eitaa logo
هامون
45هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
622 ویدیو
43 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
دل زنده شده با تو مَر تو نفس و جانی؟! من یک بغلم با تو لبریز بهارانی دیدم که گشودی در خندیدی و دل دادم مجذوبِ تو بی‌تابم گل‌خنده بارانی (بی‌تاب) 🍀 💛🎼 ⌈ 💠 @e_adab 💠
زنجیر به دست آمده‌ای، خانه‌ات آباد؟! در شهر شما نیست کسی مثلِ من آزاد شاعر شدنم دست خودِ من که نبوده مهرِ علوی در دل بی‌تاب من افتاد (بی‌تاب) 🍀 💛🎼 💠 @e_adab 💠
بر دل من تنها اسم علی (ع) حک شده است در شهر و عرش خدا اسم علی (ع) تک شده است 🍀 💛🎼 💠 @e_adab 💠
رها کن هرچه هست و نیست را به خود بنگر که گم کرده ای خویش را به عشق بنگر در میان افکارت به زندگی بنگر ورق بزن دفتر خویش را 🍀 💛🎼 💠 @e_adab 💠
خدایا شاهدی با سنگِ خارا شکست آئینه‌های آل طاها افق سرخیِّ خون‌ها را کشیده شفق در آسمان طرح عزا را صدای گریهٔ داغِ جگر سوز فراتِ نالهٔ روضه‌ست بر پا دل و جان سوخته،صبحِ سیه‌پوش عطش می‌نوشد از جامِ بلایا شعور مهدوی، شور حسین کن! که ختم خیر باشد این قضایا (بی‌تاب) 🍀 💛🎼 💠 @e_adab 💠
به نمک‌گیریِ چشمانِ تو، مدیون توام نشئه و مست و خمارِ لبِ میگون توام لرزشِ دست و تب قلبم نشانی می‌دهد در میان اینهمه بی‌تاب و مجنون توام (بی‌تاب) 🍀 💛🎼 💠 @e_adab 💠
💚🍃 شده آیا سرِ دل شیره بمالی؟!...آری زخم رویِ نمکِ شورِ دلت بگذاری بالِ شعرت پر پروازِ کبوتر باشد دلِ بی‌تابِ خودت را به قفس بسپاری؟! (بی‌تاب) 🍀 ⁉️‼️😔 💛 💠 @e_adab 💠
باز من شعر نوشتم که دلم ساز کنم نامت ای دوست نیارم که تو را راز کنم قلم الکن شده از وصف جمالت افسوس تو ببخشا که شده مصلحت ایجاز کنم این همه شعر بگفتم نرسیدم به وصال قسمت این شد که با یاد تو پرواز کنم شاید آن موقع تو را می نگرم بی خبری چاره ای نیست جز از دور ورانداز کنم 🍀 💛🎼 💠 @e_adab 💠
💚🍃 تو را با دیگری دیدم، خیالِ راحتِ مهتاب! نمی‌خواهم که برگردی به اقبالِ منِ بی‌تاب (بی‌تاب) 🍀 😉 💛🎼 💠 @e_adab 💠
💚🍃 در زمینِ خاکیِ دریایِ دفترهای نور حالِ نجوایِ قلم را ساحلِ رُس می‌کنم این حدیثِ قدسی بی‌تاب را حافظ سرود: تا تو باشی بویِ باران تنفس می‌کنم (بی‌تاب) 🍀 💛🎼 💠 @e_adab 💠
🍃 ناشرِ نشریهٔ بارانی‌ام حسِ خوشرنگِ دلِ ایرانی‌ام گفتنِ نامِ غزل، بی‌تابِ من بس که مشغولِ کبوتر خوانی‌ام (بی‌تاب) 🍀 💠 @e_adab 💠
