eitaa logo
^ کـلـبــ🏠ــه‍ رمــانـــ ^
122 دنبال‌کننده
866 عکس
129 ویدیو
6 فایل
﷽ شعر، داستان، رمان، بیو و پروفایل و هر آنچه برای حالِ خوبِ دلتون نیاز دارید در "کلبه‌رمان" هست♡ کانال اصلی‌مون در ایتا و سروش👇👇 @downloadamiran ارتباط باما: @amiran313 ¹⁴⁰⁰٫⁰²٫¹⁵
مشاهده در ایتا
دانلود
نویسنده:نیل۲ ••••••••••••••••••••••••••• 📌 @downloadamiran_r
نویسنده:نیل۲ ••••••••••••••••••••••••••• 📌 @downloadamiran_r
نویسنده:نیل۲ ••••••••••••••••••••••••••• 📌 @downloadamiran_r
نویسنده:نیل۲ ••••••••••••••••••••••••••• 📌 @downloadamiran_r
هر نفسی بگوییم عقل تو کو چه شد تو را عقل نماند بنده را در غم و امتحان تو هر سحری چو ابر دی بارم اشک بر درت پاک کنم به آستین اشک ز آستان تو مشرق و مغرب ار روم ور سوی آسمان شوم نیست نشان زندگی تا نرسد نشان تو زاهد کشوری بُدم صاحب منبری بُدم کرد قضا دل مرا عاشق و کف زنان تو از می این جهانیان حق خدا نخورده‌ام سخت خراب می‌شوم خائفم از گمان تو صبر پرید از دلم عقل گریخت از سرم تا به کجا کشد مرا مستی بی‌امان تو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبحتان پرازمحبت الهی سهم امروزتان شادی سهم زندگیتون عشق سهم قلبتون مهربانی سهم چشمتون زیبایی و سهم عمرتون عزت باشه روز خوبی پیش رو داشته باشید
اگر بتوانی همواره در اکنون بمانی، آدم شادی هستی. آن وقت می‌فهمی که در صحرا، زندگی هست؛ آسمان ستاره دارد؛ جنگجویان می‌جنگند. چون این بخشی از زندگی بشر است.زندگی یک جشن است؛ جشنی عظیم؛ چون همواره در همان لحظه‌ای است که در آن می‌ زی‌ایم و فقط در همان لحظه … کتاب :کیمیاگر
خوش است عمر، دریغا که جاودانی نیست پس اعتماد بر این پنج روز فانی نیست
دنیای من! تمام جهانم از آن توست جان مرا بگیر، که این نیز جان توست ‌ اندوه داستان مرا کاش حس کنی دشمن‌ترین رقیب من از دوستان توست ‌ تنها نه از ملامت مردم در آتشم آتش‌بیار معرکه زخم زبان توست ‌ مشکن دل مرا که به خود ظلم می کنی این شیشه‌ای که می‌شکنی آشیان توست ‌ تاثیر اشک‌های مرا روی او ببین! این فرق سنگ با دل نامهربان توست ‌ گفتم به گریه از تو شبی دست می‌کشم گفتی به نیشخند اگر در توان توست! ‌
📗 ✍در زمان موسي خشكسالي پيش آمد. آهوان در دشت، خدمت موسي رسيدند كه ما از تشنگي تلف مي شويم و از خداوند متعال در خواست باران كن. موسي به درگاه الهي شتافت و داستان آهوان را نقل نمود .خداوند فرمود: موعد آن نرسيده است. موسي هم براي آهوان جواب رد آورد. تا اينكه يكي از آهوان داوطلب شد كه براي صحبت و مناجات بالاي كوه طور رود. به دوستان خود گفت: اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانيد كه باران مي آيد وگرنه اميدي نيست. آهو به بالاي كوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راه برگشت وقتي به چشمان منتظر دوستانش نگاه كرد ناراحت شد ، شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت: دوستانم را خوشحال مي كنم و توكل مي نمایم. تا پایین رفتن از کوه هنوز امید هست. تا آهو به پائين كوه رسيد باران شروع به باريدن كرد!... موسي معترض پروردگار شد. خداوند به او فرمود: همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که آهو دوباره با توکل حرکت کرد و اين پاداش توكل او بود.. 👌 یادمون باشه در همه حال ناامید نشیم و توکل به خدا داشته باشیم. ✍@downloadamiran_r
❤♡ به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم