eitaa logo
هامون
44.7هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
654 ویدیو
43 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
او ترک‌مان نکرد، کوچ کرد؛ در کوچ کردن، حزن عمیقی پنهان است ! 💠 @e_adab 💠
# 🖇♥️ خود جناب هم وقتی خواست بی تفاوت باشه و نوشت : «تو بمان و دگران؛وای به حال دگران...» بعدش روشو برگردوند و زیرلب گفت: دل شکسته و اشک روان گواهت بس که خوش به حال دگران" بعد شما نشستی میگی فراموشش کن؟؟ 💠 @e_adab 💠
شرط عقل است که مردم بگریزند از تیر من گر از دست تو باشد مژه بر هم نزنم 👤 سعدی 🍁 💛🎼 💠 @e_adab 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سنگی و گیاهی که در آن خاصیتی هست از آدمیی بِه که در او منفعتی نیست 💠 @e_adab 💠
🌸 به کویت آمدیم و آرزوی ما نشد حاصل! ز کویت می‌رویم اینک، هزاران آرزو با ما... 👤 💠 @e_adab 💠
آتــَــش زدن خانہ مــــولا بهـــــآنہ بود مقصـود خصــم ، ڪشتن بـــــانوی خـــــانہ بود بٰا آن هَمہ سفـــــارش؛ پیغمبرخـــــدا پـــــاداش دوستی عـــلی تازیـــــانہ بود۔۔۔ آن شــــب ؛ قویترین سنـــد غُربت علی تـشییع مخفیـــــانہ و دفن شبــــانہ بود🏴 💠 @e_adab 💠
توی‌سخت‌ترین‌مشکلات‌هم‌میشه‌موفق‌شد توی‌گناه‌آلود‌ترین‌مکان‌ها‌هم‌میشه‌پاک‌موند توی‌دنیایے‌که‌همه‌بد‌شدن‌میشه‌خوب‌بود همه‌اینا‌به‌تو‌بستگے‌داره‌،پس‌قوی‌باش‌🌸🩷 💠 @e_adab 💠
هر که در او نیست از این عشق رنگ نزدِ خدا نیست بجز چوب و سنگ عشق برآورد ز هر سنگ آب عشق تَراشید ز آیینه زنگ 🍃🌸 💠 @e_adab 💠
راهی نمانده است مگر راهی که مرا به من می‌رساند، دست در دست خویش هم‌چون گل سرخی به گل بودن خود شادمان باش آن که تو را می‌جويد در جستجوی خويش است هر آن که از تو سخن می‌گويد از خالی‌های درون خود حرف می‌زند. با خود گفت وگو کن همچون چشمه ئی، رود ادامه راه توست… 👤 شمس لنگرودی 🚞 💛🎼 💠 @e_adab 💠
زیر باران دوشنبه بعدازظهر اتفاقی مقابلم رخ داد وسط کوچه ناگهان دیدم زن همسایه بر زمین افتاد سیب‌ها روی خاک غلتیدند چادرش در میان گرد و غبار قبلاً این صحنه را... نمی‌دانم در من انگار می‌شود تکرار آهِ سردی کشید، حس کردم کوچه آتش گرفت از این آه و سراسیمه گریه در گریه پسر کوچکش رسید از راه گفت: آرام باش! چیزی نیست به گمانم فقط کمی کمرم... دست من را بگیر، گریه نکن مرد گریه نمی‌کند پسرم چادرش را تکاند، با سختی یا علی گفت و از زمین پا شد پیش چشمان بی‌تفاوت ما ناله‌هایش فقط تماشا شد صبح فردا به مادرم گفتم گوش کن! این صدای روضۀ کیست طرف کوچه رفتم و دیدم در و دیوار خانه‌ای مشکی‌ست :: با خودم فکر می‌کنم حالا کوچۀ ما چقدر تاریک است گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه راستی! فاطمیه نزدیک است... 💠 @e_adab 💠