هدایت شده از سیدعسکر
بغل کن زانوی غم را دگر او بر نمی گردد
دگر بی غم شبی زهرا ز بهرت سر نمی گردد
گذشت آن احترام و عزت ام ابیهایی
دگر بهر سلامت کس به پشت در نمی گردد
اگر در پشت درب منزلت هم ازدحامی شد
مکن خوش دل کسی بهرت تسلی گرنمی گردد
میاپشت در ای زهرا لگدها در کمین باشد
که گردد غنچه ات پرپر تو را باور نمی گردد
میا در کوچه ای زهرا مغیره بی حیا باشد
مگو همسایه از همسایه اش مضطر نمی گردد
پدر گفتت که می گردی به زودی نزد اوگرچه
به این جز پیکری زخمی تو را منجر نمی گردد
بمیرد عسکری زین غم که بر جان علی ریزد
دگر بعد از تو این دنیا بر حیدر نمی گردد
بگفتت تا خداحافظ بشد یک عالمی محزون
"خدا هم گریه کرد از جمله ی او بر نمی گردد"
#سید_عسکر_رئیس_السادات
بیست و یکم آذر نود و چهار
#رسول_الله #زهرا #علی #در #عسکری
هدایت شده از سیدعسکر
افتاد پیمبر چون در بستر بیماری
بودم به برش آنجا از بابت غمخواری
رأسش بگرفتم من در دامن خود آن دم
عباس جماعت را می راند ز دورش هم
چون حالت اغما شد از جان و تن او در
بر گفت به عباس او ای عم پیام آور
اینک بپذیر از من اجرای وصیت را
دینم بده عامل شو عهدم بر امت را
عباس بگفت او را طوفان سخا هستی
مالی نبود بر من تا آنکه کنم مستی
تکرار نمودش چون پیغمبر حق مطلب
حرف دگری اما جاری نشدش بر لب
آنگاه نبی فرمود اکنون به کسی گویم
بپذیرد و هم گردد او یاور و دلجویم
از این سخنان لرزه بر پیکر من افتاد
مسدود ره گریه گردیدم از آن رخداد
در دامن من رأس نیکوی نبی غلطان
اشک بصر من شد بر روی نبی غلطان
عاجز شدم از پاسخ شد بسته دهان من
تکرار نمود آن دم پرسش بر من ایضاً
گفتم به فدای تو ام و اب من مولا
حتماً که چنین سازم امر تو کنم اجرا
فرمود به من آنگه بنشان تو مرا حیدر
بنشاندمش او را من چون بود مرا در بر
فرمود به من هستی تو در دو جهان حیدر
هم اخ وَ وصی من هم نایب ،هم یاور
گفتش به بلال آور شمشیر و زره، استر
هم زین و لجام آن هر ملحقه ی دیگر
فرمود به من احمد بردار تمامی را
با خود به سرایت بر حیدر همه این اشیا
من آنچه نبی گفتم کردم همه را اجرا
برگشتم و استادم در پیش نبی بر پا
او کرد نظر بر من آنگاه بر انگشتر
فرمود که این خاتم تنها بود از حیدر
پیش نظر مردم دادش به من و گفتم
در هر دو جهان باشد از آن تواین خاتم
رو کرد به مردم او فرمود که ای مردم
هر کس نبود با او سازد ره حق را گم
زنهار به او رشکی ورزید که می گردید
محسوب ز کفار و حقتان نکند تایید
عباس چو در جایم در نزد نبی بنشست
فرمود که برخیزد این جای، علی را هست
اما ننمود عباس از امر نبی تمکین
تا مرتبه ی سوم پاشد به دل چرکین
فرمود عمو عباس زنهار بمیرم من
با خشم ز تو، طعم دوزخ بچشی حتماً
پس گفت بلال آور نزدم حسنینم را
بگشود چو آوردند آغوش بر آنها
هی بو بنمود او آن گلهای معطر را
باراند بر آن گلها باران نوازش ها
گفتم نکند بار سنگینی فرزندان
باعث بشود رنجی آزرده کند ایشان
پیش آمدم از صدرش تا دور کنم آنها
منعم بنمود از آن پیغمبر حق اما
فرمود رهاشان کن مهلت بده آنها را
تا سیر ببینندم تا بهره برند از ما
بویم دوگل خود را بویند مرا آن دو
گردد ز پیم دنیا بر این دو ز غم مملو
نفرین به کسانی که آزار دهند ایشان
هر کس فکند ترسی بر جان و دل آنان
بر دست تو بسپارم من این دو عزیزم را
هم والد ایشان را ای رب رحیم ما
#سید_عسکر_رئیس_السادات
نوزدهم آذر نود و چهار
آخرین بازنگری۲۴مهر۹۹
#رسول_الله #محمد #احمد #وصیت
#عباس #علی #حیدر #عسکری
هدایت شده از اشعار بانو نقیـبی
💚
بطلب! قلب من آکنده شده از یادت
که زنم پنجه در آن پنجره ی فولادت
قبله ی من! به طواف حرمت، راهم دِه
تا که دلْشاد شوم گوشهی گوهرشادت
#نگین_نقیبی
۱۴ اسفند ۱۴۰۱
کپیفقطباذکرنامشاعر
✒️ ͜͡❥᭄ @najvayebaran
💚
هدایت شده از سیدعسکر
.
