دکترمحیی:
✅ #دژاوو یا #آشناپنداری چیست؟👇👇
🔴«چقدر این اتفاق آشناست»
🌀دژاوو (Déjà vu) کلمه ای فرانسوی به معنای «پیش از این دیده شده» است که در فارسی با عبارت آشناپنداری توصیف میشود.
این همان حس غریب و وهمی است که در مواجهه با منظره اتفاق یا تجربه ای کاملاً جدید به آن دچار میشویم و تصور میکنیم این واقعه در گذشته و کاملاً به همین ترتیب برایمان رخ داده یا شاهد رخ دادن آن بوده ایم.
🔶تجربه دژاوو غالباً با حسی از آشنایی و همچنین احساس غرابت همراه با وحشت و مرموز بودن همراه است. معمولا چنین حسی به یک رویا ربط داده میشود اما گاهی این حس به قدری قدرتمند است که شخص اطمینان دارد واقعا در گذشته شاهد این ماجرا بوده است.
گاهی دژاوو با عبارت «به خاطر آوردن آینده» توصیف میشود.
به نظر میرسد که تجربه دژاوو بسیار معمول باشد، در تحقیقات رسمی بیش از 70% جمعیت جهان حداقل یک مرتبه چنین حالتی را تجربه کرده اند در ادبیات گذشته نیز اشاراتی به دژاوو دیده میشود و این نشان میدهد که این پدیده تنها مختص زمان ما نیست.
انواع مختلف دژاوو:
بنابر گفته آرتور فانکهاوزر (Arthur Funkhouser) محقق سوئیسی سه نوع عمده آشناپنداری وجود دارد:
۱-دژا وکو (déjà vécu)
که معمولا "پیش از این دیده شده" یا "قبل از این تجربه شده" ترجمه میشود در این نقل قول از چارلز دیکنز (Charles Dickens - 1870-1812 نویسنده مشهور انگلیسی) شرح داده شده است:
همه ما احساسی را تجربه کرده ایم که گاهی بر ما چیره میشود گویی آنچه را میگوییم و انجام میدهیم قبلا گفته و انجام داده ایم در زمانی دور آنگاه که در میان همین چهره ها اشیاء و موقعیت ها بوده ایم و کاملا میدانیم چه خواهیم گفت مانند اینکه ناگهان چیزی را به خاطر آورده باشیم.
منظور اکثر افراد هنگام صحبت از دژاوو در واقع دژا وکو است آمار نشان میدهد که بیش از 70% افراد جهان به خصوص در سنین 15 تا 25 چنین تجربه ای داشته اند این حالت معمولا درباره اتفاقاتی بسیار پیش پا افتاده رخ میدهد اما احساس آن به قدری تکان دهنده است که حتی تا سالها بعد در ذهن شخص باقی میماند.
دژاوکو به تجربه ای دلالت میکند که حواسی بیش از حس بینایی را درگیر میکند و به همین دلیل عبارت دژاوو به معنای از پیش دیده شده نمیتواند چندان صحیح باشد.
حواس انسان تا حد زیادی به جزئیات توجه کرده و شخص تصور میکند که "همه چیز" همانطور که قبلا اتفاق افتاده، به وقوع میپیوندد.
اخیرا اصطلاح دژاوکو برای توصیف احساس بسیار قوی و ماندگار دژاوو به کار میرود که در اثر نوعی ناهنجاری حافظه رخ میدهد.
۲-دژا سنتی (déjà senti)
این پدیده حالتی است که شخص حس میکند چیزی را قبلا "احساس کرده است".
این تجربه منحصرا یک واقعه ذهنی است و هیچ جنبه الهام در آن وجود ندارد و خاطره آن به ندرت پس از وقوع در ذهن شخص باقی میماند.
دکتر جان هالینز جکسون 1911-1835 عصب شناس انگلیسی در سال 1889 سخنان یکی از بیمارانش را که از نوعی صرع رنج میبرد ثبت کرد:
آنچه توجه را به خود جلب میکند همان چیزی است که قبلا آنرا مشغول ساخته بود اما برای مدتی فراموش شده بود و اکنون همراه با اندکی حس رضایت از اینکه در جستجویش بوده اند بازگشته است.
در همان حال یا دقیق تر بگویم در همان لحظه به طور مبهمی از اینکه این یادآوری چیزی موهوم بوده و حالت من عادی نیست آگاه هستم.
این یادآوری معمولا با شنیدن صدای کسی یا افکار شفاهی خودم آغاز میشود و تصور میکنم در چنین موقعیت غیر عادیی عباراتی چون "آه بله-متوجه شدم" و "البته، به یاد می آورم" در ذهنم شکل میگیرد.
اما یکی دو دقیقه بعد هیچ یک از کلماتی که موجب این یادآوری شده را به خاطر نمی آورم فقط به شدت احساس میکنم که این حس مشابه دفعات دیگری که در حالت غیر عادی به سر میبردم است."
۳-دژا ویزیته (Déjà visité)
این پدیده کمتر شایع است و عبارت است از احساس آشنایی غیرواقعی نسبت به یک مکان جدید.
ترجمه این عبارت "پیش از این بازدید شده " است و به این معناست که شخص در مکانی جدید احساس میکند محل را به خوبی میشناسد و حتی قبل از این مسیرهای مختلف را در شهر یا عمارت طی کرده است.
چنین پدیده ای توسط مرتبط ساختن آن با رویا تناسخ و همچنین تجربیات خروج روح از بدن شرح داده شده است.
علاوه بر اینها عده ای بر این باورند که مطالعه فراوان درباره جزئیات یک مکان خاص میتواند موجب بروز چنین حسی شود. #يامحيي
🔻توجه داشته باشید که: درک #عالم_ذر یا همان #الست که در قرآن اساره شده در جهت حضور انسان در آن عالم بسیاری از شبهات را مرتفع میکند که علم بشر قادر به اتبات یا توضیح آن نیست... #دکترحسین_مهدیخانلو
🩺 @drmahdikhanloo
Drmahdikhanloo.com
#ذهن و #خدا
ما #فکر میکنیم باید در ذهن و با دلیل وجود خدا را اثبات کنیم... ❗️
استدلال ذهنی برای اثبات وجود خداوند، زندگی پلاستیکی و مصنوعی است... ❕
در ذهن بودن و داشتن منذهنی، نفی زندگی است... ❗️
اثبات وجود خدا با دلیل معنی ندارد.
ما باید به #خودش عیناً زنده شده
و روی ذات خود قائم و از ذهن جدا شویم.
اثبات یعنی زنده شدن به بینهایت خداوند...
و
مستقر شدن در این لحظهٔ ابدی.
« #اَلَست» یعنی از ذهن جدا شدن،
ما بینیاز از این جهان هستیم
و برای قائم به ذات بودن، لازم نیست به چیزهای ذهنی متکی باشیم.
فضای ذهن، فضای نفی است.
دراصل ما «جسمیم بهعلاوهٔ انکارِ جسم».
ما دائماً باید انکار کنیم،
آن چیزی نیستیم که ذهنمان نشان میدهد و به مرکزمان میآید.
اما مردم نفی را اثبات میپندارند... ❗️
منذهنی را اصل خود میگیرند...
و
استدلال ذهنی برای اثبات خدا را نیز بهجای زنده شدن به او و تجربهٔ یکتایی میگیرند ...❗️
درنتیجه چشم معدومبین یعنی هیچبین دارند...
نفی را اثبات میپنداشتیم
دیدهٔ معدومبینی داشتیم
مثنوی، دفتر5، بیت 1032 #یامحیی
@drmahdikhanloo
Drmahdikhanloo.com