eitaa logo
دکتر رضا منتظر
6.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
512 ویدیو
71 فایل
پزشک طب ایرانی اسلامی جهت نوبت دهی روزهای فرد ساعت ۱۴ الی ۱۸ تماس بگیرید: ۰۲۱ ۷۷ ۲۲ ۸۷ ۸۰ ۰۹۳۵ ۶۶ ۳۳ ۷۸۹ یا به سایت دکتریاب مراجعه و اینترنتی نوبت بگیرید 🔸آدرس صفحه آپارات: https://www.aparat.com/dr.rezamontazer. ادمین کانال @visitmontazer
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام. صبح بخیر و برکت. عید مبعث مبارک. در خصوص پسری که به مدرسه تیزهوشان رفته در تائید فرمایش حضرتعالی پسر دختر خواهرم از افراد تیزهوش هست و به همین خاطر در یکی از این مدارس ثبت نام شده همان طوری که فرمودید فقط در یک بعد بر وی سرمایه گذاری شده و آن خواندن درس و پیشرفت تحصیل است. اما این پسر نوجوان بسیار از بعد اجتماعی و سایر اموری که می‌تواند باعث کمال یک انسان باشد ضعیف هست و تنها دغدغه پدر ومادرش این هست که بچه از نظر علمی به جائی برسد. در حالی که یک جوان در حین رشد فقط به علم آموختن نیاز ندارد بلکه باید هم‌زمان به مسائل اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی و... توجه شود. فقط بگویم که این نوجوان بصورت عجیبی از ظاهر شدن در جمع ترس دارد و خجالتی هست . به نظر من در دوران ما پدر مادرها آن قدری که اهمیت به تحصیل یا کلاس های موسیقی و ورزش و... فرزندان خود می‌دهند به رشد و آگاهی آنان نسبت به مسائل دینی و اخلاقی و معرفتی نمی دهند. https://eitaa.com/nafsemotmaen
سلام من هم از مدرسه تیزهوشان بودم ...... زمان ما گوشی نبود ولی فشار زیاد درس. دروس فشرده و بدون تفهیم. بقیه حفظ میکردن. من نمیتونستم بفهمم. خیلی به خودم فشار آوردم. تازه من یاد گرفته بودم باید نفر اول کلاس هم باشم .....کلا من مطالعه مفید روزی سه ساعت بیشتر نمیتونستم داشته باشم. به بازی و ارتباط با دوستانم و شرکت در فعالیت‌های جمعی مدرسه علاقه داشتم. حفظ و تلاوت قرآن و مسابقات روزنامه دیواری ..... و با دوستام بازی می‌کردم. از کلاس پنجم همه ممنوع شد ....... خونوادم میخواستن من همه تستها رو بزنم. من نمیتونستم دوست داشتم کتاب قصه هامو بخونم. اولین حمله پانیک من درست سر امتحان ورودی دست داد. دوره ای که باید کودکی میکردم از دست رفت. الان دلم بچگی میخواد. از سال دوم دبیرستان حالت چرت به خودم میگرفتم. خانواده نمیدونستن من ذهنم خسته است ....کنکور کلا بیست روز آخر تست میزدم ...... شب کنکور گریه شدید ........در جلسه اضطراب شدید ..... با ورود به دانشگاه واقعا دلم میخواست یه سال استراحت کنم. اونجا هم کار سنگین. نفر اول شدم ولی کارم به روانپزشک کشید. عده ای گفتن تغییر رشته بده ولی کمیسیون پزشکی نتیجه گرفت این کار باعث میشه بعدا احساس گناه کنم ..... خودم روشم را تغییر دادم دیگه نمره برام مهم نبود ......اتفاقا همین کتاب‌های پائولوکوئلیو که تو دست بچه ها بود گرفتم خوندم. ظاهرا خوب بود ولی کم‌کم فهمیدم انحراف داره رهایی از قید همه چیز ...... دقیقا داشت فحشا رو گسترش میداد ......... من گذاشتم کنار .......نمره هام اومد پایین ولی حالم بهتر شد. عوضش بیمار بیشتر ویزیت می کردم ........ به خاطر ناراحتی خانواده دیگه تخصص نرفتم .......الانم یه انسان یه بعدی هستم........طبیعت وسیله آرامشم هست و معنویت. ولی به گمانم من آدم آدم نمیشم. این بلا رو سر بچه های خودتون نیارین. ✍🏻 پی نوشت: قابل دقت و توجه والدین و مربیان آموزشی و دانش آموزان. البته متن این مخاطب گرامی کمی ناامیدانه است. انسان چنان قدرت نهفته ای دارد که اگر بیدار شود و حرکت کند می تواند گذشته را جبران نماید. به شرطی که بر آن وسواسی که به جان او انداخته اند فائق شده اجازه ندهد به سایر ابعاد زندگی اش سرایت کند. https://eitaa.com/nafsemotmaen