🍂🕊 دوست دارم شعرِ شور‌انگیز را عاشقانه، حضرتِ پاییز را آرزویِ وصلِ باران‌خورده و... آسمان با ابرِ شبنم خیز را مثلِ طعمِ قهوه‌ها تلخم ولی دوست دارم شِکرِ نیریز را در خطوطِ گنگ دستانم بخوان! دفترِ تقویم حلق‌آویز را خسته از بغضِ نفس‌گیر گلو بوسه دادم تیغه‌های تیز را با دو فنجان خاک باران خورده‌ام می‌کشم سر،اشک نم نم ریز را دوست دارم یک نفس باور کنی این دروغ مصلحت آمیز را غرق آرامش کند، بی‌تاب من فتنهٔ چشمان شور‌انگیز را (بی‌تاب) 🍀 🍁 💠 @e_adab 💠
🖤﷽🖤 با شروعِ ماتمِ محنت‌فزایِ عسکری یادِ لب‌های حسین افتاده، داغِ مادری ظرفِ آبِ مصطکی افتاد و پیمانه شکست سرزمین سامرا شد کربلای دیگری ارتعاشی که پدید آمد به دستان حسن روضهٔ جانسوز آب است و نگاهِ آخری کاش می‌شد لحظهٔ آخر که در تب سوختی نبضِ باران را بگیری در بغل، تاب آوری کودکت با کاسه آب آمده، قدری بخند! جان عالم به فدای تو، که مهدی پروری قدرتان مجهول مانده، نور محصور خدا! کل عمرت را که در زندان به سر می‌آوری ضمن عرض تسلیت به محضر صاحب زمان سوخت عالم، در وداعِ سینه‌سوز حیدری با دلی بی‌تاب رفتی تا خدا ، «اِبن ریّان» تشنه‌لب، «مَن عِندَهُ عِلمُ الکتاب» مادری (بی‌تاب) 🍀 😭 🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊 💠 @e_adab 💠
💚🍃 خوب من! شادی همان، دیدار با مه‌روی توست عشوه‌ٔ چشمِ غزالانِ کمان ابرویِ توست با خودم گفتم؛ تمام زندگی، یعنی: نفس پایِ من، دل‌بی‌قرارِ آمدن به سویِ توست ماه شب شاهد، دلم بار اضافه بر نداشت دست‌هایم، تشنهٔ لمسِ حریرِ مویِ توست عطرِ عود هاتفی را که جهان پُر می‌کند در شمیمِ غنچهٔ نشکفتهٔ شب‌بوی توست به خدا! معمارِ قلبِ خستهٔ بیمار من مهربانیِ نگاهِ حضرتِ داروی توست بال و پر دادم به دستهٔ خیالات خوشم در هجوم حادثه دیدم، سر بازوی توست روی چشمِ دل، نگهداری کن از هستیِ خود ای دل بی‌تاب من، او آخرین نیروی توست (بی‌تاب) 🍀 🌟 💠 @e_adab 💠
عاشقم، در غم تو حالِ پریشان دارم رافضم باز به چشمانِ تو ایمان دارم در تب عشق تو من سوخته ام اما باز نفسی دارم و با عشق تو جریان دارم هر چه دارم به فدایت شده و باز هنوز نیمه جانیست به قربانیت امکان دارم منتظر باش و ببین آخر بازی چه شود من که دلبسته ات هستم تا جان دارم 🍀 💛🎼 💠 @e_adab 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خبرت هست که ایام ظفر می‌آید؟! منتظر باش! که از غیب، خبر می‌آید "عالمِ پیر دگر باره جوان خواهد شد" از قدومِ پسرِ آمنه بر می‌آید رنگِ آرامشِ آغوش خدا...بَه‌بَه‌بَه! لطفِ چشمانِ پُر از نور پدر می‌آید تلخیِ خاطره‌ها را به فراموشی ده! زندگی، هم‌نفس شیر و شکر می‌آید به فراق و دلِ تنگ و لبِ خشکی بنویس! مژده، بی‌مرزترین وسعتِ تَر می‌آید فرش تا عرش چراغانی و نور‌افشان‌ست بی‌سبب نیست اگر شعله به سر می‌آید "مقدمِ گل پسر آمنه خاتون، صلوات" جلوهٔ حی علیٰ خیرِ بشر می‌آید قلبِ بی‌تاب شده ساحلِ آرامشِ محض ‌نوری از مطلع چشمان سحر می‌آید (بی‌تاب) 💛🎼 💠 @e_adab 💠
