🌸
به کویت آمدیم و آرزوی ما نشد حاصل!
ز کویت میرویم اینک،
هزاران آرزو با ما...
👤 #هلالی_جغتایی
💠 @e_adab 💠
راهی نمانده است
مگر راهی که مرا به من میرساند،
دست در دست خویش
همچون گل سرخی
به گل بودن خود شادمان باش
آن که تو را میجويد
در جستجوی خويش است
هر آن که از تو سخن میگويد
از خالیهای درون خود حرف میزند.
با خود گفت وگو کن
همچون چشمه ئی،
رود
ادامه راه توست…
👤 شمس لنگرودی 🚞
💛🎼
💠 @e_adab 💠
زیر باران دوشنبه بعدازظهر
اتفاقی مقابلم رخ داد
وسط کوچه ناگهان دیدم
زن همسایه بر زمین افتاد
سیبها روی خاک غلتیدند
چادرش در میان گرد و غبار
قبلاً این صحنه را... نمیدانم
در من انگار میشود تکرار
آهِ سردی کشید، حس کردم
کوچه آتش گرفت از این آه
و سراسیمه گریه در گریه
پسر کوچکش رسید از راه
گفت: آرام باش! چیزی نیست
به گمانم فقط کمی کمرم...
دست من را بگیر، گریه نکن
مرد گریه نمیکند پسرم
چادرش را تکاند، با سختی
یا علی گفت و از زمین پا شد
پیش چشمان بیتفاوت ما
نالههایش فقط تماشا شد
صبح فردا به مادرم گفتم
گوش کن! این صدای روضۀ کیست
طرف کوچه رفتم و دیدم
در و دیوار خانهای مشکیست
::
با خودم فکر میکنم حالا
کوچۀ ما چقدر تاریک است
گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه
راستی! فاطمیه نزدیک است...
#حمیدرضا_برقعی
#شعر
#فاطمیه
💠 @e_adab 💠