eitaa logo
اقتصاد کلان، دکتر بخشی
936 دنبال‌کننده
18 عکس
8 ویدیو
1 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تحلیل‌هایی از اقتصاد کلان و پول مبتنی بر شناخت وضع موجود، وضع ایده‌آل و نحوه حرکت به وضع ایده‌آل ارتباط: https://eitaa.com/zerorate
مشاهده در ایتا
دانلود
9⃣ سؤال نهم: آیا افزایش قیمت دلار تورم ایجاد می‌کند؟ ✔️ پاسخ: فرض کنید بخشی از یک‌محصول داخلی وابسته به کالای وارداتی است. ‌اما سایر بخش‌های آن محصول در داخل تولید می‌شود.‌ با افزایش قیمت دلار، قیمت این محصول تولیدی چه وضعی پیداخواهدکرد؟ پاسخ بستگی دارد به اینکه بازار سایر نهاده‌های مورد نیاز آن محصول، در دوره موردنظر چقدر از نقدینگی رشد یافته را به خودشان اختصاص داده باشند یا به عبارت دقيق‌تر، نرخ رشد نقدینگی در هرکدام از بازار این نهاده‌ها چقدر بوده است و لذا به همان نسبت قیمت آن نهاده بالا خواهد رفت. نهایتاً قیمت محصول نهایی حاصل از مجموع همه‌این تغییر قیمت‌ها در اثر نرخ‌های مختلف رشد نقدینگی به‌دست خواهد آمد. نتیجه نهایی این است که سطح قیمت در هر بازار، چه بازار دلار و چه بازار بقیه دارایی‌ها فقط از تقابل حجم نقدینگی‌گسیل شده به آن بازار در ازای مقدار محصولی که برای عرضه آمده‌ است تعیین‌می‌شود.‌ بالطبع نرخ رشد قیمت در هر بازار نیز تابعی از نرخ رشد نقدینگی در آن بازار است. در مجموع اقتصاد کلان نرخ تورم ازطریق درنظرگرفتن و محاسبه مجموع تأثیرات نرخ‌های مجموع مختلف رشد نقدینگی در هر بازار در دوره مورد بررسی به دست می‌آید که طبیعی است هرگز برابر با نرخ رشد نقدینگی در کل اقتصاد‌ نخواهد بود. ادامه دارد 👇 @drbakhshi_eghtesadekalaan
👈 ادامه اول پاسخ به سؤال نهم: نکته‌ی مهم این است که وقتی نقدینگی در بازار محصولات رشد نکند، حتی اگر قیمت دلار (آن‌هم به‌دلیل افزایش نقدینگی وارد شده به بازار دلار) افزایش یافته باشد، تورم ایجاد نخواهد شد. تورم وقتی ایجاد می‌شه که وقتی قیمت تمام شده محصولی بخاطر افزایش قیمت دلار بالا رفته، نقدینگی نیز در آن بازار رشد کرده باشه. اما اگر نقدینگی رشد نکرده باشد به‌خاطر اینکه پول بیشتری گسیل نمی‌شود برای خرید همان واحد محصول قبلی، بنابراین قیمت هم افزایش نخواهد یافت. اگر نقدینگی در کل اقتصاد رشد نکند، برای آن‌که قیمت دلار افزایش یابد، باید قیمت در سایر بازارها یا تعدادی از آنها کاهش یابد. زیرا افزایش قیمت دلار مستلزم گسیل نقدینگی به بازار دلار است. حال وقتی نقدینگی در اقتصاد رشد نمی‌کند، قطعاً نقدینگی گسیل شده به بازار دلار از سایر بازارها خارج شده و طبعاً قیمت را در آن بازارها کاهش خواهد داد. نتیجه‌ی حاصل از این تحلیل اینه که تنها عامل برای ایجاد تورم نرخ رشد نقدینگی است. ولی این‌به معنی این نیست که لاجرم‌ نرخ تورم در کل اقتصاد (متوسط افزایش قیمت همه کالاها) درست برابر با نرخ رشد کل نقدینگی باشد. در واقع این تصور که برای مؤثر بودن نرخ رشد نقدینگی بر تورم، ضروری است یک‌رابطه علیت قوی وجود داشته باشه و نرخ رشد نقدینگی در اقتصاد کاملا همسو با نرخ تورم حرکت کنه، تصور صحیحی نیست. حتی ممکن است در نرخ تورم بسیار بیشتر از نرخ شد نقدینگی باشد. ممکن است در یک بازه ۶ ماهه نقدینگی ۲۰ درصد رشد کند، اما تورم ایجاد شده فرضاً ۵۰ درصد باشد. در این حالت نیز علت تامه تورم رشد نقدینگی است. ادامه دارد 👇 @drbakhshi_eghtesadekalaan
👈 ادامه آخر پاسخ به سؤال نهم: یک مثال می‌زنیم. حالتی را درنظر بگیرید که نقدینگی موجود در اقتصاد ۱۰ هزار تومان است و این رقم بین چهار بازار گندم، میوه، کفش و لباس با نسبتی برابر توزیع شده و قیمت هر واحد محصول به ترتیب، ۱، ۲، ۳ و ۴ تومان تشکیل شده است. فرض کنید نقدینگی در دو ماه ۳ درصد رشد کند. فرض کنید در آخرین معامله قبل از رشد نقدینگی در هرکدام از این بازارها ۱۰ تومان برای خرید ۱۰ کیلو گندم، ۲۰ تومان برای خرید ۱۰ کیلو میوه، ۳۰ تومان برای خرید ۱۰ جفت کفش و ۴۰ تومان برای خرید ۱۰ عدد لباس هزینه شده است. حال که نقدینگی در کل اقتصاد ۳ درصد رشد کرده، به هردلیلی ممکن است بخشی از این ۳۰۰ تومان اضافه شده برای خرید همان مقدار قبلی محصول در این چهار بازار گسیل شود. برای سادگی فرض کنید ۱۵ تومان از این رقم اضافه شده به‌طوری مساوی بین این چهار بازار توزیع شود و مردم این مبلغ را برای خرید استفاده کنند. اگر در این مدت ۲ ماهه کوتاه، عرضه این کالاها رشد نکرده باشد، قیمت جدید در آخرین معامله در این چهار بازار به ترتیب برابر خواهد بود با: ۱.۱ ۲.۳ ۳.۵ ۴.۶ که نرخ تورم ۱۴.