سرباز...
خسته و زخمی از راه رسید؛
زن از خانه رفته بود.
زخمی که او را در
قطار و جنگل و جاده نکشته بود.
در خانه او را کشت.
#رسول_یونان
💠 @e_adab 💠
این میوه های رسیده
فردا در کامیون ها حمل خواهند شد
و این برگها
نغمه نغمه از منقار پرندگان خواهند افتاد
همه چیز رو به پیری می رود
تابستان،
فصل خوبی برای آرزو کردن نیست!
#رسول_یونان
💠 @e_adab 💠
🌸
تو نیستی
اما من برایت چای میریزم...
چه فرق میكند؟
باشی یا نباشی
من با تو زندگی میكنم!
👤 #رسول_یونان
💠 @e_adab 💠
فقط تاریکی میداند
ماه چقدر روشن است
فقط خاک میداند
دست های آب
چقدر مهربان!
معنی دقیق نان را
فقط آدم گرسنه میداند
فقط من میدانم
تو چقدر زیبایی!
#رسول_یونان
💠 @e_adab 💠
خودم را
جایی، جا گذاشتهام!
شاید کنار تو،
در باغهای سیب!
شاید بالای تپهها
و یا شاید
در جادهای که
جنگل را دور میزد و
به دریا می رسید!
رو به روی آینه ایستادهام؛ اما
از چهره ام خبری نیست...
#رسول_یونان
💠 @e_adab 💠