دیگر کدام حوصله دیگر کدام صبر
این شام تلخ و تار تو را می کند سپید
ای مثل نام کوچک خود یکه و غریب
ای قامت شکستهی صد آرزو، وحید
میپرسی از خودت که خداوند مهربان
آیا نگاه در غم مردم نمی کند
میبیند این سیاهی اندوه تلخ را
یا نه بصیر هست و ترحم نمیکند
آه ای نهال تلخ به آذر شکفته ام
این سال چندم است ندیدی بهار را
از هر کجا بلند شدی خوردهای زمین
پس کو کجاست نقطهی پایان رنج ها...
#وحید_کیانیان
💠 @e_adab 💠