۸ درصد را نتیجه می‌دهد. یعنی با اینکه نرخ رشد نقدینگی در کل اقتصاد ۳ درصد بوده، اما نرخ تورم ۱۱.۸ درصد بیشتر از آن اتفاق افتاده است. آیا این اختلاف به این معنی است که نرخ تورم در کوتاه مدت تابعی از نرخ رشد نقدینگی نیست؟ پاسخ: خیر! دلیل تورم همان رشد نقدینگی است. آنچه مهم است نرخ رشد نقدینگی در هر بازار است که باید مورد توجه قرار گیرد. نرخ رشد نقدینگی در بازار گندم ۱۰ درصد بود و لذا افزایش قیمت گندم ۱۰ درصد شد؛ نرخ رشد نقدینگی در بازار میوه ۱۵ درصد بود و بنابراین قیمت میوه ۱۵ درصد رشد کرد؛ نرخ رشد نقدینگی در بازار کفش ۱۶.۷ درصد بود و بنابراین در افزایش قیمت کفش ۱۵ درصد شد و همین¬طور در بازار لباس چون نرخ رشد نقدینگی ۱۵ درصد بود، قیمت لباس نیز ۱۵ درصد افزایش یافت. میانگین ساده این چهار نرخ افزایش در قیمت، همان تورم ۱۴.۸ درصدی کل در اقتصاد را نتیجه می‌دهد. لذا به‌عنوان‌ یک نتیجه کلی، آنچه در اندازه تورم مستقیماً تأثیر می‌گذارد، نرخ رشد نقدینگی در هر بازار است؛ و البته نرخ‌های رشد نقدینگی در هر بازار تحت تأثیر نرخ رشد نقدینگی در کل اقتصاد است. در واقع آنچه در تعیین تورم، مهم است، نرخ رشد نقدینگی گسیل شده به بازارهاست و نقدینگی رشد یافته ولی راکد مانده در بیرون از بازارها مهم نیست. تمام @drbakhshi_eghtesadekalaan
🔟 سؤال دهم: آیا در شرایط نرخ رشد صفر برای نقدینگی امکان دارد تورم ایجاد شود؟ ✔️ پاسخ: اگر منظور از تورم عبارت باشد از افزایش مستمر سطح عمومی قیمت¬ها، باید گفت وقتی نرخ رشد نقدینگی صفر باشد، امکان بروز این تورم وجود نخواهد داشت؛ هرچند افزایش هایی مقطعی در سطح عمومی قیمت‌ها ممکن است مشاهده شود. فرضا بخشی از نقدینگی راکد مانده به همه‌ی بازارها گسیل شود که نتیجتاً می‌تواند برای یک‌بار سطح قیمت‌ها را بالا ببرد. اما در شرایط فعلی اقتصاد ایران که نقدینگی در کل اقتصاد درحال افزایش است، خیلی دور از ذهن می‌آید که بخشی از ورود مستمر نقدینگی به بازارهای مختلف را ناشی از رشد نقدینگی کل ندانیم. @drbakhshi_eghtesadekalaan
یک تذکر بسیار مهم برای تحلیل درست پدیده های اقتصاد کلان و پولی: تحلیل متغیرهای سطح (Level) با تحلیل متغیرهای نرخ (Rate) بسیار متفاوت است. منشاء بسیاری از اشتباهات کارشناسان اقتصادی در تحلیل‌ها به همین یکسان انگاشتن نرخ با سطح برمی‌گردد. توجه کنید که: -- تورم از جنس نرخ است. -- رشد نقدینگی از جنس نرخ است. -- گرانی از جنس سطح است. -- تراز مثبت یا منفی تجاری از جنس سطح است. -- کسری بودجه از جنس سطح است. --نرخ درمقابل نرخ سیاست گذار اقتصادی با کنترل سفته‌بازی در بازار ارز، هرگز موفق به تثبیت قیمت ارز نخواهد شد، حتی اگر هرسال موازنه تجاری مثبت باشد! مگر آنکه در تضعیف هسته اصلی نرخ رشد نقدینگی توفیق یابد. مسأله نرخ است، نه سطح! یکسان انگاشتن نرخ با سطح می‌تواند به تورم گسترده و تضعیف شدید ریال منتهی شود، کمااینکه تاکنون شده است. در یک تعریف از دانش اقتصاد کلان می‌توان گفت: اقتصاد کلان نوین عبارت است از تحلیل ارتباط بین نرخ‌های مختلف بهره در طی زمان برای فهم مکانیک ربا که متغیری از جنس نرخ است، باید از تحلیل‌های سطحی بگذریم. 😁 @drbakhshi_eghtesadekalaan
براساس پاسخ‌هایی که به سؤالات هفتم، هشتم و نهم داده شد، قسمت‌هایی از تحلیل‌ استاد محترم، جناب آقای دکتر شاکری در مقاله زیر: https://atna.atu.ac.ir/fa/news/304791/ که مورد استناد برخی دوستان قرارگرفته است تا بگویند رشد نقدینگی در کوتاه‌مدت باعث افزایش قیمت ارز و همچنین باعث تورم نیست، کاملا ناصحیح و نیازمند اصلاح اساسی است. خلاصه‌ی نقد این است: بازار دلار تنها یکی از بازارهایی است که نقدینگی رشد یافته به آن وارد می‌شود و لذا طبیعی است با اینکه افزایش قیمت دلار کاملا متأثر از افزایش نقدینگی کل در اقتصاد است، اما نرخ افزایش آن متفاوت باشد از نرخ رشد نقدینگی در کل اقتصاد! اشتباه آشکار: بررسی همبستگی آماری بین رشد نقدینگی در کل اقتصاد و صرفا یک بازار به همین ترتیب این امکان وجود دارد که نرخ تورم در اقتصاد (متوسط افزایش قیمت در همه بازارها) خیلی بزرگتر باشد از نرخ رشد نقدینگی در کل اقتصاد، درعین اینکه همه‌ی این تورم ایجاد شده ناشی از همان نرخ پایین‌تر رشد نقدینگی باشد. لذا اگر در کوتاه مدت و یا حتی در بلندمدت رابطه آماری قوی بین تورم و رشد نقدینگی ندیدیم، قضاوت نکنیم که تورم ناشی از رشد نقدینگی نبوده است! داده‌ها را ساده ننگریم @drbakhshi_eghtesadekalaan
