هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🖌#یادداشت_روز
🔹نزدیکترین دورترها
#سعدالله_زارعی
دیدار عمومی رهبر معظم انقلاب اسلامی با مردم عادی که به تعبیر امام عنوانی ندارند و در عین حال صاحبان اصلی این کشور، این نظام الهی و این انقلاب اسلامی هستند، پس از یک وقفه حدود چهار ساله
- بهدلیل همهگیری ویروس کرونا - از سرگرفته شد و در این میان مردم غیور دو استان سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی، رقم زننده این دیدار دوباره مردمی شدند.
حضرت امام خمینی - رضوانالله تعالیعلیه- و حضرت امام خامنهای - دامت برکاته - به گواهی تاریخ 45 ساله انقلاب اسلامی همواره به تودههای مردم توجه خاص داشتند و آنان را بر گروهها و دستههایی که صاحب عنوانی بودند - که آنان نیز گرامی و صاحب ارج هستند - ترجیح دادهاند.
این دو امام عظیمالشأن نوعاً مهمترین نکات سیاسی و... را در این اجتماعات بیان کردهاند. راهبردهای نظام و انقلاب معمولاً در این اجتماعات با مردم در میان گذاشته شدهاند. دلیل آن این است که اجتماع کسانی که این انقلاب الهی را پدید آوردهاند و در فراز و نشیبهای فراوان پای کار آن مانده و برای ماندگاری و بالندگی آن از همه هستی خود مایه گذاشتهاند، مناسبترین جا برای اعلام مواضع راهبردی نظام میباشد.
حضرت امام خمینی در سخنرانی 15 خرداد 1358، در جمع مردم کوچه و بازار و روحانیون قم نگاه خود به مردم را در قالب 12 پرسش و پاسخ به آنها بیان فرمودند، از جمله سؤالات امام این بود؛ پانزده خرداد را کی به وجود آورد؟ دنباله آن را کی تعقیب کرد؟ و پس از این امید به کیست؟ بعد پاسخ دادند «15 خرداد به مبدئیت اسلام و راهنمایی روحانیت و همین جمعیتهایی که الان اینجا هستند، اینها بودند
که 15 خرداد را به وجود آوردند. همین سنخ جمعیت بودند. همین جمعیتی که مقصدی غیر از اسلام ندارند، 15 خرداد را تا حالا دنبال کردند. از همین جمعیت امید است که تعقیب کنند» بعد متواضعانه فرمودند «خاک... که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم. ...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/272920
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا
@kayhannewspaper
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🖌#یادداشت_روز
🔹رژیم اسرائیل؛ در بحران ادامه و پایان جنگ
#سعدالله_زارعی
نزدیک به ده هفته از آغاز جنگ غزه میگذرد. راهبرد نظامی رژیم غاصب اسرائیل، همواره «حمله قاطع در زمان کوتاه» بوده است. اینک حمله قاطع در کاملترین شکل صورت گرفته اما «کوتاه» نبوده است. بنابراین تا اینجا حداقل 50 درصد راهبرد نظامی آن روی زمین مانده است. چه زمانی پایان این جنگ
فرا میرسد؟ قطعاً ارتش رژیم جنایتکار پاسخ این سؤال را نمیداند کما اینکه آمریکا بهعنوان دخیلترین حامی خارجی آن نیز پاسخ این سؤال را نمیداند. بعضی محافل آمریکایی از ختم جنگ تا پایان سال جاری میلادی یعنی سه هفته دیگر صحبت کردهاند اما این تاریخ نیز قطعی نیست چرا که به دلیل مقاومت شدید غزه، هیچ معلوم نیست رژیم جعلی اسرائیل که طی ده هفته نتوانسته حتی یکی از سه هدف اصلی اعلام شده را محقق کند، طی سه هفته آینده بتواند به آن دست یابد. رژیم صهیونیستی، ابلهانه تنها دو وضعیت را در نظر گرفته است؛ شکست ملموس و ترمیمناپذیر مقاومت فلسطین و یا پذیرش شکست مطلق از مقاومت. الان اسرائیل در این مخمصه خودساخته گرفتار آمده است و خود برای بیرون رفتن از این تنگنا راهی نداشته و به کمک از بیرون نیاز مبرم دارد.
آمریکا با درک این مسئله، در کنار حمایت کامل سیاسی
- که وتوی قطعنامه جمعه شورای امنیت تبلور برجسته آن بود -
و حمایت کامل نظامی - که ارسال پیاپی محمولههای تسلیحات مرگبار نشان آن است - مقامات ارشد سیاسی و نظامی خود را به منطقه گسیل کرده است. در تازهترین این اقدامات، «کاملا هریس» معاون جو بایدن به تلآویو، رامالله، قاهره و دوحه آمد. ظاهرا دستور کار مقامات اعزام شده این است که قبل از پایان جنگ، شرایط پس از جنگ مشخص باشد. به عبارت دیگر آمریکا درصدد به دست آوردن «ضمانت امنیتی» برای اسرائیل پس از پایان دادن به جنگ است. اما واقعاً چه کسی یا چه کسانی قادرند این تضمین را به رژیم مضطرب اسرائیل یا به حامی خارجی آن بدهد؟ در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
1- راهبرد جنگی شناخته شده و مستمر رژیم غاصب «حمله قاطع در زمان کوتاه» بوده است و به نظر میآید این از یکسو یک راهبرد ژئوپلیتیکی (Geopolitic) و از سوی دیگر یک راهبرد...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/279171/
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا
@kayhannewspaper
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🖌#یادداشت_روز
🔹اسرائیل، دست خونین التماس
#سعدالله_زارعی
صحنه جنگ غزه به التماس یکی و اجتناب دیگری تبدیل شده است. برای داوری درباره آنکه شکست خورده میدان و آنکه پیروز آن میباشد، همین کافی است. رژیم غاصب اسرائیل در حالی که در بیانها و بیانیهها از پیروزی بر حریف و نزدیک بودن پیروزی نهائی میگوید، بر تبادل محدود اسرا با زندانیان اصرار دارد و مقاومت فلسطین را مسئول شکست «تبادل دوباره» معرفی میکند. از آن طرف مقاومت غزه دو شرط را برای تبادل مطرح کرده است؛ توقف کامل حمله نظامی به غزه و تبادل «همه در برابر همه». این ادبیات دوگانه التماس و اجتناب، صدها مقاله در پی داشته در مطبوعات غرب درج شده و بر شکست اسرائیل از مقاومت تصریح کردهاند. در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
1- جنگ غزه به هشتادمین روز خود نزدیک شده است. یک طرف جنگ رژیم اسرائیل قرار دارد که با بهرهمندی از جنگندهها، ناوها و هزاران تانک و دهها هزار نیروی زرهی با دست باز و با بیرحمی تمام ساکنان مظلوم غزه را بیوقفه مورد حمله قرار داده است و یک طرف مقاومت غزه است که در محاصره کامل قرار داشته و با هوشمندی و دلیری در برابر تحقق اهداف دشمن ایستاده است.
الان هفتهها از زمانی که غربیها اعلام کردند ساکنان غزه از کمبود آب و غذا رنج میبرند و بحران انسانی بهطور کامل، این باریکه را دربرگرفته است، میگذرد اما با وجود گذشت حدود 12 هفته از آن، مقاومت متکی به ساکنان غزه، با شدتی بیش از گذشته ادامه دارد. در خلال این ایام ارتش اسرائیل میگوید 25 درصد از نیروهای درگیر در جنگ غزه را از دست داده، تیپ ویژه گولانی آن پس از تحمل ضربات شدید برای بازسازی از صحنه جنگ خارج شده و به لشکر 98 زرهی آن - که در پیشانی عملیات زمینی ارتش غاصب قرار داشته -
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/279825
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا
@kayhannewspaper
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰 و اینک «فصلی تازه» پس از «انتخاباتی پرشور»
👤 #سعدالله_زارعی
🔸روز گذشته انتخابات مجلس خبرگان رهبری و انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار شد. حضور پرشکوه مردم در پای صندوقهای رأی ثابت کرد هم نظام جمهوری اسلامی بر میثاق «مردمسالاری» به طور اساسی پایبند است و هم مردم به محوریت خویش در نظام مردمسالار باور دارند. در واقع انتخابات ۱۱ اسفند امسال، تلاقی عزم مردم و عزم نظام بود و از این منظر، انتخابات جمهوری اسلامی یک پدیده در سطح بینالمللی است.
🔸آنچه انتخابات جمهوری اسلامی را به پدیده تبدیل میکند، عزم جدی نظام اسلامی بر سپردن امور کشور به مردم است و از سوی دیگر عزم جدی مردم برای ادامه راهی است که با انقلاب خود شروع کردهاند.
🔸انتخاباتهای دنیا نوعاً انتخاباتی بوروکراتیک هستند یعنی یک دیوانسالاری وجود دارد و مردم در درون آن به قدرتیابی یک گروه یا یک حزب کمک میکنند. در انتخابات با مبنای انقلابی به کسانی رأی داده میشود تا یک راه را امتداد بدهند. تأثیر انتخابات بوروکراتیک به اندازه عمر یک نهاد و تأثیر انتخابات انقلابی به اندازه عمر یک راه است.
🔸حضور بانشاط مردم در دو انتخابات مهم دیروز در واقع هم مخالفخوانی و مخالف جلوه دادنها را به محاق برد و هم دروغ کماثر بودن مشارکت مردم را برملا نمود و هم مانع نوسازی درون نظام را کنار زد. این مشارکت گسترده در واقع این نکته اساسی را به ثبت رساند که توجه مردم و نظام به حل درون ساختاری مشکلات است.
#یادداشت_روز
ادامه یادداشت
@kayhan_online
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰 انتخاب یحیی سنوار؛ رمزها و رازها
👤 #سعدالله_زارعی
🔸انتخاب دو هفته پیش ابوابراهیم «یحیی سنوار»، به ریاست دفتر سیاسی جنبش حماس که در واقع انتخاب مسئول ارشد و به عبارتی رهبری این جنبش بهحساب میآید برای سران آمریکا و رژیم صهیونیستی خیلی غیرمنتظره و به تعبیری که شبکه «کان» رژیم غاصب به کار برد، «شوکآور» بود. جالبتر از آن، انتخاب اجماعی سنوار از سوی همه اعضای شورای حماس صورت گرفت و هیچ مخالفی نداشت. این به معنای آن است که این انتخاب بر اساس یک «راهبرد خاص» صورت گرفته است کما اینکه حزبالله لبنان ضمن آنکه از «پیامی قوی به دشمن آمریکایی و اسرائیلی» خبر داد، علامتی از «تمرکز بر طوفانالاقصی» دانست.
🔸یحیی سنوار که دقیقاً یک هفته پس از شهادت «اسماعیل هنیه»، نام پرطنین در میان مسئولان ارشد حماس صورت گرفت، بیانگر آن است که این انتخاب بر بستر احساسات قرار نداشته بلکه در یک فضای عقلانی و همراه با محاسبات مختلف انجام شده است.
🔸یحیی سنوار نام ناآشنایی نبود او حداقل از ۱۳۹۷/ ۲۰۱۷ که به عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس در غزه معرفی گردید، در کانون توجه محافل سیاسی، امنیتی و رسانهای قرار داشته است و در عین حال جنگ کنونی غزه هم به دلیل حساسیتهای زیاد که در جهان روی آن وجود دارد، یحیی سنوار را در کانون خبرهای مرتبط با فلسطین قرار داد. با این وجود هنوز این سؤال وجود دارد که او واقعاً کیست؟
🔸حماس فردی را انتخاب کرده که به دلیل حضور دوره طولانی در غزه اشراف کامل بر وضع غزه و موقعیتهای آن دارد. چه کسی در بین بقیه مسئولان حماس به اندازه سنوار اداره امورات مردم را عهدهدار بوده و چه کسی بیش از او از خود تابآوری و قدرت مدیریت نشان داده است؟
🔸وضع رهبری حماس از پیدایش آن تا امروز با اقتضائات هماهنگ بوده است و انتخاب شیخ احمد یاسین، عبدالعزیز الرنتیسی، شیخ صلاح شحاده، خالد مشعل، اسماعیل هنیه و یحیی سنوار بر این اساس صورت گرفته است. در هر دورهای متناسب با شرایط و اولویتها، رهبری حماس انتخاب گردیده و کاملاً پیداست که در شرایط کنونی، فلسطین و نیز حماس به رهبری احتیاج دارد که بیش از همه در خط مستقیم جهاد با رژیم صهیونیستی باشد. امروز سرنوشت آینده فلسطین و فلسطینیها در غزه رقم میخورد و در این میان اقدام هوشمندانه و اجماعی انتخاب «رهبری میدانی»، اقدام راهبردی محسوب میشود و به این جهت «وال استریت ژورنال» نوشت انتخاب سنوار موضع این جنبش را بهعنوان یک گروه مقاومت مسلحانه ضداسرائیل تقویت میکند و نیز شبکه تلویزیونی «کان» اسرائیل گفت «انتخاب سنوار نشان میدهد حماس در غزه همچنان پرقدرت است».
🔸اگر اسرائیل تا دیروز در تحلیلهای سست خود حماس را به داخل و خارج تقسیم میکرد و به این تجزیه دلخوش بود، الان صحنه مدیریت فلسطین، بهطور کامل داخل غزه و البته در نقاطی که اسرائیل نمیداند کجاست و اینکه کار چگونه صورت میگیرد، اسرائیل هنوز نمیداند!
#یادداشت_روز
https://kayhan.ir/001ESp
@Kayhan_online
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰 بایدهای کاملاً متفاوت طرفین در جنگ کنونی
👤 #سعدالله_زارعی
🔸«طوفان الاقصی» و «جنگ غزه» یکسالگی را پشتسر گذاشتند. رژیم اسرائیل اصرار دارد فعلاً به جنگ غزه و من تبع آن ادامه دهد و ما اصرار داریم هرچه زودتر این جنگ متوقف گردد.
🔸رژیم غاصب به امید پدید آمدن شرایط خروج موفق به جنگ ادامه میدهد و ما توقف جنگ غزه را موفقیت میدانیم. به این جهت یکی در حداکثر جنایت ظاهر شده و دیگری در «حد ضرورت» پاسخ داده است. پس در این صحنه حساس دو راهبرد کاملاً متضاد وجود دارد و از اینرو نمیتوان از طرفی که میخواهد هرچه زودتر این جنگ متوقف گردد، خواست مثل طرفی که به قصد یافتن راهی، دامنه شرارت را گسترش میدهد، عمل کند.
🔸در عین حال صحنه جنگ، از یکسو صحنه پاسخ متقابل و همسنگ هم میباشد و از سوی دیگر آبستن پدیدههایی است که چندان محاسبهپذیر نیستند. از اینرو در طول تاریخ، اداره جنگ، سختترین موضوع در حکمرانی بوده است و اداره آن به ترکیبی از «شجاعت»، «حکمت» و «حسابگری» وابسته میباشد و فقدان هر کدام از این سه، نتیجه جنگ را حتماً به ضرر حکومتی با این مختصات تمام میکند.
🔸درست در روزهایی که ارتش رژیم غاصب مدعی است کار غزه را تمام کرده، در دو منطقه «خان یونس» در جنوب و «جبالیا» در شمال باریکه غزه با حملات فلسطینیها مواجه گردیده است.
🔸جالب این است که برابر آخرین نظرسنجی غربیها در غزه، ۶۷ درصد ساکنان آواره باریکه غزه گفتهاند بر ضرورت ادامه حکومت حماس بر غزه در پایان جنگ تأکید دارند و حاضر به پذیرش افرادی از حکومت خودگردان نیستند.
#یادداشت_روز
https://kayhan.ir/001FJ4
@Kayhan_online
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰خطای راهبردی در تحلیل سوریه (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸گرفتن سرپل از مقاومت و سپس توسعه آن، حکایت تلاش ۴۶ سال است اما بعضی بدون توجه به تاریخ، وقوع یک اتفاق را محور قرار داده و بقیه مسائل را با آن تحلیل کرده و افق تحولات را هم بر اساس آن تبیین مینمایند. از اینرو در زمانهای مختلف شاهد انتشار تحلیلهای فراوان مبتنی بر تعمیم نتایج یک پدیده بر سایر پدیدهها بودهایم و اینک میتوانیم با قاطعیت بگوییم خطا بوده است. الان در صحنه تحولات، با سقوط یک دولت مقاومت در منطقه مواجه شدهایم و باید اعتراف کنیم که دشمنان یک سرپل مهم از محور مقاومت گرفتهاند. اما خطاست اگر گمان کنیم روند منطقه و تحولات در منطقه به سمت غلبه مخالفان بر مقاومت تغییر مسیر داده است. مرور تحولات این ۴۶ سال خطا بودن چنین نگاهی را نشان میدهد.
🔸در سال ۱۳۶۱ حدود دو هفته پس از بازپسگیری خرمشهر توسط قوای نظامی ایران، رژیم صهیونیستی از فضای درگیریهای داخلی لبنان استفاده و به این کشور حمله کرد و چند برابر مساحت خرمشهر را - که عمدتاً به شیعیان لبنان تعلق داشت - به تصرف خود درآورد. فضای رعب ناشی از اقدام سریع ارتش اسرائیل و ضعف شدید نظامی لبنان، این تصور را رقم میزد که اشغال لبنان دائمی خواهد بود. در آن زمان تحلیلهای زیادی در رسانههای عربی و غیرعربی نوشته میشد که از تهاجم قریبالوقوع ارتش اسرائیل به سوریه حکایت میکرد. اما برخلاف این تحلیلها، ارتش متجاوز اسرائیل چهار سال پس از تجاوز، در سال ۱۳۶۵ استان بیروت و مناطق شمالی و شرقی آن را ترک کرد و اولین عقبنشینی ارتش اسرائیل رقم خورد. در آن زمان شهید سیدحسن نصرالله فرمانده نظامی حزبالله در استان بیروت بود.
