ادامه ماجرای اسباب کشی
تصمیممون برای رفتن قطعی شده بود و حالا باید دنبال بیمارستان جدیدی میگشتیم که ویژگی های مدنظر ما رو داشته باشه.
از نظر زمانی تحت فشار بودیم چه برای خود کار و درآمد و از اون مهمتر برای مدرسه زهرایاس.
امسال دخترمون کلاس اولی بود و ما فرصت زیادی نداشتیم. اینجا مدارس دولتی که موظف به پذیرش دانش آموز منطقه خودشون هستن، معدود مدارس غیر انتفاعی رو هم باید خیلی زودتر ثبت نام کنی
چه آرزوها و برنامه ها برای مدرسه زهرایاس داشتیم اما نشد، دیر شد
حتما مصلحتی بوده
بالاخره بین گزینه های روی میز یک بیمارستان رو انتخاب کردیم و وقتی همه چیز قطعی شد، قرداد خونه ای که ساکن بودیم رو فسخ کردیم
اینجا باید ۳ ماه زودتر قرارداد رو باطل کنی ولی ما تا شروع کار جدید یک ماه فرصت داشتیم و این یعنی باید دو ماه اجاره اضافی می پرداختیم که مبلغ کمی هم نبود
از طرفی برای من دست تنها با ۳ تا بچه جمع کردن وسیله ها کار آسونی نبود
و کلی دلائل دیگه که همه و همه ما رو به این تصمیم رسوند که چند مرحله ای جابه جا بشیم.
تصمیم گرفتیم برای این دوماه یه خونه موقتی مبله در شهر مقصد اجاره کنیم.
به سختی اینترنتی جایی رو پيدا و اجاره کردیم چون فقط چند روز زمان داشتیم ولی روز آخر قبل جابه جایی فهمیدیم یه جورایی الکی بوده.
دیگه حتی زمان نداشتیم برای پیدا کردن جای مناسب
از اول تصمیممون این بود که ابتدا دکتر ارنست برن و ما بمونیم که وسیله جمع کنیم و چند روزی قبل شروع مدارس ما بهشون ملحق بشیم.
دیگه دقیقه نودی یه اتاق پیدا کردن و اجاره کردن. اینجا بیشتر روند اجاره خونه اینترنتیه و شما خیلی به ندرت یه دفتر املاک میبینید که بخواین حضوری برین.
مخصوصا از این ایالت به اون ایالت
#ادامه دارد...
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع