eitaa logo
هامون
40.2هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
1هزار ویدیو
44 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
باز پائیز است و من در انتظار دیدنش می‌شمارم لحظه‌ هایم را به اندیشیدنش چونکه‌دل‌در سینه‌ام نقشی‌خیال‌انگیز داشت شور عشقی در دلم پر می‌زد از بوسیدنش در کنار جاده‌ی متروک و دور اُفتاده‌ای می‌شمارم لحظه‌ هایم را به اندیشیدنش عصر تلخی‌ بود و باد سردِ جانسوزی وزان عشق‌تنها نغمه‌ی من‌‌ بود‌‌ و جان‌بخشیدنش من به برگِ زرد پائیزی ندارم رغبتی بسکه گلشن را شبیخون‌میزند برچیدنش در گمانم آسمان‌خورشید را بلعیده بود آسمان گویی ندارد طاقت تابیدنش ماه مهر است‌ای عجب نامهربانی میکند وای اگر آذر رسد میترسم از شوریدنش می‌وزد باد خزان با کینه و غارتگری کس‌چه میداند‌خزان را از‌غرض‌ورزیدنش فرصتِ دیدن نداد این بار هم پائیزمان لاجرم من ماندم و دل ماند و پا لرزیدنش 💠 @e_adab 💠
گاهی بیا "کنار غزلهای من بخواب" همچون گلی‌رهاشده در برکه‌روی آب ای ماه روشنای شب بی قراری‌ام از لابه‌لای شعر غم‌انگیز من بتاب گاهی‌مرا ببوس پر از زخم کاری‌ام تا التیام بوسه بکاهد از التهاب میخواهم از حکایت نایم شکایتی بنویسم از ملالِ خزانهای بی‌حساب یک شب بیا به روی غزلهای من‌بخند حتی اگر به دیده‌ی اِغماز و از عتاب بس‌روز‌ و‌شب به‌یاد توعمرم‌گذشت و رفت هرگز نشد نصیب جوانی مرا به خواب دیگر بیا غزال غزلهای سرکشم با من بمان، همیشه، نه نوبت به آسیاب آری بمان که بی تو به شعرم قلم شکست غیر از قلم، دلم، تن و جانم از اضطراب 💠 @e_adab 💠