🔸یک واقعه دیگر مذاکرات مادرید و توافق اسلو بود که در سال ۱۳۷۲ صورت گرفت. در آن زمان دولتهای غربی، عربی، روسیه، چین، اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین که مهمترین سازمان نظامی فلسطین بود، توافقی را شکل دادند که ظاهر آن حل و فصل نهائی مسئله فلسطین و حل منازعه بین اسرائیل و فلسطینیها اما باطن آن، تثبیت اسرائیل و حذف فلسطین از معادله منطقه بود. در آن زمان جو آنقدر به نفع توافق اسلو غلیظ بود که بعضی دوستان منطقهای به مسئولان ما میگفتند، «مسئله تمام شده و نادیده گرفتن یک توافق جهانی، دیوانگی است.» اما برخلاف آنچه تصور میشد مذاکرات و توافق و درواقع طرح اسلو، به حل مسئله منجر نشد، به انتفاضه سال ۲۰۰۰ ختم شد که طی آن هم درگیری نظامی میان طرفین، جای سازش را گرفت و هم سازمان آزادیبخش فلسطین جای خود را به گروههای جدید جهادی داد. این در حالی بود که همانطور که گفته شد، برای تحقق اهداف اسلو، همه دولتهای اروپایی، آمریکایی، عربی، اسرائیل، روسیه، چین، سازمان ملل و مهمترین سازمان فلسطینی همداستان شده بودند.
یک رخداد دیگر، اشغال نظامی عراق از سوی آمریکا و انگلیس در روزهای آخر سال ۱۳۸۲/ اول بهار ۲۰۰۳ بود. در این ماجرا همه تحلیلها و تصورها این بود که کار جمهوری اسلامی هم تمام است، بنابراین ایران یا همه سیاستهای داخلی و خارجی خود را تغییر میدهد و یا اینکه مانند دولتهای افغانستان و عراق از بین میرود. در آن زمان هنوز «جبهه مقاومت» وجود نداشت و دولتهایی در سوریه، سودان و حزبالله در لبنان با جمهوری اسلامی همراهی داشتند. جو آنقدر غلیظ بود که یکی از معاونان وقت وزارت امور خارجه ایران در اقدامی عجیب، از طریق سفارت سوئیس - بهعنوان حافظ منافع آمریکا در ایران - با تقدیم یک فکس به وزارت خارجه آمریکا اطلاع داد «ایران آمادگی دارد همه اختلاف خود با آمریکا را به گونهای که منجر به رضایت ایالات متحده شود، حل کند.» براثر این جو، یک جمع ۱۲۳ نفری از نمایندگان وقت مجلس ایران، طی بیانیهای خطاب به رهبر معظم انقلاب، تغییر اساسی در سیاست خارجی نظام را خواستار شدند!
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰خطای راهبردی در تحلیل سوریه (۲)
👤 #سعدالله_زارعی
🔻در همان زمان نخستوزیر وقت انگلیس، تونیبلر در جمع نظامیان انگلیسی مستقر در بصره اعلام کرده بود «آنچه بر افغانستان و عراق گذشت یک پیام آشکار به ایران بود تا سیاستهای خود را تغییر دهد.» اما برخلاف آنچه تصور و بیان میشد صحنه به شکل دیگری رقم خورد و آمریکا سه سال پس از اشغال نظامی عراق به بنبست نظامی گرفتار شد و زمزمه خارج شدن از عراق آغاز کرد و جرج بوش در سال ۱۳۸۶/ ۲۰۰۷ ناگزیر شد توافق امنیتی خروج از عراق را با نوری المالکی نخستوزیر وقت عراق امضا نموده و دو سال بعد، خروج از این کشور را آغاز نماید. البته پیش از این و آنچه در اولین سالگرد اشغال عراق پیش آمد یعنی تن دادن آمریکا به تشکیل شورای عراقی حکم، اولین نشانههای بنبست آمریکا را بروز داده بود.
🔸با شکست برنامه نظامی آمریکا در عراق و افغانستان، خیزشهای عربی شکل گرفت که رژیمهای سنتی عربی وابسته به آمریکا را هدف قرار داد و منجر به تغییر وضعیت در پنج کشور عربی شد. غربیها درصدد برآمدند با بدل زدن به این خیزشها، مسیر تحولات را برگردانند. از اینرو گروههای تکفیری با نامهای مختلف شکل گرفتند و با سرعت زیاد منطقه را تحت تأثیر خود قرار دادند. این گروهها، آشکار و پنهان از سوی آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی، ترکیه و اکثر دولتهای عرب حاشیه خلیجفارس حمایت میشدند اما این پروژه هم چندان دوام نیاورد و تا سال ۱۳۹۷ / ۲۰۱۸ عملاً تحت کنترل درآمد. شکست پروژه گروههای تکفیری، سبب تقویت بیشتر جریانات مقاومتی و جبهه مقاومت شد.
🔸پس از این تحولات، غربیها پیمان ابراهیم ناظر بر عادیسازی عربی - اسرائیلی را روی میز گذاشته و چند دولت عرب با خود همراه کردند. در این زمان وقتی فضای توافق اسلو برگشت، خیلیها گمان کردند از این پس این اسرائیل است که آینده منطقه را رقم میزند و دیگر جایی برای اندیشهها و راهکارهای معارض نظیر «جریان مقاومت» باقی نمیماند. اما بهزودی در این کار هم گره افتاد و این روند پس از پیوستن لرزان سودان و مراکش متوقف گردید. کمی بعد، جهان با عملیات حیرتانگیز فلسطینیهای ساکن در غزه - طوفان الاقصی - مواجه گردید. اقدام فلسطینیها آنقدر مؤثر بود که صحنه منطقه را دگرگون کرد. اسرائیل که تا قبل از آن خود را در موقعیت «حکمران منطقه» میدید، به یک باره به موقعیتی نزول کرد که به گفته نتانیاهو مابین مرگ و حیات قرار گرفت. با واکنش خشن اسرائیل و شروع جنگ علیه غزه، جهان علیه اسرائیل به پاخاست، دولتهای غربی شکلگیری دولتی فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ را مطرح کردند تا بر جراحات ناشی از حملات وحشیانه رژیم، مرهم گذارند. دادگاه لاهه به بازداشت سران اسرائیل رأی داد. ارتباطات عربی - اسرائیلی از هم گسیخته شد و مقاومت در سطح جهان بهعنوان تنها گزینه ممکن، مورد تمجید قرار گرفت. پس در اینجا هم یک بار دیگر ورق برگشت.
