^ کـلـبــ🏠ــه رمــانـــ ^
عشق بعضي وقتها از درد دوري بهتر است! بي قرارم کرده و گفته صبوري بهتر است! توي قرآن خوانده ام...
در نگاهت رنگ آرامش نمایان
می شود
آه می ترسم که دارد باز طوفان
می شود
آرزوهایم همین کاخــی کـــه
برپا کرده ام
زیر آن طوفان سنگین سخت
ویران می شود
خوب می دانم که یک شب
در طلسم دست تو
دامن پرهیـــز من تسلیـم
شیطان می شود
آنچه از سیمای من پیداست
غیر از درد نیست
گرچـه گاهی پشت یک لبخند
پنهان می شود
عاقبت یک روز می بینی که
در میدان شهر
یک نفر با خاطراتش تیـرباران
می شود
#محمد_سلمانی
#به_وقت_شعر
^ کـلـبــ🏠ــه رمــانـــ ^
اگرعالمی منکر ما شود غمی نیست ما را که ما را تویی # مولانا #به_وقت_شعر
مرز زیبایـــی اگــــر آن سوی دنیــا برود
چشم باید به همان سو به تماشا برود
دیده از دور دو دریـــای مجـــاور با هم
چشم من می شکند پنجره را تا برود
بارها سنگ به پیشانی شوقش خورده
رود اگــــر خواسته از درّه به دریـــا برود
سرنگون گشتن فوّاره به ما ثابت کرد
آب می خواسته بـــا واسطه بالا برود
آی مردم...به خدا آب زلال است زلال...
بگذارید خودش راهِ خودش را برود
کدخدا گفته که تا کار به دعوا نکشد
یکی از این دو نفـــر باید از اینجا برود
یا که یوسف به دیار پدری برگردد
یا که با پیـرهن ِ پاره زلیخـــا برود
کدخدا گفته که این دهکده، عاشقکده نیست
هرکـــه عــــاشق شده از دهکده ی مــا برود
کوزه بر دوش سرِچشمه نیا...با این حرف
باید از دهکده یک دهکده رسـوا بــرود
از پیراهن ِ گلدار بــه تن خواهـــی کرد
صبر کن از سرِ این گردنه سرما برود...!
#محمد_سلمانی
#به_وقت_شعر