✅ کمبود نقدینگی مشکل واحد‌های راکد ❇️ نتیجه طرح پایش واحدهای صنعتی غیرفعال کل کشور نشان می‌دهد ۵۰ درصد از واحدهای غیرفعال مشکل کمبود نقدینگی، ۱۵ درصد مشکل نبود تقاضا و بازار، ۴ درصد مشکل کمبود مواد اولیه، ۴ درصد اختلاف شرکا، ۲ درصد مشکلات زیرساختی، یک درصد مشکلات قضائی، یک درصد تأمین ماشین آلات و ۲۲ درصد سایر مشکلات دارند. mehrnews.com/xZTXb ✳️ مشکل کمبود نقدینگی این واحدها از یک طرف محصول شوک افزایش قیمت ارز و تورم ناشی از فشار هزینه است و از طرف دیگر نتیجه عدم هدایت نقدینگی خلق شده به سمت تولید است. ✅ حل این مشکل نیازمند اقدام دوجانبه برای تثبیت نرخ ارز و مدیریت خلق پول و نقدینگی است، پیش شرط اقدام دوم، استفاده از مالیاتهای تنظیمی برای حذف جذابیت فعالیت‌های سفته‌بازانه است. ✍️ توکلی https://eitaa.com/eqmoq2
اقتصاد کلان، دکتر بخشی
✅ کمبود نقدینگی مشکل واحد‌های راکد ❇️ نتیجه طرح پایش واحدهای صنعتی غیرفعال کل کشور نشان می‌دهد ۵۰ د
حواسمان باشد که کمبود نقدینگی در دسترس واحدهای تولیدی نباید به معنای‌ ناکافی بودن نقدینگی در کشور تعبیر شود. بلکه دلیل اصلی کمبود نقدینگی در دسترس تولید، انباشت بسیار نامناسب آن در طبقه‌ای خاص است. ۷۰ درصد از نقدینگی دراختیار ۸ دهم درصد از سپرده هاست. ظرف آبی که کج شده است و همه آبها در پایین ظرف قرار دارد. باید ظرف آب را صاف کرد نه اینکه از بیرون هی آب بریزیم. هرچه بریزیم، پایین ظرف جمع می‌شود. اتفاقا این توزیع بسیارنامناشب نقدینگی باعث بیکاری است. سطح نقدینگی اصلا مهم نیست که چقدر باشد. دنبال بهینه شدن‌ نسبت نقدینگی به تولید نباشید عزیزان نسبت مهم نیست! بلکه این نرخ رشد نقدینگی است که بسیار مهم است. با یک واحد یک تومانی می‌توان کل مبادلات را به سهولت پشتیبانی کرد. مسأله سطح نیست! مسأله نرخ است! @drbakhshi_eghtesadekalaan
⭕️ با سیاست‌های بانک مرکزی در سال گذشته، مجوز افزایش 40 درصدی تورم در سال مهار تورم، داده شده است!/ سیاست ارزی هر سه دولت اخیر یکسان بوده است! 👤 حسین صمصامی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی: 🔹آثار حذف ارز دولتی کاملا مشهود است و هر کس حتی بدون هیچ دانش اقتصاد می‌بیند که با حذف آن، قیمت‌ها ناگهانی افزایش یافتند. 🔹بحث رانت ناشی از ارز 4200 تومانی، یک اشتباه و یک دروغ بزرگ بود چرا که اگر ارز ترجیحی به هدف اصابت نمی‌کرد، چرا با حذف آن، به یکباره مثلا قیمت شکر 3 برابر شد؟ 🔹ارز 4200 تومانی در برخی کالاها مثل روغن، صد در صد به هدف می‌زد. 🔹سیاست‌های ارزی دولت از سال 1390 تاکنون تغییر نکرده چه اینکه سه دولت هم تغییر کرده‌اند. 🔹سیاست همواره این بوده که قیمت ارز در بازار آزاد افزایش می‌یابد و دولت هم به تناسب، از آن تبعیت می‌کند و به بازار هم نشان می‌دهد که تاثیرپذیر است. 🔹نوسانات شدید قیمت ارز به معنای کنترل بازار نیست، بلکه باید ثبات شکل بگیرد. 🔹وقتی شوک ارتباط با عربستان موجب کاهش قیمت موقت می‌شود، نشان‌دهنده اوج ضعف اقتصاد ماست نه کنترل بازار 🔹نرخ ارز، بران‌ترین ابزار دشمنان در جنگ اقتصادی با ماست. 🔹ارز 28500 تومانی همان دلار 4200 تومانی بود که بعد از رفتن در بازار ثانویه به این نرخ درآمد ولی هیچ مبنا و معادله‌ی خاصی برای تعیین آن وجود نداشت. 🔹سیاست‌های اقتصادی رئیس جدید بانک مرکزی ثباتی نداشت و در عین حال با هم تناقض هم داشت. 🔹با سیاست‌های ارزی اتخاذ شده، به بازارهای غیر رسمی ضریب داده شد وگرنه هر گونه معامله ارزی که طرف آن، بانک مرکزی و صرافی‌های رسمی نباشند، قاچاق است. 🔹با سیاست‌های بانک مرکزی در سال گذشته، مجوز افزایش 40 درصدی تورم در سال مهار تورم، داده شده است! 🔹هنوز این تورم محقق نشده ولی نشانه‌های شروع آن در حال اتفاق افتادن است. 🔹عامل اصلی رشد نقدینگی در اقتصاد ایران، تورم است و عامل تورم هم افزایش نرخ ارز است. 🔹 سازمان برنامه و بودجه سال گذشته با این تحلیل که افزایش حقوق کارمندان موجب تورم می‌شود، نرخ 10 درصد را تعیین کرد ولی تورم 47 درصد شد. 🔹واقعیت این است که قدرت خرید کمتری برای مردم ایجاد شد ولی باز هم تورم افزایش یافت که نشان می‌دهد تحلیل دولت اشتباه بود. 🔹یک نرخ ارز باید در کشور وجود داشته باشد که با محاسبه، به قیمت زیر 20 هزار تومان رسیده‌ام؛ بازارهای موازی و مبادله‌ای و ... هم باید حذف شوند. 🔹قاچاقچیان ارز، ارزهای خانگی، صادرکنندگان غیر نفتی و حتی بانک مرکزی، عرضه‌کنندگان ارز در بازار آزاد هستند و بیشترین حجم تقاضا هم در این بازار، قاچاقچیان هستند و البته عوامل دیگری به نام فرار سرمایه، اخلالگران ارزی، مسافران و صادرکنندگان غیر نفتی هم وجود دارند. 🔹 آیا چنین بازاری صلاحیت تعیین قیمت برای ارز مورد نیاز به منظور وارد کردن موارد اولیه و کالاهای اساسی را دارد؟ 