🔸پس از این صحنه، آمریکا، اسرائیل و ترکیه به ابتکار جدیدی دست زدند؛ این ابتکار، تغییر دولت در دمشق بود. وضع داخلی سوریه طی ده سال گذشته به گونهای بود که شکلدهی به یک جبهه کوچک هم میتوانست به تغییر حاکمیت سیاسی منجر شود اما آمریکاییها و اسرائیلیها به دلیل نگرانیهایی که داشتند، تغییر دولت را اجرائی نکردند تا اینکه مشکلات شدید در مدیریت تحولات منطقه، آنان را بهشدت به آن نیازمند کرد. نخستوزیر اسرائیل در سخنرانی مرداد ماه گذشته در سازمان ملل، از ضرورت همکاری همگان برای تغییر در خاورمیانه صحبت کرد و گفت «اگر خاورمیانه تغییر نکند، ایران نقشه آینده آن را ترسیم خواهد کرد». این عبارات بیانگر آن بود که از نظر آنان باید کاری صورت گیرد تا همگان تغییر در خاورمیانه را لمس کرده و با اسرائیل در این مسیر همراه شوند.
🔸این کار نمادین، «تغییر نظام سیاسی سوریه» بود. در ایجا اسرائیل برای رها شدن از نگرانیهای امنیتی قبلی خود، به عملیات نظامی و تصرف بخشهایی از سوریه دست زد. از نظر رژیم اسرائیل سقوط یک دولت متعارف در دمشق در حالی که ماهیت دولت جایگزین آن مبهم و مخاطرهآمیز میباشد، ریسک بزرگ دارد چرا که رژیم غاصب هیچگاه از سمت جریانهای تکفیری از جمله «تحریرالشام» نگرانی نداشته است کما اینکه اظهارات اخیر مقامات این گروه هم نشان داد جایی برای نگران شدن اسرائیل وجود ندارد. پس نگرانی اسرائیل - و آمریکا، ترکیه و حوزه عربی - طبعاً چیزی دیگری است. چه چیزی بیش از دولت اسد در دمشق میتواند اسرائیل را تهدید کند؟ این چیزی غیر از سر برآوردن نهائی یک جریان مقاومت مردمی از نوع حزبالله لبنان یا از نوع حشدالشعبی عراق یا از نوع انصارالله یمن در سوریه نیست.
#یادداشت_روز
@Kayhan_online
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰 دریای خیالی، مروارید ندارد!(۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸دشمن شناختهشده ملت ایران تلاش میکند استقلال و قدرت ایران را به یک موضوع موهوم یعنی بهبود معیشت از طریق فروش استقلال، پیوند زده و ایران را از جایگاه رفیعی که به واسطه تلاش مجاهدانه ملت ایران به دست آورده است، عقب بزند. در سوءنیت و زیادهخواهی این دشمن همینبس که این روزها شاهد تلاش آن برای پراکندن یک ملت صاحب سرزمین ـ غزه ـ از سرزمین خود به اطراف هستیم تا یک جمعیت جعلی ـ اسرائیل ـ بتواند راحت زندگی کند و فریادهای دادخواهی یک ملت مظلوم، خواب خوش غاصبان جنایتکار را بههم نزند! این دشمن در طول 16 ماه جنگ غزه به اعتراف رسانههای آن بیش از 120 هزار تن سلاح در اختیار طرف متجاوز قرار داده تا یک ملت و منابع آن را نابود کند. این دشمن همان است که دادگاه داوری لاهه به جرم آنکه سران جنایتکار اسرائیل را به دلیل کشتن زنان و کودکان محکوم کرد، تحریم نمود! این دشمن در حالی که در یکی، دو هفته اخیر اعلام کرد مسئلهاش با ایران فقط عدم دستیابی جمهوری اسلامی به ساخت بمب هستهای است، به محض آنکه بعضی در داخل ایران صحبت از مذاکره و توافق کردند، یک یادداشت اجرائی منتشر نمود و طی آن از ایران خواست از برنامه هستهای خود دست بکشد، ساخت موشکهای خود را متوقف کند، از حمایت دولتها و گروههای مقاومت که در مقابل تجاوزات رژیم اسرائیل ایستادهاند، دست بردارد و در زمینه حقوق بشر ـ منظور آزادی عمل براندازان مسلح و غیرمسلح ـ تغییرات سیاستی مدنظر غرب را بپذیرد. این قلم در یادداشت اخیر توضیح داد که آمریکا برخلاف آنچه تبلیغ میشود، مایل به مذاکره با ایران برای حل مسایل بین طرفین نیست، بلکه اصرار دارد ایران هر آنچه که جنبههای قدرت آن به حساب میآید را رها کند و به یک «طعمه آسان» در برابر آن تبدیل گردد.
