،
یك روز میان چوپون من و چوپون كدخدا زد و خورد میشه
كدخدا مرا میخواد و از من میپرسه : چرا چوپون تو چوپون مرا زده؟
منم میگم : زد كه زد خوب كرد كه زد !
زن كه در عالم خیال بود همینطور كه گفت :
«زد كه زد خوب كرد كه زد» سرش را تكان داد و ظرف ماستی از رو سرش به زمین افتاد
و ماست ها پخش زمین شد.
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
♡••
#تلنگر👌
میدانی چرا از خاک آفریده شدی، نه از آتش؟
برای اینکه بسازی؛ نه اینکه بسوزانی.
برای اینکه با آب، گـِل شوي و زندگي ببخشی.
تا در قلبت دانهٔ عشق بکاری و رشد دهي و از ميوهٔ شيرينش زندگی را دگرگون سازی!
«وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ»(روم ۲۰)
پس به خاک بودنت ببال و خاکی باش رفیق!
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
♡••
#به_وقت_شعر
از بس که خلق
پشت نقاب ایستادهاند
باور نمیکنند
من بینقاب را...
#فاضل_نظری
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°