🔹نیازمند برخورد شدید امنیتی با بازار قاچاق ارز هستیم. قانونگذار باید یا قانون وضع نکند یا اگر وضع می‌کند برای اجرای آن هم ضمانت تعیین کند. 🔹قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز در سال 1401 مصوب شده، چرا هنوز در سبزه میدان دلار می‌فروشند و دولت هم از نرخ آن تبعیت می‌کند؟ 🔹برخی صرافی‌ها شغلشان موجب اخلال در نظام اقتصادی کشور شده است، اینها باید تعطیل شوند! 🔹به نظرم تداوم سیاست ارز ترجیحی، موجب افزایش اندک قیمت کالاهای اساسی می‌شد ولی کارشناسانی که اطراف دولت هستند توصیه اشتباه کردند و دولت هم مسیر اشتباه را در حذف ارز 4200 تومانی طی کرد! 🔹از مردم بپرسید وضعیت معیشتشان هنگام اختصاص ارز 4200 تومانی بهتر بود یا الان؟ 🔹کارشناسان دولتی می‌گویند رانت را حذف کردیم، این چه حذف رانتی است که معیشت مردم بدتر شده است؟/ جهان آرا @Rasad_tahlil
اقتصاد کلان، دکتر بخشی
⭕️ با سیاست‌های بانک مرکزی در سال گذشته، مجوز افزایش 40 درصدی تورم در سال مهار تورم، داده شده است!/
-------‐------ -‐-------‐‐--- نقدهایی بر سخنان استاد ارجمند جناب آقای دکتر حسین صمصامی عزیز ایشان فرموده‌اند: <<عامل اصلی رشد نقدینگی در اقتصاد ایران تورم است و عامل تورم هم افزایش نرخ ارز است.>> نقد: اگر اینطور است پس رشد نقدینگی چرا مهم است؟ اصلا رشد نقدینگی مهم هست؟ اثر رشد نقدینگی‌ پس چیست، وقتی باعث تورم نباشه؟ نرخ ارز یک متغیر سطح است تورم یک متغیر نرخ است. استفاده از اصطلاح نرخ به‌عنوان‌ پیشوند برای کلمه ارز، اشتباه مصطلح است. گران شدن قیمت دلار تورم ایجاد نمی‌کند. تورم مستلزم رشد نقدینگی است. تورم روی قیمت که عنصری پولی است همان تورم روی نقدینگی است (رشد) که آن‌هم عنصری پولی است. تورم قیمت یعنی افزایش قیمت رشد نقدینگی یعنی تورم و افزایش نقدینگی فرض کنید فقط یک اسکناس هزار تومانی و یک نان وجود دارد که قاعدتا قیمتش هزار تومان خواهدبود. وقتی پول ۱۰ درصد رشد کند و به یک‌هزار و صد تومان برسد علی الاصول قیمت نیز ۱۰ درصد رشد می‌کند و به یک‌هزار و صد تومان خواهد رسید. تورم همان رشد نقدینگی است. ایشان می‌فرمایند: <<دلیل تورم‌، افزایش نرخ ارز است>> نقد: وقتی قیمت بالاتری ازسوی عرضه‌کنندگان دلار به خریداران پیشنهاد می‌شود برای اینکه قیمت پیشنهادی جدید تشکیل شود، یعنی برای اینکه بازار در قیمت جدید تشکیل شود، باید نقدینگی بیشتری به برای خرید در این قیمت گسیل شود؛ باید نقدینگی رشد کند و غیر از این محال عقل است که قیمت دلار  بالا برود. اگر نقدینگی در بازار دلار رشد نکند، قیمت پیشنهادی اساسا شکل نمی‌گیرد و قیمت قبلی کماکان برقرار باقی خواهد ماند. تورم از جنس نرخ است پس، افزایش قیمت دلار نیازمند رشد نقدینگی است نه برعکس این بزرگوار همچنین فرموده‌اند: نرخ ارز، بران ترین ابزار دشمنان در جنگ اقتصادی علیه ماست>> اما باید عرض کرد این ابزار را خود ما دراختیار آنها قرار داده ایم. چطور؟ مادام که نرخ رشد نقدینگی ریال بیش از نرخ رشد نقدینگی دلار باشد، دلار می‌شود ابزاری برای ضربه به اقتصاد ملی مسأله نرخ است، نه سطح @drbakhshi_eghtesadekalaan
☝️☝️☝️ این‌که آیا علت العلل تورم، نقدینگی است یا نه، نیازمند یک بحث و گفتگوی علمی است نه برگزاری رفراندوم
بسم‌الله الرحمن الرحیم خلق پول ازهیچ موجب اکل مال مردم به باطل است. روزانه ۶۰۰۰ میلیارد تومان درحال خلق شدن است که ۷۰ درصد آن سهم تنها ۸ دهم درصد از سپرده‌هاست! ندیدن این رقم عجیب روزانه خلق پول از هیچ و مقصر ندانستنش در تورم میان مدت، کوتاه‌مدت و حتی روزانه، مقصر ندانستنش در بیکاری و فساد، حقا که نوبر است! آنهایی که وام می‌گیرند قدرت خرید بقیه‌ای که نمی‌توانند وام بگیرند را تصاحب می‌کنند. بانک به همه، آن‌هم در یک لحظه وام نمی‌دهد. سال‌هاست؛ شاید نزدیک به یک قرن، پول خلق می‌شود. اوایل شاید هرچند ماه یک بار آنهم بسیار اندک پولی خلق می‌شد، بعد ماهانه، هفتگی و روزانه و امروزه تقریبا پیوسته، پول ازهیچ درحال خلق شدن است؛ به نفع عده‌ای و به زیان عده‌ای کثیر! چرا این موضوع را آن‌چنان که شایسته توجه و دیده شدن است، نمی‌بینیم؟ تصور این همه جابه‌جایی قدرت خرید در طول سالها و این گستره از اکل مال به باطل، بسیار تکان‌دهنده است، اما چرا تکان نمی‌خوریم؟ بانک، نه‌تنها وام‌ها را ازهیچ خلق می‌کند، بلکه بهره‌ای که از وام گیرندگان می‌گيرد را نیز خودش خلق می‌کند. بهره‌ای هم که به سپرده‌ها پرداخت می‌کند را نیز، خودش باید خلق کند! آخر کجای این کار، قابل توجیه است؟ با کدام منطق؟ با کدام فقه و کدام دانش ریاضی و آمار می‌توان این ظلم پیوسته را ندید؟ درطول این سال‌ها، برخی تلاش کردند وجهی و توجیهاتی شرعی برای این اقدام دست و پا کنند؛ اما، آیا موفق شده‌اند؟ برخی کارشناسان در اقتصاد ایران معتقدند خلق پول از باد هوا گسترش دهنده تولید است و باید اعتبار ازهیچ خلق شود و آن‌را به تولید هدایت کرد! برخی می‌گویند ارجاع دادن مسأله تورم به خلق روزانه ۶۰۰۰ میلیارد تومان پول از باد هوا، آدرس غلط است!! عجیب زمانه‌ای شده است! چرا ردپای این شیطان را نمی‌بینیم؟ نکند خودمان از همین وام‌های خلق شده از هیچ که بار آن برگرده محرومان است استفاده می‌کنیم؟ چه زندگی‌هایی که از هم‌پاشید چه زندگی‌هایی که تشکیل نشد و ‌چه انگشترها که به دست آن دختران دم بخت نرفت چه انسان‌هایی که می‌توانستند به دنیا بیایند اما نیامدند! چه پدرهایی که شرمنده شدند... چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ دادها از این بیداد يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ زمانه بر سر جنگ است یاعلی، مددی @drbakhshi_eghtesadekalaan
خلق پول از هیچ، موجب اکل مال مردم به باطل است. در کشور، روزانه ۶۰۰۰ میلیارد تومان درحال خلق شدن است که ۷۰ درصد آن سهم تنها ۸ دهم درصد از سپرده‌هاست! ندیدن این رقم عجیب روزانه خلق پول از هیچ و مقصر ندانستنش در تورم میان مدت، کوتاه‌مدت و حتی روزانه، مقصر ندانستنش در بیکاری و فساد، حقا که نوبر است! @drbakhshi_eghtesadekalaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشنهادات مذکور ناترازی را تشدید می‌کند و می‌تواند‌‌ ورشکستگی ایجاد کند. توضیح: نقدینگی مستظهر به بدهی است و بدهی عبارت از اصل وام‌ها بانضمام بهره‌ی آنهاست. وقتی بانک مرکزی با عملیات بازار باز، ریال را از دست مردم بیرون بکشه، هرچند نقدینگی موجود کاهش خواهد یافت، اما بدهی، سرجایش باقی است. این مسأله، بانک‌ها را با ناترازی مواجه می‌کند و باعث می‌شود فرایند تسویه وام‌ها که نیازمند وجود سطحی از نقدینگی است، دچار اختلال شود که نتیجه‌اش ناتوانی وام گیرندگان در تسویه وام‌ها خواهد بود. این فرایند متناسب با بزرگی ابعاد انتشار اوراق به ترازنامه بانک‌ها کشیده خواهد شد و دارایی‌های مسموم بانک‌ها را افزایش خواهد داد.  👈  دیگر پیشنهاد ایشان نیز موجد ناترازی است: انتشار اوراق سرمایه‌گذاری توسط شرکت‌های بزرگ و فروش این اوراق توسط بانک‌ها، باعث تولید بدهی بدون ایجاد نقدینگی مستظهر به آن بدهی خواهد شد که این نیز تشدید کننده ناترازی و احتمال ورشکستگی است. 👌 هنر آن است که نقدینگی و بدهی را هم‌زمان کاهش دهیم. انتشار اوراق، یک روی سکه را محو می‌کند، اما روی دیگر سکه همچنان به قوت خود باقیست و حتی متورم می‌شود. ناترازی در نظام بانکی و ناترازی مالی دولت و ناترازی در بخش خصوصی باهم درارتباط هستند. باید هرسه باهم کاهش یابند بدون آن‌که بر اقشار ضعیف و متوسط باری تحمیل شود! اما به‌نظر می‌رسد پیشنهادات ارائه شده در این کلیپ، فاقد چنین کارایی است. ⁉️ برای اصلاح وضع موجود باید از اقتصاد متعارف فاصله بگيريم. @drbakhshi_eghtesadekalaan
بسم الله الرحمن الرحیم سلام 👈 معمولأ برخی دوستان محترم از اینجانب درخصوص درآمد فعالیت در بازار بورس اوراق بهادار سؤال می‌کنند که آیا وارد بازار سهام بشویم یا نه؟ تأثیر بورس بازی در بازار سهام بر اقتصاد کشور چیست؟ 👈 در ادامه قصد دارم در این خصوص مطالبی را درقالب چند یادداشت با شما به اشتراک بگذارم. @drbakhshi_eghtesadekalaan
درآمد بورس بازی یادداشت اول ✔️ مقدمه به‌طور کلی همه انواع دارایی‌های واقعی نظیر گندم، طلا، انواع دام و طیور و اتومبیل، حتی خمیر تازه نان و ... حداکثر می‌توانند دو بازده داشته باشند: - افزایش مقدار فیزیکی دارایی - افزایش قیمت دارایی البته ممکن است یک دارایی، هم مقدارش و هم قیمت هر واحد آن، ثابت بماند یا کاهش یابد و یا حداقل یکی از این دو را تجربه کند. یعنی بازدهی می‌تواند مثبت، صفر و یا منفی باشد. برای مثال چنان‌چه یک مرغ زنده یک کیلویی را هم‌اکنون به قیمت ۱۰۰ هزار تومان بخریم و آن‌را پرورش دهیم؛ بعد از یکسال ممکن است به وزن ۱.۵ کیلو برسد. اگر قیمت بازاری هر کیلو مرغ نیز به ۱۲۰ هزار تومان رسیده باشد، بنابراین ارزش بازاری مرغی که سال گذشته خریداری شده، هم‌اكنون ۱۸۰ هزار تومان است: ۱۰۰(۱.۵)(۱.۲)=۱۸۰ در اقتصاد کلان به افزایش نیم کیلویی وزن مرغ، اصطلاحا نرخ بهره واقعی و به ۲۰ درصد افزایش قیمت، نرخ تورم گفته می‌شود. اگر در رابطه بالا رقم ۱۸۰ هزار تومان سمت راست را بر رقم ۱۰۰ هزار تومان سمت چپ تقسیم کنیم، حاصل ۱.۸ به‌دست‌ خواهدآمد که در اقتصاد کلان به نرخ بهره اسمی ناخالص مشهور است. ناخالص از این حیث است که عدد ۱ با ۸ دهم جمع شده است که اگر عدد یک را کسر کنیم، هشت دهم باقیمانده همان نرخ بهره اسمی (خالص) است: (۱.۵)(۱.۲)=۱.۸ معمولاً نرخ بهره واقعی را با علامت r، تورم را با علامت π و نرخ بهره اسمی با علامت i نمایش داده می‌شود: (1+r)(1+π)=1+i یا: (1+r)(1+π)=1+r+π+rπ از آنجایی‌که معمولا نرخ بهره واقعی و تورم در اقتصادهای پیشرفته اعداد کوچکی هستند، ضرب این رو نرخ مقدار خیلی کوچکتری را نتیجه می‌دهد؛ از این‌رو از رابطه حذف می‌شود: i≈r+π یعنی بهره اسمی برابر با مجموع بهره واقعی و تورم است. ممکن است یک دارایی مانند طلا یا منزل مسکونی از این دو نوع بازده، فقط تورم را تجربه کند. اما مثلاً یک خمیر تازه برای نان و یا حتی ماده‌ای همچون رادیواکتیو درطول زمان وزنش کاهش می‌يابد یعنی اصطلاحاً بهره واقعی‌اش منفی است. (البته توضیحی را در پرانتز عرض کنم. در این یادداشت‌ها منظور ما از بهره واقعی صرفاً تغییرات مقدار فیزیکی محصول است، هرچند در اقتصاد کلان تعریف نرخ بهره واقعی ازجنبه ی ریشه‌های آن وسیعتر از تغییرات فیزیکی محصول است و تعیین‌کننده‌های ذهنی را نیز شامل می‌شود؛ اما در این یادداشت‌ها به آن موضوع وارد نمی‌شویم) 👇ادامه دارد .... @drbakhshi_eghtesadekalaan
درآمد بورس بازی یادداشت دوم علی‌رغم این‌که هر دارایی حداکثر دو بازده می‌تواند داشته باشد (یعنی افزایش مقدار و افزایش قیمت)، اما داریی ای وجود دارد که می‌تواند بازدهی سومی را نیز عاید کند! آن دارایی، برگه سهام عرضه‌شده در بازار بورس است. فرض کنید شما به‌جای این‌که ۱۰۰ هزار تومان بدهید و مرغ زنده یک کیلویی بخرید، ۱۰۰۰ برگه سهام جدیداً منتشر شده یک شرکت مرغداری را به قیمت ۱۰۰ هزار تومان خریداری کنید. فرض کنید ۱۰۰۰ سهمی که خریده‌اید، معادل و نماینده یک مرغ یک کیلویی در مرغداری شرکت مذکور باشد. همچنین فرض کنید هم‌اکنون ارزش بازاری شرکت مذکور ۱۰ میلیارد تومان باشد که معادل با ارزش بازاری دارایی‌های فیزیکی درون شرکت (شامل مرغ ها، ساختمان مرغداری و ...) است. کلیه‌ی برگه‌های سهام را مردم خریداری کرده‌اند. بنابراین اکنون، ارزش بازاری سهام‌داران ۱۰ میلیارد تومان است. قاعدتاً به فرض ثبات سایر شرایط، پس از گذشت یک سال، به وزن هر مرغ یک کیلویی درون این مرغداری، نیم کیلو اضافه خواهدشد. فرض کنید در این مدت به‌دليل تبلیغات و بازارگرمی سهامداران فعلی، ممکن است خبرهای مثبتی از این شرکت در بازار انتشار یابد. برای مثال تبلیغ شود که مدیریت این شرکت در زمینه پرورش مرغ متخصص هستند و می‌توانند سودآوری بالایی ایجاد کنند. انتشار اخباری از این دست باعث بازارگرمی خواهد شد و تقاضا برای خرید سهام این شرکت که اکنون در اختیار سهام‌داران است را افزایش خواهد داد و درنتیجه قیمت بازاری سهام افزایش خواهد یافت. متناسب با شدت رشد تقاضا برای سهام مذکور، قیمت بالا خواهد رفت. فرض کنید بعد از یکسال قیمت هر سهم این شرکت به ۳۰۰ تومان افزایش یابد. درحالی‌که رشد واقعی مرغ های درون این شرکت ۵۰ درصد و رشد قیمت هرکیلو مرغ در بازار مرغ، همان ۲۰ درصد است. وقتی قیمت هربرگه سهام ۳۰۰ تومان باشد، ارزش بازاری این شرکت ۳۰ میلیارد تومان خواهد بود؛ درحالی‌که ارزش بازاری دارایی‌های این شرکت، منفک از ارزش اسمی سهام، ۱۸ میلیارد تومان است. اختلاف بین ۳۰ میلیارد و ۱۸ میلیارد تومان، همان حبابی است که آن‌را در اینجا تحت عنوان سومین جزء از بازده که مربوط به برگه سهام است، می‌شناسیم. سهامداران فکر می‌کنند مالک ۳۰ میلیارد تومان دارایی هستند حال آن‌که ۱۸ میلیارد تومان بیشتر ندارند. وقتی یکی از سهامداران این شرکت ۱۰۰۰ برگه سهام خود را به قیمت ۳۰۰ هزار تومان می‌فروشد، درواقع چیزی که قیمت واقعی‌اش ۱۸۰ هزار تومان است را ۱۲۰ هزار تومان گران‌تر فروخته است. زیرا ۱۰۰۰ برگه سهام مذکور هم‌اکنون معادل یک مرغ ۱.۵ کیلیویی درون شرکت است که هرکیلوی آن‌را ۱۲۰ هزار تومان می‌خرند. 👇ادامه دارد ... @drbakhshi_eghtesadekalaan
