eitaa logo
گلهای معنوی
35 دنبال‌کننده
877 عکس
678 ویدیو
3 فایل
e1353113313
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 ما را به حرم پیامبر بگردان ... 🖤۵ ربیع الاول شهادت سلام الله علیها تسلیت باد🖤 حضرت سکینه (علیها السلام) دختر امام حسین( علیه السلام)و مادر ایشان حضرت رباب( علیها السلام) است که با هم در واقعه ی کربلا حضور داشتند، و همراه با أسرا به کوفه و شام رفتند. 👤 رحمه الله می نویسد: ✅فَنَادَتْهُ سُكَيْنَةُ يَا أَبَهْ اِسْتَسْلَمْتَ لِلْمَوْتِ؟ فَقَالَ كَيْفَ لاَ يَسْتَسْلِمُ مَنْ لاَ نَاصِرَ لَهُ وَ لاَ مُعِينَ فَقَالَتْ يَا أَبَهْ رُدَّنَا إِلَى حَرَمِ جَدِّنَا فَقَالَ هَيْهَاتَ لَوْ تُرِكَ اَلْقَطَا لَنَامَ فتصارخن النساء فسكتهن الحسين وحمل على القوم. 🔰وقتی قصد با اهل حرم کرد،حضرت سکینه به امام حسین عرض کرد: ای پدر، آیا تسلیم شده ای؟ فرمود: کسى که یاور و یاورى ندارد چگونه مرگ نشود؟ سپس حضرت سکینه فرمود: پدر جان! ما را به حرم برگردان!😭 امام فرمود :اگر قطا را آزاد می گذاشتند می خوابید.[این مردم مرا نمی کنند، من دیگر شما را برگردانم.] پس زنان اهل حرم شروع به گریه و کردند و امام حسین(علیه‌السلام) آنها را کرد 🔰حضرت سکینه(سلام الله علیها) شروع به کردن نمود و امام حسین(علیه‌السلام) در این حین به دخترش فرمود : دخترم! ✅«لَاتُحْرِقِى‏ قَلْبِى‏ بِدَمْعِکِ حَسْرَةً، مَادَامَ مِنِّى‏ الرُّوحُ فِى‏ جُثْمَانِى‏!» ❤️این قَدر در برابر من اشک نریز، گریه ی تو دل مرا می­ زند. و سپس بر دشمنان کرد. 📓بحارالانوارج۴۵،ص۴۷
°❁°💙°❁° °💚°❁° °❁° ❣﷽❣ از امام سجاد پرسیدند:آقا به شما کجا خیلی سخت گذشت؟ ... سه مرتبه فرمود  ....  امام سجاد (علیه السّلام) به نعمان بن منذر مدائنی فرمودند: در شام، بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود🚫. ۱- ستمگران👹 در شام، اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و نیزه ها احاطه کردند و بر ما نمودند و کعب نیزه به ما می زدند💥. ۲- را در میان هودج های زن های ما قرار دادند😭، سر پدرم و سر عمویم عباس (علیه السّلام) را در برابر چشم عمه هایم (سلام الله علیها) و ام کلثوم (سلام الله علیها) نگه داشتند😭 و سر برادرم علی اکبر (علیه السّلام) و پسر عمویم قاسم (علیه السّلام) را در برابر چشم سکینه و فاطمه (سلام الله علیها) (خواهرانم) می آوردند و با سرها می کردند و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم ستوران قرار می گرفت😭😭. ۳- زن های شامی از بالای بام ها، آب و آتش🔥 بر سر ما می ریختند، آتش به ام افتاد، چون دست هایم را به گردن بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم، عمامه ام سوخت🔥 و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید😭. ۴- از طلوع خورشید☀️ تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز🎶 ما را  در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می گفتند: ای مردم آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند😔. ۵- ما را به یک ریسمان بستند⛓ و با این حال ما را از در خانه ی عبور دادند. ۶- ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند😔 ولی خداوند این موضوع را برای آنها مقدور نساخت🚫. ۷- ما را در مکانی جای دادند که نداشت❌ و روزها از گرما و شب ها از سرما آرامش نداشتیم و از و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می بردیم😭. ✨🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌸✨ °❁° °💚°❁° °❁°💙°❁°