🔸از نظر آمریکا، ایران باید نظیر سالهای 1332 تا 1357 دستور کار خود را از آن بگیرد، نه اینکه خود برای خود دستور کار تعیین کند. خب دستور کار آمریکا برای ایران چیست؟ طبعاً همان دستور کار سابق و یا همان دستور کاری است که همین امروز برای کشورهایی در دنیا در نظر گرفته شده است. در تهران باید دولتی سر کار بیاید که اگر آمریکا بخواهد آن را وارد پیمانهایی کند که با منافع ملی ایران ناسازگار بود، همراهی نماید. باید دخالت آمریکا در اداره داخلی ـ انتخاب رئیسجمهور، وزرا، نمایندگان، استانداران و در تعیین چگونگی اداره موقعیتهای نظامی، مالی و صنعتی ـ بپذیرد. دولت ایران باید از هر توانمندی نظامی که کاربرد آن در ایران تعیین شود، بهطور کلی دست بکشد ـ همین چند روز پیش یک مقام ارشد آمریکا با صراحت اعلام کرد، برد موشکهای ایران نباید از ۳۰۰ کیلومتر فراتر برود ـ ایران نباید در روابط منطقهای، دست به مراوداتی بزند که در نهایت آن را به یک قدرت تبدیل کند، ایران نباید عدهای از کشورها را تحت یک محور درآورد و بازی مستقلی ورای بازی آمریکا و عوامل آن ـ اسرائیل و... ـ راه بیندازد. ایران باید بپذیرد که چیزی بنام فرهنگ ملی و انتخاب داخلی وجود ندارد، آنچه وجود دارد فرهنگ جهانی و انتخاب بینالمللی است. در این فرهنگ، انتقاد از اقدامات جنایتکارانه رژیم اسرائیل، یهودستیزی و ممنوع است و در همان حال سوزاندن قرآن کریم و چاپ کاریکاتور علیه پیامبر خاتم ـ صلوات الله علیه و آله ـ در مطبوعات رسمی آزاد و مصداق آزادی بیان است و قسعلیهذا دهها و صدها مقوله فرهنگی ـ اجتماعی دیگر.
🔸حال بعضی میگویند برای اینکه وضعتان بهتر شود بیایید با دولتی با چنان مختصاتی دور میز بنشینید و به توافق برسید! در اینجا هیچ توافق واقعی اتفاق نمیافتد و بهطور واقعی، به هیچ وعده توافقشدهای نمیتوان اعتماد کرد. در چنین فضائی چطور توقع داریم با ورود به چنین چرخهای وضعیت اقتصادی ایران بهبود یابد؟ ما وقتی ده سال پیش انواعی از امتیازات دادهایم و حتی روی ادبیات آمریکا نسبت به خود هیچ تأثیری نداشتهایم، چطور توقع داریم با چنین کشوری و با چنان آدمی که عملکرد او پیش روی ماست، به توافقی که منتهی به رفع یا کاهش مشکلات ایران شود، دست یابیم؟
🔸واقعیت این است که راهحل ما در دست دشمن نیست. کمااینکه راهحل هیچ ملتی در دست دشمن آن نیست. راهحل ما لاجرم در داخل است، اما نه به این معنا که وارد محیط بینالملل نشویم و نه به این معنا که خود تولید کنیم و خود مصرف نمائیم. اقتصاد ایران اساساً تجارتمحور است. حداقل در طول ۷۰ سال گذشته اینطور بوده و تا صدها سال آینده هم تجارتمحور خواهد بود و تجارت هم با اتخاذ سیاست «درونگرا» تناسب ندارد. بنابراین اینکه میگوئیم کلید حل مشکلات در داخل ایران است به این معناست که تصمیم باید در داخل گرفته شود، نه اینکه دشمن خود را وارد در تصمیم کنیم و در نهایت تسلیم تصمیم دشمن شویم.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰 دریای خیالی، مروارید ندارد!(۲)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸وقتی گفته میشود کلید حل مشکلات در داخل ایران است به این معناست که اجرای تصمیماتی که در داخل گرفته میشود، بهطور جدی توسط نیروهای داخلی دنبال شود تا به نتیجه برسد. از این رو رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار روز جمعه همافران قهرمان نیروی هوائی ارتش فرمودند «آنچه مشکلات را برطرف میکند، عامل داخلی یعنی همت مسئولان متعهد و همراهی ملت متحد است.»
🔸براساس تجربه تاریخی ایرانیان و بهخصوص با توجه به قضایایی که در نزدیک به ۲۰۰ سال اخیر بر این کشور رفته است، «مسئولین» و «مردم» نقش اساسی در نحوه برونرفت ایران از گذرگاههای حساس داشتهاند. در این میان آنگاه که مسئولین هوشمند و بااراده، اداره کشور را در دست داشتهاند، با استفاده از ظرفیتهای فراوان کشور، تحولات عمدهای در ایران رقم خورده است. در سپهر دولتهای ایران، «میرزامحمدتقیخان امیرکبیر» سه سال اداره ایران را در دست داشت. فضای آن زمان ایران و افکار حاکم بر دربار قاجار این بود که بدون عنایت روس و انگلیس نمیتوان کار کرد. اما علیرغم آنکه او با کارشکنی خارجی و عدم همراهی دربار مواجه بود، توانست تحولات عمدهای در وضع داخلی و خارجی ایران پدید آورد. یا در سپهر دولتهای ایران، «سیدابراهیم رئیسی» هم کمتر از سه سال اداره ایران را در دست داشته است، اقتضای برساخته دولت قبل از آن این بود که بدون موافقت آمریکا و اروپا حتی نمیتوان مشکل آب این کشور را برطرف کرد. اما این دولت توانست اقتصاد کشور را علیرغم تحریمهای غرب، به رشد چهار درصد برساند و مقدمات حل و فصل بسیاری از مشکلات داخلی را فراهم کند. تجربه دولتهای میرزاتقیخان و سیدابراهیم رئیسی که به فاصله حدود ۱۷۳ سال از یکدیگر شکل گرفتهاند، برای اثبات اینکه کلید حل مشکلات ایران در داخل کشور است، کفایت میکند چه اینکه گفتهاند مهمترین دلیل ممکن بودن وقوع یک شیء ، واقع شدن آن است.
