eitaa logo
🌹امام علی (ع)🌹
135 دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
10.9هزار ویدیو
120 فایل
ارتباط با ادمین @banooymordad110
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️مثل شهدا زندگی کنیم 💠شهید محمد رضا دهقان امیری 🌸 هیچ گاه مستقیم به نامحرم نگاه نمی کرد و به شدت مقید و چشم پاک بود. اوقاتی که در مهمونی های خونوادگی بود ، اگه خانم ها حضور داشتنن حریم شرعی رو رعایت می کرد. اگه جمع بابت موضوعی می خندیدند سرش رو پایین می انداخت و می خندید. ✍ نقل از مادر شهید . ️ ══•ஜ۩🥀۩ஜ•══
9.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺26 مرداد سالروز آزادگان تو سرزمینت را همواره آزاد و سربلند می خواستی و هیچ گاه به قامت ملت خود پشت نکردی پس روز آمدنت همه ایران به استقبال تو آمده بود . ️ ══•ஜ۩🥀۩ஜ•══
# شهیدانه ☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت دوازدهم: پورياي ولي ✔️راوی : ايرج گرائي 🔸مسابقات باشگاهها در سال 1355 بود. مقام اول مسابقات، هم نقدي ميگرفت هم به انتخابي کشور ميرفت. ابراهيم در اوج آمادگي بود. هرکس يک مسابقه از او ميديد اين مطلب را تأييد ميكرد. مربيان ميگفتند:امسال در 74 کيلو کسي ابراهيم نيست. 🔸مسابقات شروع شد. ابراهيم همه را يکي يکي از پيش رو برم يداشت. با چهار کشتي که برگزار کرد به نيمه نهائي رسيد. کشتيها را يا ضربه ميکرد يا با بالا ميبُرد. 🔸به رفقايم گفتم: مطمئن باشيد، امسال يه کشتي گير از باشگاه ما ميره تيم ملي. در ديدار نيمه نهائي با اينکه حريفش خيلي بود ولي ابراهيم برنده شد. او با اقتدار به فينال رفت. حريف پاياني او آقاي «محمود.ك» بود. ايشان همان سال قهرمان مسابقات ارتش هاي جهان شده بود. 🔸قبل از شروع رفتم پيش ابراهيم توی رختکن و گفتم: من مسابقه هاي حريفت رو ديدم. خيلي ضعيفه، فقط ابرام جون، تو رو خدا دقت كن. خوب کشتي بگير، من مطمئنم امسال برا تيم ملي انتخاب ميشي. 🔸مربي، آخرين توصيه ها را به گوشزد ميکرد. در حالي که ابراهيم بندهاي کفشش را ميبست. بعد با هم به سمت تشک رفتند. من سريع رفتم و بين تماشاگرها نشستم. ابراهيم روي تشک رفت. حريف ابراهيم هم وارد شد. هنوز داور نيامده بود. ابراهيم جلو رفت و با به حريفش سلام كرد و دست داد. حريف او چيزي گفت كه متوجه نشدم. اما ابراهيم سرش را به علامت تائيد تکان داد. بعد هم حريف او جائي را در بالاي سالن بين تماشاگرها به او نشان داد! 🔸من هم برگشتم و نگاه کردم. ديدم پيرزني تنها، تسبيح به دست، بالاي سکوها نشسته. نفهميدم چه گفتند و چه شد. اما ابراهيم خيلي بد کشتي را شروع کرد. همه اش ميکرد. بيچاره مربي ابراهيم، اينقدر داد زد و راهنمائي کرد که صِدايش گرفت. ابراهيم انگار چيزي از فريادهاي مربي و حتي داد زدنهاي من را نميشنيد. فقط وقت را تلف ميکرد! 🔸حريف ابراهيم با اينکه در ابتدا خيلي ترسيده بود اما پيدا کرد. مرتب حمله ميکرد. ابراهيم هم با خونسردي مشغول دفاع بود. داور اولين اخطار و بعد هم دومين اخطار را به ابراهيم داد. در پايان هم ابراهيم سه اخطاره شد و و حريف ابراهيم قهرمان 74 کيلو شد! وقتي داور دست حريف را بالا م يبرد ابراهيم خوشحال بود! انگار که خودش قهرمان شده! بعد هر دو کشت يگير يکديگر را بغل کردند. 