کاسه صبر عجب نیست که لبریز شود
زانچه یک عمر شنیدیم و تحمل کردیم
#محمد_قهرمان
💠 @e_adab 💠
🌸
دیدهی چشم انتظاران را نصیب از خواب نیست
ای خیالِ خواب خوش بگذر،
که بیداریم ما
👤 #محمد_قهرمان
💠 @e_adab 💠
خون میخورم از درد و ندارم لب اظهار
چون زخم كه محتاج به مرهم شده باشد
#محمد_قهرمان
💠 @e_adab 💠
چون سایه در سفرها پابند دیگرانیم
هرکس به راه افتاد، با خویش برد ما را
#محمد_قهرمان
💠 @e_adab 💠
دیدی که از برِ ما، دامنکشیده رفتند؟
آنان که میکشیدند یک روز ناز ما را
#محمد_قهرمان
💠 @e_adab 💠
تو را چو پیش نظر آرم، غزل فرو چکدم از لب
هزار پنجره بر باغی هزار حنجره آوازم
#محمد_قهرمان
💠 @e_adab 💠
دامن ز تماشای جهان چیده گذشتیم
چون باد ازین باغِ خزاندیده گذشتیم
رفتیم به گل چیدن و از نالهی بلبل
از خیر گل چیده و ناچیده گذشتیم
گامی ننهادیم که عیبی نگرفتند
از همرهی مردم سنجیده گذشتیم
بس پند که ناصح ز ره لطف به ما داد
ما گوش گران کرده و نشنیده گذشتیم
ما غنچهی بیطالع ایامِ خزانیم
از شاخه دمیدیم و نخندیده گذشتیم
از طعنهی بیحاصلی از بس که خمیدیم
چون بید سرافکنده و رنجیده گذشتیم
معلوم نشد هیچ ازین هستی موهوم
بیخواست رسیدیم و نفهمیده گذشتیم
از فکر به مضمون قضا ره نتوان برد
ما از سر این معنی پیچیده گذشتیم
از هیچکسی، در دل کس جای نکردیم
در یاد نماندیم چو از دیده گذشتیم
#محمد_قهرمان
#شعر
💠 @e_adab 💠
غم و نشاط در این عالم به حکم عدل، برابر بود
نشاط را دگران بردند، گذاشتند به ما غم را
اگر به جامهٔ رنگارنگ، چو طفل چشم سیه کردیم
به رنگ سرمه به ما بستند سیاهپوشی ماتم را
چو گل به خنده اگر بودیم، چو تندباد برآشفتند
به زهرچشم کدر کردند صفای خاطر خرم را
به قهر و جنگ میان بستند به هیچ و پوچ و نمیدانند
که مهر و صلح به پا دارد بنای کهنهٔ عالم را
دلم گسست ز جمعیت که این هوای غبارانگیز
جدا ز یکدگر اندازد چو کاه و دانه، دو همدم را
بهشت و جوی شرابش را ندیدهایم به خواب اما
کشیدهایم به هشیاری عذابهای جهنم را
تو سرنوشت مرا ای عشق به خط روشن خود بنویس
به کاتبان قضا بگذار خطوط درهم و برهم را
#محمد_قهرمان
💠 @e_adab 💠