«نگاه زیر چشمی» پنهان مکن نگاهت را، من آشنایم نگو کیستی من همان آشنایم که در عاشقی جان باختم و جان فشردم دلم را دیوانه کردم ولیکن برایت همان آشنایم نگاهم میکنی با چشمان نازت یک بار پلک نمیزنی ولی بازم آشنایم تماشای تو یک دل عاشق میخواهد دل من محو تماشایت شده چرا بازم آشنایم؟ نگهی بر من کردی،خنده گزیدم بر لب جان دلم خواهان توأم هر چه گویم بازم آشنایم در اعماق دلم عشقی فروان است شکسته دلی دارم از زبانت،همان آشنایم در کنج دلم به تمام عالم جا هست تورا جا داده ام در دلم ولیکن آشنایم در دلم نگاهی مکن همه اش توست بخـواهم یا نخواهم همان آشنایم اینبار تورا با نگاهت یاد کردم تورا از یاد نبردم، ولی بازم آشنایم 🍀 💠 @e_adab 💠
دوستت دارم ولی هر روز کتمان می کنم عشق سوزان تو را در سینه پنهان می کنم گه به من گفتی بیا، گاهی به من گفتی برو دل که شد افسار تو ، با عقل عصیان می کنم خواستم مرهم شوی ، اما تو هم دردی شدی عشق تو شد دردم و با درد درمان می کنم گرچه آرام هستم و کاری ندارم با کسی بی خبر هستی‌‌ و در این دل طوفان می کنم 🍀 💛🎼 💠 @e_adab 💠
دوستت دارم ولی هر روز کتمان می کنم عشق سوزان تو را در سینه پنهان می کنم گه به من گفتی بیا، گاهی به من گفتی برو دل که شد افسار تو ، با عقل عصیان می کنم خواستم مرهم شوی ، اما تو هم دردی شدی عشق تو شد دردم و با درد درمان می کنم گرچه آرام هستم و کاری ندارم با کسی بی خبر هستی‌‌ و در این دل طوفان می کنم 🍀 💛🎼 ⌈ 💠 @e_adab 💠
🌿 شاعران! نبض دلم، کوک شد با دستِ عشق شعرِ روشن می‌شود؟!، بانیِ پیوست عشق جانِ من عطر خوشِ بی‌قراران می‌زند خنده بر لب آمده، ساقیِ سرمست عشق (بی‌تاب) 🍀 🍀 💠 @e_adab 💠
🍁🍂🔥🍂🍁 سرکشِ بی‌عاطفه، انسان مشو! قلبِ من هستی بلای جان مشو!! آسمانی، ای حریرِ نقره‌گون پیله‌ی پروانه‌ی بی‌جان مشو! زخمِ عشق، مرهم ندارد، دربه‌در! مات و مسخِ دردِ بی‌درمان نشو! تشنه‌‌ای؟! باشد قبول. اما فقط پا نداری، راهی تفتان مشو! چشمه‌ی مهتاب می‌خواهی چکار؟! بی‌قرار این شب هجران مشو! ابتدایِ رو به پایانی، نفس! باغِ زرد، آشفته‌ی باران مشو! هیچ‌کس فکر  تو نیست، بی‌تابِ من! شاعرِ چشمانِ بی‌دردان مشو! (بی‌تاب) 🍀 💔 💠 @e_adab 💠
🍂🔥🍂🔥🍂 فدای تار موهایت، که من، می‌میرم از این غم تو شاهد باش! همواره، نفس می‌گیرم از این غم فرو می‌ریزد از داغِ، تو طبعِ سرکشِ بی‌تاب گناهِ آب و آتش بود اگر دلگیرم از این غم (بی‌تاب) 🍀 💛🎼 💠 @e_adab 💠