درآمد بورس بازی یادداشت سوم آیا این مسأله‌ای که در بالا توضیح داده شد، مصداقی از گران‌فروشی و اکل مال به باطل نیست؟ این موضوع که حکم شرعی اختلاف و شکاف مذکور بین قیمت بازارای محصول و قیمت بازاری سهامی که نماینده آن محصول است، چیست را واگذار می‌کنیم به فقهای معظم؛ اما در اینجا اثرات اقتصادی این حباب را می‌خواهیم بررسی کنیم. در شرایط عادی که به‌طور معمول در سهام شرکت‌های بورسی حباب وجود دارد، بخش تولید خارج از بورس رونق خود را از دست خواهد داد، زیرا حداکثر بازده حاصل، خارج از بازار بورس برابر با مجموع افزایش قیمت و افزایش مقدار تولید خواهد بود ولی شرکت‌های بورسی نوع سوم بازده را نیز می‌توانند سهامداران خود کنند. این حباب از کجا می‌آید؟ وقتی تقاضای خرید سهام افزایش می‌یابد، حباب سهام نیز افزایش خواهدیافت. افزایش تقاضا مستظهر به ورود نقدینگی بیشتر به بازار سهام است. این رشد نقدینگی در بازار سهام یا باید ازطریق کاهش نقدینگی در سایر بازارها (بازار دارایی‌های واقعی که یا مولد هستند مثل بخش تولید انواع محصولات و خدمات یا غیرمولد هستند همچون ارز و طلا) تأمین شود که نتیجتاً باعث کاهش قیمت در این بازارها خواهد شد؛ یا ازطریق رشد نقدینگی ناشی از خلق پول ازهیچ تآمین شود. البته اگر در اقتصاد، رشد نقدینگی وجود نداشته باشد، ایجاد حباب در بازار بورس درمیان مدت مستلزم کاهش سطح قیمت و بنابراین رکود در بقیه بازارهاست و کاهش قیمت در این بازارها می‌تواند جزء تورمی بازده روی اوراق را در جهت منفی متأثر کند. لذا ایجاد و افزایش حباب در بازار بورس درکنار رونق و افزایش قیمت در دیگر بازارها مستلزم آن است که نقدینگی در همه اقتصاد رشد کند. درواقع بازار بورس باعث می‌شود بخشی از نقدینگی درحال رشد به‌جای این‌که در بازار دارایی‌ها وارد شود و قیمت آنها را رشد دهد، در بازار اوراقی که نماینده‌ی آن دارایی‌هاست وارد شود و قیمت آنها را افزایش دهد. این تصور که بازار بورس محلی است برای کشف قیمت یا ابزاری است برای تخصیص کارای نقدینگی به تولید، تصور صحیحی نیست. 👇 ادامه دارد... @drbakhshi_eghtesadekalaan
درآمد بورس بازی یادداشت چهارم در ابتدای فروردین ۱۳۹۹ شاخص بورس حدود رقم ۵۲۱ هزار واحد بود. رسانه‌ها، بورس بازان و حتی خود دولت، مردم را به‌شدت تشویق می‌کردند که سرمایه‌های خود را هرچند اندک باشد در بازار بورس سرمایه‌گذاری کنند؛ برای مردم گفتند و نوشتند که خرید اوراق سهام سرمایه‌گذاری در رونق تولید کشور است و ... مردم به شدت تهییج شدند از شهرهای بزرگ تا روستاهای کوچک به خرید اوراق سهام روی آوردند و بورس بازان ماهر چه بازاری برای‌شان درست شد، چه روغنی برای نانشان فراهم شد، آن‌قدر تشویق کردند که شاخص بورس در تابستان ۹۹ به رقم ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار هم رسید! یعنی در عرض حدود ۱۳۵ روز ، متوسط قیمت سهام شرکت‌های بورسی، ۳۰۰ درصد افزایش داشت! یعنی ۴ برابر شد! متوسط نرخ رشد روزانه این رقم، یک درصد بود! شرایط برای یک غارت بزرگ آماده بود. به قول یکی از دوستان، یک ملت سفته‌باز شدند. در ماه‌های منتهی به ۲۶ مرداد ۹۹، این متوسط نرخ رشد روزانه ۱.۴ درصد شده بود. هرچند این رقم متوسط مربوط به کل شاخص است، اما درنظرباید داشت که برخی از سبدهای سهام روزانه نرخ‌های ۵ درصد را نیز کسب می‌کردند؛ که ماهانه این نرخ برای آن دسته سبدها یک افزایش ۴.۱ برابری را عاید می‌کرد. یعنی سهامدار سرمایه‌اش درطول یک ماه ۴ برابر می‌شد. این‌ها را مقایسه کنید با نرخ بهره بانکی در برخی کشورها که برای یک‌سال تنها ۱ درصد محاسبه می‌شد. روزانه یک درصد کجا و سالانه یک درصد کجا! روزانه یک‌درصد یعنی بعد از یک سال سرمایه ۳۸ برابر می‌شود، اما سالانه یک درصد یعنی بعد از یکسال فقط یک درصد اضافه می‌شود! عجب داستانی بود! ما به مردم می‌گفتیم نروید، نخرید، اما می‌رفتند و می‌خریدند. می‌گفتیم این‌ها اشکال دارد و سودهای بادآورده ناشی از حباب است؛ لازمه این سود شما بدبخت شدن عده ای دیگر است. چطور راضی می‌شوید که سودتان در بدبخت شدن عده‌ای دیگر باشد؟ چرا مردم را به خرید سهام و تشویق می‌کنيد؟ اما بورس بازان حرفه‌ای می‌دانند چه موقع باید سهام را خرید و چه موقع سرمایه را از بازار بیرون کشید. اینها سوار هستند بر گرده خلق بی‌اطلاع از سازوکار بازاری که برای ورود به آن تشویق و تهییج شده‌اند! اما پس از آن‌که مردم را به بورس می‌کشانند و شاخص را به بالاترین حد ممکن می‌رسانند، خود، سر بزنگاه خارج می‌شوند! با خروج این سهامداران مطلع و عمده، شاخص شروع به ریزش می‌کند. مردم بیچاره هول می‌کنند و برای درامان ماندن از سقوط بیشتر، برای فروش هجوم می‌آورند و شاخص بیشتر سقوط می‌کند. 👇 ادامه دارد... @drbakhshi_eghtesadekalaan