🔸ممکن است گفته شود در روابط خارجی و مناسبات بینالمللی، «اعتماد» به طرف مقابل معنا ندارد. وقتی بین دو کشور جنگی رخ میدهد و در نهایت برای پایان جنگ، به پای میز مذاکره رفته و با توافق کار را تمام میکنند، مگر به یکدیگر اعتماد دارند؟ بنابراین چه ایرادی دارد که ایران در عین بیاعتمادی به آمریکا به مذاکره با آن تن دهد؟ مذاکره میکنیم، در این بین اگر توانستیم اهداف خود را محقق کنیم، به مراد خویش رسیدهایم و اگر نتوانستیم به اهداف خود برسیم، دنیا که به آخر نمیرسد، مذاکره را به هم میزنیم و برمیگردیم به وضعیت قبل از مذاکره. اصل مذاکره که یک امر عقلانی است و منافاتی هم با مبانی دینی ندارد را چرا رد کنیم؟
🔸واقعیت این است که مذاکره میان دو کشور در دو وضعیت کلی رخ میدهد؛ یک وضعیت اجباری است یعنی برای حل و فصل موضوعی هیچگریزی از مذاکره و توافق وجود ندارد. مذاکرات برای پایان دادن به یک جنگ یا مذاکرات برای حل و فصل موضوعات بهجای مانده از جنگ، یکی از مصادیق «مذاکره و توافق اجباری» است. یک وضعیت هم، وضعیت اختیاری است. یعنی شما میتوانید وارد مذاکره شوید و میتوانید وارد مذاکره نشوید. در این صورت باید ببینید برای چه میخواهید وارد مذاکره شوید. یعنی موضوع شما در مذاکره مشخص و مورد قبول خودتان قرار گرفته باشد و نیز باید ببینید آیا طرفی که شما میخواهید با او «مذاکره اختیاری» راه بیندازید، طبق دستور کار خودش وارد مذاکره میشود یا طبق دستور کار شما و یا طبق دستور کار مشترک میان شما و او. وقتی وارد چنین میدان معاملهای میشوید، باید پاسخ این سؤالات روشن باشد. اگر به جمعبندی مثبت رسیدید، میتوانید وارد میدان مذاکره شوید و احتمال دهید که منحیث المجموع به نتیجه مناسب میرسید. اما اگر به جمعبندی منفی رسیدید، به هیچوجه نمیتوانید به امید دست یافتن بهموقعیت مثبت وارد گود مذاکره شوید.
🔸دونالد ترامپ نزد ملت ایران و بهخصوص در باب مذاکره، پیشینه مشخصی دارد و نگاه او به ایران اصلاً نامعلوم نیست. ترامپ همان است که علیرغم مخالفت سازمان ملل، مخالفت کشورهای اروپایی، مخالفت اغلب دولتها و مخالفت اکثریت دستگاههای حکومتی آمریکا، توافق با ایران را در 18 اردیبهشت 1397 نقض کرد و 20 ماه بعد سردار بزرگ مبارزه با تروریسم، شهید حاج قاسم سلیمانی را با شلیک موشک در فرودگاه مدنی کشور دیگری ـ عراق ـ به شهادت رساند. ترامپ همان است که از انواعی از معاهدات بینالمللی خارج شده است.
🔸بعضی ممکن است بگویند آن ترامپ با این ترامپ تفاوت میکند و این زمانه اقتضاء دیگری دارد. عملکرد دوره دوم ترامپ، به این موضوع پاسخ داده است. ترامپ در همین یک هفته اخیر از سیاستهای آتی خود راجع به ایران پردهبرداری نمود.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰 دریای خیالی، مروارید ندارد!(۳)
👤 #سعدالله_زارعی
🔻او یک یادداشت اجرائی منتشر کرد که استحکام و جنبه لزومالاجرا بودن آن از «فرمان اجرائی رئیسجمهور» مهمتر است؛ چرا که برخلاف فرمان اجرائی، یادداشت اجرائی رئیسجمهور آمریکا، نه نیازمند موافقت کنگره، نه نیازمند استناد به یکی از مصوبات کنگره و یا اصلی از اصول قانون اساسی و نه حتی نیاز به ثبت دارد. یک هفته پیش «یادداشت رئیسجمهور» برای اجرا به چندین وزارتخانه آمریکا ابلاغ گردید. رئیسجمهور آمریکا در این یادداشت که در واقع بازتولید یادداشت ۱۲ مادهای دوم خرداد 1397«مایک پمپئو» وزیر خارجه او در دولت اول است، تمام دیدگاهها و خواستههای آمریکا درباره ایران و در واقع همه موضوعات مذاکره را از منظر واشنگتن مشخص کرده است و در عین حال در آن کمترین اشارهای به اینکه در صورت عمل جمهوری اسلامی به این موارد قرار است چه اتفاقی به نفع ملت ایران بیفتد، نکرده است! بنابراین کاملاً واضح است که در سیستم سیاسی واشنگتن، هیچ حسی که به معنای واقعی دنبال توافق با ایران باشد، وجود ندارد. این ترامپ است که میگوید ایران باید بدون دریافت هیچ مابهازایی عقب بنشیند.
با این وصف معلوم است که اگر ما به هر دلیل ـ سادهلوحی و یا خطا و یا شیفتگی ـ با دستور کار اعلام شده آمریکا وارد مذاکره شویم، به هیچکدام از خواستههای خود شامل رفع تحریمهای ظالمانه و یکطرفه، عدم دخالت آمریکا در امور داخلی ایران، عدم اخلال آمریکا در روابط خارجی ایران با دولتهای همسایه، عدم مداخله آمریکا در قراردادهای مالی ایران با کشورهای خارجی و حتی به خواستههای بسیار کوچکتری مثل آزادسازی داراییهای توقیفشده ایران در آمریکا و یا صدور مجوز آزاد شدن داراییهای ایران در بانکهای قطر نخواهیم رسید. چون اصلاً برای اینکه دوطرف بگویند چه مطالباتی از طرف مقابل خود دارند، میز شکل نمیگیرد. میز یک دستور کار بیشتر ندارد و آن فهرست مدعیاتی است که اگر ایران به آنها، به امید گشایش تن دهد، وارد چرخهای بیپایان از امتیازدهی شده است.
🔸قرآن کریم در آیات ۸۸ تا ۹۰ سوره مبارکه حجر چه زیبا اندرز داده است که برای حل مسئله خویش به آنانکه پذیرای حق نیستند، چشم مدوز و آهنگ مؤمنان کن و برای آنان پر و بال بگستران و دشمنان اخلالگر و تفرقهافکنان را محکم انذار بده.