«وَ إِنَّمَا أَبكِی مَخَافَةَ أَن تَطُولَ حَیاتِی» 🖤🍃 تویی جانِ حیدر، تمامِ وجودم نگاهم‌کن!ای هست و بود و نبودم دعاکن! که امشب به جایت بمیرم نبینم شبِ دفنِ یاس کبودم (بی‌تاب) 🍀 😭 💛🎼 ⌈ 💠 @e_adab 💠
💚🍃 هیچ خبر داری دگر؟! آرام جانم نیستی کاتبِ تقدیری و در آسمانم نیستی اعتراف تلخِ زهرمارِ چشمِ قهوه است ساده لوح بودم ندیدم در جهانم نیستی عِدِّه‌ای بی‌دین، مرا از چشم تو انداختند چشم وا کردم زمانی، دیدم آنم نیستی غافلی از آهِ پُر تاثیرِ این دیوانه‌دل... نبضِ قلبِ بی‌قراری،...در توانم نیستی هیچ‌کس مثلِ منِّ بی‌تاب، خواهان تو نیست تو نفس جانم شدی، آرامِ جانم نیستی؟! (بی‌تاب) 🍀 💞 💛🎼 💠 @e_adab 💠
❄️❄️⛄️❄️❄️ طبیبِ من! بپوشان! به تن، ردایِ برفی که در نبودِ جانان شدم سرایِ برفی به شوقِ بی‌حسابِ عروسیِ عروسک بغل بگیر! من را، در این هوایِ برفی جوانه می‌زند عشق، دوباره در میانِ.. شبانه‌های شعرِ شکوفه‌های برفی بلورِ رقصِ ماهِ شرابِ ارغوان را... پیاله‌ٔ غزل کن! به جایِ نایِ برفی همیشه یخ زدن نیست،وجودِ لرزِ یکریز به طره‌ٔ طرب‌خیزِ بی‌صدایِ برفی! قرار پشت شیشه، بساط عیشِ عصر است، شبیهِ عطر لیمو، کنار چایِ برفی قرار نیست کبریٰ، فروغ خسته باشد بساطِ شادی‌ آور!...کمی دوایِ برفی در این جهان بی‌تاب، تو ماندگارترینی سپیدِ من! بپوشان! به تن، ردای برفی (بی‌تاب) 🍀 💛🎼 💠 @e_adab 💠
─┅═༅𖣔🇮🇷🇵🇸🇮🇷𖣔༅═┅─ 😍 چه! خوش است با نفسِ حق، برسد عید خدا رونمایی شود از چهرهٔ خورشید خدا آخرین جمعهٔ ماه رمضان هم بسُرا... روز قدس، صبحِ حیات است به امید خدا گوش و چشمِ فلک از ماهِ مبارک شنود؟! راهیِ بیتِ مقدس شده، جمشید خدا تا سحرگاهِ خیابانِ رسیدن به حرم... مملؤ جمعیت است مسجدِ مهشید خدا دل مردم، نگرانِ غمِ فردا نشوی!... که رسید، جمعهٔ موعود به تأیید خدا چشمِ بی‌تاب من اینک، به افق چشم بدوز! گر چه ابری‌ست هوا، سرزده خورشید خدا (بی‌تاب) 🍀 ─┅═༅𖣔🇮🇷🇵🇸🇮🇷𖣔༅═┅─ 💛🎼 💠 @e_adab 💠
تاراج ریشه های مفلوک اندیشه نجوای جنون را در روح انعکاس می‌دهد و سایه ای تلخ از جسم میان قلب و ذهن پدید می آورد این حوالی انسانی می‌زیستد که روحش به جسم تبدیل شده و قدرت تکلم را از او گرفته اند اما او از درون حرف می‌زند.! فهمیدنش دشوار نیست ذهنی روان و دلی از سنگ می‌خواهد مانند خودش... او به تو میفهماند که قلبت نقطه ضعفی بیش برای تو نبوده چرا که برای ادامه‌ی زندگی به آرامش نیاز است. 🍀 💛🎼 💠 @e_adab 💠