بورس بازی یادداشت پنجم مالیات بر عایدی سرمایه که اخیرا مورد تصویب قرارگرفته است، تا اندازه‌ای می‌تواند موجب رونق بورس بازی و افزایش حباب در بازار اوراق سهام شود. زیرا بر درآمد حاصل از بورس بازی در بازار سهام این مالیات وضع نشده ولی بر فعالیت‌های رقیب آن، نظیر بورس بازی در املاک و طلا و ارز و ... این مالیات وضع شده است. تصور قانونگذار این است که رونق بورس بازی در بازار سهام به تولید کمک خواهد کرد. حال آن‌که این‌گونه نیست. برای آن‌که نقدینگی گسیل شده به سمت بازار بورس در فعالیت‌های مولد شرکت‌ها وارد شود، لازم است متناسب با رشد تقاضای سهام، سهام جدید توسط شرکت‌ها عرضه شود.‌ اگر چنین شود حباب شکل نخواهد گرقت و عدم تشکیل حباب فلسفه بازار بورس را دچار اشکال می‌کند. @drbakhshi_eghtesadekalaan
بسم الله الرحمن الرحیم در اقتصاد ریاضتی متعارف (لیبرالیسم) نوک پیکان اصلاحات  رو به مردم عادی است. لیبرالیسم می‌گوید برای کاهش رشد نقدینگی، باید کسری بودجه دولت کاهش یابد و برای کاهش کسری بودجه دولت، باید قیمت خدمات دولتی، قیمت بنزین، قیمت گاز، قیمت برق و آب و ... افزایش یابد؛ از آن سو نیز، بودجه برخی نهادهای فرهنگی از دولت قطع شود. این پیشنهاد، ضدمردمی و ضد فرهنگ و ضد اقتصاد است و سفره‌های مردم را کوچک و اغنیا را بیشتر مسلط می‌کند. این پیشنهاد باعث خواهد شد کسری دولت به بخش خصوصی بار شود و مردم را ضعیف کند. ❗️اما رویکرد اقتصاد مقاومتی متفاوت است. در اقتصاد مقاومتی نوک پیکان اصلاحات، رو به صاحبان کنز نشانه است. همان‌هایی که طلا و ارز و املاک، کنز می‌کنند و بخش قابل توجهی از نقدینگی را دراختیار دارند و آن‌را برای معامله این دارایی‌ها بین خود محصور کرده‌اند و دائم به گوش مردم سیلی می‌زنند. اینها هستند که با بازی کنز، سفره‌های مردم را پیوسته کوچک می‌کنند. دولت مقتدر باید و باید با وضع جرایم دقیق، ابتدا مانع کنز شود تا این دارایی‌ها بین همه مردم سیال شوند و سپس نرخ بهره سپرده‌های بانکی را به زیر صفر کاهش دهد. در این‌صورت، نقدینگی به همراه این قبیل دارایی‌ها که صرفا در گوشه‌ای از اقتصاد و در طبقاتی خاص محصور شده است، در همه جای اقتصاد جاری خواهد شد و عطش تولید را برطرف خواهد کرد. تنها در این شرایط است که کسری دولت و کسری مردم هم‌زمان کاهش خواهد یافت و شب تار برای آنهایی خواهد بود که روی تلاش مردم نشسته اند. هشت درصد از منابع جهان دراختیار ماست. دلیل بیکاری، توزیع بسیار نامناسب نقدینگی است. باید این سد بشکند تا آب جاری شود. وقت سیلی به صاحبان کنز فراخواهد رسید. @drbakhshi_eghtesadekalaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افزایش قیمت دلار باعث تورم نمی‌شود. افزایش قیمت دلار و همچنین افزایش مستمر در قیمت کالاها و خدمات ناشی از افزایش نقدینگی است، حتی در کوتاه‌مدت! توجه سیاستگذار نباید از کنترل رشد نقدینگی منحرف شود. دوستان آدرس غلط ندهند. البته در این فیلم‌کوتاه، چرایی موضوع ارائه نشده است. هرچند استدلال دقیق وجود دارد. @drbakhshi_eghtesadekalaan
❗️قابل توجه برخی همکاران ارجمند به ویژه آنهایی که ممکن است صدایشان به دولت محترم‌ برسد❗️ 👈 حتی اگر پیمان سپاری ارزی ۱۰۰ درصدی اجرا شود 👈 حتی اگر مازاد تجاری، آن‌هم به شکل دلار نقد (فیزیکی) وجود داشته باشد، باز، قیمت دلار افزایش خواهد یافت. زیرا مازاد تجاری یک متغیر سطح است و رشد نقدینگی یک متغیر نرخ! تورم ازجنس نرخ است! فزونی صادرات بر واردات، نمی‌تواند قیمت دلار را پایین بیاورد. @drbakhshi_eghtesadekalaan
بسم‌الله الرحمن الرحیم 👈 رشد نقدینگی باعث اصلی تورم است اما نه ازطریق افزایش متناظر در تقاضای مردم. رشد نقدینگی عامل اصلی تورم است اما نه اینکه فکر کنیم به‌خاطر رشد نقدینگی، مصرف واقعی عموم مردم درحال افزایش است؛ و یا به تعبیر برخی از کارشناسان و تصمیم‌سازان، مصرف مردم بالاست، پس باید کاهش یابد! مصرف واقعی مردم هماهنگ با تولید واقعی افزایش می‌یابد که آن‌هم مستلزم سرمایه‌گذاری واقعی است. مستلزم رشد جمعیت است، نه مستلزم رشد نقدینگی! این گزاره ناصحیحی است اگر خیال کنیم رشد نقدینگی وقتی منجر به تورم می‌شود که تقاضای کل مردم در اقتصاد را افزایش دهد. 👈 حتی اگر تصور کنیم رشد نقدینگی ازطریق افزایش متناظر، و یک‌ به یک در تقاضای اسمی مردم باعث تورم می‌شود، اشتباه است. قرار نیست نرخ رشد نقدینگی ۳۰ درصدی تقاضای مصرفی اسمی کل را در جامعه ۳۰ درصد بالا ببرد تا تورم ایجاد شود. برخی از کارشناسان این‌گونه می‌اندیشند، اما اشتباه است. وقتی اینگونه فکر کنیم، لذا از افزایش حقوق کارمندان و کارگران برای عدم ایجاد تورم پرهیز می‌کنیم. وقتی اینگونه فکر کنیم، بنابراین ازطریق افزایش قیمت حامل‌های انرژی و ... سعی می‌کنیم مصرف مردم را به اصطلاح متعادل کنیم تا تورم کاهش یابد. اینها اشتباه است. این برداشت‌ها، خسارت ایجاد می‌کند. ✔️ هنوز چرایی ایجاد تورم، برای بسیاری ناشناخته است. @drbakhshi_eghtesadekalaan