از این همه غریب برایم عجیب بود
فرماندهی که بین سپاهش غریب بود
وقتی به زیر جامه زره داشت روشن است
محصور بین اهل نفاق و فریب بود
آمد گهی به روی سرش سنگ و یک زمان
سم از عصای کور نمایی نصیب بود
بر این هوار غدر به کاشانه ی یکی
آخر چه راه چاره به غیر از شکیب بود
خون بایدش گریست که در خانه هم اسیر
در دستهای خائنه ای نانجیب بود
آری زنی خبیث حسن را به زر فروخت
اما یزید هم نه به عشقش مجیب بود
زرهای شام هم چو خودش بی وفاشدند
آخر تمام خرج دوا و طبیب بود
اما کشید جسم حسن هم بلا به دوش
زیرا برای جای مزارش رقیب بود
غربت گرفت قبر حسن را هم عسکری
جانم فدای آنکه به غربت قریب بود
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۴ اردیبهشت۱۴۰۰
#حسن #تنها #غریب #مجتبی
#عسکری
https://www.instagram.com/p/CiETjMyupX4/?igshid=MDJmNzVkMjY=
هدایت شده از عاشقانههای بیتاب
animation.gif
61.7K
🖤༻﷽༺🖤
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
معدنِ خیرِ خدا!... شمسِ نبوت بودی
شصت و سهسال بر این خاک، امانت بودی
السلام! صورتِ زیبایِ اهواراییِ عشق!
چشمهٔ عاطفه در کویِ محبت بودی
شیعه و سنی و پارسی و عرب میدانند
باطنِ آیهٔ قرآنیِ وحدت بودی
رفتنت منشأء پایانِ غزلهاست، نرو!
تو که از روزِ ازل، علتِ خلقت بودی
جای هر زخم که خوردی، تو به غم خندیدی
حکمتِ معرفت افزایِ رسالت بودی
یا مقرب! همه محتاج به دستانِ توأیم
انتَ بابالکرمِ صبحِ سعادت بودی
به خدا، برکتِ باران مدینه از توست
روح اسلام و ابالقاسمِ رحمت بودی
عطرِ خونِ نفسِ لاله، گواهی میداد:
گلشنِ شعر خدا، عصمت و عترت بودی
به که گویم: غم « لیهجر» طوفانزده را
در بیابان عدم، دشتِ سخاوت بودی
مرتضیٰ یکه و تنهاست نرو! جانِ حسین
تو که خود باخبر از فتنهٔ امت بودی
سینه ام سوخته از داغِ سقیفه، چهکنم؟!
جگرِ خون شدهٔ غربتِ غیرت بودی
۲۸ صفر عازم شدهای سمتِ خدا
سفرت خیر، که بیتابِ شهادت بودی
#کبری_رحمتی(بیتاب)
#دورود_لرستان
إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
#تسلیتبهامتمحمدص😭
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
4_5999249897176434455.mp3
9.58M
🎶 زمینه
تو منو رها کنی کجا برم امامحسن
#کربلایی_حسین_طاهری
@bank_aks
هدایت شده از اشعار بانو نقیـبی
🏴🏴🏴
دارد به دلش زهرا دردی که شده جانکاه
انگار که می بارد از عرش خدا هم آه
امشب غمِ عظمیٰ شد، نازل به دل شیعه
هم داغ حسن بر دل، هم داغ رسول الله
#نگین_نقیبی
۱۲ مهر ۱۴۰۰
کپیفقطباذکرنامشاعر
✒️ ͜͡❥᭄ @najvayebaran
🏴🏴🏴