🕊🌿 جان به قربانِ دلے که پیِ عاشق شدن است چارچشمی همه ے هوش و حواسش به من است به وصالش برسانم منِّ بی‌تاب و تبم خون‌بهایش اڪَرم، ترک سر و جان و تن است (بی‌تاب) 🍀 🎉 🎊 🎉 ╲\╭┓ ╭🌺╯  ┗╯\╲ 💠 @e_adab 💠
...💔 لب‌‌ﻫﺎے تو که از عطش خشکیده بود مهتاب من غمنامہ را به دستِ آب، داده دلِ بی‌تاب من ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وقتی که دیدم مۍدوید، طفلۍ سہ سالہ روے خار ﺻﺤﺮﺍے ﺳﻮﺯﺍﻥ شد دلِ غمدیده‌ے سرداب من دادم خدایم را قسم، به غیرتِ عباس عشق که مشک خالے پُر شود از اشکِ شعر ناب من سجده به خاکِ پایِ تو یک واجبی دینے شده این نسخہ را پیچیده‌ست خونینِ دلِ محراب من مرغ دلم را راهےِ سوریہ کردم بی‌هوا وقفِ غمِ جانان شود تنهایی اصحاب من من یک مدینہ نالہ‌ام، با شور و شین کربلا دردِ دلِ دلتنگی‌ام را کن دوا! اے تاب من! روحی مصور می‌شود، جان را مجسم می‌کند نے، ﺑﺎﺻﺪﺍےِ ﻫﺎے ﻫﺎے ،ڪﻮﺩڪانِ خواب من جان وجهان قربانِ تو، مسند‌نشینِ آسمان افتاده‌ام دستم بگیر، دردانه‌ے ارباب من! اشکِ زلال زمزم آئینه دارد مےکشد... تالحظه‌هاے بے درنگ، نقش تو را در قاب من از بس که گفتم: بی‌هوا،بے بے‌ رقیہ جان! سلام آخر نمک‌گیرِ نگاهت شد دلِ بی‌تاب من (بی‌تاب) 🍀 🍂 💠 @e_adab 💠
شگفٺ منظره‌اے‌ست معرڪہ‌ۍ عشق؛ 𒌍꯭.𝅰.꯭𝅱.𝅲.꯭𝅱.𝅰.𝅯. 🏴𝄞◕«‌▸▸▸🥀▸تسلیت 🏴 باسم رب الحسین(ع)⬛ واژه‌ها! مشکے بپوشید! در عزاے جان عشق موسمِ ماتم شده سر مطلعِ دیوان عشق زحمتے دارم برایت ای تبِ شوریدگے! همت عالے طلب، در ماتمِ فقدان عشق تا صداے العطش می‌آید از لب‌هاے خشک رازدارِ اهلِ باران باشے و مهمان عشق می‌شوے سیرابِ اشکِ روضه، لبریزِ جنون؟! جارے بغضِ فرو‌کش کرده‌ے طوفان عشق! لا‌به‌لاے هر غزل،  مرثیه‌خوان غم شو و... عرض تسلیت کشان، بر خیلِ حق‌جویان عشق پایِ لنگِ شعر من را هم ببر! سمت خدا تا شود جان "مستعد ببخششِ" جانان عشق شاه‌بیتِ شعر عاشورائیان، دم می‌کنے؟ قبل از آنکه یخ زند در آتش حرمان عشق بندگی را مشقِ شب‌ کن! با دو دستان قلم اشک چشم خشک تو، با ساقے عطشان عشق شعله ے آزاده‌خواهے باش و سر به دارِ نے در رگ و خون خدا جارے شده طغیان عشق تا شفاے روح آدم با حسین‌بن‌علے ست درد بی‌درمان بگیرے تا شوے درمان عشق؟! نورے از جنسِ شعور و جلوه‌اے از رویش است آنچه گفتیم و شنیدیم: از لب خوبان عشق تشنه ے باران خون شد، نینواے خشک و داغ چنگ نغمه، زیر ناے ناله‌ے سوزان عشق بذل جان کرد و نشست و از خجالت آب شد عالمے بی‌تاب گشت، از نحوه‌ے احسان عشق (بی‌تاب) 🍀 ‍ ▷ ◉────── ♪♡ 🏴 «کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا»  🥀السلام‌علیڪ‌یاابولفضل‌الــ؏باس🥀 💠 @e_adab 💠