🔸حريفِ ابراهيم در حالي که از خوشحالي گريه ميکرد خم شد و دست ابراهيم را بوسيد! دو کشتي گير در حال خروج از سالن بودند. من از بالاي سکوها پريدم پائين. باعصبانيت سمت ابراهيم آمدم. داد زدم و گفتم: آدم عاقل، اين چه وضع کشتي بود؟ بعد هم از زور عصبانيت با مشت زدم به بازوي ابراهيم و گفتم: آخه اگه نميخواي کشتي بگيري بگو، ما رو هم معطل نکن. ابراهيم خيلي و با لبخند هميشگي گفت: اينقدر نخور! 🔸بعد سريع رفت تو رختکن،لباسهايش را پوشيد. سرش را پائين انداخت و رفت. از زور عصبانيت به در و ديوار مشت ميزدم. بعد يك گوشه نشستم. نيم ساعتي گذشت. کمي آرام شدم. راه افتادم که بروم. جلوي در ورزشگاه هنوز شلوغ بود. همان حريف فينال ابراهيم با مادر و کلي از فاميلها و رفقا دور هم ايستاده بودند. خيلي بودند. يکدفعه همان آقا من را صدا کرد. برگشتم و با اخم گفتم: بله؟! آمد به سمت من و گفت: شما رفيق آقا ابرام هستيد، درسته؟ با عصبانيت گفتم: فرمايش؟! 🔸بي مقدمه گفت: آقا عجب رفيق با مرام يداريد. من قبل مسابقه به آقا ابرام گفتم، شک ندارم که از شما ميخورم، اما هواي ما رو داشته باش، و برادرام بالاي سالن نشستند. كاري كن ما خيلي ضايع نشيم. بعد ادامه داد: رفيقتون سنگ تموم گذاشت. نميدوني مادرم چقدر خوشحاله. بعد هم گريه اش گرفت و گفت: من تازه کرد هام. به جايزه نقدي مسابقه هم خيلي احتياج داشتم، نميدوني چقدر خوشحالم. مانده بودم كه چه بگويم. کمي سکوت کردم و به چهر هاش نگاه كردم. 🔸تازه فهمیدم ماجرا از چه قرار بوده. بعدگفتم: رفيق جون، اگه من جاي داش ابرام بودم، با اين همه تمرين و سختي کشيدن اين کار رو نميکردم. اين کارا مخصوص آدماي بزرگي مثل آقا ابرامه. از آن پسر خداحافظي کردم. نيم نگاهي به آن پيرزن خوشحال و خندان انداختم و حرکت کردم. در راه به کار ابراهيم فکر ميکردم. اينطور گذشت کردن، اصلاً با عقل جور درنمياد! 🔸با خودم فکر ميکردم، پوريايِ ولي وقتي فهميد حريفش به قهرماني در مسابقه احتياج دارد و حاکم شهر، آنها را اذيت کرده، به حريفش باخت. اما ابراهيم... ياد تمرينهاي سختي که ابراهيم در اين مدت کشيده بود افتادم. ياد لبخندهاي آن پيرزن وخوشحالي آن جوان، يكدفعه گريه ام گرفت. عجب آدميه اين ابراهيم! 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 @eamamali110
حضرت آقا : امروز روز خسته شدن و نااُمید شدن نیست... شیب تند را گذر کردیم و به قله ها نزدیک شدیم ، نباید خسته بشیم ️ ══•ஜ۩🥀۩ஜ•══
🔴نخواندن سرود در شرایط فعلی، اقدام علیه جمهوری اسلامی در وسط جنگ است 🔻 اخیراً فیلمی منتشر شده است که در آن، دختران بسکتبالیست در یکی از بازی های بین المللی به سرود ملی کشورمان بی احترامی کرده اند. ⏪ واقعاً چه توجیهی در مصرف شدن بیت المال برای این افراد وجود دارد؟! این همه فقیر و تنگدست در کشور هستند، آنگاه ما با پول مردم نردبانی برای یک عده بسازیم که از آن بالا بروند و در میادین بین المللی حرکات سیاسی علیه جمهوری اسلامی از خود نشان دهند؟ این رفتارها را ساده نبینیم. این نوع اقدامات – با توجه به شرایط فعلی که هنوز در فتنه کشف حجاب و ولنگاری قرار داریم - به نوعی اقدام علیه امینت ملی و نوعی مبارزه علیه جمهوری اسلامی محسوب می شود. ⚠️واقعاً عاقلانه است که کسی که به نوعی در حال مبارزه و اعتراض علیه جمهوری اسلامی، آن هم در خاک بیگانه است را به عنوان نماینده خود به دنیا معرفی کنیم⁉️ ⏪ اگر از همان روزهای اول فتنه با کسانی که شروع کننده این رفتارهای توهین آمیز بودند، به صورت قاطع و پشیمان کننده برخورد می شد، اگر هر فرد و یا هر تیمی که به سرود و پرچم جمهوری اسلامی بی احترامی کرد را – حتی در وسط بازی ها – سریع به کشور برمی گرداندیم و با برخی توجیهات و تسامح ها از کنار آن رد نمی شدیم، کار به اینجا نمی رسید که امروز آبرویمان برود. ️ ══•ஜ۩🥀۩ஜ•══
🔹ما به محيط‌مان عادت می‌كنيم! 🔴 قانونى داريم كه هميشه ثابت است: 🔹اگر با آدم‌های بدبخت نشست و برخاست کنید، کم کم به بدبختی عادت می‌کنید و فکر می‌کنید که این طبیعی است. 🔹اگر با آدم‌های غرغرو همنشین باشید عیب جو و غرغرو می‌شوید و آن را طبیعی می‌دانید. 🔹اگر دوست شما دروغ بگوید، در ابتدا از دستش ناراحت می‌شوید ولی در نهایت شما هم عادت می‌کنید به دیگران دروغ بگویید 🔹و اگر مدت طولانی با چنین دوستانی باشید، به خودتان هم دروغ خواهید گفت. 🔹اگر با آدم‌های خوشحال و پر انگیزه دمخور شوید شما هم خوشحال و پرانگیزه می‌شوید و این امر برایتان کاملا طبیعی است. 🔴تصمیم بگیرید به مجموعه افراد مثبت ملحق شوید وگرنه افراد منفی شما را پایین می‌کشند و اصلا متوجه چنین اتفاقی هم نمی‌شوید.
4_5978848196930047607 (2).mp3
20.1M
🎧 صوت کامل بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران. ۱۴۰۲/۰۵/۲۶ 💻 Farsi.Khamenei.ir ️ ══•ஜ۩🥀۩ஜ•══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای جالب رفتن استاد ازغدی به شهرک‌های دانشگاهی اروپا ️ ══•ஜ۩🥀۩ஜ•══
🔆 💔 امام صادق علیه‌السلام: 🥀 حسین خون قلبش را در راه خدا بخشید تا بندگان را از جهالت و گمراهی نجات دهد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📚فرازی از زیارت اربعین. ️ ══•ஜ۩🥀۩ஜ•══
8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 🎥 آیت الله جاودان: بعد از نمازهای واجب، این عمل رو انجام بدید... ️ ══•ஜ۩🥀۩ஜ•══
🌹 زائرین اربعین بدانند ♦️ طبق اخبار دریافتی از مرز مهران بعد عبور از مرز در خاک عراق جهت سازماندهی ون ها، اتوبوس ها و سواری ها پایانه ای احداث شده و بلیت فروشی با نرخ مصوب در حال انجام است که پایین ترین نرخ کرایه ون ها ۱۵ دینار و اتوبوس ها ۱۰ دینار می باشد. ♦️ با توجه به بالا بودن دمای هوا در مرز مهران لطفا جهت جلوگیری از گرمازدگی مقداری لیموترش تازه، خاکشیر ، تخم شربتی و عسل جهت مخلوط کردن با آب و آشامیدن همراه خود داشته باشید. ♦️ برای غلبه بر گرمای مرز مهران، چفیه ای به همراه خود داشته باشید تا بعد خیس کردن روی سر خود بکشید، اگه توصیه ها جدی گرفته بشه، هیچ مشکلی پیش نمیاد ان شاءالله 🏴 ️ ══•ஜ۩🥀۩ஜ•══