#یادداشت_روز
@Kayhan_online
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰 راهحل، صدای واحد و ایستادن (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸منطقه در یک وضعیت خاص تاریخی است. بسیاری از «تحولات آینده» به نحوه رقم خوردن تحولات فعلی منطقه وابسته است. غرب با محوریت دولت آمریکا یک بار دیگر و پس از بارها تجربه شکست، درصدد برآمده بر منطقه غلبه و موانع فعلی آن را حذف کند. اگر دشمن در این مرحله موفق شود ولو این موفقیت نسبی باشد، کار برای همه کشورهای منطقه و همه مسلمانان سخت و پرهزینه میشود.
🔸اما اگر کشورهای منطقه خطر مشترک فعلی را درست درک و بر اساس آن عمل کنند، یک مشکل کلیدی و پرپیامد را پشتسر گذاشته و روابط آنها با محیط خارجی منطقیتر میشود. رئیسجمهور جاهل و مغرور آمریکا در جریان دیدار اخیر پادشاه اردن با وی در پاسخ به سؤال خبرنگار که پرسیده بود به چه دلیل به موفقیت کوچاندن فلسطینیها اعتماد دارد؟ گفت «قدرت». بنابراین واضح است که خنثی کردن فتنهای که نه فقط علیه فلسطین بلکه علیه همه کشورهای منطقه طراحی شده است جز با نشان دادن قدرت ممکن نیست. کشورهای منطقه بر یک جغرافیای قدرتمند قرار دارند و میتوانند آمریکا را در این مواجهه به عقبنشینی وادار نمایند. همه باید بدانند ترامپ باید به جای خود بنشیند تا امکان اداره منطقه بر مبنای منافع مشترک اعضای آن وجود داشته باشد. از آنجا که ترامپ با شعار «آمریکا اول» به میدان آمده و رسیدن به این شعار را در دورهای کوتاه میسر پنداشته، سیاست «نزاع با همه» را در پیش گرفته و محیط پیرامونی این کشور یعنی آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی را هم در این دایره قرار داده است، شکست دادن او آسانتر میباشد و لذا کشورهای منطقه نباید در مواجهه با گندهگوییهای ترامپ دچار رعب گردند و احساس ضعف نمایند.
🔸تهدیدات فعلی آمریکا و دنباله پلید آن در منطقه بیانگر آن است که هرگاه سنگری در برابر آمریکا و رژیم اسرائیل تضعیف شود - آنگونه که در سوریه پیش آمد - همه کشورهای منطقه اعم از اینکه بخشی از مقاومت باشند یا نباشند، در معرض تهدید قرار میگیرند. کمااینکه در زمانی که ارتش آمریکا عراق را به اشغال درآورد، جرج بوش رئیسجمهور وقت آمریکا گفت «این بازگشت ما به جنگهای صلیبی و پیروزی در آن بود». بنابراین در چنین فضائی فرقی میان ایران، عربستان سعودی، ترکیه و دیگر قطعات این منطقه نیست.
🔸منطقه با دور تازهای از فشار مواجهه میباشد. این فشار با علامت توسعه جنگ همراه است ولی آیا قرار است جنگهای تازهای رخ دهد؟ اگر بله، ابعاد آن چیست؟ و اگر نه قرار است چه اتفاقاتی با حربه جنگ در منطقه پیش آید؟
🔸اینک در آمریکا دولتی سر کار آمده که کار خود را با «تهدید همه» شروع کرده است؛ تا آنجا که به ایران مربوط میشود، صدور «یادداشت اجرائی» ترامپ میباشد که فهرستی از خواستهها و آرزوهای کهنه و شکستخورده را بازنویسی کرده است. طبق این یادداشت ایران باید فعالیت هستهای خود را در همین نقطه متوقف کند و اجازه دهد خود آمریکا بر آن نظارت داشته باشد و فعالیتهای نظامی و تولید سلاحهای متعارف خود را متوقف و محدود نماید و از گروهها و دولتهای مقاومت در منطقه که در دو - سه دهه گذشته، طرحهای استیلاطلبانه و اشغالگرانه آمریکا و اسرائیل را به چالش کشیدهاند، حمایت نکند و خواستههای دیگری که مجموعه آنها یعنی ایران از هرچه به قدرتمندی و توان پاسخ نه دادن آن به آمریکا منجر میشود، فاصله بگیرد. کشورهای منطقه و جهانیان و خود آمریکا میدانند ایران توان کافی برای نادیده گرفتن تهدیدات ترامپ دارد اما واقعیت این است که آمریکای ترامپ مجموعهای از اقدامات را در نظر دارد که کل منطقه را تهدید میکند و اگر منطقه در برابر فتنه ترامپ ضعف نشان دهد همه کشورهای منطقه از جمله ایران دچار خسارت میشوند.
🔸اینک یک تهدید جدید بهطور مشترک علیه فلسطین از سوی آمریکا و رژیم اسرائیل مطرح میباشد که نقطه کانونی آن کوچاندن فلسطینیهای غزه و کرانه باختری است که خود این با توجه به تبعات آن یک تهدید علیه منطقه عربی است. البته طرح کوچاندن فلسطینیهای مقاوم به دیوار میخورد و به سرانجام نمیرسد اما اگر دولتهای عربی در خود طرح این موضوع، منفعل باشند بحثهای جدیدی با هدف تثبیت رژیم صهیونیستی و سیطره آن بر شئون عربی پیش میآید و چهره منطقه را تغییر میدهد این موضوعی است که استقلال همگان را مخدوش میگرداند. الان یک سر تهدیدات مشترک فعلی آمریکا و رژیم اسرائیل، کشور سوریه است، بخشهای حساس و مهمی از این کشور اسلامی و عربی. اینک در معرض اشغال دائمی رژیم اسرائیل قرار گرفته است. ارتش اسرائیل سرگرم ساخت موقعیتهای دائمی در مناطق تازه اشغالشده «قنیطره» و حومه دمشق است. انهدام زیرساختهای نظامی سوریه که در جلو چشم کشورهای عربی و اسلامی صورت گرفته علامتی از تلاش جدی برای استیلای رژیم اسرائیل بر همه کشورهای عربی و اسلامی منطقه است.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online